ماههای محرم و صفر در آذربایجان ماههایی است که مردم استاناعم از شیعه و سنی و حتی اقلیتها از هر حرکتی که به نوعی بیانگر سرور و طرب باشد، دوری میجویند.
در اعتقادات محلی مردم استان توسل به دستههای عزاداری برای شفای بیماران از سالار شهیدان جایگاه ویژهای دارد طوری که بارها مشاهده شده بیمارانی از هموطنان مسیحی مقیم شهرهای استان نیز در مسیر دستههای عزاداری نشسته و از شهیدان کربلا طلب حاجت کردهاند.
در روزهای تاسوعا و عاشورا در مناطقی از شهرارومیه که جمعیتی از اقلیتهای دینی نیز در آن سکونت دارند مسیحیان زیادی را میتوان یافت که همراه با دیگر مردم در مسیر عبور دستهها قرار گرفته و برای امام حسین(ع) و شهدای کربلا اشک میریزند.
عزاداري شهرهاي آذربايجان و اردبيل با دو رسم خاص «طشت گذاري» و دستههاي «شاخسي، واخسي» معروف است که با مرثيهها و آداب خاصي برگزار ميشود. دستههاي عزاداري «شاخسي، واخسي» (شاه حسين، واي حسين)، بنابر سنت ديرينه آذربايجانيان، همه ساله از دهه آخر ماه ذيحجه، فعاليت خود را شروع ميکنند. به اين شکل که دستههاي عزاداري شاخسي، واخسي، از چند روز مانده به ماه محرم، شبها در حسينيهها و مساجد تشکيل شده و با حضور عزاداران، در صفهايي طويل و زنجيروار، راهي کوچه و خيابان شده و مرثيهها و اشعار مذهبي در رثاي سالار شهيدان و يارانش سرمي دهند. اوج اين مراسم درظهر عاشورا و پس از اتمام عزاداري ظهر عاشوراست که عزاداران، با ذکر «شاخسي، واخسي»، پس از طي نمودن مسيري طولاني نهايتا خود را به خيمههاي به آتش کشيده شده (نماد خيمههاي امام حسين(ع) و يارانش در کربلا) رسانده و به سوگ واقعه مينشينند.
طشت هایی پر از آب فرات
رسم ديگر، «طشت گذاري» يا «طشت گردانی» است که منسوب به اردبيل، به طور خاص و مردم آذربايجان به طور عام است. در این مراسم طشتهاي آب را كه رمزي از «فرات» است در مساجد و حسينيهها ميآورند. اين سنت به تاسي از اقدام سالار شهيدان و يادآور رفتار جوانمردانه امام حسين(ع) در مقابل سپاه حر است كه به روايتي، در روز 27 ذيحجه، آب مشكها را در طشتها ريخته و تمام لشكر حُر و اسبان آنها را سيراب نمودند... اين مراسم از 3 روزمانده به محرم در مسجد جامع، مسجد اعظم و سپس در مساجد ديگر اجرا ميشود. طشتهاي آب را بالاي سرها ميگيرند و مسجد را دور ميزنند. مردم آب طشتها را در شيشههايي براي شفا و تبرك برميدارند.
كي ديگر از مراسمي كه در روز تاسوعا در دستههاي عزاداري اردبيل برگزار ميشود، مراسم سنتي «شمعگرداني» است. در اين مراسم كه از صبح روز تاسوعا تا پاسي از شب ادامه مييابد، مردم عزادار اردبيل به صورت گروهي از يك مسجد به مسجد ديگر و از محلهاي به محله ديگر رفته و اقدام به روشن كردن شمع ميكنند.
پرچم هاي رسمي محلات ششگانه
اردبيل از ديرباز به شش محله تقسيم شده است كه هركدام از اين محلات پرچم مخصوص به خود را دارند كه همگي از قدمت بيشتري برخوردارند. اين پرچم ها عموماً به شكل سه ضلعي قائمند و در جنس هاي متفاوت مانند ترمه و مخمل بوده و داراي نقش و نگار خاص و منحصر به فردند. از مهم ترين آنها بيرق محله گازران است كه اهدايي نادرشاه افشار بوده و با خطوط عالي نوشته و زردوزي شده است. اين پرچم هر سال در روز تاسوعا جهت مشاهده عموم در جاي مخصوص قرار داده مي شود. بيرق ديگر مربوط به محله طوي است كه از دو مثلث قائم الزاويه به هم متصل تشكيل يافته و جنس آن از شال است. مردم اردبيل به بيرق محلات شش گانه اهميت خاصي قائلند و آنها را مايه آبرو و احترام محله خود و شعب مربوطه به حساب مي آورند.
بازار تبریز، کانون عزاداری
بازار تبریزکانون عزاداریهاست و تیمچه های بازار که بالغ بر 60 تیمچه است سیاه پوش شده و در اکثر تیمچه ها بعد از احسان صبحانه هر روزچند روحانی بالای منبر رفته و از فلسفه محرم و عاشورا و اهداف قیام ابا عبدالله الحسین سخن گفته و روضه خوانی و مرثیه سرایی می شود. محلات مختلف تبریز دارای پرچمهای مخصوصی هستند که قدمت بعضی از این پرچمها به 120 سال پیش می رسد.
در سحرگاه روز سوم شهادت امام(ع) که در ارومیه به آن "اهل قبیله" گفته میشود در برخی از مناطق تعدادی از جوانان در حالی که لباسهای عربی به تن کردهاند از مساجد خارج شده و اشعاری را به مضمون زیر میخوانند "ای اهل قبیله برویم جسم بیسر و بیکفن امام حسین (ع) را دفن کنیم."