مرکز اسناد انقلاب اسلامي/
انقلاب اسلامي ايران، متولد لحظه هاي ناب اراده و عزم الهي مردم ايران
است. بازخواني اين لحظه ها مي تواند، در تحليل چرايي و چگونگي انقلاب
اسلامي بسيار موثر باشد. تلاش داريم به صورت منظم تا روز پيروزي انقلاب
اسلامي روزشماري از رويدادهاي اين دهه مبارک در بهمن 1357 را منتشر کنيم .
21 بهمن 1357
٭
نخستين ساعات امروز، آبستن حوادث بزرگي بود. لحظاتي از ساعت 12 شب نگذشته
بود که «حجتالاسلام قدوسي» ميان متحصنين نيروي هوايي ميآمد و پس از
گفتوگوي کوتاهي با آنان، از مردم درخواست کرد با توجه به اينکه ساعات منع
عبور و مرور آغاز شده است، متفرق گردند، امّا در همين لحظات که ايشان
مشغول سخن گفتن بود سنگي که به آن کاغذي بسته شده بود، از داخل پادگان به
وسط جمعيت پرتاب شد. نامه توسط يکي از سربازان نوشته شده بود و در آن از
شهادت 9 کارآموز همافري و 3 کارآموز درجهداري و 40 نفر مجروح خبر داده شده
بود که کاغذ در اختيار ايشان گذاشته ميشود، يکي از سربازان نيز موفق شده
بود خود را پشت ميلههاي پادگان برساند و گريهکنان از مردم درخواست نمايد
که آنان را تنها نگذارند. اينها باعث شد جمعيت مردم با وجود آغاز ساعات
منع عبور و مرور، شروع به راهپيمايي در خيابانهاي اطراف پادگان و شعار
دادن به نفع همافران و پرسنل نيروي هوايي کنند و بعضي از سرودهايي که روز
پنجشنبه در حمايت از همافران خوانده ميشد را در حال تظاهرات بخوانند.
حدود ساعت 3:30 بامداد از سوي نيروهاي گارد و از طرف خيابان دماوند، براي
متفرق نمودن مردم، يراندازي هوايي آغاز شد و دهها نفر از مردم نيز دستگير و
با مينيبوس به محل نامعلومي منتقل شدند.
٭ در ساعت 9 صبح بار ديگر
تهاجم نيروهاي گارد از در شمالي پادگان در خيابان دوم نيروي هوايي، آغاز
شد. صداي شديد رگبار سلاحها به گوش ميرسيد.
٭ حدود ساعت 9:30،
افرادي که تجمع کرده بودند، از در جنوبي دانشگاه خارج شدند و در حالي که
آژير آمبولانسها هر لحظه در خيابان انقلاب به گوش ميرسيد و اجساد شهدا و
مجروحان، در حال انتقال به بيمارستانها بود، افرادي که سوار قسمت عقب
آمبولانسها بودند با دستها و لباسهاي خونين، براي باز شدن راه فرياد
ميکردند. (کيهان، ش 10634، شنبه 21 بهمن 1357، ص 2)
٭ حدود ساعت
11، هليکوپترهايي در آسمان مشاهده شدند و شروع به تيراندازي به داخل
پادگان و به سوي پرسنل نيروي هوايي کردند، امّا در برابر آتش سلاحهاي
مردم، بلافاصله فضاي منطقه را ترک نمودند.
٭شماري از مردم شهرري که
شب گذشته پس از شنيدن خبر درگيري در تهران، به خيابانها ريخته بودند و تا
صبح مشغول راهپيمايي و شعار دادن در خيابانها بودند، در اولين ساعات آن
روز به سوي تهران سرازير شدند. (کيهان، ص 6)
٭ روزنامهها امروز
گزارشهاي متعددي از وقايع ديشب تا ساعت 11 صبح را، همراه با تصاويري از
شهدا و کشتهشدگان گارد و مجروحان به چاپ رساندند و در چاپهاي جديد، که با
سرعت در اختيار مردم قرار ميگرفت، اخبار جديد را به چاپ ميرساندند.
(کيهان، 21/11/1357)
٭ چهرهي خيابانها کاملاً عوض و سنگرهاي متعدد
تازهاي برپا شده بود. خاک باغچههاي خيابانها و منازل با سرعت
اعجابانگيزي توسط اهالي محلههاي اطراف پادگان در گونيها ريخته شد. زنان
در حالي که عدهاي از آنان چادرهاشان را دور خود پيچيده بودند، در اين امر
به مردان کمک ميکردند. تعداد زيادي لاستيک کهنه و تنهي درختان، با سرعت
به خيابان پيروزي آورده شد. چند کاميون حامل شن و ماسه، بار خود را در
خيابان خالي کردند و دور شدند و مردم با سرعت گونيها را از آن ماسهها پر
کردند و سنگر ساختند. چند لودر نيز در حمل گونيها به مردم کمک ميکرد. حجم
عظيمي از شيشههاي خالي نوشابه از خانهها بيرون آورده شد و بعضي از
صاحبان مغازهها با باز کردن مغازههاي خود، صندوقهاي شيشه نوشابه را در
اختيار مدافعان قرار ميدادند و با سرعت حجم عظيمي کوکتل مولوتف توسط
دختران و پسران و مردان و زنان اين محلهها، با استفاده از بنزينهايي که
از باک ماشينها بيرون آورده ميشد، ساخته شد و سنگرها با اين سلاح نيز
مجهز گشت. پشت بام خانههاي اطراف خيابان، بهخصوص، «خيابان دماوند» و
«پيروزي» نيز سنگربندي گرديد.
٭ اخبار رسيده از تبريز حاکي از اين
بود که مردم تبريز نيز با شنيدن اخبار راديو به خيابانها ريختند و با
شعار: «کودتا را به ضدکودتا تبديل ميکنيم» به مخالفت با حکومت نظامي و
کشتار مردم تهران و همافران پرداختند. مأموران حکومت نظامي در اين شهر دست
به تيراندازي زدند و عدهاي از آنان را به شهادت رساندند و مجروح کردند.
(کيهان، 22 بهمن 1357، ص 5)
٭ با اضافه شدن 5 ساعت ديگر به ساعات
منع عبور و مرور براي هيچ کس شکي باقي نماند که ماجراي کودتا حتمي است و در
اين شب بايد با تمام وجود از انقلاب، دفاع نمود و کودتاگران را با شکست
قطعي مواجه کرد و در صورتي که فرصت به آنان داده شود فردا صبح، 15 خردادي
ديگر با ابعاد بسيار گستردهتر در انتظار خواهد بود. اين اطلاعيه چون
بنزين، آتش تهاجم مردم را شعلهورتر ساخت و موجب شد تا همه تصميم بگيرند
اين کودتا را قبل از اقدام در نطفه خفه سازند. (اطلاعات، 22 بهمن 1357، ص
8)