به گزارش پایگاه 598، مشرق نوشت: اگرچه
هاشمي خود را محور احساس ميکند اما بهطور پنهان، به مجري سياستهاي
اصلاحطلبان بدل شده و در اين روند سعي دارد با تاکتيک «شبهه افکني در اصول
برگزاري انتخابات» شکنندگي آراي اصلاحطلبان را ترميم کند.
فعاليت
رسمي گروههاي سياسي براي انتخابات آتي مجلس خبرگان رهبري و همچنين مجلس
شوراي اسلامي در حالي آغازشده است که بيش از يک سال به زمان برگزاري اين دو
انتخابات وقت داريم؛ اين موضوع بيش از هر چيز به حساسيت بالاي اين
رويدادهاي سياسي اشاره دارد.
اصلاحطلبان همايش برگزار کردند و
اصولگرايان درصدد برگزاري همايش هستند؛ بسترسازيها براي ورود به انتخابات
مجلس آغازشده است و از همين حالا ميتوان از لابهلاي سخنان شخصيتهاي
مختلف سياسي به تاکتيک و راهبرد انتخاباتي آنان پي برد.
فحواي سخنان
اصلاحطلبان در همايشي که برگزار شد نيز کليدواژه «صيانت از آراي مردم»
بود، واژهاي که بيش از اين در فتنه 88 کاربرد يافت و در کنار «انتخابات
آزاد» توسط اصلاحطلبان وارد ادبيات سياسي کشور شد.
هادي خامنهاي
در اين ميان با تأکيد بر حفظ و حراست از آراي مردم گفت: «مميزين نبايد
بيشازحد در صلاحيتهاي مردم دخالت کنند و اگر واقعاً مسئولان و مميزين به
سخنان مقام معظم رهبري اعتقاد دارند بايد به اين مطلب اهميت بدهند.»[1]
حجتالاسلام
رهامي، رئيس شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات نيز با تأکيد بر اينکه
«غربالگريها بايد به مردم سپرده شود» اظهار کرد: «ما اصلاحطلبان نه
ابزارهاي نظامي، قضايي، نظارتي و نه پولهاي کلان داريم، اما آراي مردم را
داريم؛ چون با وجود خطاهايي که داشتهايم نسبت به ساير رقبا درستتر عمل
کردهايم.»[2]
اما در اين راستا کسي که معروف است، تاکتيکها و
سناريوهاي سياسي آينده در کلام او بيشتر از ديگران مستتر است، حجتالاسلام
هاشمي رفسنجاني است؛ به نظر ميرسد، هاشمي بازهم آغازگر جريان اپوزيسيون
ديگري با خط اعتراض انتخاباتي در اين برهه حساس سياسي است.
نگاهي به
عملکرد هاشمي در بسترسازي بساط فتنه سال 88 نشان ميدهد، وي فضاي سياسي
کشور را همواره در دوران دولت نهم به چنين فضايي هدايت ميکرد.
اين
مسئله بعد از انتخابات سال 84 آغاز شد و هاشمي با عدم صدور پيام تبريک به
رئيسجمهور جديد فضاي نارضايتي از دولت نهم و بساط فتنه 88 را در جريان
اصلاحات کليد زد. در اين زمينه بود که بسياري از فعالان سياسي اصلاحطلب با
نگاهي تحقيرآميز اعلام ميکردند که رئيسجمهور منتخب ملت، رئيسجمهور آنان
نيست و همين فضا تا سال 88 بهطور چرا هاشمي در ديگ انتخابات فضله
مياندازد؟// اماده انتشارافراطي کلام اصلاحطلبان و جلسات دانشگاهي و
سياسي ادامه يافت و بهمرور زمان بر شدت آن افزوده شد تا حدي که نوبخت در
سال 93 بهعنوان يکي از حاميان اصلي هاشمي رفسنجاني در نهمين دوره انتخابات
رياست جمهوري در رسانه ملي ميگويد: تبريک و تهنيتهاي بعد از انتخابات
گاهي دلي است و گاهي سياسي. دل ما باکسي که سال 84 پيروز شد اصلاً صاف نشد و
هيچوقت نتوانستيم او را بهعنوان مظهر جمهوريت مردم فهيم و بافرهنگ و
صادق جمهوري اسلامي ايران بدانيم. شايد هم اشتباه ميکرديم اما بههرحال
اگر دوباره به عقب برگرديم فکر ميکنم انتخابهاي من درست بود، هرچند
بهوسيله اکثريت تأييد نشد.[3]
سخنان فائزه هاشمي که ادعاي تقلب در
سال 84 آنهم در دولت اصلاحات را دارد، در اين زمينه گوياي اين فضاسازي
منفي است: «از بس خاتمي بيعرضه بود، در انتخابات 84 اون همه تقلب شد و
بابا نتونست رأي بياره. خاتمي آخرش گفت انتخابات سالم بوده، چون خودش
برگزار کرده بود و به نام خودش نوشته ميشد. خاتمي خيلي خيانت کرد.»[4]
اما
در برهه انتخابات نيز اين خانواده هاشمي بود که تقلب در انتخابات را کليد
زد. سخنان عفت مرعشي، همسر هاشمي رفسنجاني در پاي صندوق رأي در انتخابات
سال 88 هم يکي از معروفترين سخنان در فتنهاي است که در اين سال به وجود
آمد. عفت مرعشي دراينباره پاي صندوق رأي گفته است: «اگر تقلب شود از مردم
ميخواهم با حضور در خيابانها واکنش نشان دهند؛ اما درصورتيکه تقلب انجام
نشود مطمئن هستم که ميرحسين موسوي رأي خواهد آورد».[5]
نامه بدون
سلام هاشمي به رهبر انقلاب که بيپاسخ ماند - مشرق در آينده نزديک نسبت به
تحليل آن اقدام خواهد کرد - تلاشي ديگر از سوي هاشمي براي دميدن بر آتش
فتنه بود. وي با ادبيات سياسي خود در آن نامه پيشبيني فتنه 88 را ميکند و
مينويسد «بااينهمه برفرض اينکه اينجانب صبورانه به مشي گذشته ادامه
دهم، بيشک بخشي از مردم و احزاب و جريانها اين وضع را بيش از اين
برنميتابند و آتشفشانهايي که از درون سينههاي سوزان تغذيه ميشوند، در
جامعه شکل خواهد گرفت که نمونههاي آن را در اجتماعات انتخاباتي در
ميدانها، خيابانها و دانشگاهها مشاهده ميکنيم» و همين نامه فضا را
بيشازپيش متشنج ساخت.
اين بار هاشمي نيز با سخنان شبهه برانگيز فضاسازي ديگري را آغاز کرده که نشانگر همان خط سياسي مألوف اوست.
وي
در ديدار با اعضاي شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات، با توجه به سخنان رهبري
معظم انقلاب، مبني بر حقالناس بودن رأي مردم از زمان تبليغات انتخاباتي تا
تأييد صلاحيتها، رأيگيري و شمارش آرا، گفت: اين جمله ايشان آشکارترين
تفسير بندهاي مربوط به انتخابات در قانون اساسي است و کسي نميتواند فراتر
از ايشان قوانين بالادستي جمهوري اسلامي را تفسير نمايد[6].
هاشمي
همچنين در پيامي که به همايش اصلاحات ارسال کرده است، ميگويد: «ضرورت دارد
کليه مسئولين دلسوز کشور و بهخصوص دستاندرکاران انتخابات، بسترهاي مناسب
را براي جلب مشارکت حداکثري مردم از طرق مختلف، ازجمله فراهم ساختن زمينه
فعاليت رسمي و گسترده احزاب و تشکلهاي سياسي محيا سازند و از اعمال
شيوههايي که موجب محدوديت حق انتخاب مردم و گردش آزاد و قانونمند قدرت
ميشود خودداري کرده و خود را مکلف به اجراي قانون و حق انتخاب آزاد و
رقابتي مردم که حقيقتاً حقالناس محسوب ميگردد، بدانند»[7]
حال
بايد اين سؤال را از هاشمي پرسيد که چرا هرازگاهي و بهصورت متناوب قبل از
انتخابات جمهوري اسلامي ايران، نداي صيانت از آراء بلند ميکند؟ آيا بنا بر
شنيدهها و اظهارنظر فائزه هاشمي، هرگاه هاشمي رفسنجاني و هم طيفانش در
انتخاباتي پيروز نشوند، به معناي عدم صيانت از آراء است؟ چرا رييس مجمع
تشخيص مصلحت نظام باآنهمه تجربه و اطلاعات از کم و کيف انتخابات (آنهم
انتخابات مجلس شوراي اسلامي که احتمال کارشکني در آن کمتر از انتخابات
رياست جمهوري است) در ديگ انتخابات فضله فتنه و اختلاف مياندازد؟
از
سوي ديگر، همايش روز پنجشنبه هفته گذشته شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات،
نشان داد جريان اصلاحات هنوز در چارچوب نظام اسلامي قرار نگرفته است و اين
تفکر بازهم در رؤياي ادامه شعارهاي فتنه 88 طي مسير ميکند، حال جاي اين
سؤال که چه ارتباطي ميان اظهارنظرهاي حاميان فتنه همچون هادي خامنهاي و
رهامي براي صيانت از آراء با تکيه هاشمي بر حقالناس بودن رأي مردم دارد؟
آيا در اين نظام فقط هاشمي نگران رأي مردم است و فقط ايشان ميداند بايد از آراء مردم بهعنوان حقالناس، صيانت کرد؟اگرچه
هاشمي خود را محور احساس ميکند اما بهطور پنهان، به مجري سياستهاي
اصلاحطلبان بدل شده است و در اين روند سعي دارد با تاکتيک «شبهه افکني در
اصول برگزاري انتخابات» شکنندگي آراي اصلاحطلبان را ترميم کند.
هاشمي
حتي در اين روند تعريف جديدي از اصلاحطلبي ارائه ميدهد: «اصلاحطلبي و
اصلاحگرايي درواقع ميراث جاودان خط اصيل امام خميني (ره) است که از قرائت
اخير ايشان، حفظ ارزشهاي ديني ملي و دفاع از وجوه اسلاميت و جمهوريت نظام
کاملاً هماهنگ بوده و در اين قرائت هيچ اقدام و حاکميتي به نام دين، در
غياب خواست و انتخاب مردم متصور نيست»[8]
به هر جهت هاشمي با جرياني
سروکار دارد که خود را در وضعيت منتقد و بعضاً اپوزيسيون در ساختار سياسي
کشور تعريف کرده است - (در حال حاضر اين جريان با توجه به حمايت از فتنه
88، خارج از نظام تعريف ميشود) – و به نظر ميرسد هاشمي با کوتاه کردن قد
خود در حد فتنهگران و حاميان فتنه، تبديل به بازيچه جرياني شده است که
روزگاري وي را عاليجناب سرخپوش خطاب ميکردند و هاشمي را بهعنوان دشمن
خود ترسيم کرده بودند.
[1]- http://aftabnews.ir/fa/news/279906
[2]- aftabnews.ir/fa/news/279905
3- http://www.baharnews.ir/vdcizva5.t1awz2bcct.html
[4]- http://khorasannews.com/PrintOnlineNews.aspx?id=1310759
[5]- http://rajanews.com/detail.asp?id=156863
[6] - http://www.entekhab.ir/fa/news/185339
[7]- http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931025000612
[8]- http://www.ghatreh.com/news/nn24406624