به گزارش پایگاه 598 به نقل از تابناک، رهبر انقلاب در دیدار نمایندگان اقلیتهای مذهبی کشور در مجلس
شورای اسلامی ضمن تأکید بر اینکه «از اسلام آموختهایم که باید با پیروان
ادیان دیگر با انصاف و عدالت برخورد کرد»، خاطرنشان نمود: «آنچه امروز در
دنیا مشاهده میشود، این است که قدرتها و دولتهای مدّعی انصاف و عدالت،
هیچ انصاف و عدالتی را جز در دایرهٔ سیاستهای تنگ و محدود و ظالمانهٔ
خودشان ملاحظه و مراعات نمیکنند. شما امروز میبینید در اروپا، در آمریکا،
علیه مسلمانها چه تبلیغاتی انجام میگیرد. بحث این نیست که چرا مسلمانها
آزادی لازم را در بسیاری از این کشورها ندارند؛ بحث بر سرِ این است که
چرا امنیت جانی ندارند! یعنی حقیقتاً اینجوری است».
ایشان در
ادامه یک شاهد مثال آورد و گفت: «همین فیلم «تکتیرانداز» که حالا سروصدایش
بلند شده و هالیوود آن را درست کرده، تشویق میکند یک جوانِ مثلاً فرض
کنید مسیحی یا غیر مسلمان را که تا آنجایی که میتواند و از دستش برمیآید،
مسلمان را اذیت بکند، اصلاً تشویق میکند این معنا را؛ آن طور که نقل
کردند، ما که این فیلم را ندیدیم».
رهبر انقلاب متذکر شد: «این روش
روشِ مورد پسند اسلام نیست؛ اسلام معتقد است به انصاف. امیرالمؤمنین
(علیهالصّلاةوالسّلام) در آن قضیهٔ حملهٔ به [شهر انبار] میفرماید:
بَلَغَنی اَنَّ الرَّجُلَ مِنهُم لَیدخُلُ المَرأَةَ المُسلِمَةَ وَ
الاُخرَی المُعاهِدَة؛ من شنیدهام این افرادی که حمله کردند به این شهر،
وارد خانه زن مسلمان و زن غیر مسلمان ـ معاهده یعنی یهود و نصارایی که
پیمان دارند و در زیر سایه حکومت اسلامی زندگی میکنند ـ میشوند و
«یأخُذُ حِجلَها» و اذیت میکنند اینها را، آزار میکنند، ظلم میکنند.
بعد حضرت میفرمایند که اگر مسلمان از این غم بمیرد، مورد ملامت نیست!».
این
بیانات علاوه بر دیدگاه کلان استراتژیکی که در دل خود داشت، عملاً پیرامون
کارکرد خاص حوزههای فرهنگیِ دارایِ کارکرد رسانهایِ فراگیر نظیر سینما و
تیغ تیز این ابزارها را که میتواند گلوی مسلمانان را بخراشد، یادآور
شدند. این گفتار ضمن اشاره به آنکه باید نسبت به چنین حرکاتی حساس بود،
تلویحاً از تلاشها برای مقابله با چنین تولیداتی با رویکردهایی از همین
جنس و تولیداتی در دفاع از مسلمانان سخن گفتند و البته پیش از این به صراحت
در این ارتباط تأکیداتی داشتهاند.
فیلم «تک تیرانداز آمریکایی /
American Sniper» درباره کریس کایل از تک تیراندازهای آمریکایی اعزام شده
به عراق طی سالهای گذشته بود که به واسطه شلیکهای دقیقش به شهرت بسیاری
نزد سربازان ایالات متحده در عراق دست پیدا کرده و ارتش آمریکا از او یک
قهرمان ساخته تا رویهای که او در پیش گرفته، به عنوان یک الگو برای
سربازان آمریکایی در میادین جنگی بدل شود.
کریس کایل که اهل تگزاس
بود، پیش از اینکه به خدمت ارتش ایالات متحده درآید، قصد داشت یک کابوی
باشد؛ یعنی شغلی که معمولا اهالی تگزاس آن را به شدت دوست میدارند، اما
بعدها فهمید که استعداد شگرفی در تیراندازی دارد و در مجموع موفق به
انهدام ۱۶۰ هدف زنده در عراق شده است. با این حال، کایل پس از بازگشت به
ایالات متحده و قرار گرفتن در کنار خانوادهاش، روزگار خوشی را سپری نکرد و
در نهایت به طرز مشکوکی به دست فردی که وی قصد کمک به او را داشت، کشته
شد.
حال داستان پرحاشیه زندگی کریس کایل را کلینت ایستوود،
کارگردان نزدیک به جمهوریخواهان و جنگ طلبان آمریکا و جزو معدود سینماگران
مطرح حامی میت رامنی به سینما آورده و بردلی کوپر نیز در نقش این تک
تیرانداز ماهر ظاهر شده است.
داستان فیلم از جایی آغاز میشود که
کریس کایل تصمیم میگیرد به ارتش ملحق شود تا بتواند از کشورش در مقابل
تروریستها محافظت کند. او پس از گذراندن دوران سخت آموزش نظامی، به عراق
اعزام میشود و کار خود را به عنوان تک تیرانداز آغاز میکند و افتخارات
نظامی زیادی به واسطه کشتار به دست میآورد؛ اما او مشکل بزرگی دارد و آن
اینکه همسرش تایا (سینا میلر) خواهان بازگشت او به کشورش و زندگی در کنار
خانواده است و... .
ایستوود از کریس کایل قهرمانی بینقص ترسیم
کرده؛ اما این تصویر در تناقض کامل است با آنچه در زندگی واقعی کریس کایل
از او سراغ داشتیم. کایل از جمله نظامیانی بود که به راحتی عراقیها را
مشتی انسانهای وحشی خطاب میکرد که لایق کشته شدن هستند و حتی به راحتی
اذعان کرده بود، از کشتن اهداف لذت میبرده و هرگز برای کشت و کشتارهایی که
به راه انداخته، ناراحت نیست. کایل بسیار بیشتر از یک سرباز عادی در عراق
میل به کشتن داشته و از هیچ تلاشی برای این رسیدن به این هدف دریغ
نمیکرده است.
فیلم جدید ایستوود پرتره خشنی که کایل از خود بر جای
گذاشته، او را به سربازی وظیفهشناس مبدل کرده، به طوری که در اواسط فیلم
زمانی که کودکی تصمیم به تیراندازی به سوی نظامیان آمریکایی میگیرد، کایل
دچار تشویش و اضطراب شده و عاجزانه از کودک میخواهد تفنگش را بر زمین
بگذارد تا بتواند زندگیاش را ادامه دهد. این تصویر شاید بتواند رضایت
افکار عمومی ایالات متحده را در پی داشته باشد، اما در تناقض کامل با آنچه
در عراق رخ داده، است.
به نظر میرسد باید سینماگران ایرانی در
قبال تصویرسازیهای اینچنینی که یک آمریکایی را به جذابترین شکل ممکن، به
کشتار جهانیان تشویق میکند، نقش مؤثری داشته باشند و فیلمهایی را که به
دور از شعارزدگی، بتوانند تصویرسازی خلاف این رویه داشته باشند، به تصویر
بکشند. حقیقتاً در دورانی که آنها از یک سرباز چنین بتی میسازند، چرا
هنوز تصویرسازی جدیِ سینمایی از «همت»، «باقری»، «باکری»، «خرازی»،
«بقایی»، «بروجردی»، «زین الدین»، «کلاهدوز» و... نشده است؛ قرار است چه
هنگامی این اتفاق رخ دهد و آثاری خلق شود که جهانیان را تحت تأثیر قرار
دهد؟