کد خبر: ۲۸۴۰۱۹
زمان انتشار: ۱۳:۲۶     ۱۶ دی ۱۳۹۳
نگاهی به فیلم «برلین منفی هفت»
فیلمبرداری این فیلم به طور کامل در کشور آلمان انجام گرفته است. داستان «برلین منفی هفت» درباره چند پناهنده به کشور آلمان است که از ایران و عراق و سایر کشورهای خاورمیانه به طور قاچاق وارد خاک این کشور شده‌اند و قصد کسب پناهندگی و اقامت در برلین را دارند.
به گزارش سرویس نقد رسانه پایگاه 598،  «مدیریت فرهنگی» از آن عبارات خاصی است که براحتی از سوی برخی افراد بیان می‌شود اما کسی خبر از عمق پیچیدگی و حتی خطرهای آن ندارد؛ خطرهایی که می‌تواند یک انسان عمیقا با ایمان و معتقد به آرمان‌ها و اصول انقلاب اسلامی ایران را در حد یک تدارکاتچی جریان نفوذی در کشور تنزل دهد و حتی به نحوی واقعیت را وارونه جلوه دهد که ارزشی‌ترین انسان‌ها هم در خدمت متعفن‌ترین منش‌ها قرار بگیرند.

رجانیوز نوشت، مصادیق این مساله که مومن‌ترین و اصطلاحا حزب‌اللهی‌ترین افراد که در حوزه سیاست سابقه و کارنامه تاریخی بسیار قابل قبولی دارند، زمانی که وارد عرصه مدیریت فرهنگی می‌شوند، دست به اقداماتی می‌زنند که تنها عنوان «فاجعه» بر آن‌ها برازنده است، بسیار است. 

به عنوان مثال، سیدعزت‌الله ضرغامی که سابقه حضور در میان دانشجویان پیرو خط امام را دارد، زمانی که بر کرسی ریاست سازمان صداوسیما تکیه می‌زند، به قدری تغییر می‌کند (و یا در عبارت بهتر، به اندازه‌ای در مدیریت فرهنگی اشتباه فکر می‌کند) که خروجی یک از زیرمجموعه‌های شاخص این سازمان یعنی سیما فیلم، تبدیل به فیلمی ضدایرانی و کثیف با نام «یک خانواده محترم» تبدیل می‌شود که حتی مدیرانی که به طور مستقیم در تولید آن نقش داشته‌اند، مورد حمایت آقای ضرغامی قرار می‌گیرند. 

حالا و با ذکر این مورد، شاید بهتر بتوان درباره فیلم «برلین منفی هفت» نظر داد و قضاوت کرد. این فیلم که از آن تحت عنوان اولین و جدی‌ترین Big Production (اثر سینمایی عظیم) سینمای ایران نام برده می‌شود، محصول مشترک ایران و آلمان است و بازیگرانی از کشورهای مختلف نظیر فلسطین و ایالات متحده نیز در آن به ایفای نقش می‌پردازند. عوامل فنی فیلم هم تلفیقی از نیروهای ایرانی و آلمانی هستند. 

فیلمبرداری این فیلم به طور کامل در کشور آلمان انجام گرفته است. داستان «برلین منفی هفت» درباره چند پناهنده به کشور آلمان است که از ایران و عراق و سایر کشورهای خاورمیانه به طور قاچاق وارد خاک این کشور شده‌اند و قصد کسب پناهندگی و اقامت در برلین را دارند. 

اگرچه محوریت داستان بر حول روایت زندگی یک خانواده سه نفره عراقی که مادر خانواده در جنگ کشته شده و اکنون پدر به همراه دختر و پسر بیمارش به آلمان پناهنده شده‌اند، است اما روایت فرعی فیلم به ماجرای یک زن و شوهر ایرانی که به دنبال تحصیل در رشته موسیقی هستند، می‌پردازد. 

فارغ از همه ضعف‌های فنی «برلین منفی هفت»، محتوای این فیلم صراحتا در خدمت و تعریف از کشور آلمان و ارائه یک چهره فوق‌العاده خوب و مناسب از این کشور است. نحوه برخورد بسیار عالی مسئولین و مقامات انتظامی آلمان با کسانی که حتی به صورت غیرقانونی به این کشور مهاجرت کرده‌اند را باید در کنار ارائه یک تصویر رویایی از محل نگهداری موقت پناهجویان قاچاقی قرار داد تا این مساله را به طور واضح دریافت. 

حجاب هم در این فیلم محلی از اعراب ندارد. دختر ایرانی که از‌‌‌ همان ابتدا بدون حجاب است و دختر عراقی هم که تاکنون تحت فشرهای متعصبانه پدرش بوده، اکنون و در برلین خود را در فضایی آزاد می‌‎بیند که امکان ارتباط با پسرهای دیگر براحتی برای او فراهم است و همین مساله سبب می‌شود تا او از این «آزادی» به خوبی استفاده کند و موهای پریشانش را وسیله‌ای برای جذب پسر مورد علاقه‌اش قرار دهد. 

در طرف مقابل، داستان فیلم به گونه‌ای پیش می‌رود که زوج ایرانی هم گویا به دلیل ممنوعیت تحصیل در رشته موسیقی در ایران تصمیم به پناهنگدی غیرقانونی به کشور آلمان گرفته‌اند و اینطور به مخاطب القاء می‌شود که مسئولیت تمام بدبختی‌ها و مصائبی که بر سر این زوج می‌آید، به دلیل مشکلات موجود در کشور مبداء است. 

مساله جالب و البته تاسف بار در این میان این است که حتی شخصیت منفعت طلب و منفی فیلم هم فردی است که ارتباط خوبی با ایرانیان دارد و زبان فارسی را هم تا حد خوبی صحبت می‌کند و در طرف مقابل، ضخصیت مثبت فیلم، یک خانم دکتر آلمانی است که از زندگی خود برای تامین آسایش و راحتی خانواده عراقی می‌زند و آنان را تنها نمی‌گذارد. 

سکانس پایانی فیلم هم از پذیرش پناهندگی این خانواده عراقی در آلمان روایت می‌کند و نهایتا هم مشکل و بیماری پسر کوچک خانواده که علت اصلی خروج آنان از عراق بوده، برطرف می‌شود و همه چیز به خوبی و خوشی در کشور آلمان به پایان می‌رسد. 

حتی نگاهی بسیار سطحی به این فیلم هم مشخص می‌کند که انگار این فیلم به سفارش سفارت آلمان در تهران تولید شده است؛ چرا که علاوه بر تضادهای فراوانی که در آن علیه ایران و احکام شرعی ایران وجود دارد، یک فضای رویایی از کشور آلمان راائه می‌شود که بیشتر به یک تبلیغ آژانس مسافرتی شبیه است تا یک فیلم سینمایی که قرار است روایتگر یک داستان با درونمایه نفرت از جنگ باشد. 

نکته تاسف‌بار در این می‌ان، تماشای اسامی عوامل تولید و حامیان این فیلم است که آه را از نهاد همه بلند می‌کند و مجددا مساله «مدیریت فرهنگی» را یادآوری می‌کند. «برلین منفی هفت» با پول بیت‌المال جمهوری اسلامی ایران و توسط دولت اصولگرای دهم ساخته شده و جواد شمقدری، معاون سابق سینمایی کشور هم که فردی شناخته شده در عرصه فعالیت‌های سیاسی و انقلاب اسلامی است، حامی تولید آن بوده و حتی برای بازدید از روند پیشرفت پروژه به آلمان سفر کرده است. 

درک این مساله واقعا مشکل و حتی غیرقابل قبول است که چنین فیلمی که صراحتا تبلیغ کشور آۀمان و بر ضد تمامی ارزش‌های اسلامی و انقلابی است و در بهترین برداشت، یک فیلم بسیار ضعیف و تلخ است که با مخاطب هیچ ارتباطی برقرار نمی‌کند، چرا توسط یک مدیر انقلابی و ارزشی تولید شده و مورد حمایت قرار گرفته است؟ چرا دولت اصولگرای جمهوری اسلامی ایران باید هزینه چندین میلیاردی برای بیت‌المال بتراشد تا یک فیلم به زبان انگلیسی تولید کند که محتوای آن هم تحقیر و توهین به ایران و ایرانی و معرفی ویژگی‌های مثبت یک کشور اروپایی است؟ 

 «برلین منفی هفت» قرار بوده تا یک اثر بین‌المللی از سینمای ایران باشد که معرف دستاوردهای فنی کشورمان در عرصه هنر هفتم است اما خروجی این حرکت سینمایی، یک فیلم بسیار ضعیف از نظر فنی و یک فاجعه تمام عیار از نظر محتوایی است که اصلا مشخص نیست چرا و چگونه تولید شده است. 

تولید فیلم «برلین منفی هفت» توسط موسسه رسانه‌های تصویری را که در کنار تولید فیلم «یک خانواده محترم» توسط سیما فیلم و تولید فیلم «خانه پدری» توسط ناجی هنر و موارد متعددی از این دست بگذاریم، بهتر می‌توانیم ماجرای مدیریت فرهنگی و مدیرانی را که از سیاست وارد فرهنگ شده‌اند، درک کنیم؛ مدیرانی که در سیاست تا حد اعلاء انقلابی هستند اما در عرصه فرهنگ، دست لیبرال‌ها را هم از پشت می‌بندند.


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها