به گزارش پایگاه 598 به نقل از مهر، يکي
از مهمترين و در عين حال جذاب ترين وعده هاي دکتر حسن روحاني در زمان
رقابتهاي انتخاباتي، حل مسئله بيکاري و اشتغال جوانان بوده است. وي در اين
زمينه معتقد بود دولت تدبير و اميد در صورت تشکيل مي تواند گامهاي موثري
را در اين راستا بردارد.
رئيس جمهور حتي در جريان رقابتهاي
انتخاباتي و اواخر فعاليت دولت دهم، گزارشي جنجالي از عملکرد اشتغالي ۸
ساله ۸۴ تا ۹۱ ارائه کرد و عنوان داشت نه تنها در اين مقطع زماني
اشتغالزايي ميليوني شکل نگرفته، بلکه ساليانه تنها ۱۴ هزار فرصت شغلي
ايجاد شده و تمامي آمارهاي ارائه شده در اين بخش نادرست است.
اما
آنچه که از اين اظهارات برميآمد اينکه بايد منتظر اجراي برنامه هاي متفاوت
و موثر در زمينه اشتغالزايي باشيم، کاري که تا به امروز نشده و بيکاري
همچنان در دومين سال فعاليت اين دولت مانند گذشته در جريان است.
چرا آمارهاي اشتغالي دولتها ملموس نيست؟
يکي
از انتقادات مقامات دولت فعلي به گزارشهاي بيکاري و اشتغال دولتهاي سابق
اين بود که چگونه با وجود نرخ رشد منفي مدعي ايجاد ميليونها فرصت شغلي
جديد هستيد در حالي که چنين عملکردي در آمارها و در سطح جامعه قابل مشاهده و
لمس نيست؟
همچنين مقامات و مشاوران دولت فعلي بر اين نکته تاکيد
داشتند که روش آمارگيري و شاغل دانستن افرادي که در هفته حتي يک ساعت هم
کار داشته باشند، نادرست است و در ايران نمي توان با يک ساعت کار در هفته
معيشت را تامين کرد؛ بنابراين اين روش آمارگيري نيازمند اصلاح است.
حال
پس از گذشت يک و نيم سال از آغاز به کار دولت تدبير و اميد، روشها همان
مدلهاي سابق آمارگيري و محاسبات به همان شيوه گذشته است. آمارهاي مرکز
آمار حاکي از ادامه وضعيت نامناسب و بحران بيکاري جوانان است و دولت در ۱۸
ماه گذشته نتوانسته کار چنداني در اين زمينه انجام دهد.
يکي از
مهمترين مسائلي که در دهه هاي گذشته بازار کار و به صورت کلي اقتصاد ايران
را آزار داده است، نوع نگاه مديران و برنامه ريزان به لزوم انجام اقداماتي
براي بهبود شرايط است. به بيان ساده تر، اينکه دولتها در مقاطع زماني
فعاليت خود تنها از لزوم برنامه ريزي و يکسري بايدها درباره تغيير شرايط
سخن مي گويند، اما هيچگاه درباره عملکردها گزارشي ارائه نميشود.
کارجويان
مي پرسند اينکه دولتها ميگويند بايد فلان کار انجام شود و آن روشهاي
سابق ديگر تکرار نشود و اينگونه است که معضل بيکاري حل خواهد شد و دولت
برنامه هاي موثري را تدوين کرده و زمينه هاي اشتغال زايي شناسايي شده اند،
چه زماني قابل مشاهده است؟
وعدههاي کلافه کننده حل بحران بيکاري
چه
زماني دولتها مي توانند بنشينند و درباره کارهاي انجام شده و نه کارهايي
که بايد انجام شود، سخن بگويند؟ آنها تا چه زماني بايد تنها وعده بشنوند و
اميدوار باشند که گشايشي در شرايط زندگي شان ايجاد مي شود؟ اگر قرار است
کارهايي بشود و دولتها نيز به آن کارها واقف هستند، پس چرا انجام نميشود؟
اگر قابل انجام نيستند، چرا بيان ميشود؟
به نظر مي رسد دولتها از
مسئله بيکاري و وجود صدها هزار تقاضا براي کار بيشتر استفاده تبليغاتي مي
کنند تا بتوانند عملکرد موثري را در اين بخش ارائه دهند. کارجويان معتقدند
فقط کافي نيست مقامات دولتي در جريان ديدار با مردم و سفرهايي که به نقاط
مختلف کشور ميکنند، درباره حل معضل بيکاري سخن بگويند و با بيکاران ابرزاز
همدردي کنند، آنها مي خواهند دولت با استفاده از ابزارها و امکاناتي که در
اختيار دارد، کاري بکند.
به عقيده کارشناسان اقتصادي، برخي
دستاوردها مانند اشتغال زايي از طريق تصميم گيري، دستور دادن و يک جانبه
قابل حل نيست، بلکه اشتغال فرآيندي است که در نتيجه انجام يکسري اتفاقات در
جريان اقتصاد کشور حاصل مي شود.
دولتها بايد شرايط رشد اقتصادي و
رونق فعاليت بنگاهها و واحدهاي صنعتي کشور در کنار انجام سرمايه گذاريهاي
جديد داخلي و خارجي را فراهم کنند، آنگاه بتوان انتظار داشت آثار
اشتغالزايي و کاهش نرخ بيکاري پس از سپري شدن يک دورهاي اتفاق بيفتد؛
بنابراين اشتغالزايي مانند پرداخت وام به يک متقاضي نيست که با دستور و
موافقت بانک بتوان آن را حل کرد.
کارشناسان بازار کار بر اين باورند
آنچه که در سالهاي گذشته و حالا در زمينه اشتغالزايي انجام مي شود نمي
تواند منجر به حل مسئله بيکاري در کشور شود. اينکه عده اي از مسئولان دولتي
در شوراي عالي اشتغال بنشينند و مصوبه ارائه کنند که نميتواند بيکاري را
حل کند.
پرداخت پول به طرحهاي خيالي
نتيجه اينگونه
رفتار با بيکاري، انباشته شدن تقاضاهاي فراوان کاري است که در طول يکي دو
دهه اخير در کشور شکل گرفته و روز به روز نيز به آن افزوده مي شود، همچنين
نتيجه آن اين است که ميلياردها تومان پول به صورت دستوري به طرحهاي خيالي
اشتغالزايي پرداخت شود و حاصل اين باشد که نه پول برگردد و نه شغلي ايجاد
شود.
متاسفانه برخورد دولتها دستکم در بيش از دو دهه اخير با مسئله
بيکاري به اينصورت بوده که منابعي را تامين و به طرحهاي ضربتي اشتغال
زايي اختصاص داده اند تنها به اين اميد که در دوره کوتاه فعاليت خود، آثاري
از اشتغال زايي در پرونده کاري خود به ثبت برسانند. نمونه آن خوداشتغالي،
زودبازده ها و مشاغل خانگي است که هر ۳ مورد آن نتيجه اي براي رفع بحران
بيکاري جوانان در بر نداشته است.
در عين حالي که دولت تدبير و اميد
نيز مانند دولتهاي گذشته فعلا راهکار پرداخت پول را براي حل بحران بيکاري
برگزيده و رئيس سازمان مديريت و برنامه ريزي از تخصيص ۱۰۰۰ ميلياردتومان خط
ويژه اعتباري به اشتغالزايي در بودجه سال آينده سخن مي گويد، علي ربيعي
وزير کار دولت تدبير و اميد معتقد است با پاشيدن پول نميتوان مسئله بيکاري
را حل کرد.
حالا که دولت در دومين سال از فعاليت خود قرار گرفته و
با مسائل مختلف در اين بخش مواجه شده سعي مي کند با احتياط بيشتري در اين
زمينه سخن بگويد. در جديدترين اظهارنظر صورت گرفته، دکتر حسن روحاني رئيس
جمهوري در جريان سفر به استان قم، مباحثي را در اين زمينه مطرح کرده است.
رئيس
جمهور با بيان اينکه شکي نيست که در کشور مشکلاتي داريم، بخشي از اين
مشکلات را مثل بيکاري، عمومي و مربوط به همه کشور ذکر کرده و افزوه است :
البته طبيعي است که بايد اين مشکلات حل شود. نکته مهم آن است که بايد توجه
داشته باشيم وقتي حرفي را مي زنيم به لوازم آن هم متعهد باشيم و مثلا توجه
داشته باشيم که اشتغال بدون رونق اقتصادي و رونق اقتصادي بدون بستر و فضاي
لازم براي سرمايه گذاري ممکن نيست.
وي اظهارداشته است: اگر به
لوازم حرفي که مي زنيم متعهد باشيم، هم در کشور اتفاق نظر حاصل مي شود و
هم سريع تر به اهدافمان مي رسيم. رئيس جمهور تصريح کرده است: درست است که
مسائل را به مادي و معنوي تقسيم مي کنيم، اما گاهي يک مسأله هم مادي است و
هم معنوي. به عنوان مثال ايجاد شغل، تأمين آب و بهداشت براي مردم، هم مادي
است و هم معنوي.