متن این نامه سرگشاده به شرح ذیل است:
بسمه تعالی
محضر مبارک علمای اعلام، مراجع بزرگوار و مفسران ارجمند قرآن کریم
حضرات آیات عظام جوادی آملی، مکارم شیرازی، نوری همدانی، وحید
خراسانی، صافی گلپایگانی، مصباح یزدی، سبحانی، علوی گرگانی و شبیری زنجانی
(ادام الله ظلهم)
با سلام و تحیات و آرزوی صحت و تندرستی
احتراما همانگونه که مستحضرید، وجود خیل کثیر جوانان علاقه مند به ساحت نورانی قرآن کریم و اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) در کشور اسلامی مان ایران و همچنین امواج خروشان بیداری اسلامیِ برخاسته از آموزه های قرآنی در منطقه خاورمیانه و میدان داری جوانان مسلمان و پاک سیرت در مطالبه اجرای احکام تعالی بخش اسلام در کشورهای اسلامی، امروز به کابوسی تمام نشدنی برای دشمنان تاریخی پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) تبدیل شده و جبهه کفر و استکبار جهانی را بر آن داشته تا با بسیج همه امکانات سخت افزاری و نرم افزاری خود، جنگی تمام عیار را با مبانی اعتقادی و دستورات عملی اسلام آغاز نماید.
بر کسی پوشیده نیست که اختصاص بودجه های هنگفت و تجهیز صدها و بلکه هزاران رسانه و ابزارهای تبلیغاتی، از شبکه های ماهواره ای گرفته تا شبکه های اجتماعی و سایت ها و مجلات و روزنامه ها و ... و هجمه به بنیان های فکری- فرهنگی ملت های مسلمان، هدفی جز محو کردن تمامی آثار دین مبین اسلام و قرآن و اهل بیت (ع) را دنبال نمی کند و تحلیل ها و برداشت هایی همچون «تبادل فکری و فرهنگی» و در ادامه آن «انکار تهاجم و جنگ نرم» علیه اسلام، ساده لوحانه و دور از واقع بینی است.
حضرات آیات عظام و علماء بزرگوار
آنچه اما ما دانشجویان را به نگاشتن این نامه وا داشت، نه هجمه ها و شبهه افکنی های دشمنان و رسانه های امریکایی- صهیونیستی است و نه قلم زنی مزدوران دگراندیش خارج نشین و داخل نشین؛ چه اینکه از ایشان توقعی جز دشمنی و بدخواهی نیست و اگر جز این انجام دهند جای سوال و تعجب دارد.
مسئله اصلی، اظهارات و تفسیرهای سوال برانگیز برخی خودی ها و بعضا مسئولان بلندپایه داخلی است که اگر نگوییم آثار سوء آن از جبهه معارض بیشتر است، دست کمی هم از آن ندارد.
متاسفانه سال های سال است که به میان کشیدن مباحث نظری و دینی و چالش های تئوریک و تاریخی به صحن افکار عمومی توسط مسئولان اجرایی به معضلی جدی برای جامعه ما تبدیل گشته است.
به میان آوردن موضوعات کلامی و فلسفی در تصمیم گیری های اجرایی کشور در دولت آقای سید محمد خاتمی و طرح مباحثی همچون «جامعه مدنیِ سکولار»، «دین رحمانی»، «دین اقلی و اکثری» و ... و یا طرح مسائلی مانند «مکتب ایرانی»، «ظهور صغری و کبری امام عصر (عج)» و عناوین مشابه در سال های پایانی دولت آقای دکتر احمدی نژاد، تنها نمونه های برجسته ای از این مدعی است که شوربختانه شاهد آن هستیم که این مسیر در دولت فعلی هم ادامه دارد.
اظهارات گاه و بی گاه آقای دکتر حسن روحانی در حوزه های کلامی، تفسیر قرآن کریم و سیره ائمه هدی (ع) آنهم با رویکردهای خاص تبلیغاتی و انتخاباتی، اگرچه به عنوان یک فرد – آن هم یک روحانی و طلبه- حق ایشان است، اما وقتی این مباحث از جایگاه مهم ریاست جمهوری و با استفاده از تریبون های ملی و عمومی که بایستی صرف حل مشکلات اجرایی کشور و معضلات معیشتی و زندگی مردم شود بیان می گردد، موجب نگرانی و دلمشغولی است؛ چراکه طرح اینگونه مباحث از یک سو به هدر رفتن وقت و فرصت خدمتگذاری است که از ناحیه مردم به رئیس جمهور به امانت گذاشته شده است و از سوی دیگر، سایر افراد و اندیشمندان و اساتیدِ منتقد مباحث مذکور، از فرصت و جایگاه برابر و نفوذ رسانه ای و تبلیغاتی مانند رئیس جمهوری برای پاسخگویی و طرح نظرات خود برخوردار نیستند.
حضرات آیات عظام و علماء ارجمند
صرف نظر از آنچه به استحضار رسید، محتوای برخی موارد طرح شده توسط ریاست محترم جمهوری در حوزه مبانی اعتقادی و دینی و سیره اهل بیت(ع)، خود به محل سوال و شبهه برای برخی جوانان تبدیل شده که استدعا و انتظار منطقی ما از شما بزرگواران این است که با تبیین عالمانه این موارد از منظر قرآن و عترت، همچون گذشته گره گشا و راهنمای قشر جوان در عرصه های مهم و اثرگذار اعتقادی و فرهنگی باشید.
یقینا شما بزرگوارن سخنان اخیر آقای رئیس جمهور را در مورد مکتب امام حسین(ع) و قیام عاشورا شنیده اید که: «درس کربلا هم درس تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب منطق و موازین میباشد!»
و یا سخنان ایشان در ماه های گذشته در رابطه با بهشت و جهنم که عنوان کردند: «نمیشود مردم را با زور و شلاق به بهشت فرستاد. نمیتوان با زور و شلاق مردم را به بهشت برد! پیامبر(ص) شلاق در دست نداشت!» و یا در جای دیگر آقای روحانی گفته اند «دولت دینی خوب است، اما در مورد دین دولتی باید بحث کنیم... دین را نباید به دست دولت داد...»
متاسفانه این سخنان دستاویزی برای بدخواهان گشته تا اصول و اهداف و راهبردهای انقلاب اسلامی و نظام فکری جمهوری اسلامی را زیر سوال برده و تبلیغ کنند.
همچنین آقای رئیس جمهور در تاویل و تفسیر برخی آیات قرآن کریم نظرات خاصی را بیان می کنند و در سخنانشان در روز مبعث به نوعی با اعتقاد به تقدم برخی آیات قرآن کریم بر آیات دیگر نتیجه گیری می کنند که عنصر عقل در آموزه های پیامبر (ص) بر وحی برتری داشته و می گویند: «پیامبری که رازدان بود و به آسمان متصل بود؛ اما هرگز از خردگرایی و خردِ دستهجمعی فاصله نگرفت. او که میتوانست با نگاه به آسمان، بهترین تصمیمها را بگیرد، با نگاه به زمین و دریافت نظرات صحابه و یارانش، نخبگان و حتی افراد عادی و جمعبندی همه آنها و عزم و تصمیم بر آن مبنا و آنگاه، نگاه به آسمان {تصمیم میگرفت}که «فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ»؛ اما قبل از آن «و شَاوِر هُمْ فِی الأمْر»
یا تحلیل ایشان از سیره پیامبر (ص) بخصوص در امر حکومت داری. در همان سخنانشان در روز مبعث، قرارداد را پایه و اساس حکومت پیامبر معرفی می نمایند و می گویند: «.. او نیاز به کشورگشایی و ملتگشایی نداشت. پیام رحمت او، همه را مجذوب او میساخت. او با قرارداد، حکومت مدینه را اداره کرد؛ قرارداد با یهود؛ قرارداد با کفار؛ قرارداد با قبایل. خواست راه زندگی را به آیندگان و مسلمانان بیاموزد.»
متاسفانه و در یکی از عجیب ترین اظهارات رییس جمهور مسئله ای بیان شد که نه تنها به نوعی تحریف ماهیت قیام عاشوراست بلکه استفاده از اعتقادات مردم و شانیت حضرت اباعبدالله برای مقاصد خاص سیاسی است. تفسیر این عبارات رییس جمهور در جمع مردم زنجان درباره قیام عاشورا را به علمای بزرگوار وامی گذاریم؛
« درس کربلا هم درس تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب منطق و موازین میباشد. در شب تاسوعایی که شما مردم زنجان بزرگترین مراسم گرامیداشت را برای آن برگزار میکنید به طوری که مایه افتخار و غرور همه ایرانیان است، امام حسین(ع) خیمهای برپا کرد و عمر سعد را به مذاکره دعوت نمود؛ امامی که آگاه است که فردا او و یارانش توسط همین عمر بن سعد و یاران نادانش به شهادت خواهند رسید، اما خواست که با دنیا اتمام حجت کند و از همینرو در آن شب، ساعتها با عمر سعد مذاکره کرد، تا نتیجه رویارویی آنان به جنگ ختم نشود....»
ایشان در همان سخنرانی با گفتن این عبارات «...ما تابع همان حسین بن علی(ع) هستیم که توبه حر را هم قبول کرد و پذیرفت. من در جامعه کسی را نمییابم که گناهی بالاتر از گناه حر در روز اول و دوم محرم سال ۶۱ هجری قمری مرتکب شده باشد. و عظیمالشأنی را در تاریخ بعد از پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین حضرت علی(ع)، چون حسین بن علی(ع) نمییابم.» موضوع توبه حر را بگونه ای مطرح می کنند که انگار در جامعه گناهکاران بزرگ و مجرمین اصلی همگی توبه کرده اند و تمام افراد اعم از مسئول و غیر مسئول باید آنها را ببخشند. حال اینکه این مجرمین که سران فتنه نیز را شامل می شود حتی لب به ندامت و پشیمانی هم نگشوده اند تا برسد به اینکه توبه کرده باشند و تقاضای بخشش نمایند.
حضرات آیات عظام و علماء ارجمند
نتیجه این اظهارات که در سخنان رئیس جمهوری و برخی دیگر از اعضای دولت و مشاورانشان – که کم هم نیستند- ایجاد شبهات و سوالات فراوان در ذهن جوانان و بهانه دادن به دستن دین ستیزان خواهد بود.
استدعای اکید ما از محضر شما بزرگواران این است که همچنان که در دولت های پیشین نسبت به انحرافات و کج رویها واکنش نشان داده و حقایق را برای مردم و بخصوص جوانان تبیین می کردید، این بار نیز با روشنگریهای عالمانه خویش، ما را بهره مند فرمایید.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل
دانشگاه های سراسر کشور