توصیه هاى اسلام در راستاى تقویت حیا در جامعه
اگرچه زیربناى تربیت دینى در خانواده شکل مى گیرد و خانواده در این زمینه اصلى ترین نقش را ایفا مى کند، اما درصورتى که بستر اجتماعى تربیت، نامناسب و فسادانگیز باشد، چه بسا تربیت صحیح خانواده را نیز تحت الشعاع قرار داده و آن را ناکارآمد جلوه دهد. ازاین رو، در سبک زندگى اسلامى تنها به تقویت حیا در خانواده بسنده نمى شود، بلکه بنیان هاى آن در زندگى اجتماعى نیز مدنظر قرار مى گیرد. بر همین اساس، در این بخش به توصیه هایى که رعایت آنها در جامعه ضرورت دارد اشاره خواهیم کرد. این توصیه ها در چند محور قابل بررسى است:
الف. پوشش مناسب زن و مرد در جامعه: در خطاب هاى دینى، اعم از آیات و روایات، به پوشش مناسب در مقابل نامحرم سفارش هاى مؤکدى وارد شده. اگرچه این خطابات بیشتر به زنان (ر.ک: نور: 31؛ احزاب: 59) به دلیل ظرافت بدنى آنهاست که زیبایى و جذابیت خاص آن باعث تهییج نامحرمان مى شود، اما این بدان معنا نیست که مردها از این قاعده مستثنا هستند، بلکه مردها نیز بر اساس توصیه هاى دینى (ر.ک: مائده: 2) و به مقتضاى حکم عقل، موظف به رعایت حیا هستند که پوشش مناسب یکى از جلوه هاى حیا به شمار مى رود. بر همین اساس، آنان نیز همانند زنان باید از پوشش هاى تنگ و چسبان که در عرصه زندگى اجتماعى صحنه هاى ناخوشایندى به وجود مى آورد، پرهیز نمایند.
ب. پرهیز از نگاه هاى هوس آلود: کنترل نگاه هاى هوس آلود، یکى از زمینه هاى تقویت حیا در جامعه است و به گفته برخى نویسندگان، «سنگ بناى بسیارى از روابط نامشروع، یک نگاه شهوت آلود است؛ چراکه نگاه شهوانى و به تعبیر دیگر، نگاه خیره و متمرکز بر چهره زیباى زن، قوه لذت جوى مرد را بیدار مى کند و ذهن شروع به تصویرسازى نموده و ویژگى هاى ظاهرى فرد موردنظر را به سرعت در مغز مى پروراند؛ حالت راه رفتن، نماى چشم، لب، اندام، لباس و... . و یک تصویر کامل از خصوصیات پیدا و پنهان زن به مغز مخابره شده و مغز مانند رایانه آنها را به هم پیوند مى دهد و تصویر موردنظر او را مى سازد.
در این حالت، فرد بیننده با آنچه مى بیند تماس بدنى ندارد، ولى ذهن در دنیاى خیالات خود مى تواند با آنچه چشم دیده هر طور که بخواهد رابطه برقرار کند. در چنین حالتى، ذهن انسان دچار اشتغال ناخواسته، و حواس، اندکى دچار اختلال مى شود و در دنیاى اوهام و خیالات خود هرگونه بهره ورى را از او مى نماید و در عالم خارج درصدد نزدیک شدن به او برمى آید؛ درصورتى که در خارج زمینه گناه براى او فراهم باشد از آن نیز دریغ نمى نماید» (غلامى، 1381، ص 112ـ114).
اینجاست که یک نگاه شهوت آلود مى تواند زمینه فلاکت و تباهى فرد را فراهم آورد. ازاین رو، در حدیثى از امام صادق علیه السلام مى خوانیم: «نگاه بعد از نگاه تخم شهوت را در قلب مى پاشد و همان کافى است که بیننده را به فتنه بکشاند» (صدوق، 1413ق، ج 4، ص 18). زیرا نگاه هوس آلود به مرد یا زن نامحرم، تیرى از تیرهاى شیطان است (همان) و تخم شهوت را در دل مى کارد (مجلسى، 1403ق، ج 14، ص 325) و چه بسیار انحرافات و جنایت هایى که به واسطه یک نگاه اتفاق افتاده است.
ازاین رو، قرآن کریم زنان و مردان مؤمن دستور مى دهد نگاه خود را حفظ کنند: «قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یحْفَظُوا فُرُوجَهُم... وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یحْفَظْنَ فُرُوجَهُن» (نور: 30ـ31)؛ اى رسول ما، مردان مؤمن را بگو تا چشم ها (از نگاه ناروا) بپوشند... اى رسول، زنان مؤمن را بگو تا چشم ها (از نگاه ناروا) بپوشند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند.
ازآن رو که بیشترین مؤلفه هاى جنسى براى مردان از طریق چشم دریافت مى شود و بر اساس یافته هاى پژوهشى، مردان «راست مغز» یا به عبارتى، «بینایى» هستند و زن ها «چپ مغز» یا به عبارتى، «گفتارى ـ کلامى»، پسرها بیشتر تصاویر را دوست دارند و دخترها، بیشتر به داستان هاى رمانتیک علاقه مندند (طیبى، 1391). ازاین رو، آیه شریفه، ابتدا مردان را مورد خطاب قرار داده است، اما در بحث پوشش مناسب، مخاطب آیات قرآن، زنان هستند که علت آن در قسمت قبل بیان شد.
ج. پرهیز از خودآرایى و تبرّج: یکى از ویژگى هاى مهم زنان، خصیصه تبرّج و خودنمایى است که به صورت غریزى در آنان وجود دارد. این خصیصه از نظر منابع اسلامى نیز مورد تأیید است؛ از آن جمله، سخن امیرالمؤمنین على علیه السلام که مى فرماید: «خداوند زنان را از سرشت مردان آفریده؛ ازاین رو، تمام همت خود را در جذب مردان و نزدیک شدن به آنان صرف مى کند» (کلینى، 1407ق، ج 5، ص 337).
این مسئله از نظر علم روان شناسى نیز به اثبات رسیده است. جینیا لمبروزو، روان شناس ایتالیایى، در این باره مى گوید: «یکى از تمایلات عمیق و آرزوهاى اساسى زن آن است که در چشم دیگران اثرى مطلوب بخشیده و به وسیله حسن قیافه و زیبایى اندام، موزون بودن حرکات، خوش آهنگى صدا، طرز تکلم و بالاخره شیوه خرام خود مطبوع طباع واقع گشته، احساسات آنها را تحریک نموده و روحشان را مجذوب سازد» (لمبروزو، 1369، ص 42). ازاین رو، آموزه هاى اسلامى از این ویژگى زن غفلت ننموده و با دستورات مکرر مبنى بر زینت داشتن و آرایش نمودن زن براى همسرش در محیط منزل، به این غریزه پاسخ مناسب داده است (صدوق، 1376، ص 396).
اما ازآن رو که ممکن است این ویژگى، زن را به سوى افراط در تبرج بکشاند و به سمت خودنمایى و به نمایش گذاشتن جاذبه هاى جنسى خود در برابر نامحرم سوق دهد، قرآن کریم در دو آیه (احزاب: 33؛ نور: 60) ضمن سخن گفتن از تبرّج و خودنمایى زنان، آن را محدود به محیط خانواده و همسر کرده و تأکید مى کند: «و در خانه هاى خود بمانید و همچون جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید) (احزاب: 33).
آزاد بودن زن در خودآرایى و به نمایش گذاردن جذابیت هاى زنانه، مى تواند عاملى براى ایجاد اختلالات روانى در زن شود. به تعبیر برخى نویسندگان:
وقتى زن مکشوف و آرایش کرده در بین مردان ظاهر مى شود، طبعا عده اى خوششان مى آید و او را مورد تکریم و تحسین (ظاهرى) قرار مى دهند. به همین دلیل، دایم سعى مى کند وضع ظاهرى خود را طورى قرار دهد که بیشتر مورد پسند آنها واقع شود. معمولاً این گونه زنان و دختران براى اینکه زیباتر شوند هر روز وقت زیادى را صرف آرایش و تقلید از مدهاى جدید مى نمایند. این روند مى تواند ناراحتى هاى روانى زیادى براى آنان ایجاد کند؛ زیرا به دلیل اینکه همیشه کارها به دلخواه پیش نمى رود، باعث بروز نگرانى هایى براى آنها مى شود.
براى مثال، این تصور که آیا با صرف این همه وقت و هزینه مالى توانسته اند جلب نظر دیگران بکنند و مورد پسند آنان واقع شوند یا بعکس، مورد تمسخر و تحقیر آنانند، مى تواند دایم ذهن آنها را به خود مشغول کند و آنها را به موجوداتى نگران تبدیل نماید. دلیل دیگرى که مى تواند به نگرانى آنها بیفزاید این تصور است که هر لحظه ممکن است رقیبى زیباتر از راه برسد و شکار آنها را برباید. و سرانجام، دلیل دیگرى که باعث ناراحتى و استرس براى آنها مى شود این است که مى بینند به مرور زمان، از زیبایى هایشان کاسته مى شود و زنان جوان تر و زیباتر جاى آنها را مى گیرند و نقش آنها را در ربودن دل ها کمتر مى کنند (رجبى، 1383).
این گونه است که افراط در خودنمایى با مصادیق متعددش مى تواند تعادل روحى روانى زن را بر هم زده و آرامش را از او سلب نماید. اکنون با توجه به این توضیحات، فلسفه توصیه اسلام به حجاب و پوشش مناسب زن در مقابل نامحرم روشن مى شود؛ زیرا حجاب سبب ایجاد آرامش در زن و برحذر ماندن از بسیارى از نگرانى ها مى شود.
مصادیق تبرج:
ـ پوشیدن لباس هاى نازک و بدن نما: در روایت وارد شده: «هر که لباسش نازک است دینش نازک است» (ابن شعبه حرّانى، 1382، ص 173).
ـ پوشیدن لباس هاى تنگ و چسبان، به گونه اى که حجم بدن را کاملاً نمایان مى سازد: سزاوار نیست براى زن که هنگام خروج از منزل لباسش را جمع و فشرده کند، به گونه اى که برجستگى هاى بدن او پیدا باشد یا خود را معطر کند (کلینى، 1407ق، ج 5، ص 519).
لازم به ذکر است که «جمر»، هم به معناى جمع کردن و به هم گره زدن و اجتماع است (ابن منظور، 1414ق، ج 4، ص 144) و هم به معناى معطر کردن (فراهیدى، 1409ق، ج 6، ص 121)، و این روایت تحمل بار معنایى هر دو را دارد؛ چون هر دو از مصادیق بى حجابى است.
ـ پوشیدن لباس هایى که به سبب رنگ خاص و یا ویژگى دیگر باعث جلب توجه نامحرم شود (صدوق، 1413ق، ج 3، ص 390).
ـ مدل مو و برجسته کردن آن: از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نقل شده که فرمود: «زمانى که دیدید زنانى از امت من سرهاى خود را مثل برآمدگى پشت شتر بر سر خود قرار داده اند (و در میان نامحرمان ظاهر مى شوند) به آنها خبر دهید که نمازشان قبول نیست» (متقى هندى،بى تا،ج 16، ص 392).
ـ خودآرایى به هنگام خروج از منزل (ر.ک: صدوق، 1413ق، ج 3، ص 390).
ـ معطرساختن خود(حرّعاملى،1409ق،ج20،ص161).
امام صادق علیه السلام روایت کرده است که رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: «هر زنى که خود را معطر کند و از خانه خود بیرون رود، تا زمانى که به خانه اش باز گردد مورد لعنت و نفرین (فرشتگان نگهبان خود)قرارمى گیرد»(صدوق،1381،ص658).
در مجموع، مى توان گفت: هرگونه رفتار و حرکتى که موجب آشکار شدن زینت هاى طبیعى و ظاهرى در برابر نامحرم و سبب تهییج و تحریک نامحرمان شود مصداق تبرج است (طیبى، 1386، ص 34).
د. پرهیز از تبذّل: افزون بر تبرّج در برابر نامحرمان، در روایات از تبذّل نیز نهى شده و آن به معناى اظهار رغبت و شوق در برابر مردان است آن گونه که مردان ابراز مى کنند (همان، ص 33) و دستور حفظ نفس به هنگام رغبت، داده شده است (صدوق، 1413ق، ج 3، ص 389).
ه . پرهیز از اختلاط با نامحرم: یکى از مؤلفه هاى مهم تقویت حیا در جامعه، پرهیز دادن زن و مرد نامحرم از اختلاط با یکدیگر است که به سلامت جسمى و بهداشت روانى افراد کمک شایانى مى کند. در روایت آمده: روزى پیامبر صلى الله علیه و آله به یکى از درهاى مسجد اشاره کرد و فرمود: «لو ترکنا هذا الباب للنساء» (سجستانى، 1425ق، ج 1، ص 180)؛ به این معنا که آن در را مخصوص رفت و آمد زنان قرار دهند تا حتى به هنگام ورود به مسجد و یا خروج از آن، میان زن و مرد نامحرم اختلاطى صورت نگیرد.
در حقیقت، پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به عنوان حاکم جامعه اسلامى با این تدابیر، به مصون سازى جامعه از انحرافات اخلاقى و مفاسد جنسى توجه کامل داشته و زمینه هاى تقویت حیاى اجتماعى را فراهم مى نمود. آن حضرت، براى جلوگیرى از برخورد زنان و مردان در هنگام عبور از مسیرهاى شلوغ و پرازدحام، دستور مى داد که مردان از وسط خیابان و زنان از کنار عبور کنند: «براى زنان در وسط راه نصیب و بهره اى نیست، ولکن از وسط راه بروند» (کلینى، 1429ق، ج 11، ص 191و183).
این توصیه ها همگى به لحاظ حفظ سلامت فرد و جامعه در بعد اخلاق و معنویات و... است.
و. رعایت حدود در سخن گفتن با نامحرم: در این رابطه، توصیه هایى وارد شده است که به برخى از آنها اشاره مى شود:
ـ پرهیز از نازک کردن صدا: «یا نِساءَ النَّبِى لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیتُنَّ فَلاتَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیطْمَعَ الَّذِى فِى قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفا»(احزاب: 32)؛ اى همسران پیامبر! شما همچون یکى از زنان معمولى نیستید اگر تقوا پیشه کنید؛ بنابراین، به گونه اى هوس انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند و سخن شایسته بگویید.
ـ پرهیز از شوخى با نامحرم: «کسى که با زن نامحرمى شوخى کند، در مقابل هر کلمه اى که در دنیا به او گفته است، هزار سال حبس مى شود» (حرّعاملى، 1409ق، ج 20، ص 198).
ـ پرهیز از بیان اوصاف زنى نزد شوهر و یا مرد دیگرى که سبب فریفتگى آن مرد نسبت به آن زن شود. در روایت آمده: «هرکس اوصاف زنى را نزد مردى بیان کند و آن مرد فریفته آن زن گردد و مرتکب گناهى شود، شخص وصف کننده درحالى که مشمول غضب خداوند است از دنیا خواهد رفت» (همان، ص 184).
ز. پرهیز از خلوت با نامحرم: پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله از قول ابلیس مى فرماید: ابلیس به موسى گفت: «هیچ وقت با زن نامحرمى خلوت مکن، و زن نامحرمى نیز با تو خلوت نکند؛ زیرا هیچ مردى با زن نامحرمى خلوت نمى کند، مگر آنکه خود من شخصا دوست و مصاحب آنها خواهم بود» (همان، ج 19، ص 152).
از آن رو که چنین عرصه هایى همیشه میدان تاخت و تاز شیطان است و به شدت تلاش مى کند تا زمینه انحراف را در طرفین به وجود آورد، در شریعت اسلامى خلوت گزینى زن و مرد نامحرم در صورت خوف به گناه افتادن حرام اعلام گردیده (ر.ک: بنى هاشمى خمینى، 1383، ج 2، ص 493).
ح. پرهیز از تماس بدنى با نامحرم: در تماس بدنى با جنس مخالف، بیشترین تحریک پذیرى وجود دارد. ازاین رو، مى بینیم در اشکال دیگر ارتباط یعنى نگاه، گفت گو، و ارتباط با جنس مخالف درصورتى که به قصد تلذذ و ریبه نباشد اجازه داده شده است، اما تماس بدنى، از جمله مصافحه و دست دادن با نامحرم، به هیچ وجه مجاز نیست. در روایت آمده: «کسى که با زن نامحرمى دست بدهد، در روز قیامت در حالى مى آید که دست هایش به گردنش بسته شده است. آن گاه دستور مى رسد او را به جهنم ببرید» (حرّعاملى، 1409ق، ج 20، ص 198).
تماس بدنى در فقه: هرکس که نگاه به او حرام است، لمس وى نیز حرام است؛ بنابراین، جایز نیست زن و مرد نامحرم همدیگر را لمس نمایند، بلکه اگر به جواز نگاه به وجه و کفین قایل شدیم به جواز لمس آن قایل نخواهیم بود. بنابراین، بر مرد جایز نیست که با زن نامحرم دست دهد، البته اگر از روى پارچه و لباس باشد، جایز است؛ ولى احتیاط این است که دست او را نفشرد (خمینى، بى تا، ج 2، ص 231؛ مکارم شیرازى، 1379، ج 2، ص 352و353؛ بهجت، 1375، ص 375).
پرهیز از رابطه جنسى نامشروع: زنا به عنوان یکى از گناهان کبیره، سبب از بین رفتن روح ایمان در آدمى مى شود. به فرموده رسول خدا صلى الله علیه و آله: «چون مرد زنا کند، روح ایمان از او جدا شود» (کلینى، 1407ق، ج 3، ص 387). زنا در آیات و روایات نیز به شدت مورد مذمّت واقع شده و بر آن عذاب هاى دردناک جهنم وعده داده شده است. همچنین در روایت آمده است: «زنا روى انسان را سیاه مى کند و فقر را به ارث مى آورد؛ عمر او را کوتاه، روزى او را قطع و آبروى او را مى برد و سخط الهى را نزدیک و صاحبش را خوار و ذلیل مى نماید» (صدوق، 1413ق، ج 4، ص 266؛ منسوب به على بن موسى، امام هشتم، 1406ق، ص 275).
نتیجه گیرى
الگوى اسلامى تقویت حیا از دو بخش اساسى «مراقبت هاى لازم جنسى در خانواده» و «مراقبت هاى لازم در جامعه» تشکیل مى شود. این دو بعد، گستره وسیعى از اصول و برنامه ها را در سیر تحول انسانى و تقویت حیاى فطرى در او از قبل از تولد تا پایان عمر (مراقبت، کنترل، تربیت جنسى کودک و نوجوان، آموزش جنسى به هنگام ازدواج، رعایت آداب زناشویى بعد از ازدواج، رعایت حریم هاى اخلاقى و عدم ورود به خط قرمزهاى جنسى در جامعه و...) دربر مى گیرد. بر این اساس، براى تقویت حیا در فرد، باید خانواده و جامعه در کنار هم این نقش را به خوبى ایفا نمایند.
والدین در خانواده موظفند علاوه بر مراقبت هاى لازم جنسى نسبت به یکدیگر، به تربیت جنسى فرزندان همت گمارند. این تربیت جنسى، از پیش از تولد فرزند آغاز مى شود و دستوراتى همچون انتخاب همسر شایسته، پرهیز از افکار نادرست به هنگام انعقاد نطفه، توجه به خدا و ذکر و دعا در آن هنگام مدنظر قرار مى گیرد؛ و تا بعد از تولد و رسیدن فرزند به سن ازدواج و پس از آن نیز مورد توجه قرار مى گیرد. بخشى از توصیه هاى اسلام در این باره مى تواند در قالب مراقبت هاى ویژه والدین، همچون رعایت آداب و اخلاق جنسى و پیش گیرى از رفتارهاى تحریک کننده در حضور فرزندان، جداسازى بستر خواب آنها و... عملى شود و دسته اى دیگر از آن به شکل آموزش هاى مستقیم به فرزندان، نظیر آموزش مرز محرم و نامحرم، آموزش آنها جهت کسب اجازه از والدین براى ورود به اتاق آنان، و...، بروز مى یابد.
در بخش دوم، یعنى جامعه، از آنجاکه دین اسلام به عنوان کامل ترین دین به ابعاد اجتماعى رفتار جنسى نیز توجه ویژه دارد و بر عفاف و حفظ مرزها در روابط زن و مرد نامحرم تأکید نموده، درصورتى که فضاى عمومى جامعه به گونه اى رشد یافته باشد که حریم میان آنها به خوبى رعایت شده و زن و مرد در نوع پوشش خود از لباس هاى تنگ، نازک، بدن نما و مهیج بپرهیزند و در گفتار خود نیز از شوخى با نامحرم و گفتار جذاب و محرک دورى گزیده و رفتار توأم با تبرج، تبذل، اختلاط و خلوت گزینى با یکدیگر را کنار بگذارند و بر اساس ضابطه هاى دینى با هم تعامل داشته باشند، آن وقت است که حیاى درونى افراد تقویت شده و زمینه بروز بسیارى از آسیب هاى اجتماعى و مفاسد جنسى از بین خواهد رفت.
در پایان، پیشنهادهایى براى تقویت حیا در جامعه اسلامى ارائه مى شود:
ـ دولت با استفاده از ظرفیت عظیم حوزه هاى علمیه و سایر مراکز آموزشى نظیر دانشگاه ها، نهادهاى متولى فرهنگ دینى، به تدوین سند راهبردى سبک زندگى در حوزه هاى مختلف علمى و عملیاتى اقدام نماید؛
ـ صداوسیما با ساخت برنامه هاى جذاب و پرمحتوا، مقایسه اى میان سبک زندگى اسلامى و غربى در زمینه هاى مختلف به عمل آورد؛
ـ رسانه ها با فرهنگ سازى مناسب در راستاى تقویت حیا در خانواده ها و جامعه اسلامى درصدد بازسازى ارزش هاى دینى در این رابطه برآیند؛
ـ در راستاى ترویج فرهنگ حیا و عفاف در جامعه، فیلم هاى مناسبى ساخته شود و از ساخت و پخش برنامه ها و فیلم هایى که در راستاى تضعیف فرهنگ حیا و عفاف گام برمى دارد، از سوى وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى برخورد جدى صورت گیرد.
ـ حوزه هاى علمیه در تدوین سبک زندگى اسلامى از طریق استخراج این سبک از آموزه هاى دین اسلام و متناسب با آن، نسبت به تهیه کتاب ها، کتابچه ها، مقالات، بروشورها و... در فراخور فهم و حوصله اقشار مختلف جامعه و در گروه هاى سنى مختلف اقدام نمایند؛
ـ مراکز و نهادهاى مختلف آموزشى در راستاى تقویت فرهنگ حیا در بین دانش آموزان و دانشجویان از طریق فرهنگ سازى صحیح در میان آنها تلاش نمایند.
منابع
ابن شعبه حرانى، حسن بن على (1382)، تحف العقول، ترجمه احمد جنتى، تهران، امیرکبیر.
ابن منظور، محمدبن مکرم (1414)، لسان العرب، تصحیح جمال الدین میردامادى، چ سوم، بیروت، دارالفکر.
احسائى، ابن ابى جمهور (1405ق)، عوالى اللئالى، تصحیح مجتبى عراقى، قم، سیدالشهداء.
بروجردى، حسین (1422ق) منابع فقه شیعه (ترجمه جامع احادیث الشیعه)، تهران، فرهنگ سبز.
بنى هاشمى خمینى، سیدمحمدحسن (1383)، توضیح المسائل مراجع، چ دهم، قم، جامعه مدرسین.
بهجت، محمدتقى (1375)، توضیح المسائل، قم، دفتر حضرت آیه اللّه بهجت.
تمیمى آمدى، عبدالواحدبن محمد (1366)، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، تصحیح مصطفى درایتى، چ دوم، قم، دفتر تبلیغات اسلامى.
حرعاملى، محمدبن حسن (1409ق)، وسائل الشیعه، قم، مؤسسة آل البیت.
خمینى، سیدروح اللّه (بى تا)، تحریرالوسیله، تهران، دفتر تنطیم و نشر آثار امام خمینى قدس سره.
راغب اصفهانى، حسین بن محمد (1412ق)، مفردات ألفاظ القرآن، بیروت، دارالقلم.
رجبى، عباس «حیا و خودآرایى؛ نقش آنها در سلامت روانى زن» (1383)، معرفت، ش 87، ص 48ـ56.
سجستانى، ابى داود سلیمان بن اشعث (1425ق)، سنن ابى داود، تحقیق سعیدمحمد اللحام، بیروت، الریان.
صدوق، محمدبن على (1376)، امالى، چ ششم، تهران، کتابچى.
ـــــ (1381)، پاداش نیکى ها و کیفر گناهان (ترجمه ثواب الاعمال)، ترجمه محمدعلى مجاهدى، قم، سرور.
ـــــ (1385)، علل الشرایع، قم، داورى.
ـــــ (1406ق)، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، چ دوم، قم، دارالشریف الرضى.
ـــــ (1413ق)، من لا یحضره الفقیه، تصحیح على اکبر غفارى، چ دوم، قم، جامعه مدرسین.
طبرسى، فضل بن حسن (1412ق)، مکارم الاخلاق، چ دوم، قم، شریف رضى.
طریحى، فخرالدین (1375)، مجمع البحرین، تصحیح احمد حسینى اشکورى، چ سوم، تهران، مرتضوى.
طیبى، ناهید (1386)، عطر عفاف، قم، جامعه الزهرا علیهاالسلام.
ـــــ (1391)، «عفاف و حجاب مردان، بایدها و نبایدها و نقش آن در سالم سازى جامعه اسلامى»، در: اندیشه هاى راهبردى، زن و خانواده (مجموعه مقالات)، تهران، پیام عدالت.
عسکرى، حسن بن عبداللّه (1400ق)، الفروق فى اللغه، بیروت، دارالافاق الجدیده.
غلامى، یوسف (1381)، جلوه نمایى زنان و نگاه مردان، قم، لاهیجى.
فراهیدى، خلیل بن احمد(1409ق)، کتاب العین، چ دوم، قم،هجرت.
کاتوزیان، ناصر (1382)، دوره مقدماتى حقوق مدنى خانواده، تهران، میزان.
کلینى، محمدبن یعقوب (1429ق)، کافى، قم، دارالحدیث.
ـــــ (1407ق)، کافى، چ چهارم، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
لمبروزو، جینا (1369)، روح زن، ترجمه پرى حسام شه رئیس، تهران، دانش.
متقى هندى، علاءالدین (بى تا)، کنزالعمال، تحقیق شیخ بکرى حیانى و شیخ صفوة الصفا، بیروت، مؤسسه الرسالة.
مجلسى، محمدباقر (1403ق)، بحارالانوار، تصحیح جمعى از محققان، چ دوم، بیروت، دارالاحیاء التراث العربى.
مفضل بن عمر (1379)، توحید مفضل، ترجمه محمدباقر مجلسى، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى.
مکارم شیرازى، ناصر (1379)، استفتاءات، قم، مدرسه امام على بن ابیطالب علیه السلام.
مکارم شیرازى، ناصر و همکاران (1374)، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
منسوب به على بن موسى، امام هشتم علیه السلام (1406ق)، الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا علیه السلام، تصحیح مؤسسة آل البیت علیهم السلاممشهد، مؤسسة آل البیت علیهم السلام
منبع: فصلنامه معرفت– شماره 186