به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، حجتالاسلام عليرضا پناهيان روحاني پرشور و انقلابي که دانشجويان و
جوانان منبري او را به نام «حاج عليرضا» ميشناسند و سالهاست در تهران
مخاطبان کثير و متنوعي دارد.
دانشگاه امام صادق، دانشگاه تهران و
دانشگاه هنر در ايام مختلف سال از جمله دهه محرم، شبهاي قدر و احياي
نيمهشعبان و فاطميه از مکانهايي است که دانشجويان زيادي براي شنيدن سخنان
خاص و منحصر به فرد پناهيان به آنجا ميروند.
منبريهاي
حجتالاسلام پناهيان ولايت و ولايتمداري را نخ تسبيح صحبتهاي روحاني مورد
علاقه خود ميدانند و جلسات مستمر وي که بعد از سال 88 با عنوان «مقتدر
مظلوم» در دانشگاه تهران برگزار شد، با استقبال گسترده دانشجويان مواجه شد.
حجتالاسلام
پناهيان متولد سال 1344 شهر تهران است؛ پدر مرحوم وي از روحانيون و
مبلّغين موفق در تهران بوده است. پناهيان، از سال اول راهنمايي در کنار
دروس مدرسه، تحصيلات حوزوي را آغاز کرد و از سال 1362 تحصيلات خود را در
حوزۀ علميۀ قم پيگرفت و پس از اتمام دروس سطح حوزه، به مدت دوازده سال از
درس خارج حضرات آيات عظام وحيد خراساني، جوادي آملي، سيد محمد کاظم حائري و
همچنين مقام معظم رهبري بهره برد.
از آغاز دبيرستان و در کنار
تحصيل در حوزه، با تدريس کتابهاي شهيد مطهري، به تبليغ و آموزش در محيط
هاي مختلف دانشآموزي، دانشگاهي و حوزوي روي آورد. رشته روانشناسي را در
دفتر همکاري حوزه و دانشگاه تحصيل کرد. وي عضو هيئتعلمي مرکز تخصصي تبليغ
بوده و در زمينه تدريس و طراحي سرفصلها و تدوين کتب آموزشي با آن مرکز
همکاري ميکند.
آنچه در ادامه ميآيد مشروح گفتوگوي خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاري فارس با حجتالاسلام پناهيان است:
فارس:
با توجه به اينکه نظام جمهوري اسلامي از لحاظ سياسي يک نظام سياسي نو و
بديع محسوب ميشود، به نظر شما حضرت امام چگونه اين نظام را متضمن به
جمهوريت کردند؟ در واقع کار باقي مانده انقلاب در جريان تداوم چيست؟
حجتالاسلام
پناهيان: مقدمتا عرض کنم که برعکس آنچه که گروهي تصور ميکردند حضور و
مشارکت مردم فرصتي است براي غير اسلامي و غير انقلابي کردن نظام، جمهوريت
نظام عامل حفظ اسلاميت آن شد. گروهها و جريانات غرب زده قصد داشتند
جمهوريت نظام را در مقابل اسلاميت آن قرار دهند که نهتنها موفق نشدند بلکه
مطابق پيشبينيهاي حضرت امام مردم خود موجب تداوم انقلاب و تحکيم اسلاميت
نظام شده اند و نمونه برجستۀ آن حماسۀ نه دي است.
* اسلام ضامن بيشترين مشارکت مردم در حاکميت است
اساسا
جمهوريت نظام از اسلامي بودن آن قابل انفکاک نيست و اين دو واژه در کنار
هم ابعاد يک حقيقت را نشان ميدهند. اين اسلام است که ضامن بيشترين و
موثرترين مشارکت مردم در حاکميت و سرنوشت خودشان است. و اين راه را امام به
ما ياد دادند و مقام معظم رهبري تداوم بخشيدند. الان هم انواع گروههاي
ديگري به دنبال اين هستند که اسلام و تفسير غير انقلابي از آن را مقابل
نظام قرار دهند که طبيعتا موفق نخواهند شد چون اسلام از انقلابي بودن و
مردمي بودن قابل انفکاک نيست همانطور که از حکومت و سياست قابل تفکيک نيست.
فارس: از نظر شما مولفههاي خط امام واقعي چگونه قابل تداوم است؟
حجتالاسلام
پناهيان: ما بايد در جهت تداوم راه امام و درک حقيقت انقلاب اسلامي به
دنبال اصلاح ساختارهاي جامعه باشيم و بتوانيم نظامات اجتماعي را مطابق آنچه
دين راهنمايي فرموده است طراحي و نهادينه نماييم در اين زمينه هم
ناتوانايي هايي علمي وجود دارد و هم مقاومتهاي آشکار و پنهاني عملي صورت
ميگيرد که موجب تاسف فراوان است. تداوم انقلاب به جاري کردن روح انقلاب به
تمام ساختارهاي جامعه است. نظام اقتصادي نظامات حقوقي نظامات تعليم و
تربيتي همه و همه بايد صددرصد اسلامي شود که هنوز راه درازي در پيش داريم.
فارس:
با توجه به تصويرسازي نسل اول انقلاب از حضرت امام و انقلاب اسلامي، برخي
حرکات امام را پس از انقلاب اسلامي مبتني بر عبور از رفتارهاي عاشورايي و
گذار به حرکتهاي تعقلگرا ميدانند و يا سعي دارند القا کنند که امام توسط
اطرافيان خود، کاناليزه شده بودند، چرا سعي دارند چنين چهرهاي از امام
ارائه شود؟
حجتالاسلام پناهيان: امام هيچگاه کاناليزه نشدند و قابل
کاناليزه شدن نبودند. حضرت امام رضوان الله تعالي عليه جدا از قدرتهاي
معنوي و روحي فوق العاده که برخوردار بودند آنقدر با طيفها و سطوح مختلف
جامعه در ارتباط بودند که امکان کاناليزه شدن وجود نداشت. کما اينکه امروز
هم همينطور است و اساسا جايگاه امامت و نهاد ولايت فقيه به دليل ويژگيهاي
خاصي که دارد قابل کاناليزه شدن نيست. اما ممکن است حضرت امام به دلائل و
مصالحي به گفتار و رفتار سياسي برخي افراد ميدان بدهند اينگونه فرصت دادنها
آنجا که امام چاره اي جز رعايت مصلحت نميديدند هم از مظلوميت امام حکايت
ميکند و هم از درايت و بزرگواري امام که ماموريت اصلي خود را حفظ اصل نظام
ميديدند. نمونه آن موضوع جام زهر است که تعبير نشان ميدهد امام سخن و
نظر اطرافيان را پذيرفتند ولي خود به آن راضي نبودند. چه بسا امام معتقد
بودند که با همين امکانات کم ميشود به گونه اي مديريت کرد که جنگ را به
سرانجام بهتري رساند ولي مصلحت را در پذيرفتن نظر ديگران ديدند. گاهي از
اوقات براي حفظ آبروي عناصر برجستۀ سياسي و براي حفظ ثبات کشور در برهه هاي
حساس با عيوب آنها تا آنجا که قابل اغماض بود بزرگوارانه برخورد ميکردند و
تنها به طرح بحثها و روشنگريهاي کلي اکتفا ميفرمودند.
*تقسيم رفتار امام به دو قسمت عاشورايي و عقلاني نهايت بي خردي و سطحي نگري است
اما
اينکه رفتار امام را بتوان به دو قسمت عاشورايي و عقلاني تقسيم کرد اين
نهايت بي خردي و سطحي نگري است. امام از اول تا آخر در يک مسير روشن عقلاني
حرکت کردند همان عقلانيتي که موجب انقلابي بودن حضرت امام بود. اينگونه
تفاسير مال کساني است که بين امام حسن (ع) و امام حسين (ع) فرق قائل
ميشوند و تصور ميکنند اگر امام حسين (ع) جاي امام حسن (ع) بود با معاويه
جنگ ميکردند و اگر امام حسن (ع) جاي امام حسين (ع) بودند با يزيد صلح
ميکردند.
* صلح امام حسن (ع) تفسيري جز عاشورا ندارد
اين
نهايت ناداني است که ما رويۀ امامان معصوم را شخصي سازي کنيم و شخصيت
امامان را مهمترين عامل موثر قلمداد کنيم. دربارۀ امام هم نميشود تصور کرد
که رويۀ خود را از عاشورايي بودن به عقلانيت تغيير دادند مگر عاشورا يک
پديدۀ غير عقلاني بود؟ و مگر صلح امام حسن (ع) تفسيري جز عاشورا دارد؟
فارس:
نقش رهبريهاي داهيانه مقام معظم رهبري را پس از ارتحال حضرت امام و در
طول 25 سال پس از رحلت حضرت امام چهطور ارزيابي ميکنيد؟
حجتالاسلام
پناهيان: يکي از عجيبترين اتفاقات تاريخي که ما در متن آن غرقيم و قدر آن
را نميدانيم پيروي محض مقام معظم رهبري از راه امام است که موجب تداوم و
تحکيم خط امام و انقلاب امام شده است. شما الان ميبينيد خيليها تا دستشان
به قدرت ميرسد اظهار نظرهايشان مقابل امام و حاشيه زدنهايشان تلويحا و يا
تصريحا شروع ميشود امام هم خود به برخي از اين پديدهها اشاره کرده بودند
که مثلا ممکن است بعدها کساني بيايند و سياستهاي حضرت امام را زير سوال
ببرند. ولي شما در مسير فکري و منش رفتاري مقام معظم رهبري به اذعان دوست و
دشمن هيچ تفاوتي با امام نميبينيد.
* پيروي مستمر رهبري از تفکر حضرت امام به طرز اعجاب برانگيزي ادامه دارد
پيروي
مستمر رهبري از تفکر حضرت امام و پيگيري منويات آن امام راحل توسط مقام
معظم رهبري به طرز اعجاب برانگيزي ادامه دارد. البته ما با توجه به منطق
اسلام و شخصيت مقام معظم رهبري چنين امري را طبيعي ميدانيم. منتها از نگاه
بيروني اعجاب برانگيز است.
*اسلام هراسي از وقتي آغاز شد که موفقيتهاي انقلاب ديده شد
فارس:
نقش انقلاب اسلامي در مقابله با اسلام هراسي و نيز رويش رقيبان منطقهاي
همچون ترکيه و عربستان که نوعي اسلام بدلي را تبليغ و دنبال ميکنند، چطور
تحليل ميکنيد.
حجتالاسلام پناهيان: اسلام هراسي از وقتي آغاز شد
که موفقيتهاي انقلاب و نظام مقدس اسلامي ديده شد. بديل سازي و رقيب سازي هم
همپاي اسلام هراسي در منطقه شکل گرفت. تمام اينها بخاطر موفقيتهاي بالفعل و
حتي بالقوۀ انقلاب است و دشمنان ما چارهاي جز اين ندارند؛ اين ماييم که
بايد با استمرار راه امام، طرحهاي آنها را به شکست برسانيم . نامۀ اخير
رهبري به جوانان اروپا زحمات چندين و چند سالۀ دشمنان اسلام را به باد داد و
تمام تهديدهاي آنها را تبديل به فرصت کرد. اساسا يکي از شئون امامت و
ولايت همين است که تهديدها را براي امت خودش تبديل به فرصت ميکند البته
اگر ياران کافي داشته باشد و ديگر سياستمداران تبعيت لازم را داشته باشند.
* رهبر انقلاب تهديد تروريست تکفيري را به فرصت اتحاد جهان اسلام تبديل کردند
امام
تهديد جنگ تحميلي را به فرصت رشد اين ملت تبديل کرد. تهديد محاصره اقتصادي
را فرصتي براي رشد ميدانست. رهبري نيز چه بسيار تهديدها را تبديل به فرصت
کردهاند و يک نمونه اخير آن اين است که تهديد تروريست تکفيري در منطقه را
تبديل به فرصتي براي اتحاد جهان اسلام کردند.