همزمان با شروع تحقیقات، خانواده کودک مدعی شدند فرد ناشناسی با آنها تماس گرفته و ادعا کرده که فرزندشان را ربوده و باید برای آزادی او 50 میلیون تومان بپردازند، درغیر این صورت دیگر او را نخواهند دید.
با گذشت سه روز از وقوع حادثه خانواده شاکی با پلیس تماس گرفته و خبر دادند دخترشان را در خیابان پیدا کرده اند.
ماموران با اطلاع از موضوع به تحقیق ازکودک نجات یافته پرداختند که وی مشخصات آدم ربا را به ماموران داد و گفت: روز حادثه وقتی از مدرسه به خانه آمدم، سوار آسانسور شدم که بعد از من، مرد غریبه ای وارد شد. او ناگهان مقابل دهانم را گرفت و مرا به داخل چاهک آسانسور برد و در آنجا زندانی کرد. روز سوم او مرا از آنجا خارج کرد و با خودرو به چند کوچه پایین تر برد و آنجا از خودرو بیرون انداخت.
با گذشت دو سال از وقوع حادثه، چند روز پیش سرنخ هایی از مخفیگاه متهم فراری به دست آمد و با هماهنگی قضایی قاضی سعید احمدبیگی، بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی تهران ماموران وارد مخفیگاه متهم شده و او را دستگیر کردند.
متهم در ابتدا منکر آدم ربایی شد اما دیروز در دادسرای جنایی لب به اعتراف گشود و گفت: مدتی بود که با همسرم اختلاف داشتم و قصد جدایی از یکدیگر را داشتیم. از سوی دیگر با مشکلات مالی نیز روبه رو شده بودم. روز حادثه در حال پخش کارت های تبلیغاتی ام در زمینه نصب آسانسور در محله های شهر بودم تا این که متوجه دختر خردسالی شدم که وارد مجتمع مسکونی شد. با مشاهده دخترک وسوسه شدم او را ربوده و از خانواده اش اخاذی کنم بنابراین او را در آسانسور به دام انداختم و به داخل محفظه ای در چاهک آسانسور بردم. می دانستم به او آسیبی وارد نمی شود و کسی صدایش را نمی شنود.
وی ادامه داد: ابتدا با خانه شان تماس گرفتم و خواستم برای آزادی فرزندشان 50 میلیون تومان بپردازند. پس از سه روز وقتی متوجه شدم آنها شکایت کرده اند، کودک را از آنجا خارج و در خیابان رها کردم. تحقیقات از متهم در پلیس آگاهی ادامه دارد.