به گزارش پایگاه 598 ، علی اکبر عالمیان در هفته نامه «پرتو سخن» نوشت:
توهين مجله فكاهي «شارلي ابدو» به ساحت
مقدس سرور كائنات حضرت محمد بن عبدالله(ص) را بايد نقطه شروع جنگ صليبي
ديگر بر ضد مسلمانان ارزيابي كرد. جنگهاي صليبي اول در نيمه دوم قرن پنجم
هجري در حالي آغاز شد كه كمتر كسي در آن زمان تصور ميكرد كه در 8 مرحله و
چيزي حدود 180 سال طول بكشد، اما اين جنگ خانمانسوز و طولاني مدت موجب قتل
عام گسترده مسلمانان شد بهگونهاي كه به تعبير «ريچارد شيردل»، «در معبد
سليمان، خون مسلمانان تا زانوي ما بالا ميآمد»! بهانه شروع اين جنگ نيز يك
ادعاي خندهدار از سوي كشيشي مسيحي بود كه ادعا كرده بود خواب حضرت عيسي
عليهالسلام را ديده كه گفته است بايد بيتالمقدس را از دست كفار
[مسلمانان] نجات دهيد!
اكنون نيز صليبيهاي جديد به بهانه
اقدام تروريستي عدهاي به ظاهر مسلمان كه دست پرورده خودشان هستند، به ساحت
مقدس فخر كائنات جسارت ميكنند تا زمينه شكلگيري دور جديد جنگهاي صليبي
بر ضد مسلمانان فراهم گردد. البته نبايد فراموش كرد كه پس از ماجراي 11
سپتامبر 2001، «جرج بوش» رئيس جمهور وقت آمريكا اعلام كرده بود كه از هم
اكنون جنگ صليبي آغاز شده است. بعدها نيز او به وعده خود عمل كرد و با
لشكركشي وسيع به افغانستان و عراق، جنگ صليبي جديدي را راهاندازي كرد.
حادثه شارلي ابدو هم در واقع همان جنگ مذهبي غرب بر ضد اسلام ميباشد كه
كاملاً با اظهارات آن سال جرج بوش همخواني دارد. نكته جالب در اين ميان،
نقش فرانسه در شكلگيري جنگ صليبي قرن پنجم و جنگ صليبي جديد ميباشد.
در جنگ صليبي اول، تحريك كشيش نامبرده،
در شهري در فرانسه صورت گرفت و اكنون نيز كشور فرانسه دوباره دركانون اين
حركت ضد اسلامي قرار دارد. واقعاً سوال اينجاست كه چرا فرانسه به مهد
توهين به اديان تبديل شده است؟ جالب اين است كه فرانسوا اولاند، رئيس جمهور
فرانسه، در واكنش به اعتراضات جهاني به اقدام شارلي ابدو با بياعتنايي
تمام به مقدسات يكونيم ميليارد مسلمان دوستدار پيامبر اعظم(ص) ميگويد:
فرانسه ارزشهايي دارد كه مهمترين آن، آزادي بيان است! او در واقع به
بهانه آزادي بيان، توهين به مقدسترين شخصيت عالم را جايز ميداند و اين در
حالي است كه در تابستان سال گذشته رئيس جمهور مدعي دفاع از آزادي بيان
حاضر نشد به تجمع دوستداران غزه كه قصد اعتراض به اقدامات نظامي رژيم
صهيونيستي را داشتند، مجوز بدهد!
فرانسه كه ادعاي آزادترين كشور دنيا
را دارد در سال 1881 قانوني را تصويب كرد كه به موجب آن توهين به رئيس دولت
در اين كشور جرم محسوب ميشود. دقيقاً بر همين مبنا در سال 2008 شخصي به
سبب توهين به ساركوزي دستگير شد. بسيار جالب و در عين حال تاسفبار است كه
در اين كشور مدعي آزادي و رعايت حقوق انسانها، اهانت به رئيس جمهور جرم
محسوب ميشود ولي اهانت به مقدسات يكونيم ميليارد نفر از مردم كره زمين نه
تنها جرم به شمار نميآيد بلكه جايز و روا نيز ميباشد! البته ميتوان در
تحليل اين اقدام موهنانه دولت فرانسه، غير از وجود بغض نفرتانگيز اين دولت
نسبت به اسلام و مسلمين، به اين واقعيت اشاره كرد كه اولاند براي رهايي از
بحران عظيمي كه دولتش با آن دست و پنجه نرم ميكند نياز به راهاندازي اين
بازي سياسي داشت تا بتواند اذهان را به سمت ديگري جلب كند. وي كه هماكنون
به شدت محبوبيت خود را نزد مردم فرانسه از دست داده و كشورش به واسطه نرخ
بالاي بيكاري و اوضاع اقتصادي شرايط بحراني را سپري ميكند، جديداً با
بحران جديتري نيز مواجه شده است. افشاگريهاي «والري تريرويلر» شريك زندگي
سابقش و افشاي برخي از اسرار زندگي خصوصي اولاند، او را در بد مخمصهاي
گرفتار كرده است.
با اين همه اما اين نهايت سادهانگاري
است اگر فرانسه را عامل اصلي بحران اخير بدانيم. اين كشور فقط حكم بازيگر
اين ماجرا را دارد و معركه گردان اصلي اين خيمه شب بازي، بيگمان جريان
صهيونيزم جهاني ميباشد. رهبر معظم انقلاب حدود 7 سال قبل به نكتهاي اشاره
كردند كه امروزه ميتوان بار ديگر بر تحليل دقيق ايشان صحه گذاشت. حضرت
آيت ا... خامنهاي در تاريخ22/12/86 در تحليل پشت پرده توهين كنندگان به
ساحت مقدس نبي اكرم(ص) گفته بودند: «صهيونيستها و دولتهايي كه زير نفوذ
صهيونيسم هستند، دستگاه استكبار و در رأس آنها آمريكاي جنايتكار، وقتي
ميخواهند با امت اسلامي دربيفتند و با اسلام معارضه كنند، آماج حمله
خودشان را نبي معظم و مكرم اسلام قرار ميدهند.» مقام معظم رهبري همچنين در
بخشي از پيام خود در تاريخ 22/6/89 كه در پي حادثه قرآنسوزي صادر شده بود
به اين نكته اشاره ميكنند كه: «پشت صحنه اين حركات شرارت بار چيست و
كيست؟ مطالعه اين روند شرارت كه در اين سالها با عمليات جنايتبار در
افغانستان و عراق و فلسطين و لبنان و پاكستان همراه بود، ترديدي باقي
نميگذارد كه طرّاحي و اتاق فرمان آن در دستان سران نظام سلطه و اتاق
فكرهاي صهيونيستي است كه از بيشترين نفوذ بر دولت آمريكا و سازمانهاي
امنيتي و نظامي آن و نيز بر دولت انگليس و برخي دولتهاي اروپايي
برخوردارند.» البته ايشان بعدها نيز در پيامي كه در تاريخ 23/6/91 و در
محكوميت اهانت دوباره صهيونيزم جهاني به ساحت پيامبر اعظم(ص) صادر كردند،
بار ديگرتاكيد مينمايند كه: «پشت صحنه اين حركت شرارت بار، سياستهاي
خصمانه صهيونيسم و امريكا و ديگر سران استكبار جهاني است.»
اخيراً دكتر «كوين برت» استاد دانشگاه و
تحليلگر آمريكايي هم طي يادداشتي براي «وترن نيوز» حملات فرانسه را يك
عمليات فريب صهيونيستي-فرانسوي دانسته است و به نوعي تاكيد دارد كه پشت
صحنه اين بازي، صهيونيستها ميباشند.
پر واضح است كه معركه گردان اصلي اين
ماجرا، جريان صهيونيزم جهاني است كه هر از چند گاهي اين بازي نفرت انگيز را
در يكي از كشورهاي تحت نفوذ خود به اجرا در ميآورد. اكنون بايد ديد كه
اهداف اين جريان در راهاندازي اين معركه چيست و دقيقاً به دنبال چه سياستي
ميباشد؟ بيگمان هدف اول را بايد در ترس صهيونيزم از مقام والا و بيبديل
پيامبر عظيمالشان خدا جستجو كرد. اين جايگاه عظيم و بي نظير موجب جلب
توجه صدها ميليون انسان عاشق به پيامبر رحمت شده است.اميرالمومنين(ع) در
خطبه 96 نهجالبلاغه و در تبيين اين مقام والا ميفرمايند: «قد صرفت نحوه
افئده الابرار و ثنبت اليه ازمه الابصار دفن الله به الضغائن و اطفأبه
الثوائر الف به اخواناً و فرق به اقراناً اعزبه الذله و اذل به العزه»-
دلهاي نيكوكاران، شيفته پيامبر اكرم(ص) گشت؛ چشمهاي حق جويان جلب وجود
ايشان شد، به بركت وجودش كينهها را مدفون ساخت و آتش دشمنيها را فرو
نشاند. افراد دور از هم را به واسطه وجود حضرت به هم نزديك ساخت، و
نزديكاني كه در ايمان و هدف هم آهنگ نبودند از هم دور نمود. ذليلان محروم
در پرتو وجود او عزت يافتند و عزيزان خودخواه ذليل شدند.
حال بايد پرسيد كه چرا صهيونيزم از
مقام پيامبر اعظم(ص) هراس دارد؟ رهبر معظم انقلاب در پاسخ به اين پرسش به
نكته جالبي اشاره ميكنند: «...اين[اهانتها] به چه معناست؟ اين بهخاطر
اين است كه ياد آن بزرگوار، نام آن بزرگوار، ولادت آن بزرگوار، هجرت آن
بزرگوار، حكومت ده ساله آن بزرگوار در مدينه و يكايك اقدام و تعليم و آموزش
آن بزرگوار، امروز براي مسلمانها، اگر تدبر بكنند و تأمل بكنند، يك درس
است؛ گشايشِ يك درِ بازي به سوي زندگي است. پيغمبر صلي الله عليه وآله
الهام بخش است براي امت اسلامي؛ چون اين را ميدانند؛ چون از بيداري امت
اسلامي ميترسند؛ چون از قدرت جامعه يك ميليارد و پانصد ميليوني مسلمان در
سرتاسر عالم، وحشت دارند؛ در مقابل پيغمبر صلي الله عليه وآله صف آرايي
ميكنند. رحمه للعالمين را، منشأ عظيمترين خيرات و بركات براي بشريت را در
مطبوعاتشان، در زبان سياست مدارانشان، در كتاب نوشتنهايشان، به وسيله
مزدورانشان، مورد اهانت قرار ميدهند.»
هدف دوم صهيونيزم نيز عبارت است از
دميدن در تنور اسلام هراسي به منظور جلوگيري از اقبال فزاينده اروپاييها
به دين مبين اسلام. جريان صهيونيزم به خوبي ميداند كه مباني معرفتشناسي و
هستيشناسي اسلام با فطرت بشر سازگار بوده و رشد فزاينده اقبال به اسلام
نيز دقيقاً به همين دليل است. گرايش به اسلام كه صهيونيزم از آن به عنوان
«بمبي خطرناك» نام ميبرد، طي سالهاي اخير بهقدري زياد شده است كه مركز
آمار «سي اينترنشنال» بلژيك آن را يك ركورد خوانده و موسسه فرانسوي «اي اف
او بي» نيز از رشد شتابان اسلام در اروپا طي 10 سال اخير خبر داده و نسبت
به اسلامي شدن اين قاره هشدار ميدهد. بر اساس پيشبيني مراكز تحقيقاتي
اروپا، رشد اسلام در اين قاره تا سال 2020 دو برابر ساير اديان برآورد شده
است و كشور فرانسه نيز به گفته اين نهادها، تا 39 سال ديگر تبديل به يك
جمهوري اسلامي ميشود. دقيقاً به همين دليل است كه اين جريان ميكوشد تا با
معرفي اسلام بهعنوان ديني خشن، اقبال گسترده به سوي اسلام را متوقف كنند.
راهاندازي گروه تروريستي داعش به عنوان دولت اسلامي نيز در همين راستا
تحليل ميگردد.
هدف سوم راهاندازي اين معركه، ايجاد
دشمني بين اسلام و ساير اديان به ويِژه مسيحيت است. چند سال قبل و پس از
ماجراي قرآنسوزي توسط يك كشيش متعصب و افراطي، همين هدف دنبال ميشد كه به
دنبال روشنگري رهبر معظم انقلاب اين توطئه خنثي شد. ايشان در همان زمان در
پيام خود تاكيد ميكنند كه: «...همه بايد بدانيم كه حادثه اخير، ربطي به
كليسا و مسيحيت ندارد و حركات عروسكي چند كشيش ابله و مزدور را نبايد به
پاي مسيحيان و مردان ديني آنان نوشت. ما مسلمانان هرگز به عمل مشابهي در
مورد مقدسات اديان ديگر دست نخواهيم زد. نزاع ميان مسلمان و مسيحي در سطح
عمومي، خواسته دشمنان و طراحان اين نمايش ديوانهوار است و درس قرآن به ما،
در نقطه مقابل آن قرار دارد.» در معركه اخير نيز جريان صهيونيزم سخت به
دنبال ايجاد جنگ و نزاع ميان اسلام و ساير اديان است تا از رهگذر اين
اختلاف افكني به اهداف خود دست يابد.
جريان صهيونيزم تلاش فراواني مينمايد
تا با اهانت به ساحت پاك برترين آفريده عالم كه نه تنها مورد احترام شديد
يكونيم ميليارد مسلمان ميباشد، بلكه پيروان ساير اديان توحيدي نيز به
مقام شامخ رحمه للعالمين ايمان داشته و براي آخرين فرستاده خداوند احترام
ويِژهاي قائلند، به اهداف پيدا و پنهان خود دست يابد، اما بيگمان دچار
خطايي استراتژيك شده است؛ چرا كه از تحليل قدرت اسلام و عظمت پيامبر آن
غفلت كرده است. آلن تورن جامعهشناس فرانسوي كه تا چندي پيش رياست كميتهاي
در اتحاديه اروپا براي مقابله با اسلام هراسي را برعهده داشته و
نظريهپرداز شكلگيري عصر فراصنعتي است، به ضعف اروپا در شناخت درست اسلام
اشاره ميكند و اين جهل را زمينهساز روابط خشن متقابل ميداند. جريان
صهيونيزم واقعاً از درك درست اسلام عاجز است، وگرنه هر چند وقت يكبار با
راهاندازي اين معركه كودكانه و نفرتانگيز به بازيگوشي خود ادامه نميداد.