* مثل اینکه گزارشت حسابی بازخورد داشته. مطمئناً نظرات بسیاری شنیده ای.
- خب به هر جهت دربی بود و همه دربی را میبینند. همه چیز در دربی بازخورد دارد چه برسد به گزارش یک گزارشگر.
* درباره گزارشت حرف و حدیثهای زیادی پیش آمده. همه گزارش پیمان یوسفی را جانبدارانه البته بیشتر به نفع استقلال دانستهاند.
- البته بوده نظراتی که گزارش را به نفع پرسپولیس دانستهاند. در حالت کلی به نفع هر دو تلقی کردهاند. شما که همه کامنت ها را خوانده ای. اما بیشتر به سمت استقلال دانستهاند. به هر جهت همانطور که گفتم بازی دربی بوده و یک بازی عادی نبوده است. ضمن اینکه من فکر میکنم به خاطر اینکه استقلال بازی را برده چنین تلقی ایجاد شده است.
* بیشتر در این باره توضیح میدهی؟
- ببینید یک گزارشگر وظیفهاش توصیف شرایط حاکم بر بازی است و من هم شرایط را توصیف کردم. مثلاً دوستان طرفدار پرسپولیس گفتهاند که چرا من درباره وضعیت سکوها و نیمکت پرسپولیس صحبت کردهام؟ من نباید گزارش وضعیت را توصیف کنم؟ مثلاً دارند شعار میدهند علیه کادر فنی. حیا و رها کن میگویند. صدایش هم از میکروفون میآید. توصیف نکنم؟
* البته اینکه نتیجه
بازی در دید بینندگان تأثیر دارد نکته مهمی است که به آن اشاره کردی. اما
یک نکته مهمتر وجود دارد. اینکه از سالهای بسیار دور در وجود ما نهادینه
شده که یا آبی هستیم یا قرمز. این در همه چیز زندگی ما تأثیر دارد. در بحث
داوران هم وجود دارد و میبینی که مثلاً میگویند فلان داور پرسپولیسی است
یا استقلالی. باشگاه پرسپولیس میگوید فلانی را داور ما نگذارید چون
استقلالی است یا برعکس. این عامل به نظرت به این ماجرا دامن نمیزند؟
-
چرا اتفاقاً، کاملاً همین است. یادم هست در دربیهای دهه 60 و حتی دهه 70
گزارش دربیها چنین وضعیتی داشت. حتی تعداد کلمات استقلال و پرسپولیس را
میشمردند و میگفتند که اگر تعداد یکی بیشتر بود گزارشگر آبی است یا قرمز.
ولی من همه چیز را به نتیجه بازی و نوع بازی ربط میدهم. اگر پرسپولیس
میبرد آیا چنین حرفهایی بود؟
مطمئناً کمتر بود. قسمتهایی از گزارشت
که بسیار مورد نقد واقع شده مربوط به توصیف نیمکت پرسپولیس بوده. حتی بهرام
شفیع گزارشگر قدیمی و مجری ورزش و مردم هم گفته کل گزارش جهت دار بوده و
مثل اینکه به این ماجرا هم گیر داده.
من مگر چیزی غیر از حقیقت گفتم؟
اصلاً یکی از وظایف گزارشگر توصیف صحنههایی است که بیننده تلویزیونی از
دریچه دوربین نمیبیند. همه میدانند پرسپولیس کلی محروم و مصدوم
داشته.گفتم این تیم یار ندارد و با دو دروازه به ان ذخیره به بازی آمده و
گفتم شاخصترین چهره نیمکتش سامان آقازمانی است. این جملات جانبدارانه است؟
این همه روزنامه نگاران، گزارشگران، مجریان و سایتها میگویند و
مینویسند پرسپولیس مهره ندارد و در یارگیری خوب نبوده یا شیث و نصرتی
محروم هستند. یعنی همه آنها طرفدار استقلال هستند؟
* منظورت این است که نمیخواستی نمک به زخم بپاشی؟
- ببینید، همه میدانند طرفداران پرسپولیس از استقلال بیشتر هستند اما وقتی در نظرسنجیهای پیامکی چه در برنامه فوتبال برتر و چه در برنامه های دیگر استقلال برای اولین بار بیشتر از پرسپولیس رای میآورد یعنی اینکه حتی طرفداران پرسپولیس هم به استقلال رای دادهاند و میدانستهاند وضعیت استقلال بهتر از پرسپولیس است. من واقعاً مواظب بودم که به قول شما نمک به زخم نپاشم. نمیخواستم نمک به زخم پرسپولیسیها هم بپاشم. اما پرسپولیس سه گل خورده بود. استقلال شادی گل داشت. نباید توصیف میکردم؟ شما فرض کن توپ علی کریمی در دقایق آخر نیمه دوم گل میشد و پرسپولیس میبرد و شادی گل داشت. من به همان اندازه توصیف میکردم. روی سکوها شعار میدادند. بازیکنان روی نیمکت گریه میکردند. معلوم است که طرفداران میلیونی پرسپولیس ناراحت بودند. چه آنهایی که ورزشگاه بودند و چه آنهایی که در خانه میدیدند. مشخص است که اعصابشان خرد شده. من تازه به این نکات که این بعد از سی و چهار سال سنگینترین شکست تاریخ پرسپولیس پیش آمده و یا دیگر نکات آماری اشاره ای نکردم.
* البته مثل اینکه استقلالیها و باشگاه استقلال و روزنامه ارگان این باشگاه هم درباره ماجرای جباری به گزارشت انتقاد داشتند...
- این هم جالب بود که بسیاری از استقلالیها من را پرسپولیسی دانسته بودند. حالا درباره گزارش جباری در زمین یا مصاحبه پس از بازی به عنوان بهترین بازیکن؟
* هر دو...
- پس بگذار درباره هر دو بگویم. اول در گزارش دربی بود که من با نقد بازیکن سالاری گزارش کردم. حالا که متهم به استقلالی بودن شدهام بهتر است این را هم بگویم. اگر طرفدار استقلال بودم به ماجرای جباری در طول بازی و نقد بازیکن سالاری در این تیم اشاره میکردم؟ بعد از بازی هم که...
* اینکه جزو گزارش بازی نبود، بود؟
- به هر ترتیب بهتر است اشاره کنم. وقتی جباری داشت دوباره انتقاد میکرد گفتم دوباره برایت مشکلی پیش نیاید. بالاخره 30 میلیونی جریمه شده، من خیرخواهانه گفتم و نیت خیر داشتم. اما گفتند چون استقلالی هستم مانع شدهام. هر کس جای من بود هم همین جمله را میگفت. اگر هم جباری میخواست مثل بار پیش ادامه میداد. مگر من جلویش را گرفته بودم؟ یک روز بعد هم در برنامه نود در نود جام جم روی آنتن در حالی که رویانیان و عزیز محمدی اعلام کردم که در ماجرای کریمی و عزیز محمدی تخفیفی برای کریمی قائل شوند چرا که پرسپولیس بازیکن ندارد و اگر علی کریمی را از دست بدهد اوضاع بدتر میشود. آنجا هم نیتم خیرخواهانه بود.
* یکی دو روز پیش از دربی گزارشهایی در رسانهها مبنی بر تمایلات رنگی گزارشگران تلویزیونی منتشر شد و در این میان تو در میان گزارشگرانی بودی که طرفدار پرسپولیس دانسته شده بودی. این کمی کار را سخت کرد. قبول داری؟
- این نوع گزارشها که گمانه زنی است. اما من دوست دارم همه دوباره گزارش من را بشنوند و دقیق هم بشنوند. باز هم میگویم شرایط بازی طوری بود که برتری استقلال دیده میشد و من هم باید بازی و شرایطش را توصیف میکردم. وقتی گلهای زیبا و هیجان انگیزی به ثمر رسیده نباید توصیف میکردم؟
* من خودم یادم هست که دربی سال 74 را بهرام شفیع گزارش کرد و استقلال سه بر یک پرسپولیس را شکست داد. در آن دربی استقلال در نیمه اول سه بر صفر جلو افتاد. در نیمه دوم بهرام شفیع در حالی که پرسپولیس یک گل زد اما طوری گزارش کرد که انگار پرسپولیس سه بر صفر جلو است. البته به خودش هم گفتهام و او هم خودش چندین بار اعلام کرده پرسپولیسی است.به نظر تو گزارشگر باید بی طرف باشد یا نه؟
- اولاً بگویم که نسبت به دهه 60 و 70 فهم فوتبالی همه بالا رفته و آن روزها را هم دیدهایم و مطمئناً در حال حاضر اوضاع تغییر کرده است. ولی اگر قرار است که هر کس گزارشگر دربی شود و بینندگان تیم محبوبشان شکست بخورد و گزارشگر را طرفدار تیم برنده بدانند بهتر است ما هم امکاناتی فراهم کنیم که مثل برخی شبکه های خارجی بینندگان با صدای ورزشگاه، بازی را ببینند. ثانیاً اینکه بهتر است دوستان بروند گزارشهای لالیگا و کالچو را گوش کنند تا بدانند گزارشگرهای آنها با چه لحنی و چه انتقادآمیز بازیها را گزارش میکنند. شنیدهاید که برخی اوقات حتی درگیریهایی هم بین آنها و گزارشگران پیش میآید.اما در کل یک گزارشگر باید شرایط بازی و اتفاقات را توصیف کند و طرفدار تیمی نباشد.
* البته در همین ایران هم این اتفاق چندین بار افتاده که آخریاش در کرمان بود.فکر کنم صمد مرفاوی توسط همسرش با خبر شده بود که گزارشگر چه گفته و خلاصه...بگذاریم. از بازخوردهای گزارشت که با خبری و کامنت ها را که خوانده ای. بار دیگر هم میپرسم بیشتر تو را استقلالی دانسته بودند یا پرسپولیسی؟
- هر دوی اینها اتفاق افتاد اما من جانبدارانه گزارش نکردم. من بازی را توصیف کردم و هر چه که در آن دربی اتفاق افتاد. مطمئناً هر گزارشگر دیگری هم بود شرایط توصیف میکرد. اما نتیجه بازی باعث شده تا گزارش را جانبدارانه دانستهاند.