با اعلام نامزدهای بخش های مختلف سی و سومین جشنواره فیلم فجر نگاهی به
ترکیب نامزدها و تناسبش با روحیات داوران می تواند تا حدودی به دانستن
اسامی برندگان پیش از اختتامیه کمک کند. اما پیش از آن شاید بد نباشد
بدانیم کدام فیلم ها حتی در یک رشته هم نامزد نشده اند.
از 24 فیلم بخش مسابقه نه فیلم حتی در یک رشته هم کاندیدا نشدند، این فیلمها عبارتند از:
1-
ارغوان: فیلمی که یک داستان خطی نیم بند دارد و کارگردان های آن علیمحمدی و
بنکدار تلاش کرده اند تا با شیوه ای مدرن به روایتی مدرن از این داستان
بپردازند،داستانی که در دو مقطع سال 50 و حدود 15-20 سال بعد اتفاق می
افتد. تم و درونمایه فیلم خیانت و است.
بازی
های تصنعی و نوع روایت غیر یکدست از ضعف های عمده فیلم بود. شاید طراحی
صحنه و لباس فیلم مهمترین نقطه قوت آن بود که می توانست آن را میان نامزدها
بفرستد.
2- بوفالو فیلم ساخته کاوه سجادی حسینی که پرویز
پرستویی، سهیلا گلستانی و هومن سیدی درآن ایفای نقش کرده اند. این فیلم
داستان زوجی است صندوقی را از پدر دختر دزدیده اند.مرد اتفاقی در مرداب
انزلی غرق می شود و زن برای بیرون کشیدن مرد دست به دامان آپاراتچی یک
سینما به نام بهرام بوفالو می شود که قبلا کارش بیرون کشیدن غرق شده ها از
آب بوده است.
نوع روایت درهم و شلخته فیلم و فیلمنامه نه چندان قوی از
عمده مشکلات بوفالو بود. در عین حال فیلمبرداری خوب بوفالو از مواارد مثبت
آن بود.بازی سهیلا گلستانی هم در بوفالو چشمگیر بود.
3- تا آمدن احمد که تنها فیلم دفاع مقدسی این دوره بود که فیلم خوش ساختی بود ام در هیاهوی سایر فیلمها گم شد.
4-
تگرگ و آفتاب: اقتباس ناشیانه رضا کریمی از داش آکل.آن هم در شرایطی که
سعی کرده بود فضای جبهه و جنگ و شخصیت های معنوی این زمان و مکان را خط به
خط با داش آکل جلو ببرد.نتیجه کار هم باعث شده بود تا مخاطب حتی در زمان
دیدن فیلمی درباره دفاع مقدس و این حماسه ملی و مذهبی که مورد تقدیر همه
است بخندد و. ..
فیلم چیزی که در حد رقابت و نامزد شدن باشد نداشت.
5-
خانه دختر: فیلمی از شهرام شاه حسینی که تنها و تنها برای گیشه ساخته شده
است. به تعبیر درست تر فیلمی است که تهیه کننده آن را ساخته و نه کارگردان.
فیلم مجموعه یک قصه تقریبا ملتهب و همان فرمول تهیه کننده پسند لباس عروس
و جمع های دخترانه و ماشین شاسی بلند و بازی پگاه آهنگرانی و باران کوثری و
نمایش های بهداد بود. این وسط هم دو تا مورد گنگ و مشکوک گذاشته تا شاید
شانسش بزند و برای فیلمش حاشیه هایی ایجاد شود و بعد انکارش کند و این وسط
گیشه ها بی وقفه بلیط های فیلمش را بفروشند. با این تاکید که اگر فیلم های
خاشیه دار با جسارت دغدغه شان را مطرح می کنند در این فیلم حتی همان جسارت
هم دیده نمی شود.
شاید اگر قرار بود این فیلم در رشته ای نامزد شود مثلا می شد به زحمت صدابرداری آن را برگزید.
6-
شرفناز: فیلمی از حسن نجفی که بی گمان در حقش اجحاف شد. داستان فیلم در
بخشی میان ایران و پاکستان می گذرد و داستان خانواده ای است که یک پسرشان
با گروه های تکفیری همراه می شود و روی مین می رود.حالا مادر می خواهد پسر
دوم را فراری دهد تا پدر نتواند او را هم به تکفیری ها بفروشد.
فیلم
بی مشکل نیست.هم ریتم فیلم جای کار دارد و هم قصه اش.اما انصافا بازی
حمیرا ریاضی و علی اسیوند را نمی شد نادیده گرفت.یا صدابرداری ظریف و
دقیقش.یا از همه بیشتر و چیزی که نمی دانم با چه استدلالی انتخاب نشده است
موسیقی فوق العاده استاد حسین علیزاده برای این فیلم است. شاید انتقاد های
تند نجفی از ارشاد و عدم حمایت سازمان سینمایی باعث شد تا شرفناز قربانی
شود و حتی صدای ساز استاد علیزاده هم شنیده نشود.
7- روباه: از
معدود فیلم های خوش ساخت درباره وزارت اطلاعات که بهروز افخمی به واسطه
علاقه اش به فیلم های اکشن آن را خوب کارکرده بود.این وسط شاید اگر فیلم
تدوین مجددی می شد بسیاری از عیب هایش رفع می شد.اما با این اوصاف هم روباه
فیلمی بود که اقلا باید در فیلمنامه یا نقش اول مرد( حمید گودرزی) و صحنه
آرایی نامش در میان نامزدها مشاهده می شد.
8-فرار از قلعه
رودخان و قول هم فیلم های کودک نوجوان بودند و گویا کلا داوران علاقه ای به
این فیلم ها نداشتند.شاید اگر مجیدی که در کارنامه اش چند فیلم کودکانه
دارد، کمی وقت برای داوری می گذاشت حالا دست کم نام یک فیلم کودک نوجوان در
میان فیلمها دیده می شد.
9-مرگ ماهی: فیلم های حجازی حال و هوای
خاصی دارند و دقت و جزیی نگری این کارگردان باعث می شود تا نشود به سادگی
از کنار فیلم هایش گذشت.شاید بازی ها و فیلمنامه و کارگردانی فیلم می
توانستند برای دریافت سیمرغ با فیلم های دیگر رقابت کنند.