به گزارش پایگاه 598 به نقل از تراز؛ «سمیر التنیر» (السفیر) ؛ قیمتگذاری هر بشکه نفت این روزها تابع معادله ریاضی بسیار پیچیدهای است که در آن عوامل اقتصادی، سیاسی، تکنولوژیکی، جغرافیایی، آب و هوایی، امنیتی و غیره دخیل است و از آنجا که نفت در درجه اول کالایی تجاری است، بنابراین مهمترین عامل تاثیرگذار در آن عامل اقتصادی است و وابسته به شرایط حاکم بر بازار عرضه و تقاضاست.
اما عربستان سعودی همچنان اولین تولیدکننده این ماده حیاتی در جهان باقی میماند و درپی آن کشورهایی همچون روسیه و آمریکا قرار میگیرند، بویژه آمریکا که میزان تولید نفت خود را طی ۴ سال گذشته دو سوم افزایش داده است.
در این بین کاهش بهای نفت زمینه را برای پیشرفت در عرصه تولید انرژیهای جایگزین فراهم میکند و این فرصت بسیار خوبی برای بسیاری از کشورهاست تا در سیاستهای تولید انرژی و دستیابی به آنها تجدید نظر کنند.
برآوردها نشان میدهد، بهای هر بشکه نفت حداقل تا آینده نزدیک هم چنان در سطح پایین باقی بماند و این موجب شده تا شرکتهای بزرگ بین المللی و چند ملیتی نفتی به فکر درخواست کمکهای مالی از دولتهای خود بیفتند، مشابه آنچه طی بحران بزرگ مالی جهان رخ داد و بانکها و شرکتهای بزرگ خودروسازی آمریکا را به گرفتن کمک مالی و قرضه از دولت این کشور واداشت.
همانگونه که گفته شد، کاهش جهانی قیمت نفت کشورها را وامیدارد تا به طرحهایی جایگزین برای تولید انرژی روی بیاورند، مانند تشویق کاشت ذرت برای تولید سوخت گیاهی یا ایجاد ایستگاههای تولید برق خورشیدی یا بادی، همانند آنچه که در برخی از کشورهای اروپایی شاهد آن بودیم.
صرف نظر از این راهکارها، راهکار دیگری نیز برای تولید سوخت وجود دارد که در احداث رآکتورهای اتمی برای تولید برق نمود پیدا میکند، با علم به اینکه کشوری مانند آلمان تصمیم گرفت، رآکتور احداث شده خود برای این امر را در سال ۲۰۲۲ میلادی تعطیل کند.
یکی از مهمترین نتایج کاهش قیمت نفت توقف طرحهای کشف و استخراج میدانهای جدید نفتی در مناطق مختلف جهان است، در حالیکه زمانی سرمایهگذاری اختصاص یافته به این امر بالغ بر ۵۵۰ میلیارد دلار بود و تبعیت از این سیاست کشف و استخراج نفت موجب افزایش قابل ملاحظه گازهای مضر از جمله دی اکسید کرین در هوا شد.
رهاورد این اقدامات آن شد که برخی کشورها مانند هند و اندونزی حمایتها و سوبسیدهای اختصاص داده شده به محصولات و تولیدات نفتی و پتروشیمی را کاهش داده و یا قطع کردند یا قیمت آنها را افزایش دادند.
اما کشورهای فقیر تولیدکننده نفت مانند نیجریه و ونزوئلا نتوانستند، چنین سیاستی در پیش گیرند و این به کشورهای ثروتمند اجازه داد تا مالیات بر محصولات نفتی و پتروشیمی را کاهش دهند و بنزین و گاز مورد نیاز مصرف کنندگان را به بهایی کمتر از گذشته فراهم کنند.
کاهش بهای قیمت نفت نشان از این دارد که باید شاهد تغییر و تحولاتی در سیاستگذاریهای صورت گرفته در حوزه انرژی در نقاط مختلف جهان باشیم، به خصوص در حوزه افزایش مالیات بر محصولاتی که آلاینده به شمار آمده و تولید کننده گازهای سمی از جمله دی اکسید کربن هستند.
بیتردید یکی از سیاستهای جدید در این حوزه باید دادن انگیزههای لازم به دانشمندان و سرمایه گذاران در زمینه تولید محصولات و کالاهایی با آلایندگی کمتر به جای اختصاص سرمایههای کلان به تولید انرژی از خورشید یا باد یا احداث رآکتورهای اتمی است.
هم اکنون عرضه بیشتر سوخت وابسته به صادرات نفت و گاز آمریکا و تغییر سیاستگذاریهای انرژی در کشورهای اروپایی است.