به گزارش وبلاگستان 598،
وبلاگ مدیون نوشت:
همواره برایم جای سوال بوده که چگونه کشوری چون انگلیس تا سالها بعد از پیروزی انقلاب, کماکان دارای سفارتخانه در کشورمان بوده است. بیش از دو قرن است که سایه شوم بریتانیای خبیث بر آسمان این ملک سایه افکنده است. در دوران قاجار و پهلوی هر قدر که توانسته اند منافع و منابع این مملکت را به یغما برده اند.چرا باید نویسنده عهدنامه ننگین گلستان (که بین ایران و روس بود) سفیر انگلستان در ایران باشد؟ چرا باید طرف قرارداد شرمسار کننده ترین قراردادهای این مملکت بریتانیا یا همان روباه پیر باشد؟ از قراردادهای دارسی و رویتر و سن پترزبورگ در دوران قاجار تا فعالیت های بسیار مشکوک و پشت پرده در دوران پهلوی. در پدر سوختگی دولت بریتانیا همین بس که با پیروزی انقلاب هم درب این سفارتخانه در کشورمان بسته نشد و تنها بسته به مورد در شرایطی سطح روابط مدتی تنزل پیدا کرده و دوباره به وضع سابق بازگشته است. چه در پستوخانه های باغ قلهک میگذرد که اینها به این راحتی فکر دست برداشتن از ایران را ندارند؟ اگر متعصبانه به قضیه نگاه نکنیم کمتر اتفاقی علیه نظام در این 33 سال اتفاق افتاده که ردپایی از اعوان و انصار انگلستان در آن مشاهده نشود. و اگر هم متعصبانه نگاه کنیم همه آنها زیر سر انگلستان است!
اگر برای مماشات با کشورهای اسلامی که علیه ما موضع گیری کرده و می کنند بهانه موجهی چون حفظ وحدت را داریم در برابر انگلستان کدامین مصلحت ما را از بستن درب خانه شیطان باز داشته است؟! این بار شاید جزو بسیار معدود دفعاتی (شاید 2-3 بار) است که مجری کاهش رابطه بین دو کشور ایران است. هر چند به نظر حقیر بی اطلاع از جریانات بسیار بالادستی سیاست خوشایند تر بود که مجلسیان عزیز رای به پلمپ این سفارتخانه شیطان میدادند تا تنزل ارتباطات در حد کاردار!(+) امیدواریم این تصمیم نمایندگان مجلس در کاهش روابط با انگلیس دچار انحراف نشود و لرزه ای که با این تصمیم بر تن این روباه پیر افتاده است و آنها را متاسف گردانیده است, همیشگی گردد.(+)
مسئولین محترم بدانند که واقعا سخت است که بعد از نمازهای جماعت و جمعه شعار مرگ بر انگلیسی را بگوییم که در قلب جمهوری اسلامی نشسته و مدام برای اسلام عزیزی که خونها به پایش ریخته شده نقشه می کشد. باشد که در آینده ای نزدیک شاهد بسته شدن همیشگی این سفارتخانه خبیث, روباه صفت, فراماسون و فراماسون پرور و ... باشیم.
بعید میدانم ولی خدا را چه دیدید شاید برای تسخیر این سفارتخانه دیگر نیازی به بالا رفتن از دیوار و تسخیر آن نشد!