به گزارش پایگاه 598 به نقل از دیدبان: مقام معظم رهبری با توجه به دغدغههای خود در باب اقتصاد و فرهنگ و ارتباط وثیق، ولی مغفول واقعشدهی این دو مقوله، سال ۱۳۹۳ را سال «اقتصاد و فرهنگ» نامگذاری فرمودند و درعینحال، چون پیشرفت در آن دو مقوله را بدون عزم همگانی و مدیریت جهاد گونهی مدیران ممکن نمیدانستهاند، لذا با افزودن این دو قید، سال را «سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» نامیدهاند.
این نام دربرگیرنده اجزا و مفاهیم بسیاری است، اما به عقیده دیدبان در این میان، قید «مدیریت جهادی» قیدی درخور تأمل مینماید و در بازخوانی شعار امسال ابتدا میبایست معنا و مفهوم آن مورد تبیین قرار گیرد. از همین رو در این مطلب بر آن شدیم که نگاهی داشته باشیم به این قید و بهقدر وسع خود، در شناخت آن تلاش کنیم.
متأسفانه تاکنون تعریف دقیقی از مدیریت جهادی نشده است، گویا هر نویسنده از ظن خود با این مقوله یار شده و برداشت خود را ارائه داده است. لذا در این مقاله، با رجوع به منظومه فکری مقام معظم رهبری، سعی میشود تعریفی از این اصطلاح ارائه شود.
مدیریت جهادی بهمنزله نقشه راه
مدیریت جهادی غیر از مدیریت علمی که بر اساس قوانین مطرح در دانش مدیریت پایهریزی شده، نیست. فرق این نوع مدیریت که از ترکیب اضافی جهادی برخوردار است با مدیریت مطلق؛ در این است که مبنای آن را «نظام ارزشی اسلام» میسازد. نظام ارزشی اسلام نقش مهمی را در نظریههای علمی مدیریت و نیز در شیوههای عملی آن ایفا میکند؛ ازاینرو در روش های عملی مدیران مسلمان اثر میگذارد و به حرکت آنها جهت ارزشی میبخشد.
در مورد اهمیت این
وجه از انواع مدیریت و همچنین نمونه قبلی از کاربرد این شیوه با نگاهی به
بیش از ربع قرن حاکمیت جمهوری اسلامی در ایران درمیابیم که همین نوع
مدیریت با درایت و رهبری امام راحل و عظیم الشان در آن مقاطع حساس توانست
کشور را از پرتگاهی که استکبار جهانی تدارک دیده بود نجات دهد. همین مدیریت
بود که دانشمندان جوان ایرانی را به قلههای رفیع علم و دانش رساند.
«مدیریت جهادی» ایران را به یکی از معدود کشورهای صاحب فناوری هستهای
تبدیل و جایگاه آن را به نحو چشمگیری در معادلات منطقهای و جهانی افزایش
داد.
این نوع مدیریت است که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران را به اجرای
پیچیدهترین عملیاتهای نظامی و تولید و بهکارگیری تجهیزات مدرن قادر
ساخته است. «مدیریت جهادی» نقش تأثیرگذار خود را حتی در عمران و آبادی و
ایجاد زیرساختهای مهم در سرتاسر ایران اسلامی نشان داده است. به بیانی
بهتر کارآمدی این شیوه بوده است که باعث گردیده بهمنزله نقشه راه برای حل
مشکلات کشور مطرح و مورد تأکید مقام معظم رهبری قرار گیرد.
جهاد، جایگاه جهاد در اسلام
حال که جایگاه بحث روشن شد ازآنجاکه وجه تمایز این نوع مدیریت با انواع رایج در مفهوم جهاد نهفته است لازم دیدیم که در ابتدا به بررسی این مفهوم بپردازیم:
جهاد در فرهنگ قرآن
در قرآن کریم گاهی بحث از قتال شده است مانند آیه واجب شدن نبرد با مشرکین که میفرماید «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتال»(بقره ۲۱۶) و گاهی بحث جهاد مطرح گردیده است: «وَ جاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ»(حج ۷۸). واژه «قتال» فقط به معنای مقابله نظامی و درگیری با دشمن است (قاموس قرآن) ولی واژه «جهاد» به معنای هرگونه کوشش درراه خدا و تلاش برای انجام نیکیها است و قتال شعبهای از جهاد است.
جهاد از مادّه جَهد به معناى مشقّت است (معجم مقاییساللّغه، ج۱، ص۴۸۶، «جَهد») و در اصطلاح شرع، عبارت است از بذل جان، مال و توان خویش درراه اعتلاى کلمه اسلام و اقامه شعائر ایمان. (جواهرالکلام، ج۲۱، ص۳) بنابراین، جهاد در اصطلاح قرآنی و فقه اسلامی، تنها جهاد با اسلحه و نظامی نیست، بلکه همه اشکالی که موجب میشود تا اسلام اجرایی شود و در میان مردم و جامعه تحقق یابد، جهاد است و مجاهد کسی است که با هر آنچه در توان دارد در همه زمینهها ازجمله نظامی، اقتصادی (نساء، آیه ۹۵؛ انفال، آیه ۷۲)، جهاد علمی (فرقان، آیه ۵۲) و مانند آن از مال و جان بگذرد و تلاش کند تا هدف اسلام برآورده شود. شاخصههایی که در آیات و روایات برای روحیه جهادی بیانشده عبارتاند از:
۱) ایمان و اخلاص: ازجمله مهمترین شاخصهای روحیه جهادی ایمان و اخلاص است. خداوند در آیاتی توفیق بر جهاد خالصانه و بهدوراز هرگونه ترس از سرزنشگران را جلوه فضل الهى دانسته است. این بدان معناست که هرکسی به این روحیه دست نمییابد، مگر اینکه از ایمان و اخلاص بهره برده باشد. (آلعمران، آیات ۱۷۳ و ۱۷۴؛ مائده، آیه ۵۴؛ ممتحنه، آیه ۱)
۲) اتحاد و وحدت: از دیگر عناصر و شاخصهای روحیه جهادی میتوان به اتحاد، وحدت و همدلی میان اقشار جامعه اشاره کرد. خداوند در آیاتی ازجمله ۱۵۲ سوره آلعمران به این شاخص اشارهکرده و بر لزوم اتّحاد و پرهیز از نزاع در عرصه جهاد با دشمن تأکید نموده است.
۳) احسان و ایثار: از دیگر شاخصهای روحیه جهادی احسان و ایثار است. اینکه شخص از حقوحقوق خود بگذرد و مردم و دیگران را مقدم دارد. (بقره، آیه ۱۹۵)
۴) استغفار از اسراف: انسانها در موقعیتهایی چون قدرت و ثروت گرایش به اسراف مییابد. لذا باید همواره خود را در پناه خدا قرار داده و از هرگونه اسراف و خطا استغفار کند. خداوند در آیه ۱۷۴ سوره آلعمران، آمرزشخواهى از گناه و اسراف در کارها را از شاخصهای جهاد و روحیه جهادی دانسته است.
۵) پرهیز از سستی:
اینکه انسان اهل مقاومت، استقامت و صبر باشد و کاهلی نکند، از واژه جهاد
که از جهد به معنای مشقت و تلاش بیوقفه و مستمر است به دست میآید. البته
خداوند بر ضرورت پرهیز مجاهدان اسلام، از سستى در تعقیب دشمنان و امور دیگر
در آیاتی ازجمله آیه ۱۰۴ سوره نساء و ۴۵ و ۴۶ سوره انفال تأکید کرده است.
۶) نظم: از دیگر شاخصهای روحیه جهادی نظم در امور است.
خداوند در آیه ۴ سوره صف میفرماید که نظم نیروها در میدان جهاد، از
شاخصهای پسندیده و ارزشمند در تحقق روحیه جهادی است.
۷) پرهیز از غرور و عجب: قدرت و ثروت و موفقیت در امری موجب میشود که انسان دچار عجب و غرور شود و زمینه برای اشتباه و خطا فراهم گردد. خداوند در آیه ۴۷ سوره انفال از رهسپار شدن به جبهههاى نبرد، با سرمستى و غرور نهی کرده است. این عامل در هر حوزه دیگری که مرتبط به جهاد است میتواند تأثیرات منفی و مخربی بهجا گذارد.
۸) توکل: خداوند بارها بر اصل توکل تأکید کرده و حتی به پیامبر(ص) سفارش کرده که در هنگام عزم بر انجام کاری اصل توکل را فراموش نکند؛ زیرا این خداوند است که برای اسباب، آثار قرار میدهد و مشیت اوست که تأثیرات را رقم میزند.(آلعمران، آیه ۱۵۹) همین مسئله در خصوص جهاد نیز بهعنوان یک شاخص مورد تأکید قرآن در آیه ۵۱ سوره توبه قرارگرفته است.
۹) ذکر بسیار خدا: از شاخصهای مهم دیگر روحیه جهادی این است که انسان همواره خدا را در یاد داشته و خود را در محضر خدا ببیند. چنین حالتی موجب میشود که هرگز کار را در گستره کوچک دنیا و برآورد نیازهای مردم نبیند بلکه یک انگیزه قوی و آسمانی و بلندتری او را هدایت و تقویت کند. (انفال، آیه ۴۵)
البته شاخصهای دیگری میتوان برشمرد ولی ازآنجاکه محوریت در این مطلب با تبیین جهاد در قرآن نیست از آنها صرفنظر کرده و با توجه به اینکه بحث مدیریت جهادی از سوی مقام معظم رهبری عنوان گردیده به گوشهای از سخنان ایشان در تبیین معنای جهاد میپردازیم.
جهاد در منظومه فکری مقام معظم رهبری
مقام معظم رهبری در تشریح موضوع جهاد فرمودهاند: معیار جهاد شمشیر و میدان جنگ نیست. معیار جهاد همان چیزی است که امروز در زبان فارسی ما در کلمهی مبارزه وجود دارد. فلانی آدم مبارزی است. فلانی آدم مبارزی نیست. نویسندهی مبارز، نویسندهی غیر مبارز. عالم مبارز، عالم غیر مبارز. دانشجوی مبارز و طلبهی مبارز، دانشجوی غیر مبارز و طلبهی غیر مبارز. جامعهی مبارز و جامعهی غیر مبارز. پس جهاد یعنی مبارزه.
در مبارزه دو چیز حتماً لازم است: یکی اینکه در آن جد و جهد و تحرکی باشد. انسان در رختخواب یا در پستوی خانه که نمیتواند مبارزه کند، در مبارزه باید جد و جهدی وجود داشته باشد... دو اینکه در مقابلش دشمنی باشد. مبارزه در آنجا که دشمن نیست معنا ندارد. پس جهاد متقوم بر این دو رکن است... اگر کسی علیه دوست جدوجهد کند این جهاد نیست بلکه فتنه و اخلال است. اگر کسی در مقابل دولت حق در مقابل صلاح و نظام حق جدوجهد و تلاش کند این فتنه و محاربه است، جهاد نیست. حالا این جدوجهدی که انجام میگیرد به هر شکلی باشد چه به شکل نوشتن، گفتن، کتاب و چه به شکل شبنامه، شایعهپراکنی، نق زدن و منفیبافی همهاش فتنهگری و اغواگری و بعضی از اشکالش محاربه است. اگر همهی اینها در مقابل دشمن خدا و دشمن علی لسان الله و لسان رسوله و اولیائه علیهمالسلام باشد میشود جهاد فی سبیل الله. پیغمبر (ص) به اینگونه جهاد دعوت میکند.
معنا و مفهوم مدیریت جهادی
بعد از تبیین مفهوم محوری جهاد، جای دارد تا با نگاهی موشکافانه به حضور آن در ترکیب اضافی «مدیریت جهادی» بپردازیم.
تعابیر نارسا از مدیریت جهادی
با سیری در مقالات نوشتهشده در مدت اخیر، متوجه تعاریفی از «مدیریت جهادی» میشویم که صحیح یا تمام به نظر نمیرسند. بهعبارتدیگر بعضاً افراد به تبیین بخشی از ویژگیهای آن پرداخته ولی چنین میپندارند که این تعاریف جامع و شامل هستند. لذا اشارهای گذرا خواهیم داشت به بعضی از این تعاریف:
۱) مدیریت جهادی عیناً بهمثابه مدیریت اسلامی
در بعضی از مقالات «مدیریت جهادی» را همان مدیریت اسلامی معنا کردهاند؛ اما این تلقی صحیح به نظر نمیرسد. هرچند «مدیریت جهادی» هرچه که باشد، حتماً اسلامی هم هست، ولی هر مدیریت اسلامی، لزوماً جهادی نیست.
در توضیح بیشتر این مطلب، باید گفت که مبحث مدیریت اسلامی مبحث جدیدی نیست و از همان ابتدا که موضوع علوم اسلامی مطرح شد، محققان در کنار سایر علوم درصدد طراحی الگوی مدیریت اسلامی بودند؛ اما مدیریت جهادی مبحثی جدیدتر است.
اساساً اگر مطالبهی رهبری معظم همان مفهوم آشنای «مدیریت اسلامی» بود، نیازی به استفاده از اصطلاح کمتر شناختهشدهی «مدیریت جهادی» نبود! لذا به نظر میرسد مقولهی «مدیریت جهادی» معنایی اخص از مدیریت اسلامی داشته باشد. درنتیجه، تعریف «مدیریت جهادی» به مدیریت اسلامی را تعریف کاملی نمیدانیم.
۲) علمی بودن و دانشمحوری
با توجه به بیانات مقام معظم رهبری در جلسهی تبیین سیاستهای اقتصاد مقاومتی مشخص میشود که بکار بردن «مدیریت دانشمحور» بدل از «مدیریت جهادی» کاربرد صحیح و بجا ای نیست.
البته واضح است که منظور از مطلب فوق این نیست که «مدیریت جهادی» دانشمحور نیست، بلکه منظور این است که تعریف «مدیریت جهادی» غیر از «مدیریت دانشمحور» است. بهعبارتدیگر، «مدیریت جهادی» حتماً دانشمحور هم هست، اما مدیریت دانشمحور لزوماً جهادی نیست!
۳) پرقدرت بودن
در بعضی مقالات از صفت «پرقدرت بودن» بهعنوان قید «مدیریت جهادی» نامبرده شده است؛ اما به نظر میرسد صِرف پرقدرت بودن از قیود «مدیریت جهادی» نباشد؛ زیرا پرقدرت بودن بهتنهایی اگر همراه با جدیت و شوق نباشد، ممکن است در ادامه و براثر برخورد با مشکلات مسیر، به سرخوردگی و ناامیدی منجر شود. بهترین شاهد برای مطلبی که گفتیم، مرور حوادث سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی و بازخوانی آن چیزی است که بر بعضی مدیران اوایل انقلاب رفته است. این افراد هرچند در ابتدای کار بسیار پرقدرت وارد میدان کارشده بودند، اما خسته شدن در برابر طوفان مشکلات و بهاصطلاح عامیانه، «بریدن» این افراد، شاهدی است بر جهادی نبودن مدیریتهای اینچنینی!
۴) با برنامه بودن
به نظر میرسد همان خلط مفهومی که در موارد قبلی رویداده در اینجا هم تکرار شده است. برنامه داشتن از اولیات یک مدیریت صحیح و علمی است که طبیعتاً در مدیریت جهادی هم مورد تأکید است، اما تعریف «مدیریت جهادی» به مدیریت «با برنامه» صحیح به نظر نمیرسد. چهبسا مدیریتی با برنامه باشد، اما درعینحال از جهادی بودن بسیار دور باشد.
۵) مردم محور بودن
مردم محور بودن نیز از مؤلفههای اصلی «مدیریت جهادی» برشمرده شده است، اما با نظر به سخنان مقام معظم رهبری در جلسهی تبیین سیاستهای اقتصاد مقاومتی، میبینیم که ایشان ضمن برشمردن ویژگیهای سیاستهای اقتصاد مقاومتی و بلافاصله بعد از اینکه «رویکرد جهادی» را ویژگی چهار این سیاستها میدانند، ویژگی پنج را «مردم محوری» معرفی میکنند. قسیم قرار گرفتن رویکرد جهادی و مردم محوری در کلام معظم له کاشف از اختلاف مفهومیِ این دو مقوله است.
۶) فساد ستیز بودن
تعریف «مدیریت جهادی» به «مدیریت فساد ستیز» نیز دچار همان اشکالات پیشگفته است. مقام معظم رهبری در همان جلسهی فوقالذکر ویژگی نه را «فساد ستیزی» معرفی کرده و آن را قسیم «رویکرد جهادی» میدانند.
فساد ستیزی از مؤلفههای جداییناپذیر یک مدیریت صحیح، علمی و اسلامی است و «مدیریت جهادی» نیز حتماً دارای این ویژگی است؛ اما آنچه ما به دنبال آن هستیم مفهومی اخص از این مفاهیم است که در لسان رهبری معظم انقلاب، «مدیریت جهادی» نامیده گرفته است.
اهم تعاریف غیر جامعی را که بعضاً برای توضیح مدیریت جهادی بکار برده میشود با ذکر خلل وارد بر آن تعریف بررسی کردیم اما هنوز تعاریف متعددی هستند که بنا به دلایل مشابه کنار زده میشوند. از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
مدیریت همراه با:
خودسازی و تزکیه دائمی
استفاده صحیح و دقیق از بیتالمال
اعتقاد به نصرت و یاری خداوند متعال
ترجیح منافع جمعی بر منافع فردی و گروهی
و...
شاخصهای اساسی مدیریت جهادی
اکنون و پس از شناخت تعاریف نارسا از مدیریت جهادی، وقت آن رسیده است تا با توجه به مؤلفههایی که از سخنان مقام معظم رهبری به دست آوردهایم، به تعریف موردنظر خود از «مدیریت جهادی» بپردازیم:
۱) در مقابله با دشمن باشد
با توجه به مطالب مطرحشده در معرفی مفهوم جهاد، روشن است که از شروط لازم و اساسی جهاد این است که در مقابله با دشمن باشد؛ و بدیهی است که اگر غیر از این باشد نهتنها جهاد نام ندارد و اجر و ثوابی بر آن مترتب نیست بلکه فتنهانگیزی در جامعه است که خود امری باطل است.
همچنین مقام معظم رهبری در تبیین اهمیت این رکن فرمایشاتی دارند، بهعنوان نمونه ایشان فرمودهاند: «یک شرط جهاد، این است که در مقابله با دشمن باشد»
طی سخنی دیگر نیز فرمودهاند: «اگر کسی علیه دوست جدوجهد کند این جهاد نیست بلکه فتنه و اخلال است. اگر کسی در مقابل دولت حق در مقابل صلاح و نظام حق جدوجهد و تلاش کند این فتنه و محاربه است، جهاد نیست. حالا این جدوجهدی که انجام میگیرد به هر شکلی باشد چه به شکل نوشتن، گفتن، کتاب و چه به شکل شبنامه، شایعهپراکنی، نق زدن و منفیبافی همهاش فتنهگری و اغواگری و بعضی از اشکالش محاربه است. اگر همهی اینها در مقابل دشمن خدا و دشمن علی لسان الله و لسان رسوله و اولیائه علیهمالسلام باشد میشود جهاد فی سبیل الله.»
۲) جدیت، خستگیناپذیری و شوق به کار (تلاش مجاهدانه)
«مدیریت جهادی» مدیریتی است همراه با جدیت، خستگیناپذیری و شوق به کار. پرقدرت بودن بهتنهایی اگر همراه با جدیت و شوق نباشد، ممکن است در ادامه و براثر برخورد با مشکلات مسیر، به سرخوردگی و ناامیدی منجر شود. «مدیر جهادی» کار را با جدیت، شوق و خستگیناپذیری انجام میدهد، نهفقط پرقدرت و احیاناً برای اسقاط تکلیف! روحیهی جهادی با حرکت طبیعی در تعارض است و نسبت این دو، نسبتی معکوس است؛ یعنی هرقدر که انسان بخواهد امور دنیا و آخرتش را از مجاری عادی و با حرکتی طبیعی انجام دهد به نتیجه نخواهد رسید. لازمهی روحیهی جهادی حرکتی بیوقفه در هر شرایط مکانی و زمانی و امکاناتی است و این امر، یعنی دارا بودن روحیهی «خستگیناپذیری»، آنچنانکه رزمندگان دفاع مقدس الگوی عملی آن بودند که در سختترین شرایط، گاه تا چند شبانهروز، بدون استراحت به جهاد فی سبیل الله میپرداختند.
رهبر معظم انقلاب نیز در تبیین این اصل فرمودهاند: «با حرکت عادی نمیشود پیش رفت؛ با حرکت عادی و احیاناً خوابآلوده و بی حساسیت نمیشود کارهای بزرگ را انجام داد؛ یکهمت جهادی لازم است، تحرک جهادی و مدیریت جهادی برای این کارها لازم است.»
۳) نیت الهی
نظام ارزشی اسلام به انسان میآموزد که رفتارهای خود را بهگونهای سامان دهد که در اثر انجام آنها، آدمی کمالات معنوی و ارزشهای والای الهی را به دست آورد. انجام کارهایی که در عرصهی مدیریت به وقوع میپیوندد نیز مشمول همین قاعده خواهد بود. ازاینرو یک «مدیر جهادی» مردم را بنده و مخلوق خداوند دانسته و خدمت به آنها را عبادت میشمرد ازاینرو به دنبال مطرح نمودن خویش و کسب مقام و شهرت نیست. بعضاً مدیران نگاهی غیر الهی و غیرعبادی به کارها دارند که البته تا حدودی هم به موفقیت دست مییابند باید توجه کرد که این موفقیتها بسیار ناچیز بوده و چنین نحوهی مدیریتی را نمیتوان «مدیریت جهادی» نامید.
۴) مبتنی بر علم
کاملاً روشن و مبین است که مدیریت جهادی نیز مانند سایر فعالیتها باید در چارچوب ضوابط علمی پیش برود. این بدین معنا است که نمیتوان به بهانه فعالیت جهادی و با بیان اینکه با توکل بر خداوند متعال کارها را پیش میبریم قواعد علمی را کنار بگذاریم. در سیره ائمه اطهار علیهمالسلام و همچنین در قرآن کریم نیز توجه به قواعد علمی، سنتها و قوانین حاکم بر نظام هستی مشخص و مشهود است.
البته باید توجه کرد که منظور از علم تنها تحصیلات آکادمیک و دانشگاهی یا همان دانش نیست بلکه تجارب افراد یا به عبارت بهتر علم تجربی نیز در این حیطه قرار میگیرد. رهبر معظم انقلاب نیز اشاراتی نسبت به این شمول دارند: «... امروز هم هستند، امروز هم در کشور ما الیماشاءالله؛ تحصیلکرده نیستند، اما تجربه و مهارتی دارند که گاهی از تحصیلکردهها هم بسیار بیشتر و بهتر و مفیدتر است؛ این هم یکی از امکانات نیروهای ما است ...»
۵) مبتنی بر درایت
بصیرت، درایت و دشمنشناسی جزء ارکان اساسی و مقومات یک «مدیریت جهادی» به شمار میروند. این بدان معنی است که مدیر جهادی باید یک سری ویژگیها داشته باشد که از شروط لازم و اساسی آن درایت و درک صحیح از ماوقع است و این در راستای سخن مقام معظم رهبری است که فرمودهاند: «ما با برخورد غیر خردمندانه در همهى عرصهها مخالفیم؛ ما معتقدیم در همهى عرصهها، در همهى برنامهریزىها، در همه جهتگیرىهاى جمعى و فردى باید با درایت و حکمت عمل کرد.»
البته لزوم داشتن بصیرت برای یک مدیر جهادی از آیهی ۴۵ سورهی مبارکهی ص نیز قابلاستفاده است. آنجا که خداوند متعال در ضمن برشمردن صفات ویژهی پیامبران الهی که مدیران جهادی نمونه بودهاند، میفرماید: «وَ اذْکُرْ عِبَادَنَا اِبْرَاهِیمَ وَ اِسْحَاقَ وَ یَعْقُوبَ اُولِی الاَیدِی وَ الاَبْصَار» یعنی از پیامبران پیشین، ابراهیم و یعقوب و اسحاق یاد کن که دارای قدرت و بصیرت بودند.
با توجه به مطالبی که تا اینجا گفتیم و با توجه به مؤلفههایی که از بیانات رهبری معظم انقلاب بیان کردیم، تعریف «مدیریت جهادی» از فرمایشات ایشان این گونه استخراج می شود: «...مدیریت جهادی یا همان کار و تلاش با نیت الهی و مبتنی بر علم و درایت ...» (مقام معظم رهبری 92/10/23)
نتیجهگیری
به عقیده دیدبان این مفهوم (مدیریت جهادی) در وادی عمل نسبت وادی نظر سابقه بیشتری را دارا است. به عبارتی میتوان عینیت و جاری بودن این مفاهیم را در سیر و سلوک مدیران و تربیتیافتگان جنگ تحمیلی بهوضوح دید و در قالب الگو و نمونه اجرایی و تجربی این سبک مدیریت ارائه داد.
نکتهای که باید موردتوجه قرار گیرد این است که اساساً مدیریت دفاع مقدس چه نوع مدیریتی بود که امروزه اینگونه از دستاوردهای آن سخنها گفته میشود. یکی از ابعاد قابلمطالعه جنگ، بحث مدیریت آن است. به نظر دیدبان مدیریت در دوران دفاع مقدس، مدیریت جهادی است و همین مدیریت در سالهای اخیر مورد تأکید رهبری قرارگرفته است. امروز تحلیلگران معتقدند که میراث ماندگار جنگ برای جامعه امروز، مدیریت جهادی است و اگر مدیریت جنگ ما جهادی نبود، قطعاً جنگ ما اینگونه به دفاع مقدس تبدیل نمیشد. در پرتو مدیریت جهادی بود که حماسه خلق شد و از کمترین امکانات، بیشترین بهرهبرداری صورت گرفت و این موضوع باید برای امروز ما الگو قرار گیرد؛ چراکه امروز جهاد در همه عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و نظامی ادامه دارد و عرصه منازعه ما با دشمن و متحدانش در همه حوزههاست.
اینکه ملت در دوران دفاع مقدس در پرتو مدیریت جهادی موفق شد نشانگر این است که امروز هم در پرتو مدیریت جهادی است که حماسه اقتصادی-فرهنگی خلق میشود؛ اما متأسفانه این رویکرد کمتر از طرف مسئولان موردتوجه قرار میگیرد. به نظر میرسد فرهنگ جهادی که همان فرهنگ تحول و آیندهساز است، به ورطه فراموشی سپردهشده و مسئولان امر بعضاً با بیتوجهی به آن به دنبال صراطهای دیگری برای تحقق اهداف مطلوبشان هستند.