۳ ماه پایانی سال برای قشر زحمتکش کارگر سرنوشت ساز و مهم تلقی میشود. در
این مدت نمایندگان کارگری و کارفرمایی برای تعیین حداقل دستمزد به
چانهزنی و زورآزمایی میپردازند تا مبنای پرداخت حداقل مزد برای یکسال
آینده تعیین شود.
به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، معمولا طی یک دهه گذشته مزد کارگر کمتر
از افزایش نرخ تورم و قدرت خرید خانواده ۴ نفره در نظر گرفته شده است. طبق
آخرین بررسیها حداقل هزینه خانوار با توجه به تورم، ۱.۸ میلیون تومان
اعلام میشود که با بررسی وضعیت فعلی مزد شکاف زیادی مشاهده میشود.
البته
کارفرمایان هم با توجه به مسائل و مشکلات پیشآمده در اقتصاد دلایلی را
برای عدم افزایش میزان دستمزد به نسبت میزان تورم و قدرت خرید کارگران
اعلام میکنند و معتقدند زنجیره به هم پیوسته داد و ستد در جامعه دچار
اشکال شده است، یعنی زمانی که قشر بزرگی از جامعه قدرت خرید کمتری داشته
باشند، واحدهای فروش هم از رونق افتاده و مشاغل مرتبط با تولید با رکود
مواجه خواهند شد.
در این شرایط کارفرمایان و کارگران در درجه اول
افزایش قدرت خرید با سیاستهای تشویقی دولت در تولید و سپس کنترل واردات
بیرویه را برای برون رفت از شرایط فعلی مؤثر میدانند.
* گپ و گفت فارس با کارگران و کارفرمایان؛برای
تهیه گزارش میدانی با محوریت مسائل و مشکلات قشر کارگری و کارفرمایی به
جمع تولیدکنندگان پوشاک خیابان جمهوری اسلامی تهران رفته و از نزدیک در
جریان فعالیت کاریشان قرار گرفتیم.
اولین محل مراجعه، فروشگاه نبش
خیابان لبافی نژاد بود که مالک آن ابتدا با دیدن خبرنگار فارس احساس کرد که
مأمور مالیات یا تعزیرات آمده و پس از اینکه متوجه شد، برای تهیه گزارش
مردمی آمدهایم، ابتدا به سختی حاضر به گفتوگو شد، اما کمکم پای درد
دلهای وی نشستیم.
اصغر ابراهیمی، ۵۲ ساله که در این روز سرد
زمستانی زیر کرسی داغ خود نشسته میگوید: تولید دیگر به صرفه نیست و تقریبا
فروش محصولات به همان نرخ تولید انجام میشود و چاره ای هم نداریم، باید
پس از فروش بلافاصله چکهای خود را پاس کنیم.
این فروشنده که ۱۰ سال
در این صنف فعالیت میکند، درباره مالیات سالانه گلایههایی دارد و
رفتوآمدهای زیاد به اداره مالیات را مانعی برای ورود سرمایهگذار میداند و
درباره میزان مقایسه میزان فروش محصولات در سال ۹۳ نسبت به سالهای گذشته،
میگوید: در بازاری که روزانه ۳ تا ۴ میلیون تومان فروش داشتیم، اما الان
به روزی ۳۰۰ هزار تومان هم نمیرسد.
ابراهیمی میگوید: وقتی مردم
قدرت خرید نداشته باشند، اجناس در انبارها خاک میخورند و در نهایت
تولیدکننده به مشکل میخورد و معلوم هم نیست، چرا دولت درباره ساماندهی
وضعیت مردم کاری نمیکند.
* کارگر ۲۵ ساله مجرد: حقوق ۲ میلیون تومانی برای یک خانواده کافی نیستعلی
فرزانه در همین فروشگاه کارگر ۲۵ سالهای است که درباره میزان دستمزد
دریافتی خود این چنین میگوید: ماهانه ۸۰۰ هزار تومان حقوق میگیرم که
هزینههای زندگی را پوشش نمیدهد، پدرم فوت کرده و مادرم هم در شهرستان
زندگی میکند و با حقوقی که دریافت میکنم به سختی هزینههای خانه تأمین
میشود.
وی ادامه میدهد: حقوق فعلی در قبال کار فروشگاه مناسب است،
اما به این دلیل که همه اجناس گران شده و هزینهها سرسامآور شده، مزد
دریافتی پاسخگوی هزینههای جاری نیست.
علی در برابر این سوال که چه
میزان حقوق هزینههای ضروری زندگیات را (خوراک، پوشاک، درمان) پوشش
میدهد، معتقد است حداقل حقوقی که الان باید به کارگران بدهند، تا هزینهها
پوشش داده شوند، ۲ میلیون تومان است و افراد متأهل هم قطعا باید بیش از
این دریافت کنند، تا هزینهها تأمین شوند.
من هم از طریق کمخوردن،
تفریح نکردن و حذف بعضی از هزینهها با این حقوق یک ماه زندگی میکنم،
وگرنه از بسیاری از تفریحات، بهداشت و خوراک سالم و کافی عقب هستم.
*اوضاع خوب نیستاز
وی تشکر کرده و به تولیدی دیگری مراجعه میکنیم؛ در این تولیدی صاحبکار و
کارگران مشغول صرف صبحانه بودند، با کارفرما صحبت کرده و از وی میخواهم
درباره مشکلاتش بگوید، اما سری تکان داده و درباره اوضاع اقتصادی میگوید:
اوضاع خوب نیست.
تلاش برای صحبت کردن با وی و شنیدن درددلهایش
بالاخره نتیجه داد و درباره وضعیت فعلی تولیدات این چنین میگوید: ما
پارسال نزدیک به یک میلیارد تومان سرمایه برای تولید گذاشتیم، اما بازار
خراب شد و اجناس در انبار ماند.
این کارفرمای جوان که به شوخی اسم
خود را اصغر معرفی میکند، درباره اوضاع تولیداتش بیشتر توضیح میدهد: اگر
به اینکه در تولید سرمایهگذاری کردم، پولم را در بانک میگذاشتم، نه
دغدغه حقوق کارگر داشتم و نه فروش جنس.
الان هم دیگر نمیتوانم از
این کار خارج شوم ،چون در بازار چک خرج کرده ام و در خیلی از مواقع
پایینتر از قیمت تمام شده به مشتریان عمده به صورت مدت دار اجناس را
میفروشم.
* رابطه چین با دستمزد کارگران/ واردات و قاچاق بلای جان تولیدات شده استبه
گزارش فارس، واردات یکی از مشکلات فعلی تولیدکنندگان است و بارها در این
باره کارشناسان بر ضرورت کنترل آن تأکید دارند و به دولت اعلام میکنند که
عدم توجه به تولید داخلی ضمن کاهش اشتغال و افزایش بیکاری ظرفیت و مزیت
ثروتآفرینی در کشور را دچار مشکل میکند.
- کارفرما: از پارسال تا الان از ۱۲ کارگر، تنها ۳ نفر باقیمانده اند/ خودم کارگری میکنم
ساعت ۱۰:۳۰ صبح روز یکشنبه؛ حوالی خیابان جمهوری (بازار شانزهلیزه و ساختمان تولیدکنندگان عمده پوشاک زنانه کوروش)
پس از نوشیدن یک چای داغ در هوای سرد، راهی ساختمان کوروش قدیم که جدیدا اسم آن به روشن تغییر پیدا کرده، میشویم.
در زیر زمین این ساختمان ۷ تولیدکننده عمده پوشاک زنانه فعالیت میکنند که به سختی با سه نفر از آنان به گفتوگو نشستیم.
ابتدا با حضور در یکی از فروشگاهها با جوان خونگرمی به نام محدصادق بستانی که خود را ۲۹ ساله معرفی میکند، آشنا میشویم.
محمدصادق
درباره وضعیت فعلی اقتصاد و تولید کشور، این چنین میگوید: قدرت اقتصادی
مردم ارتباط مستقیمی با وضعیت فروش تولیدکنندگان دارد، یعنی زمانی که پول
جیب مردم نباشد، قطعا در اولویتها خوراک سپس پوشاک و وسایل دیگر مورد توجه
قرار میگیرد.
از اول تابستان ۹۲ تقریبا میزان فروش خوابید و اکثر
کارهایی که به امید خریدهای شب عید تولید شده بود، روی دستمان ماند و مردم
خرید نکردند؛ بنابراین وقتی مردم از خرده فروشها خرید نکنند، به عمده
فروشیها مراجعه نمیشود.
* ما ماندیم و اجناس باد کرده/ چکهایی که یکی پس از دیگری برگشت خوردوی
که از میزان فروش سال گذشته اظهار گلایه میکند، اما از طرفی درباره
بازگشت ارام رونق و مراجعات ابراز رضایت کرده و میگوید: چکهایی که به
چرخکار، پارچه فروش و برخی اقلام دیگر داده بودیم، تقریبا ۴۰۰ میلیون تومان
بود؛ به زحمت این چکها یکی پس از دیگری پاس شدند.
اینکه چطور
چکها پاس شدند، خیلی جالب است که بدانید به عنوان مثال لباسی را تولید
کردیم که برای ما ۹ هزار تومان تمام شده بود، اما به دلیل اینکه فروش نبود،
مجبور شدیم به بعضی از همکارانمان نصف قیمت بفروشیم.
الان میزان
چکهای برگشتی ما به ۱۰۰ میلیون تومان رسیده که امیدوارم همین ماههای
باقیمانده وضعیت بهتر شده و بدهیهایمان را صاف کنیم.
صادق درباره
اینکه گفته بود رونق کمکم به بازار باز میگردد، به خبرنگار فارس این طور
روایت میکند: قبلا خریدار خیلی کمتر مراجعه میکرد، یعنی روزهایی را دیدم
که وقت ناهار خوردن نداشتیم و روزهایی را هم دیدم که در مغازه را کسی
نمیزند که حتی حالمان را بپرسد.
اما الان فکر میکنم الحمدلله رونق
کم کم به بازار باز میگردد و چند هفتهای است که مشتریان برای سفارش به
ما مراجعه میکنند، اما هنوز نقدینگی ندارند و میگویند بعد از اینکه
بفروشیم، پولتان را میدهیم.
این صاحب کار (کارفرما) با اشاره به
اینکه در یک ماه گذشته ۲ کارگر اضافه کردهام، میگوید: خودم به همراه
شریکم در کارگاه مشغول کار هستیم و در انتهای هر ماه حدود ۱.۵ میلیون تومان
سود میبرم.
پارسال همین موقع ۱۲ کارگر داشتیم، اما امسال حتی شده
خودمان ماندیم سرکار اما توان نگه داشتن کارگر نداشتیم؛ همین ۷۰۰ هزار
تومان حقوق را هم نمیتوانستیم، پرداخت کنیم.
خودم کارگری کشیدهام و
میدانم که با حقوق ۴۰۰، ۵۰۰ و ۶۰۰ هزار تومان در این شرایط نمیشود زندگی
کرد، روزهایی را پشت سر گذاشتم که پول خرید مرغ و مایحتاج زندگی نداشتم.
*پوشاک چینی هووی پوشاک تولیدی ایرانوی
که اکنون با یکی از همکارانش به صورت شراکتی به کار تولید عمده پوشاک دست
زده، درباره واردات محصولات چینی ابراز نارضایتی میکند که ورود کالای
خارجی را مانعی برای رشد تولید، میداند.
در ادامه این گپوگفت
دوستانه، رابطه میان واردات و بیکاری اینطور از سوی این صاحبکار روایت
میشود که وقتی کالایی مشابه کالای داخلی از خارج وارد میشود، زنجیره
تولید این کالا دچار اشکال و ایراد خواهد شد.
مثلا، یکی از همکاران
کالایی را به صورت فله که همزمان ما هم تولید میکردیم، به دلیل ارزان بودن
و راحتی کار از چین سفارش داده بود؛ در حالی که اگر همین سرمایه در داخل
کشور خودمان به جریان میافتاد، اکنون چند شغل با یکدیگر بیشتر و بهتر
فعالیت میکردند.
علاوه بر این معلوم نیست چرا وقتی کالای بیکیفیت
چینی که ارزان به راحتی وارد کشور میشود، انتظار افزایش دستمزد کارگر
دارند؛ وقتی تولیدکننده داخلی نتواند اجناس خود را که با زحمت کارگران
ایرانی تولید شده در بازار داخلی خودش بفروشد، دستمزد کارگر هم یا دیر و یا
کمتر از میزان پرداخت میشود.
قبلا از هر ۵۰ چک دریافتی در نهایت ۲
چک برگشت میخورد، اما اکنون از هر ۱۰ چک، حداقل ۲ چک برگشت میخورد و
دائما زمان چکها هم به تعویق میافتد.
وی رابطه خریدار و
تولیدکننده را به صورت یک زنجیره به هم پیوسته میداند و میگوید: در این
زنجیره تولید پوشاک، بافنده نخ، رنگرزی، نساج، خیاط، کارگر، مشاغل مربوط به
چاپ که در نهایت به توزیع کننده خواهد رسید؛ میبینید در این زنجیره وقتی
خریدار نباشد، اختلال به وجود میآید.
در این صورت کارگر به ما فشار میآورد و ما هم به زنجیرههای قبلی فشار میآوریم.
* با این هزینهها، فقط مزدمان صرف خوراک میشودکارگری
که در فروشگاه کناری در حال پاک کردن شیشه با روزنامه مچاله شده در دستش
بود، با ما لحظاتی هم صحبت شد و خواهش کرد که زودتر این گپ و گفت تمام شود،
چون صاحب کار ناراحت میشود.
این جوان تقریبا ۲۶ ساله متأهل که خود
را حسین معرفی کرد، این طور روایت میکند: از دستمزد کارگری فقط هزینه
رفتو آمد به محل کار، خوراک برای زنده ماندن استفاده میکنم و پس از اینجا
باید با موتور مسافر کشی کنم تا بخشی از کمبودها جبران شود.
حداقل
برای آسودگی خیالمان بیمه و دیگر مزایا هم نداریم و اگر میشد قرارداد مشخص
و معینی با ما بسته شود، بخش زیادی از دغدغههایمان رفع میشد.
با
وی خداحافظی کردیم و به سراغ یکی از تولیدکنندگان باسابقه این صنف رفتیم
این کارفرما ظاهرا با مشتری سر چک برگشتیاش تلفنی بحث میکند و دائما از
وی میخواهد که چک را پاس کند.
* عمده مشکلات کارفرمایان: تهیه مواد اولیه، فروش و تسویهپارسائیان،
یکی از قدیمیهای صنف تولید و فروش پوشاک، متولد سال ۱۳۳۵ است که از سال
۵۷ پادویی را شروع کرده و اکنون با ۳۰۰ کارگر و کارمند زیرمجموعه مشغول
فعالیت است.
از وی خواستم ابتدا درباره خودش بگوید، اینکه چطور شد، اکنون همچنان در صنف تولیدکننده باقی مانده است.
پارسائیان
میگوید: با شاگردی و پادویی شروع کردم و بعد اتوکش، بافنده، چرخکار و سپس
فروشنده شدم، سختیهای این بازار را چشیدهام، اما اگر دوباره بخواهم
زندگی را شروع کنم، قطعا وارد این کار نمیشدم.
وی درباره تعداد
کارگران و کارمندانی که با وی مستقیم مشغول کار هستند، میگوید: هماکنون
۳۰۰ نفر در کارگاهها، خیاطیها و خردهفروشیهای ما مشغول کار هستند و به
طور غیر مستقیم بیش از ۵۰۰ نفر با ما در ارتباط باشند.
تولید، بسیار پر دردسر و دارای سختیهای بسیاری هست که ما آلوده آن شدهایم و نمیتوانیم دیگر از آن خارج شویم.
این
کارفرما درباره میزان حقوق پرداختی به کارگران خود به خبرنگار فارس
میگوید: طبق قانون وزارت کار و بیشتر هم پرداخت میکنیم که کارگر راضی به
خانه برود.
البته این میزان دستمزد کفایت هزینههای زندگیاش را
نمیدهد و باید مسافرکشی و یا کارهای دیگری انجام دهد، اما وقتی فروش نباشد
و ما هم در فشار باشیم، قطعا این فشار و وضعیت بد اقتصادی به کارگر منتقل
میشود.
پارسائیان این طور درباره مشکلات صنف تولیدکنندگان روایت
میکند: تهیه مواد اولیه، فروش و تسویه هماکنون از بزرگترین مشکلات ما
هستند، یعنی همان مواد اولیهای که انتظار داریم، به دست ما نمیرسد.
از طرفی هم فروش و تسویه کالا خیلی سخت شده است و همین الان چندین چک برگشتی روزانه داریم که دائما در حال تمدید زمان آن هستیم.
وی
در پایان از مسولان دولتی میخواهد که با سیاستهای صحیح رفاه عمومی را
افزایش دهند و به بخش تولید آن طور که شایسته دو قشر کارگری و کارفرمایی
است، توجه کنند.
آنچه قشر کارگری را با مشکل رو به رو میکند
نگرانی از آینده و نامشخص بودن روند کاری آنها در سالهای آتی است؛ نبود
بیمه کارگری، نبود حمایتهای لازم برای امضای قرار دادهای بلند مدت، کاهش
میزان اشتغال از یک طرف و افزایش هزینه های تولید که به معنای تعطیلی
کارخانهها و یا تعدیل نیرو است از طرف دیگر، این قشر زحمت کش جامعه را با
مخاطره رو به رو کرده است. واردات بی رویه و قاچاق پوشاک هم مزید بر مشکل
صنف تولید پوشاک کشور شده است.