از این غریزه مى توان براى عبرت گرفتن و بیدار شدن دلها از خواب غفلت نهایت استفاده را نمود و بدون اینكه به تحریف و جعل داستانهاى دروغى احتیاجى باشد از سرگذشت پیشینیان و دیگران اندرز گرفت چنانچه در قرآن مجید سرگذشت واقعى و قضایاى حقیقى پیشینیان را مكرر یادآور شده و از اقوام عاد و ثمود و نوح و فرعون و لوط در جاهاى متعدد، بحث فرموده و از عاقبت بدشان سخن گفته و دیگران را اندرز مى دهد كه از چنین عقوبتهایى برحذر باشند.
آنچه در ادامه میخوانید ماجرای فردی است که به هندوستان سفر کرده و درباره اثر عزادارى حسینى (ع) در آن دیار سخن گفته است و مرحوم شهید آیت الله دستغیب شیرازی این ماجرا را به شرح زیر نقل کردهاند:
سید جلیل مرحوم دكتر اسماعیل مجاب (دندانساز) عجایبى از ایام مجاورت در هندوستان كه مشاهده كرده بود نقل مى كرد، از آن جمله مى گفت : عدهاى از بازرگانان هندو (بتپرست) به حضرت سیدالشهداء معتقد و علاقهمندند و براى بركت مالشان با آن حضرت شركت مىكنند یعنى در سال مقدارى از سود خود را در راه آن حضرت صرف مىكنند، بعضى از آنها روز عاشورا به وسیله شیعیان، شربت و پالوده و بستنى درست كرده و خود به حال عزا ایستاده و به عزاداران مى دهند و بعضى آن مبلغى كه راجع به آن حضرت است به شیعیان مى دهند تا در مراكز عزادارى صرف نمایند.
یكى از آنان را عادت چنین بود كه همراه سینه زنها حركت مىكرد و با آنها به سینه مىزد چون مرُد بنا به مرسوم مذهبى خودشان بدنش را با آتش سوزانیدند تا تمام بدنش خاكستر شد جز دست راست و قطعه اى از سینه اش كه آتش آن دو عضو را نسوزانیده بود. بستگانش آن دو قطعه را آوردند نزد قبرستان شیعیان و گفتند این دو عضو راجع به حسین شماست.
جایى كه آتش جهنم كه طرف نسبت و قابل مقایسه با آتش دنیا نیست به وسیله حسین علیه السلام خاموش و برد و سلام مى گردد پس نسوزانیدن آتش ضعیف دنیوى به وسیله آن بزرگوار جاى تعجب نیست.
و جماعتى از "هنود" هر ساله شبهاى عاشورا در آتش مىروند و نمىسوزند و این مطلب مشهور و مسلم است.