به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه 598، سال 86يا 87 بود كه دولت وقت بودجه سال را در جلسهاي براي مقام معظم رهبري تشريح كرد. در پايان جلسه امام خامنهاي جملهاي قابل تامل فرمودند و اين بود كه در بودجه ارائه شده فرهنگ مظلوم است. اما متاسفانه دولت چندان به اين امر اهتمام نكرد تا آنكه در فتنه 88 همه به يك شاه كليد رسيدند، فرهنگ .
فرهنگ شاه كليدي بود كه دشمن با آن سعي در ورود به ايران و برگردان كشور به دوران طاغوت داشت. شاه كليدي كه ما مدتهاست با وجود تاكيدات رهبري از آن غافل ايم. رهبر انقلاب كه خود از سالها قبل با اين كليد معرفت جهاني آشنايي دارند بارها با واژههايي همچون تهاجم فرهنگي، ناتو فرهنگي، جنگ نرم و... سعي در بيداري مردم و مسولان كشور داشتهاند. اما با همه اين وجود غفلت مسئولان فتنه 88 را رقم زد.
بعد از فتنه 88دولت سعي كرد تا خلاءهاي موجود را پر كند به همين منظور بودجههاي كلان گاها چند صد ميليادري براي استانهاي مختلف كشور مصوب شد بودجههاي كه احمدينژاد در يك سخنراني آنها را براي حال و امروز تشريح كرد و گفت اين بودجهها را اختصاص نميدهيم تا با آن ورزشگاه و پروژههاي بلند مدت ساخته شود بلكه اينها براي درمان فوري دردهاي فرهنگي زمان حال است. اما با همه اين وجود رقمهاي نجومي فوق بازهم صرف امور نامربوط يا ساخت و سازهاي بلند مدت شد. تا انجا كه تزريق اين بودجهها هيچ اثري در عرصه فرهنگي كشور نداشت.
اما واقعا گره فرهنگي كشور ما چيست؟
فرهنگ مهمترين ركن هر ملت است. ركني كه به جرائت ميتوان گفت عمل و عكس العمل مردم يك كشور به آن وابسته است. ملت ايران بخاطر وجود فرهنگ والاي شهادت و ايثار توانست رژيم پهلوي را در كمال نا باوري جهانيان ساقط كند و 8 سال تمام در مقابل صدام متجاوز و تمام حاميان ابر قدرت او بايستد در حالي كه به شدت از تحريمهاي مختلف و نبود كارشناسان متخصص رنج ميبرد. اين نمونهاي از قدرت فرهنگ است و براي همين است كه كشورهاي مختلف با صرف بودجههاي هنگفت سعي در اثرگذاري بر فرهنگ دوستان و دشمنان خود دارند. فرهنگ بهانه اصلي توليد فيلم ها و سريال هاي پر هزينه است.
فرهنگ بهانه وجودي وزارت ارشاد و 50 ارگان و سازمان در كشور، اما با همه اين اوصاف گاه ما در برخي از امور فرهنگي لنگ ميزنيم. اين در حالي ايست كه بودجههاي سنگيني در عرصه فرهنگ هزينه ميشود. براي مثال وقتي به هزينههايي كه در عرصه فرهنگي براي مقوله حجاب صرف شده نگاه ميكنيم ميگويم اين رقم به نظر بسيار مناسب است ولي چرا با وجود صرف چنين هزينههايي كه بيلانهاي كاري ارگانها و سازمانها آن را نشان ميدهند بازهم وضعيت حجاب در ايران مناسب شان ايرانيان نيست.
بايد گفت علاوه بر حملههاي نرم دشمن كه مهمترين آن ماهواره است ما يك گلوگاه بزرگ در عرصه فرهنگي كشورمان داريم.
و مشکل اين است كه متولیان این عرصه جایگاه فرهنگ را جدي نميگيرد. مسئوليتهاي فرهنگي در ايران معمولا به افراد نا متخصص سپرده ميشود. خصوصا زماني كه قرار است فردي از بستگان افراد بانفوذ در ارگانها و سازمانها مشغول به كار شود و اين فرد تخصص خاصي نداشته باشد، اينجاست كه مديريتهاي فرهنگي براي اين افراد بهترين گزينه معرفي مي شود و اينجاست كه نگاه حقيقي مسولين به مقوله فرهنگ مشخص ميشود براي مثال فرهنگ به معناي واقعي در ورزش كشور جايگاه خاصي ندارد و همه آن به چاپ و نصب پلاكارهاي مناسبتي در ارگانها و باشگاههاي ورزشي خلاصه ميشود و يا جشنهايي كه گاه خود مولد رفتارهاي ضد فرهنگياند.
اما بازهم اين همه مشكل نيست. جدا از دلسوزان عرصه فرهنگ در مسوليتهاي مختلف گاه ديده ميشود كه فساد اداري نيز به اين عرصه كشيده ميگردد. فسادي كه بعدهاي مختلفي دارد و مهمترين علت آن بيلان محوري سازمانها و نگاه آماري به مقوله فرهنگ است. در اين ميان افرادي كه رانت فرهنگي در پستهاي مختلف دارند سود خود را بر سواد جامعه مقدم ميدانند و با گرفتن درصد از چاپخانهها و فعالان فرهنگي، فعاليتهاي فرهنگي را به سمت بازار محوري و محتوا گريزي سوق ميدهند.
عدم تخصص برخي مسولان در عرصه فرهنگ عرصه ظهور و بروز اين افراد را بيش از پيش فراخ ميكند. متاسفانه تخصص و دلسوزي در عرصه فرهنگ كمتر مورد توجه مديران ارشد واقع شده، و تنها بسنده كردن به آمار و ارقام آنها را به عملكرد حوزه خود دلگرم ميكند غافل از آنكه عرصه فرهنگ عرصه كيفيت است و نه كميت.
در اين ميان به ذكر چند نقطه نظر و خاطره از فعالان فرهنگي بسنده ميكنيم : يكي از تهيه كننده مشهور انيميشنهاي تلويزوني ميگفت يكي از دلايل عدم رشد اين صنعت در ايران همين فساد اداري و ناوارد بودن برخي مديران در اين عرصه است وي از مواردي نام برد كه كارمندان مسئول در شركتها و ارگانهاي دولتي حتي به پورسانت 80درصدي از كل پروژه چشم داشتهاند و اين باعث دلسردي وي شده، هرچند دو ارگاني كه او به انها مراجعه كرده بعدها بخاطر فساد مسئولان بالا دستي به تيتر يك روزنامهها تبديل شدهاند اما همين برخوردها وي را از ورود به عرصههاي جديد دلسرد كرده است.
يكي از فعالان فرهنگي در كشور در این باره ميگويد: افرادي كه به راستي فرهنگ براي آنها جايگاهي جز واسطهای براي درآمد بيشتر نداشته است و يا هيچ سر رشتهاي از مباحث فرهنگي ندارند و تمام هنرشان نصب يك پلاكارد ساده مناسبتي است. اين نوع كارمندان را ميتوان در عرصههاي مختلف ديد و آنها را ميتوان از گلوگاههاي اين ميدان خطير دانست.
فولپروفسور مهدي تقوي بالاترين رتبه و درجه علمي را در عرصه اقتصاد در ايران دارست وي معتقد است، بزرگترين مشكل اقتصاد در ايران عدم نهادينه شدن فرهنگ والاي اسلامي در جامعه است. فرهنگي كه انسانها را در مقابل فساد بيمه ميكند. سخنان اين دانشمند علم اقتصاد قبل از هر چيز انسان را به ياد سخنان مقام معظم رهبري مياندازد كه فرهنگ را مهمترين ركن جامعه ميدانند و ميگويند حتي حاضراند در اين عرصه شهيد شوند.
حال سول اينجاست كه مسولان اداري كشور براي حل اين گره در سيستم اداري چه چاره خواهند كرد؟
* محمد طاهری