به گزارش "ورزش سه"، 25 سال بعد
از اتمام یک جنگ طولانی نسل تازه کمتر خاطره ای از مفهوم واقعی بازی ایران
و عراق به خاطر دارد. برای آنها این یک مسابقه نه چندان دشوار برای تیم
ملی است که غالبا به سود ما به اتمام رسیده است. اما از همان اولین بازی
بعد از جنگ، این مسابقه برای متولدین دهه های قبل تر، مفهوم عجیبی داشت.
این مسابقه ای بود که نباید آن را می باختیم. درست مثل همان بازی اول که
بدون گل به پایان رسید. مسابقه ای با حضور چشمگیر ایرانی های مقیم کویت که
بعد از دومین جنگ بزرگ منطقه اکثرا آواره شدند و کسب و کار را رها کردند و
به ایران بازگشتند.
شاید چندان ارتباطی بین جنگ و فوتبال نباشد، اما در این مورد بخصوص همه چیز
متفاوت است. ایران که بعد از انقلاب کماکان قدرت اول فوتبال آسیا به حساب
می آمد، درگیر جنگی طولانی و ناخواسته شد که به مرور بنیه جامعه را تضعیف
کرد و فوتبال را از اولویت و یک ورزش بزرگ به یک رقابت هفتگی تقلیل داد. در
آن سال ها، بهترین نسل فوتبال ما قربانی اوضاع و احوال آن سال ها شدند،
ستارگان دهه شصت که اکثرشان استعدادی خیره کننده در انجام بازی فوتبال
داشتند. همان ها که هنوز هم فکر می کنیم روی دستشان نخواهد آمد.
ایران بعد از قهرمانی جام ملت های 1976 و صعود به جام جهانی 1978 قدرت
بلامنازع آسیا بود. اما پس از سال ها صعود و قهرمانی متوالی در سال 1980،
جام ملت های آسیا، در حالی که تعدادی از بازیکنان شاخص خود را بالاجبار و
به دلیل سیاست های غلط به همراه نداشت، عنوان قهرمانی را به کویت واگذار
کرد.
کویت در آن روزها قدرتی نوظهور در قاره آسیا تلقی می شد. آنها در پی غیبت
ایران در دو دوره انتخابی جام جهانی 1982 (و سپس 1986) به این مسابقات
صعود کردند. آنها البته با یک افتضاح اخلاقی از جام جهانی 82 به کویت
بازگشتند واین عراق بود که در سال 1986 نماینده آسیا در جام جهانی مکزیک
شد. در آن دوران جنگ با شدت ادامه داشت و ایران با وجود در اختیار داشتن
مستعدترین بازیکنان قاره از رسیدن به عناوین قهرمانی ناکام می ماند. چیزی
که اهالی این نسل آن را به جنگ و فضای خاص کشور در آن سال ها مرتبط می
کنند. آنها نسلی بودند که می توانستند به اروپا بروند و ستاره شوند اما در
نهایت قطر و بازی در جام باشگاه های این کشور سقف آرزوی های آنها شد. این
جمع بعد از مدت ها دوری از تیم ملی سرانجام در همان بازی های صلح و دوستی و
در شرایطی که جامعه ایران غبار جنگ را از تن می شست به تیم ملی دعوت شدند و
در اولین تورنمنت با مربیگری علی پروین با عراق که تیم خوبی هم بود، به
تساوی بدون گل رسیدند. ایران و عراق در آن سال ها از نظر نیروی انسانی تیم
هایی نزدیک به هم به نظر می رسیدند اما یک جنگ دیگر همه چیز را تغییر داد.
اینکه چه اتفاقی صدام حسین دیکتاتور عراق را ترغیب به حمله به کویت و الحاق
این کشور به عراق کرد، دقیقا مشخص نیست اما این تصمیم تاریخی پایان روزهای
خوش عراق را رقم زد. این جنگ با دخالت نیروهای ناتو و حملات آنها به عراق
در نهایت در مدت زمانی که نزدیک به یک دهه طول کشید، باعث تغییر قدرت در
عراق و تغییرات بزرگتر دیگری هم شد. اتفاق هایی مثل نابودی اقتصادی و
زیرساختی کشوری که به واسطه پول نفت و جمعیت کم شرایط اقتصادی مناسبی داشت.
این جنگ فوتبال عراق را نیز تحت تاثیر خود قرار داد و آنها با ظهور تک
ستاره ها دیگر برای همیشه زیرسایه ایران باقی ماندند.
آخرین شکست ما مقابل عراق در یک تورنمنت رسمی در سال 1996 در بازی اول رقم
خورده و پس از آن در انتخابی های جام جهانی و بازی های غرب آسیا و جام ملت
های آسیا از پس همسایه غربی خود برآمده ایم. حالا این مسابقه دیگر آن حس و
حال تند را هم ندارد. چراکه با فروپاشی رژیم صدام عراق همسایه ای نزدیک به
ایران تلقی می شود و نزدیکی های بسیار زیاد فرهنگی و تعلقات مذهبی
ایرانیان، فضایی را به وجود آورد که زخم ها تا حد زیادی فراموش شده اند.
حالا و تا کمتر از 24 ساعت دیگر در شرایطی به دیدار عراق خواهیم رفت که هیچ
کدام از بازیکنان آن حس مسوولیت وحشتناک بازی سال 1989 را ندارند. اگرچه
ما باید این مسابقه را به سود خود تمام کنیم اما این یک نبرد تمام عیار
نیست. یک مسابقه فوتبال است که پیروزی در آن ما را شادتر و امیدوارتر می
کند.
پژمان راهبر