کد خبر: ۲۸۹۵۴۹
زمان انتشار: ۱۹:۵۸     ۰۵ بهمن ۱۳۹۳
شايد باورکردنش در ايران کمي سخت باشد اما حقيقت اين است که يکي از بزرگ‌ترين هافبک‌هاي تاريخ آفريقاي‌جنوبي ‏که روزگاري در منچستريونايتد پرستاره هم بازيکن قابل اعتنايي بوده، مربيگري‌اش را در آکادمي يک باشگاه مشهور ‏ولزي آغاز کرده است.
به گزارش پایگاه 598،به نقل از سایت رسمی کانون مربیان فوتبال ایران (‏ifca‏)، "کوئینتون فورچون" که هواداران ‏منچستریونایتد به خوبی او را می‌شناسند، در تیم زیر 21 ساله‌های کاردیف‌سیتی مسیر مربی شدنش را اصولی طی ‏می‌کند. بدون عجله و پریدن از روی پله‌ها به جای طی‌ کردن آنها. زیر نظر سرمربی باتجربه‌ای به نام "نیلتون" که نام و ‏شهرتش قابل قیاس با فورچون نیست اما این ستاره آفریقایی بی‌‌هیچ تعارفی می‌گوید هر روز از او یک کار تازه یاد ‏می‌گیرد.‏
گفتگوی فورچون با وبسایت رسمی کانون مربیان فوتبال ایران توسط ابوذر نوغانی، مربی ایرانی و همکار فورچون در کاردیف‌سیتی انجام شده. این گفتگوی آموزشی را تا انتها بخوانید.


- تصور ما این بود که شما به عنوان یکی از بازیکنان بزرگ کشور آفریقای‌جنوبی کارتان را در این کشور به عنوان مربی ‏یکی از تیم‌های ملی شروع کنید اما الان در تیم زیر 21 ساله‌های کاردیف مشغول به کار هستید!‏
اصلا این‌طور نیست. همانطور که می‌دانید من در حال گذراندن کورس‌های مربیگری هستم و الان هم با افتخار با تیم زیر ‏‏21 ساله‌های کاردیف‌سیتی همکاری می‌کنم. هدف من همواره آموختن چیزهای جدید است. می‌خواهم مطمئن شوم مراحل ‏آموزش را بخوبی طی می‌کنم و هر روز درگیر کوچینگ و مسابقات هستم. برای آنکه به سطح اول مربیگری حرفه‌ای ‏برسم، باید حتما تجربه‌های لازم را کسب کنم. چرا در آفریقا نیستم؟ نمی‌دانم. باید برای من این مهم باشد که تمام تجربیات ‏لازم در مربیگری را به مرور کسب کنم. حضور در کادرفنی تیم زیر 21 ساله‌های کاردیف‌سیتی هم بخشی از این هدف ‏است. شاید روزی برای سرمربیگری تیم ملی آفریقای جنوبی هم دعوت به کار شدم. کسی نمی‌داند.‏

‏- از نظر شما به طور کلی بازیکنان بزرگ می‌توانند مربی بزرگی هم بشوند؟ منظورم این است که بدون کسب تجربه و کار ‏در رده‌های پایه این امکان وجود دارد؟‌‏
به هیچ‌وجه؛ شما حتما باید تجربه کافی را داشته باشید. حتی مسی و رونالدو هم برای تبدیل شدن به یک مربی خوب، باید ‏به شدت کار کنند و زحمت زیادی بکشند. رونالدو و مسی سال‌ها تلاش کرده‌اند و زحمت کشیده‌اند تا به بازیکنانی در این ‏سطح تبدیل شده‌اند. این اتفاق یک شبه نیفتاده و سال‌ها طول کشیده. همین قضیه دقیقا در مورد مربیگری هم صدق می‌کند. ‏ساعت‌ها وقت و تلاش نیاز است که شما مدارک مربیگری‌تان را یکی‌یکی بگیرید و همه مراحل لازم را پله‌پله طی کنید. ‏هر بازیکن بزرگی باید مثل بقیه این پروسه طولانی‌مدت را پشت سر بگذارد تا بتواند مربی خوبی شود. البته در این میان ‏یک نکته وجود دارد. شهرت حاصل از بازیگری به شما در کار پیدا کردن کمک زیادی می‌کند اما در مربی شدن نه؛ باید ‏زحمت زیادی کشید. من ترجیح می‌دهم همانطور که در تمام زندگی‌ام برای موفق شدم کار کردم و زحمت کشیدم، برای ‏مربی شدن هم تمام مراحل لازم را طی کنم. برنامه‌ام این است که کار و تجربه لازم را کسب کنم تا روزی بتوانم در لیگ ‏برتر انگلستان یا لالیگا مربیگری کنم. دوست دارم روزی سرمربی تیم ملی کشورم شوم. درست مثل زمان بچگی‌ام که ‏دوست داشتم روزی در بزرگ‌ترین تیم‌های اروپایی بازی کنم، دقیقا نسبت به مربیگری هم چنین احساس و هدفی دارم.‏

- از نظر شما کار کردن در تیم‌های پایه یک قانون است و باید حتما آنها را طی کرد؟
نمی‌شود گفت حتما و قطعا باید کار در رده‌های پایه را تجربه کرد اما آنجا یک محیط متفاوت است که شما نیاز دارید ‏تجربه‌اش کنید. با مدیریت بازیکنان و افراد مختلف در آن رده سنی، می‌توانید درک کنید که چطور باید مربیگری کنید. ‏کار در رده‌های سنی مختلف به شما خیلی کمک خواهد کرد. مثلا من الان از نیلتون (سرمربی تیم زیر 21 ساله‌های ‏کاردیف‌سیتی) چیزهای زیادی یاد می‌گیرم. من تجربه‌ای در این رده‌ سنی نداشتم اما با کار کردن کنار او که کار با ‏بازیکنان جوان را کاملا بلد است، تجربیات بسیار خوبی به دست می‌آورم. با دقت نگاه به کارهایی که انجام می‌دهد می‌کنم ‏و می‌بینم که چطور با مسائل مختلف برخورد می‌کند. این‌ها به من در طراحی فلسفه مربیگری‌ام کمک زیادی می‌کند.‏
در مجموع فکر می‌کنم برای بازیکنان با تجربه شروع از ‏B‏ لایسنس مناسب است. به نظر من دوره مربیگری ‏C‏ برای ‏کسانی است که فوتبال حرفه‌ای بازی نکرده‌اند اما برای بازیکنانی که محیط فوتبال حرفه‌ای آشنا هستند،‌‏B‏ شروع خوبی ‏است. اما به هیچ‌وجه شروع از دوره ‏A‏ را توصیه نمی‌کنم. چون شما هرچقدر بازیکن بزرگی هم بوده باشید، نیاز دارید ‏مسائل پایه مربیگری را یاد بگیرید.‏
اینکه چطور تمرین را متوقف کنید، چه اطلاعات مفیدی به بازیکنان بدهید و برای ‏A‏ لایسنس آماده شوید. دوره‌ای که ‏بسیار سخت‌تر از ‏B‏ لایسنس است. در ‏B‏ شما با تغذیه، روانشناسی، بدنسازی و ... آشنا و برای آینده آماده می‌شوید. این‌ها ‏چیزهایی بود که من هیچ‌وقت در زندگی‌ام درباره‌اش چیزی نخوانده بودم و نمی‌دانستم. بخاطر اینکه به عنوان یک ‏بازیکن، فکرم هرروز دنبال این بود که خودم را آماده نگه دارم و برای انجام بهترین بازی ممکن آماده باشم. با این حال ‏امروز فهمیده‌ام که به عنوان یک مربی نیاز به تجربه و دانش این کار دارم تا بتوانم به بازیکنانم کمک کنم.‏
‏ ‏
- سقف آرزوهایت در مربیگری کجاست؟ فکر می‌کنی مربی خوبی خواهی شد؟
اینکه تبدیل به یک سرمربی بین‌المللی خوب شوم و در کارم بهترین باشم. بچه که بودم، تیم محبوبم میلان بود؛ فکر می‌کنم ‏خیلی عالی می‌شود اگر بتوانم روزی سرمربیگری میلان را تجربه کنم. در مورد اینکه مربی خوبی خواهم شد یا خیر هم ‏باید بگویم اگر به آن اعتقاد داشته باشم، قطعا می‌توانم.‏

- خیلی‌ها در ایران تو را تو را از زمان حضورت در منچستریونایتد می‌شناسند. حالا که وارد دنیای مربیگری شده‌ای، ‏دیدگاهت نسبت به سرالکس فرگوسن که خیلی‌ها او را بهترین مربی تاریخ می‌دانند، چقدر تغییر کرده؟
نگاهم تغییری نکرده، چون نظرم نسب به فرگوسن همیشه ثابت بوده. او یکی از برترین مربیان جهان بوده و الان بیشتر ‏متوجه می‌شوم خیلی از کارهایی که می‌کرده، به چه منظوری بوده است. چون شما باید هر روز بازیکن‌ها را مدیریت ‏کنید و با آن‌ها سرو کله بزنید. ما در منچستریونایتد خیلی خوشبخت و خوش‌شانس بودیم که بازیکنان بزرگ زیادی ‏داشتیم. بازیکنانی سطح بالا با رفتار خوب و روحیه‌ای غیرقابل‌باور برای تمرین کردن. کار سرالکس هیچ‌وقت آسان نبود؛ ‏چون باید آن همه بازیکن بزرگ را مدیریت می‌کرد. الان که وارد دنیای مربیگری شده‌ام، خیلی از اقداماتی که آن زمان ‏انجام می‌داد برایم شفاف‌تر شده است.‏

- بعد از رفتن او از یونایتد این باشگاه با چالش‌های زیادی مواجه شد. دیوید مویس جانشین سرالکس فرگوسن شد اما یک ‏فصل هم آنجا دوام نیاورد. به نظر تو مویس برای موفقیت در یونایتد چه چیزی لازم داشت؟ فکر می‌کنی او می‌تواند در ‏سوسیه‌داد موفق شود؟
شاید زمان بیشتر. انتظارات از او خیلی بالا بود و همه توقع داشتند هرکس بعد از سرالکس به منچستریونایتد آمد، یک ‏راست این تیم را قهرمان کند. مویس می‌خواست روش خودش را در یونایتد پیاده کند. برای این کار تجربه کافی را هم ‏داشت. عملکرد موفق و طولانی‌مدت او در اورتون این موضوع را ثابت می‌کند. او یکی از باتجربه‌ترین مربیان انگلستان ‏بود و لیگ برتر را بسیار خوب می‌شناخت اما حقیقیت این است که کار در یونایتد با همه تیم‌ها فرق می‌کند. همانطور که ‏گفتم او به زمان بیشتری نیاز داشت اما متاسفانه این زمان را به او ندادند و انتظار داشتند مربی بعد از فرگوسن هم یونایتد ‏را به سرعت قهرمان کند. حالا امیدوارم او در سوسیه‌داد موفق باشد. او یک مربی بسیار خوب و بادانش است و مطمئن ‏باشید اگر اینطور نبود،‌هرگز 10 سال در باشگاهی مثل اورتون دوام نمی‌آورد. من برای مویس بهترین آرزوها را دارم.‏
‏ ‏
- البته به نظر می‌رسد شرایط فن‌خال نسبت به مویس خیلی بهتر است.‏
همینطور است. گذشته‌‌ای فن‌خال دارد و تجربه بسیار بالایی که در لیگ‌های مختلف اروپا پشت سر گذاشته در هدایت ‏یونایتد به او کمک کرده است. به نظر من یونایتد هم یاد گرفته که تغییر سریع مربی برای بازیکن‌ها خوب نیست و باید به ‏اندازه کافی به فن‌خال زمان بدهند. البته آنها می‌توانند خیلی بهتر از این باشند. فن‌خال نام بسیار بزرگی دارد و به همین ‏دلیل هم استخدامش کردند.‏

- باتوجه به اینکه فن‌خال به خاطر شرایط سنی‌اش نمی‌تواند بیشتر از 2 یا 3 سال در یونایتد بماند، فکر می‌کنی انتخاب ‏مناسبی برای باشگاه بود؟‌‏
من فکر می‌کنم او حتما تا پایان قراردادش در یونایتد خواهد ماند. اگر موفق باشد و قهرمانی بیاورد، بیشتر می‌ماند. اگر ‏این اتفاق بیفتد، سن اهمیتی ندارد. چون سرالکس هم تا 70 سالگی کار کرد. من مطمئنم فن‌خال زمان زیادی را در یونایتد ‏خواهد ماند و با این تیم به موفقیت خواهد رسید. ‏

- چرا در انگلیس مربی سطح بالا کمتر وجود دارد. برعکس اسپانیا، آلمان و ایتالیا.‏
نمی‌دانم؛‌ مربیان انگلیسی خوب زیادی هم هستند که نیاز به فرصت دارند تا توانایی‌هایشان را نشان بدهند. به نظر من ‏مدیران باشگاه‌ها باید این فرصت را به آنها بدهند که خودشان را ثابت کنند اما متاسفانه اغلب آنها ترجیح می‌دهند سراغ ‏مربیان بزرگ غیرانگلیسی بروند. من مطمئنم مربیان خوب انگلیسی، ولزی و اسکاتلندی زیادی هستند که فقط نیاز به ‏زمان دارند تا خودشان را نشان بدهند.‏

- کمی هم درباره شرایط فوتبال در کشورت صحبت کنیم. چرا کیفیت آفریقای‌جنوبی مدت‌هاست خوب نیست؟ واقعا میزبانی ‏جام‌جهانی تاثیری در فوتبال کشور شما نداشت؟
به نظر من میزبانی جام‌جهانی برای کشور ما موفقیت‌آمیز بود اما اینکه آیا باعث توسعه فوتبال و پرورش بازیکنان بهتر ‏در آفریقا شد، هنوز علامت سوال است. به نظر من باید منتظر بمانیم و ببینیم این تیم در همین جام ملت‌های آفریقا که در ‏حال برگزاری است چه عملکردی خواهد داشت. با این حال این سوال همچنان وجود دارد که آیا ما توانسته‌ایم لیگ‌مان را ‏توسعه بدهیم؟
من باید بازهم حرف همیشگی‌ام را تکرار کنم. بازیکنان آفریقایی برای تبدیل شدن به فوتبالیست‌های باکیفیت باید آنجا را ‏ترک کنند و به اروپا بیایند. چون در اینجا می‌توانند مقابل بهترین‌ها بازی کنند و یه تجربه عالی به دست بیاورند. هر ‏بازیکنی در آفریقا این فرصت را به دست آورد، باید به سرعت انجامش بدهد، چون باعث می‌شود ما یک تیم ملی قوی و ‏آماده داشته باشیم.‏
ما نیاز داریم تیم ملی کشورمان را در اولویت قرار بدهیم. باورکردنی نیست اما در حال حاضر سه، چهار باشگاه در ‏کشور ما از تیم ملی مهم‌تر هستند و باید شرایط موفقیت تیم ملی ما غیرممکن است. باید این طرز تفکر عوض شود، و ‏ارزش‌ها تغییر کند. هروقت این اتفاق افتاد، ما موفق خواهیم شد.‏
‏ ‏
- از فوتبال ایران چه می‌دانی؟
مهم‌ترین چیزی که از فوتبال کشور شما می‌دانم، این است که کارلوس کی‌روش در جام‌جهانی برزیل سرمربی شما بود و ‏نتایج بسیار خوبی هم با تیم ایران گرفت اما چیزی که می‌خواهم بگویم، این است که بازیکنان شما هم مثل بازیکنان ‏آفریقای‌جنوبی، باید در اروپا بازی کنند. هرچه تعداد این بازیکنان بیشتر شود، برای تیم‌ ملی‌تان بهتر خواهد بود.‏
شما استعداد و توانایی‌ زیادی دارید اما نیاز دارید تجربه بازی در اروپا را هم کسب کنید. من شک ندارم با بالا رفتن تعداد ‏لژیونرهای شما، تیم ملی‌تان هم قوی‌تر خواهد شد. همانطور که گفتم توانایی و استعداد هست اما باید از سنین پایین این ‏توانایی نشان داده شود. مسی ، رونالدو و خیلی از بازیکنان دیگر خودشان را از جام‌جهانی زیر 20 سال نشان دادند. ‏تجربه حضور در آن مسابقات باعث می‌شود شما در مقابل هر تیمی قرار بگیرید و از همان سن وارد مسیر موفقیت شوید.‏

- و کارلوس کی‌روش.‏
او یکی از بهترین مربیانی است که در زمان بازیگری‌ام داشتم. کاملا حرفه‌ای است و هیچ چیزی را از قلم نمی‌اندازد. ‏تکنیسین بزرگی است، دیسیپلین بالایی دارد، فوتبال را به خوبی درک می‌کند و می‌داند چطور با بازیکنان مختلف سر و ‏کله بزند. ما خوشبخت بودیم که کارلوس را در یونایتد داشتیم اما من خوشبخت‌تر بودم که او در را در تیم ملی آفریقای ‏جنوبی هم برایش بازی کردم.‏
‏ ‏
- تصور می‌کنی اگه کی‌روش آفریقای جنوبی را ترک نمی‌کرد، تیم‌تان در جام‌جهانی 2002 به کجا می‌ر‌سید و اساسا شرایط ‏چقدر فرق می‌کرد؟
به نظر من اگر او می‌ماند، تیم ملی ما حتما به موفقیت می‌رسید. هنوز برای من غیرقابل درک است که فدراسیون ما ‏چطور تصمیم به قطع همکاری با او گرفت. تمام بازیکنان تیم کارلوس را می‌خواستند و دوستش داشتند اما قبل از ‏جام‌جهانی برکنارش کردند. آن اتفاق برایم غیرقابل‌باور و یک شوک بزرگ بود. جالب اینجاست که او پس از آن سر از ‏منچستریونایتد درآورد، بعد به رئال‌مادرید رفت و بعد از آن هم به تیم ملی پرتغال. انگار او به اندازه کافی برای ‏آفریقای‌جنوبی مربی خوبی نبود اما برای تیم‌های بزرگ یک گزینه ایده‌آل بود!‏
امیدوارم مشابه اتفاقی برای برای تیم ملی ما افتاد، برای شما نیفتند. اگر فدراسیون فوتبال کشور شما یا هر سازمان ‏ورزشی دیگری فکر کند که کارلوس برای هدایت تیم ملی ایران به اندازه کافی خوب نیست، از نظر من یک علامت سوال ‏است.‏

- بهترین ویژگی و خصلت کی‌روش را چه چیزی می‌دانی؟
مدیریت انسانی (‏Man Management‎‏) او بی‌نظیر است. البته که آگاهی تاکتیکی‌اش هم عالی بود. او در همه‌چیز عالی ‏بود.‏

- فکر می‌کنی او می‌تواند نسل تازه فوتبال ایران را بسازد؟
البته اما همه‌چیز فقط دست او نیست. در فوتبال هیچ یک نفری وجود ندارد که بتواند در کل فوتبال یک کشور و تیم تغییر ‏ایجاد کند. فدراسیون شما باید با کی‌روش همکاری کند، همینطور بازیکن‌ها. اگر این اتفاق بیفتد، مطمئنم او می‌تواند فوتبال ‏شما را از نو بسازد. نمی‌دانم موقعیت و نظر مسئولان فدراسیون فوتبال ایران برای کارلوس چه چیزی است اما من آرزو ‏داشتم در آفریقا زمان کافی را به او می‌دادند. مثلا 5 یا 6 سال که بتواند همه‌چیز را از نو بسازد. نه فقط تیم اصلی را؛ از ‏پایین تا بالا.‏

اخبار ویژه
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها