به گزارش598 به نقل از رجانیوز، نویسنده وبلاگ "بامدادی" در وبلاگ خود نوشته است:
قبلا نوشته بودم که ارتش آمریکا به کمک سیستم نرمافزاری ویژهای در فضای رسانههای اجتماعی فارسی (و چند زبان دیگر) حضور دارد و در آن دخالت میکند:
این تکنولوژی همینطور امکان فعالیت وبلاگی محرمانه در وبلاگهایی که به زبانهای خارجی (غیر انگلیسی) نوشته میشوند را فراهم میکند و به سنتکام اجازه میدهد که با تندروهای خشن و پروپاگاندای دشمن در خارج از آمریکا مقابله کند. بنا به گفته سخنگوی سنتکام، هیچکدام از این دخالتها به زبان انگلیسی نخواهد بود و شهروندان آمریکایی نیز مورد خطاب قرار نخواهند گرفت. زبانهای مورد استفاده عبارتند از عربی، فارسی، اردو و پشتو.
این نرمافزار به پرسنل آمریکایی اجازه میدهد که در یک محل مشخص به تعداد بسیار زیادی از مکالمهها پاسخ دهند. آنها میتوانند هر تعداد که لازم باشد پیام، پست وبلاگی، مطالب داخل چترومها و اتاقهای گفتگو و غیره منتشر کنند. مطابق قرارداد شخصیتهای تقلبی باید افراد واقعی از نقاط مختلف جهان به نظر برسند.
از وقتی این مطلب را خواندم و نوشتم یک فکر از ذهنم بیرون نمیرود و آن این است که این افراد که از طرف ارتش آمریکا استخدام میشوند تا در فضای وبلاگها و شبکههای اجتماعی افکار آمریکایی (بخوانید از نوع پنتاگونیاش) را نشر دهند چه کسانی باید باشند؟
تصور من این است که این افراد ترجیحا باید با زبان جامعه هدف آشنا باشند و به خصوص فرهنگ و خصوصیتهای نسل امروز ایرانی حاضر در فضای وب را بشناسند. در نتیجه به نظر میرسد بهترین کاندید برای چنین شغلی یک ایرانی باشد که در ایران هم بزرگ شده. اما بخش قابل توجهی از ایرانیهای مقیم آمریکا که در ایران هم بزرگ شده باشند به خاطر ادامه تحصیل به این کشور رفتهاند و با توجه به اینکه ادامه تحصیل معمولا امکان درگیر شدن در جامعه از طریق کار را به افراد میدهد کمتر احتمال میدهم ایرانیان جوانی که به قصد ادامه تحصیل به آمریکا رفتهاند جذب پنتاگون شده باشند. بیشترین احتمال آدمهایی هستند که به دلایل مشکلات امنیتی یا سیاسی از ایران رفتهاند (به ناچار برای تضمین امنیت خود که در داخل نداشتند). درست است که این افراد در آمریکا امنیت جانی دارند اما از نظر معیشتی در وضعیت بسیار نامناسبی قرار دارند (منظورم آنهاییست که پشتوانه مالی شخصی یا خانوادگی بالایی هم ندارند). این آدمها به خصوص به شدت از سیستم سیاسی در ایران سرخورده شدهاند (هر چه باشد جلای وطن و از دست دادن زندگیشان در ایران را از چشم آن میبینند). طبیعی است که خیلی از این افراد با وجود اوضاع معیشتی بحرانی و همینٰطور بحرانی که توسط حکومت ایران برایشان ایجاد شده حاضر نیستند به هیچ عنوان با نهادهای ضدایرانی و به خصوص جایی مثل پنتاگون همکاری کنند. اما میتوانم تصور کنم که عدهای از این افراد از نظر فکری یا نظری ابایی از کار کردن بر ضد حکومت ایران نداشته باشند و چه بسا حاضر شوند با نهادهای وابسته به پنتاگون همکاری کنند.
تصور کنید فرد جوانی را که :
۱) از کانالهای عادی (مثلا برای ادامه تحصیل) به آمریکا نرفته و فرضا مجبور به فرار مخفیانه از کشور شده باشد (به خاطر مشکلات سیاسی با حکومت در ایران).
۲) به همان دلیل که گفته شد امکان بازگشت به ایران را ندارد (یا گمان میکند که اگر بازگردد امنیت جانی ندارد)
۳) از نظر معیشتی در عسرت است و پایگاه اجتماعی مناسبی هم در آمریکا ندارد.
۴) جوان است و شناخت خوبی از فرهنگ و زبان جامعه معاصر ایرانی دارد و به خصوص با وب آشناست. احتمالا وبلاگی داشته و در شبکههای اجتماعی هم حضور فعال دارد و خلاصه اوضاع رسانههای جمعی روز دستش است.
۵) به شدت از حکومت در ایران متنفر است و حاضر است با هر نهادی که در راستای تضعیف یا تخریب آن حرکت کند همکاری کند. به خصوص اگر احساس کند این همکاری به هیچ عنوان افشا نخواهد شد و به تثبیت جایگاه اجتماعیاش در آمریکا هم کمک میکند.
این فرد شدیدا مستعد آن است که در صورت ارايه پیشنهاد از سوی پنتاگون برای همکاری در پروژه یاد شده، به آن پاسخ مثبت دهد.
آیا ما این افراد را میشناسیم؟ به احتمال زیاد آری. حدس من این است که به احتمال زیاد این افراد از شخصیتهای شناخته شده در فضای مجازی وبلاگستان باید باشند. چرا؟ چون با عقل بیشتر جور در میآید که پنتاگون برای این کار که نیاز به سر و کله زدن با جماعت وبنشین جوان ایرانی را دارد سراغ آدمهای وارد و اصطلاحا کار بلد در وب فارسی برود. توی قرارداد ذکر شده که «این افراد بدون خطر شناخته شدن توسط دشمن» با هویتهای تقلبی متعدد فعالیت میکنند:
مطابق قراردادی که فیمابین سنتکام (Centcom) (ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا) و یک شرکت آمریکایی بسته شده هر شخصیت تقلبی در فضای مجازی باید تا حد قابل قبولی واقعی به نظر برسد (سابقه متقاعد کنندهای داشته باشد همراه با جزییات تکمیلی). به این ترتیب حدود ۵۰ فرد کنترلکننده از داخل آمریکا میتوانند بدون خطر شناخته شدن توسط دشمن با هویتهای تقلبی متعدد فعالیت کنند.
چرا باید شناخته شدن این افراد توسط دشمن (فرضا ما ایرانیها) خطرناک باشد؟ اینکه چند تا سرباز آمریکایی یک جایی توی آمریکا بنشینند و چند تا کامنت فارسی بگذارند چرا باید امنیت آنها را مخاطره بیاندازد؟ این همه سرباز در ارتش آمریکا وجود دارد… دو دلیل آن میتواند این باشد که احتمالا این افراد (۱) از جامعه هدف هستند، فرضا ایرانی هستند و ثانیا (۲) آدمهای نسبتا یا قطعا شناخته شدهای هستند و لو رفتن اسمشان میتواند برایشان گران تمام شود.
به هیچ عنوان قصد ندارم در ذهن خودم یا شما ترس بیخود ایجاد کنم. اما فکرش را بکنید که ده یا بیست نفر آدم مثل من و شما (جوان، ایرانی، اهل وب) هستند که «اسمهایشان برای ما آشناست» و چه بسا وبلاگهایشان را هم میخوانیم و خواندهایم. آنها جایی در آمریکا نشستهاند و به صورت سیستماتیک بر ضد ما و مردم ما «فعالیت تحت وب» انجام میدهند.
ناخودآگاه کنجکاوم بدانم «این افراد کدام یک از این اسامی آشنا در فهرست اشتراکهایم هستند؟» یا به عبارت دیگر خیلی دوست دارم بدانم «کدامیک از وبلاگنویسان مشهور ایران با ارتش آمریکا همکاری میکنند؟».