احمد - همسر مقتول- بعد از مشخصشدن این موضوع بازداشت شد. او اتهام قتل
را قبول کرد و گفت:«مدتی قبل از این حادثه پسر ششسالهام با زبان کودکانه
به من گفت وقتی خانه نیستم مادرش مردانی را به منزل میآورد.
سر این موضوع با همسرم اختلاف پیدا کردم و درگیری داشتیم. به او گفتم اگر میخواهی طلاقت میدهم، اما حق نداری با مرد دیگری رابطه برقرار کنی. بداخلاقیهای همسرم بیشتر شد. من هم نمیتوانستم خیلی با او برخورد کنم. چون خودم اعتیاد داشتم: همسرم میدانست من روی بچهها حساس هستم، برای اینکه مرا اذیت کند آنها را کتک میزد. روز حادثه وقتی به خانه رفتم، دیدم دوباره به جان بچهها افتاده است، عصبانی شدم. اول با مشت و بعد با کفگیر و چوب او را زدم، بیهوش که شد، پشیمان شدم و او را به بیمارستان بردم اما زنم فوت شد و پدر و مادرش جسد او را با خود بردند.
بعد از تکمیل تحقیقات به دلیل اینکه پدرومادر مقتول نبودند و فرزندانش هم
صغیر بودند، دادستان دماوند از سوی والدین مقتول و رییس قوهقضاییه از سوی
فرزندان مقتول برای متهم درخواست قصاص کردند. روز گذشته در جلسه محاکمه
احمد، بعد از اینکه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و خواستار مجازات
متهم شد، این مرد در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: «زنم
بهخاطر اینکه از من انتقام بگیرد، بچهها را کتک میزد من هم عصبی شدم،
واقعا اشتباه کردم و درخواست کمک دارم.»
متهم گفت: «سال گذشته برادر و پدرم برای جلب رضایت والدین همسرم به
افغانستان رفتند اما آنها گردن برادرم را زدند و او فوت شد و ما نمیدانیم
جسدش را چه کردهاند حالا منتظریم تکلیف این پرونده روشن شود تا به
افغانستان برویم و جسد برادرم را پیدا و شکایت کنیم.»
هیات قضات با پایان جلسه رسیدگی، برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.