حجتالاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان شب گذشته در سخنرانی خود در مهدیه تهران گفت: در جمع شما مؤمنین و مشتاقان اباعبدالله (ع) در این شب محرم عزیز، از شورای شهر تهران، از شهرداری تهران ـ و یا هر جای دیگری که دقیقاً مسئول این امر است ـ تقاضا میکنم، برای نورانی شدن شهر تهران، برای باوفاشدن و باادب شدن هرچه بیشترِ مردم تهران، یکی از خیابانهای خوب تهران را که مناسبتی داشته باشد، به نام شهید کافی نامگذاری کنند.
به گزارش رجانیوز، وی در مورد نحوه شهادت شهید کافی گفت: فقط همینقدر بگویم که ایشان یکمرتبه در سخنرانی خود نام حضرت امام(ره) را به زبان آورد و همین باعث شد که مأمورین ساواک در راه، یک تصادف ساختگی برای او ترتیب دهند.
بخشهایی از سخنرانی دیشب پناهیان در مراسم عزاداری سالار شهیدن در مهدیه تهران، در ادامه می آید:
• بعد از گذشت سالها، هنوز نوارهای سخنرانی شهید کافی عزیز، بنیانگذار مهدیه تهران با آن صوت دلنشین و زیبا، گوش جان انسان را نوازش میدهد. ما اصلاً مانند ایشان در بعضی از جنبهها کسی را نداشتهایم. ایشان سخن خداوند را به دل مردم نشاند. بروید مطالعه کنید و ببینید که حضرت امام چقدر به ایشان احترام میگذاشت و هر وقت که برای دیدار امام به نجف میرفتند، امام چگونه به ایشان محبت میکرد و او را مورد لطف خود قرار میداد.
• در جمع شما مؤمنین و مشتاقان اباعبدالله (ع) در این شب محرم عزیز، از شورای شهر تهران، از شهرداری تهران -و یا هر جای دیگری که دقیقاً مسئول این امر است-، تقاضا میکنم، برای نورانی شدن شهر تهران، برای باوفاشدن و باادب شدن هرچه بیشترِ مردم تهران، یکی از خیابانهای خوب تهران را که مناسبتی داشته باشد، به نام شهید کافی نامگذاری نمایند.
• بسیاری از شهدای دفاع مقدس، در همین مهدیه تهران و پای منبر شهید کافی تربیت شدند و به جبهه رفتند و به شهادت رسیدند. بسیاری از پدرها و مادرهایی که در همین مهدیه و پای روضههای قشنگ شهید کافی گریه میکردند، فرزندان خود را تقدیم انقلاب کردند.
• البته الان برای آمار گرفتن و مطالعه در این زمینه خیلی دیر است، اما بد نیست آماری گرفته شود و مطالعهای صورت گیرد که شهید کافی در تهران چه اثری در انقلاب داشته است؟ فقط همینقدر بگویم که ایشان یکمرتبه در سخنرانی خود نام حضرت امام(ره) را به زبان آورد و همین باعث شد که مأمورین ساواک در راه، یک تصادف ساختگی برای او ترتیب دهند و بلافاصله بعد از تصادف، ایشان را از خودرو بیرون آورده و به یک آمبولانس منتقل کنند. آن مأمور ساواک که مسئول اجرای نقشه بود، خودش اعتراف کرده است که «در آمبولانس، به ایشان آمپول هوا زدم و او را به شهادت رساندم.»
• بعد از شهادت ایشان حتی اجازهی تشییع جنازه هم داده نشد. در آن زمان در ایران، تنها کسی که اجازهی تشییع پیکرش داده نشد، همین شهید بزرگوار بود. چون میدانستند که پای تشییع جنازهی ایشان، انقلابی برپا خواهد شد.
• البته واضح است که شهید کافی به این نامگذاری احتیاجی ندارد و این ما هستیم که به نام ایشان احتیاج داریم؛ برای اینکه جوانان ما و نسلهای بعدی ما، وقتی نام ایشان را بر روی در و دیوار شهر میبینند، بپرسند که او که بوده است؛ برای اینکه فرزندان ما با آثار پربرکت ایشان و با صدای دلنشین ایشان آشنا شوند و تأثیربپذیرند.