کد خبر: ۳۰۲۱۷۳
زمان انتشار: ۰۸:۴۸     ۱۷ اسفند ۱۳۹۳
غیر هم ارزش بودن ساز و کار رأی گیری در اتحادیه به گونه ای است که می تواند فرصت هایی را در سیاست خارجی دیگر کشورها در قبال اتحادیه ایجاد کند. به نظر می رسد روسیه در حال بهره بردن از این راهبرد است. راهبردی که در بسیاری از حوزه های سیاست خارجی کشورمان نیز می تواند کارآمد باشد و نشان می دهد که پرونده اروپای دوم را باید همیشه باز نگه داشت.

به گزارش پایگاه 598، دیروز رنتزی و پوتین در کرملین دست های هم را فشردند و یکدیگر را در آغوش گرفتند. نخست وزیر ایتالیا عالی ترین مقام غربی است که از زمان الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه، به مسکو سفر کرده است. این ملاقات در حالی رخ داده است که روسیه تحت تحریم های اقتصادی اتحادیه اروپا قرار دارد و سردترین روزهای روابطش با غرب، از جنگ سرد تا کنون را تجربه می کند. این ملاقات برای ما در ایران هم پیام های روشنی دارد که باید درباره آن ها تامل کرد:

1 – روسیه سوراخ دعای اروپا را پیدا کرده است

پوتین در دیدار دیروز با رنتزی ایتالیا را "شریکی ویژه” برای روسیه توصیف کرد. البته آقای پوتین در ماه های گذشته همین "شریک ویژه” اش را در فهرست تحریم های متقابل روسیه در قبال اتحادیه اروپا قرار داده بود. به عبارت دیگر وقتی روسیه در پاسخ به اتحادیه اروپا، خرید برخی محصولات از کشورهای اروپایی را متوقف کرد، ایتالیا از جمله مهم ترین کشورهایی بود که متضرر شد. با این حال در ماه های گذشته علیرغم تنش های فراوان بین روسیه و کشورهای غربی، رنتزی و پوتین تلاش کرده اند که عاقلانه رفتار کنند. اگرچه دیدار دیروز رنتزی و پوتین در کاخ کرملین، همه توجه ها را جلب خود کرده، اما باید یادآوری کرد که آن ها در 3 ماه گذشته هم 3 ملاقات داشته اند. پوتین در این ماه ها تلاش نکرده است که نظر آلمان یا فرانسه را تغییر دهد، بلکه استراتژی خود را توسعه روابط با کشورهایی تعریف کرده است که به دور از رویکردهای سیاسی، متمرکز بر دغدغه های اقتصادی شان هستند. حضور نخست وزیر ایتالیا در کاخ کرملین، شکست در سد سیاسی غرب در برابر روسیه است. پوتین آموخته است که برای شکست اجماع در میان کشورهای غربی، باید به سراغ دسته دومی ها برود. کشورهایی که ما آن ها را با عنوان کشورهای "اروپای دوم” نامیده ایم. (رجوع کنید به شماره اول کتاب مجله "خراسان دیپلماتیک”) البته وقتی این اجماع شکست خورد، طبعا باید منتظر چانه زنی کرملین با تروئیکای اروپایی، اتحادیه اروپایی و آمریکا بر سر دستاوردهایش در تعامل با اروپای دوم هم باشیم.

2 – ایتالیا آقا بالاسر نمی خواهد

از سوی دیگر فارغ از این که روسیه چه سیاستی را در قبال اروپا، اجماع تحریمی و اروپای دوم اتخاذ کرده باشد، باید رفتار ایتالیا هم مورد توجه قرار گیرد. آقای ماریو رنتزی، سیاستمدار جوان ایتالیایی سر پر سودایی دارد. او که پیش از این شهردار فلورانس ایتالیا بوده است با سنی پایین به نخست وزیری ایتالیا رسید. رنتزی سال گذشته هم با کمک ماریو دراگی، رئیس ایتالیایی بانک مرکزی اروپا توانست فدریکا موگرینی، سیاستمدار جوان ایتالیایی را جایگزین کاترین اشتون، سیاستمدار سالخورده و ثروتمند انگلیسی کند. رنتزی به روشنی می داند که سیاستمدارهای اتحادیه اروپا چیزی جز سخنرانی کردن بلد نیستند و دغدغه وضعیت اقتصادی ایتالیا را هم ندارند. رفتار رنتزی به روشنی نشان می دهد که اتحادیه نتوانسته است نیازهای کشورهای اروپایی را پاسخ دهد و برای مشکلات شان راه حل پیدا کند. رنتزی با این ملاقات نامتعارف خود، دارد به تروئیکای اروپایی، اتحادیه و آمریکایی ها می گوید که ایتالیا آقا بالاسر نمی خواهد.

3 – داعش، لیبی و کریمه، فرصت های سیاست خارجی

گفته می شود که رنتزی به این دلیل پا به کرملین گذاشته است که از سوی داعش در مدیترانه مورد تهدید جدی قرار داد و قصد دارد که از روسیه در این زمینه کمک بگیرد. در مقابل برخی تحلیل گران هم گفته اند رنتزی برای این که بتواند کمک پوتین را جلب کند باید مراوداتی اقتصادی را بپذیرد که نافی تحریم های غرب علیه مسکو هستند. به نظر می رسد که رنتزی قصد دارد با یک تیر 2 نشان بزند. هم همکاری امنیتی روسیه را جلب کند و هم با بهانه ای معقول، کشورش را از بند سیاست های تحریمی غیرعقلانی اتحادیه خلاص کند. رفتار رنتزی نشان می دهد که بحران های منطقه ای و بین المللی می توانند فرصت های عرصه سیاست خارجی باشند. بنابراین یک سیاستمدار که خودش را دربند کلیشه کهنه شده غربی نگه نمی دارد، از بحران آفرینی ها در عراق و سوریه و لیبی توسط داعش استفاده می کند.

4 – پرونده اروپای دوم را باید همیشه باز نگه داشت
تصمیم گیری در اتحادیه اروپا به ویژه در شورای اروپایی که یکی از 3 نهاد پایه ای اتحادیه اروپا با حضور سران کشورهای عضو اتحادیه است، براساس رای هم ارزش کشورها نیست. به عبارت دیگر رای کشورها براساس پیمان نیس (Treaty of Nice) مبتنی بر مولفه هایی مانند شمار جمعیت کشورشان، با یکدیگر متفاوت است. به عنوان مثال رای تروئیکای اروپایی یعنی آلمان، فرانسه و انگلیس بیش از بقیه ارزش دارد. رأی آلمان در 9٫55 ضرب می شود، رای فرانسه در 8٫11 و رای انگلیس در 8٫09٫ پس از تروئیکای اروپایی به ترتیب کشورهای ایتالیا، اسپانیا، لهستان، رومانی، هلند، یونان و … قرار دارد. با این حال این غیر هم ارزش بودن ساز و کار رأی گیری در اتحادیه به گونه ای است که می تواند فرصت هایی را در سیاست خارجی دیگر کشورها در قبال اتحادیه ایجاد کند. غیر از فریبی که دیگر کشورها دارند مهم ترین مسئله این است که ساختار اتحادیه اروپا به گونه ای است که بدون اجماع نسبی نمی‌توان تصمیم مهمی چون تحریم و … را گرفت و کشورهای عضو را مجبور به سیاستی کرد که با آن مخالف اند، پیش از روسیه، چین هم به سیاست توجه به اروپای دوم، یعنی کشورهای پس از تروئیکا توجه کرده بود. (رجوع کنید به شماره نخست "خراسان دیپلماتیک”) اکنون نیز به نظر می رسد روسیه در حال بهره بردن از این راهبرد است. راهبردی که در بسیاری از حوزه های سیاست خارجی کشورمان نیز می تواند کارآمد باشد و نشان می دهد که پرونده اروپای دوم را باید همیشه باز نگه داشت

محمد اسلامی

منبع: رصد


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها