به گزارش
سرویس سیاسی پایگاه 598، کاملا قابل پیش بینی بود که پس از خبر محکومیت محمدرضا رحیمی رسانه های اصلاح طلب به میدان بیایند و این خبر
را در بوق و کرنا کنند و اخ و تف های شان را روی قبر دولت نهم و دهم انداخته اند و «از سال 84 می دانستیم این دولت فاسد است» و ... را جار بزنند و اتفاقا در پازلی که می اندیشیدیم این بوق و
کرنا شدیدا نیاز بود.
1- محکومیت آقای رحیمی مربوط به اتهامی در سال 82 است و زمانی که ایشان رییس دیوان محاسبات بودند. عجیب اینجاست که این ماجرا نه ربطی به مسئولیت ایشان در دیوان محاسبات دارد و نه ربطی به سمت معاونت اولی دکتر احمدی نژاد. کل ماجرا مربوط است به وجوهی که جناب رحیمی برای ستاد انتخاباتی توزیع کردند.
اولین نکته مضحک ماجرا در قیاس با ابعاد رسانه ای اش همین است. مثل این است که شما کارمندی در شرکتتان استخدام نمایید و بعد از 10 سال به شما بگویند به خاطر جرمی که این کارمند قبل از استخدام انجام داده باید پاسخگو باشید. جالب تر اینکه این ماجرا در سال 90 یعنی میانه دور دوم ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد مطرح می شود و کل انتقادی که می شود به آقای احمدی نژاد وارد کرد این است که اجازه ندادند همان زمان این قضیه مورد رسیدگی قرار بگیرد چرا که ایشان این قضیه را جوسازی مخالفان می دانستند. و هر انسان منصفی اذعان می کند که حجم حملات بیرحمانه به دولت نهم و دهم و تهمت های عجیب و غریب چنان بود که هر کسی را در مورد ادعاهای مقرون به صحت نیز به شک می انداخت.
2- رقم این «فساد عظیم»! بیشتر از همه جای حیرت است. 2.8 میلیارد بازپرداخت ... چیزی که شاید الان ته دخل هر کاسب راسته فرش فروش ها قابل مشاهده است! آن هم در قیاس با ارقام نجومی اختلاس هایی که این روزها می شنویم. انصافا اگر بخواهیم یک مدال برای «از آخر اول شدن» در امر مفاسد اقتصادی بدهیم صاحبش آقای رحیمی است که تا مقام معاونت اولی رییس جمهور بالا آمده اما از هزاران میلیارد ثروتی که از زیر دستشان در حال عبور است همین مقدار را برداشت نموده! این رقم حتی در قیاس با پرونده فاضل خداداد که در دهه هفتاد 123 میلیارد اختلاس کرده بود مرغ زیر پلو را هم به خنده می اندازد.
3- حالا کسی فکر نکند ما در برابر 3000 میلیارد و بابک زنجانی و ... پوستمان کلفت شده. نخیر ... در حد یک ریال تصرف در بیت المال هم حرام است و مستوجب عقوبت. اما جالب نیست که متخلفان هزاران میلیاردی راست راست بگردند و از دست آقای هاشمی و ... لوح تقدیر بگیرند اما هم آن زمان و هم این زمان بعضی ها امثال رحیمی را «دانه درشت» بنامند؟
4- از آنهایی که خیلی نگران پرونده های فساد هستند ولی فقط بین منسوبان دولت نهم و دهم به دنبال این پرونده ها می گردند یک سوال ساده دارم: لطفا رقم پرونده رحیمی را با رقم پرونده کرسنت و استارت اویل مقایسه بفرمایید ... بفرمایید آیا آقای روحانی که خودشان «مولف پرونده کرسنت» بوده اند، حاضرند وزیر نفت فعلی شان را برای رسیدگی به این پرونده به دادگاه بفرستند؟
5- عجیب تر از همه اینجاست که کسی آن سوی قضیه را نمی بیند. یاران احمدی نژاد -خوب باشند یا بد- به راحتی مورد سنگین ترین تهمت ها قرار می گیرند و برای کوچکترین اتهامات به دادگاه فراخوانده می شوند. والله بالله آنچه که ما از باند های فساد می دیدیم و می شنیدیم این نبود.
باند فسادی که ما می دیدیم –مثل آنچه که در مستند آقای هادوی می بینید- چنان پوست کلفت است که هیچ ارگان و نهادی در این مملکت یارای مقابله با او را ندارد. آخر این کجا و آن کجا؟ محکومیت رحیمی به حق است و نشانه اراده نظام اسلامی به برخورد با فساد ... اما این که ما دیدیم هیچ نبود در قبال آن.
6- دفتر دولت نهم و دهم نامه ای منتشر کرده که می توانید اینجا بخوانید (
+)
7- یک انتقاد جدی اینجا به احمدی نژاد وارد است. زمانی در بیانیه ای برای ایشان نوشتیم که «رسوب شبهات در اذهان مردم را به صلاح شما و دولت نمی بینم ... جریان عدالتخواه دارد از مشکلاتی که دولت خودش برای خودش می تراشد لطمه می بیند». امروز اگر دفتر رییس جمهور سابق از ایراد اتهامات واهی به دولت نهم و دهم شاکی است باید خدمتشان عرض کرد: «صحت خواب!» چقدر آن موقع گفتیم و توی سر خودمان زدیم که آبروی دولت را برای هیچ و پوچ هزینه نکنید. چقدر گفتیم از مواضع تهمت دوری کنید. اما متاسفانه دوستان به تنها چیزی که فکر نمی کردند آینده بود. من نمی خواهم حرف دکتر سلیمی نمین را تایید کنم که سال 87 در مدرسه معصومیه گفت: «کردان و رحیمی نفوذی های جاسبی در دولت نهم اند». اما می شد حداقل این هشدار را گوشه چشم نگه داشت و به جای محمدرضا رحیمی فرد دیگری را به ریاست ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی منصوب کرد تا امروز تیر طعنه و تحقیر اینگونه بر شما نبارد! اینها را می نویسیم برای طرفداران افراطی دولت دکتر احمدی نژاد (که ته همان کرباسی هستند که تیم هاشمی سرش) که بفهمند وقتی خودت به خودت برچسب زدی دیگر از محاسد و معاند نباید انتظار حملات ساده ای را داشته باشی. هرچند گناه هر جور بی انصافی به گردن بی انصاف.
8- این وسط خدا را شکر می کنیم که چون جوانب مسئله برایمان روشن نبود هیچگاه موضعی له یا علیه رحیمی نگرفتیم و همیشه ماجرا را به حکم دادگاه حواله می دادیم. حالا هم همینطور. هیچوقت از رحیمی حمایت نکرده ایم که امروز شرمنده اش باشیم. فردا هم هم اگر فرضا ماده 18 اعمال شود و نتیجه هر چه باشد باز نیازی نمی بینم در موضعم تغییری بدهم. اما آنهایی که
دفاع یا دشمنی کورکورانه یا بی منطق داشته اند حتما به تناقضاتی برخواهند خورد.
9- اتفاق جالب در این میان جنجال تیم هاشمی درباره حکم رحیمی بود که بیشتر با هدف تحقیر احمدی نژاد صورت گرفت. اما این حضرات خودشان هم متوجه نشدند که این همه تبلیغ و حمایت از حکم دادگاه، بیش از آنکه ضربه ای کاری بر موقعیت احمدی نژاد باشد، بازی در پازل خطرناکی به نام پرونده م.ه است! سوالی که مطرح می شود این است که در صورت صدور حکم این آقازاده عکس العمل این حضرات چه خواهد بود؟
10- فعلا کوه پرونده رحیمی هم مثل پرونده بورسیه ها موش زائید! منتظرم تا ببینم صدای «فیس» بعدی مال خالی شدن کدام پرونده فساد است!
* محمد کوره پز