کد خبر: ۲۸۱۷۳
زمان انتشار: ۱۰:۵۸     ۰۵ آذر ۱۳۹۰
به گزارش سرويس نقد رسانه 598 به نقل از خبرگزاری فارس حسین محمدی فرزند منوچهر محمدی تهیه‌کننده مجرب سینمای ایران است که نخستین کار خود را در فیلمی کوتاه به نام «شب اول» درباره شب اول ایام محرم ساخته است.
وی در این فیلم داستان پیرزنی معلول را نشان می‌دهد که ناگهان متوجه می‌شود امشب شب اول ماه محرم است و بر اساس نذری که داشته قصد دارد تا به هیئتی که در خیابان روبرو توسط عده‌ای جوان در حال برپا شدن است برود اما وضعیت جسمی‌اش به او این اجازه را نمی‌دهد.
تلاش این پیرزن برای کمک گرفتن از فرزندش به علت مشغله و روزمرگی دختر بی‌ثمر می‌ماند لذا قصد می‌کند که خود از راه‌پله‌های خانه‌اش به پایین رفته و به هیئت برود اما در نبود همسایه‌ها او تا مرز سقوط از پله‌ها پیش می‌رود و نهایتا از رفتن به هیئت نا امید می‌شود تا بالاخره تصمیم می‌گیرد از پرچم‌های صندوقچه قدیمی خود هیئتی کوچک و یکنفره برای خود در خانه‌اش به یاد امام حسین(ع) ایجاد کند.
خبرنگار فرهنگی فارس درباره این فیلم کوتاه و علل ساخت آن با حسین محمدی گفت‌وگو کرد و وی درباره علت ساخت این فیلم گفت: من یکی دو کار مستند و پشت صحنه انجام داده بودم که کارهای خیلی کوچکی بود لذا به این نتیجه رسیدم که جدی وارد سینما و داستان‌گویی شوم و دیدم فیلم کوتاه بهترین راهی است که می‌توانم مسائلم را مطرح کنم.
وی افزود: برای همین تصمیم گرفتیم که با یاد سیدالشهداء(ع) و موضوع محرم وارد شوم چون هم موضوع مقدسی برای ما است و هم زندگی ما ایرانی‌ها با محرم عجین است علاوه بر این که به عنوان اولین کار جدی‌ام از امام حسین (ع) مدد بگیرم و باعث افتخارم خواهم بود.
محمدی با بیان این که «می‌خواستم یک کار داستانی داشته باشم» زمان تولید این فیلم کوتاه از پیش تولید تا صداگذاری را 2-3 هفته عنوان کرد و درباره فیلمش گفت: فیلم یک زندگی روزمره است؛ آدمی که در چهارچوب خانه‌اش گیر افتاده و البته مشکلی هم ندارد و عادت کرده ؛ در پلان افتتاح می‌بینیم که رادیو روشن است و اخبار می‌گوید، قرصش را می‌خورد، به پرنده‌ها دانه می‌دهد و یک زندگی روزمره دارد و البته می‌بینیم بچه‌اش شهید شده و آدم متدینی است، اما ناگاه به یک خبر می‌رسیم که می‌گوید فردا اول محرم است هر چند تا قبل از این حواسش نبوده اما آدمی نیست که به راحتی از این امر بگذرد.

* با این مساله مشکل دارم که بگویم پیرها و مسن‌ها متدین هستند و جوان‌ها نه

وی افزود: پیرزن به تکاپو می افتد،به بچه‌هایش زنگ می‌زند، توی راه پله از همسایه‌ها کمک می‌خواهد اما کسی به او کمک نمی‌کند، از یک طرف دیگر بیرون از خانه و از پنجره هیئتی را می‌بیند که دارد آماده می‌شود لذا می‌بییند تنها مانده و باید خودش کاری بکند و خودش یک هیئت کوچک می‌سازد و آن خبر اول عملا جرقه داستان است تا زندگی روتین شخصیت ما به هم بخورد.
قبل از اعلام خبر آغاز محرم، از رادیو خبری درباره مباحث بیمه می‌شود و از محمدی در اینباره پرسیدم و او گفت: می‌خواستم با خبر بیمه‌ها و تامین اجتماعی اشاره‌ای به همین مشکل پیرزن بکنم او خبری درباره خودش شنیده است به آن اهمیت نمی‌دهد اما خبر آغاز محرم نظم ظاهری زندگی‌اش را به هم می‌زند.
سوال بعدی که مطرح بود این بود که چرا دختر به او جواب نمی‌دهند که بیاید این پیرزن را به هیئت ببرد و پاسخ او چنین بود: بحث این است که ممکن است بگویند این دختر بی‌دین است؛ نسل جدید بی‌دین و بی‌تقید است اما اتفاقا می‌خواهم این را بگویم که من با این مساله مشکل دارم که بگویم پیرها و مسن‌ها متدین هستند و جوان‌ها نه.
محمدی افزود: چند تا مساله هست که در دیالوگ‌ها معلوم است که مثلا آیا بچه‌ مهم است یا هیئت؟ مسلما بچه؛ و یا اینکه می‌گوید که من نمی‌دانستم امشب شب اول محرم است، و تاسوعا و عاشورا حتما تو را به هیئت می‌برم؛ از طراف دیگر البته به دلیل شرایطی که دارد حاضر نیست همه چیز را رها کند و بیاید مادرش را ببرد هیئت و من اگر می‌گفتم که این دختر می‌آید تا مادر را ببرد دروغ بود اما من آنجایی که تعدادی جوان و بچه متدین که در ظاهر هم خیلی متدین نیستند دارند کارهای هیئت را انجام می‌دهند، تدین نسل امروز را نشان داده‌ام اما آن دختر کار و گرفتاری دارد که البته به معنی بی‌دینی او نیست و اعتقادی به این نداشتم.
وی عدم کمک دختر به مادر برای بردن او به هیئت را انتقادش به روز مرگی و شهر نشینی و صنعتی شدن دانست و تاکید کرد: امروز خیلی از افراد همینطور هستند که اگر مادرشان یا مادر بزرگ‌شان به آنها زنگ بزند که همین الان پاشو بیا فلان کار را بکن، کار و مشغله به آنها اجازه نمی‌دهد.
حسین محمدی در ادامه این گفت‌وگو به توضیح ادامه این فیلم پرداخت و گفت: در بخش دیگری از این فیلم مادر خواب است و چون دخترش به او گفته که بعدا تماس می‌گیرد منتظر او است اما ناگهان با صدای هیئت بیدار می‌شود و متوجه می‌شود که مراسم هیئت شروع شده و دختر هم نیامده لذا تصمیم می‌گیرد که خودش برود، اما نمی‌تواند و در راه پله گیر می‌کند.
وی درباره اوج فیلمش و صحنه‌ای که مادر تا مرز سقوط از پله‌ها می‌رود و نهایتا با پاره شدن تسبیحش به خانه برمی‌گردد، تاکید کرد: قصد داشتم افتادن او از پله‌ها را نشان بدهم اما به علت اینکه بازیگر توانش را نداشت، نمی‌شد بازی خیلی سختی از ایشان گرفت لذا بحث تعلیق و بحث اینکه او دستش به جایی نمی‌رسد و ... را دنبال کردیم.

* نماد در درون قصه و در دل سوژه باید معرفی شود

کارگردان فیلم کوتاه «شب اول» افزود: او تلاش می‌کند بر یک واقعیتی چیره بشود و آن واقعیت این است که این ساختمان سه طبقه است، آسانسور ندارد، او روی ویلچر است و نمی‌تواند بیاید پایین لذا گیر می‌کند و تا مرز سقوط از پله‌ها پیش می‌رود.
صحنه‌ای که مادر تا مرز سقوط از پله‌ها می‌رود هیجان لازم را ندارد و از محمدی درباره این امر می‌پرسم و او می‌گوید: این درست است چرا که رتیم فیلم قبل از آن ریتم کندی است به خاطر این که شخصیت ما پیر است و اگر جوان بود سریع‌تر بود و شاید مثلا دستش هم می‌شکست اما دو تا بحث داشتیم یکی مراعات حال بازیگر به این معنا که من این بازیگر را با بازی خوبش می‌خواستم ولی امکان گرفتن آن بازی نبود و ثانیا می‌خواستم زندگی روتین و آن اتفاق را نشان بدهم و اینکه این اتفاق مهم است و این فرد که زندگی‌اش الان روی ویلچر است همین که قبول کند که دارد می‌افتد و بترسد که دارد سقوط می‌کند به نظر من برای این شخصیت هیجان زیادی دارد.
وی درباره پاره شدن تسبیح هم می‌گوید: پاره شدن تسبیح به معنای پاره شدن وابستگی‌هایش به دنیا و بچه‌هایش است و این ذهنیت او که چون معلول هستم دیگری باید کمک کند از بین می‌رود و او از همه اینها قطع امید می‌کند لذا به این نتیجه می‌رسد که باید خودش کاری بکند.
وی همچنین درباره موسیقی فیلم کوتاه «شب اول» و امکان استفاده از موسیقی برای هیجان‌بخشیدن به صحنه‌ای که مادر تا مرز سقوط از پله‌ها می‌رود، گفت: نمی‌خواستم فیلم زیاد موسیقی داشته باشد و عملا کار دو جا موسیقی دارد و انتهای یک «شروه خوانی» مشهور داریم، در این دو بخش موسیقی نینوا را داشتیم و قصد نداشتیم از این موسیقی نرم دلنشین خارج شویم.
فیلم‌های کوتاه همگی دارای نماد و بر مبنای ده‌ها نماد می‌گردد، نمادهایی که برخی بیرون از فیلم است از او درباره نمادهای فیلمش پرسیدم و حسین محمدی پاسخ داد: نماد در درون قصه و در دل سوژه باید معرفی شود من قصد ساخت فیلم نمادین نداشتم، البته این پیر زن نماد و نمونه‌ای است که درباره موضوع امام حسین(ع)، درباره موضوع دین و درباره موضوع محرم دغدغه دارد.
به صحنه آخر فیلم می‌رسیم صحنه‌ای که مادر از صندوقچه خود یک دست سرخ رنگ که نمادی از دست حضرت ابولفضل(ع) در هیئت‌هاست و پرچمی مخملین و سبز رنگ خارج می‌کند و آنها را به دیوار می‌کوبد و نهایتا در یک نمای باز و از بالا شاهد سوگواری او برای امام حسین(ع) هستیم؛ حسین محمدی درباره این بخش از فیلمش می‌گوید: دست قرمز به جای دست طلایی که در هیئت‌ها هست یا پرچم سیاه هیئت‌ها که سبز نشان داده شده اینها نماد است اما نه به معنای نماد مصطلح که برخی دارند بلکه نماد در داخل قصه و جریان داستان و کاملا نمادهای غیر برجسته است.

* چون کار امام حسین(ع) بود، منوچهر محمدی به بحث تهیه فیلم وارد شد

وی افزود: آن دست نماد دست حضرت ابوالفضل(ع) است و قرمز بودنش معنا دارد و این که پرچم‌های سبز مخملی دست دوز است به خاطر این بود که هیئت‌های قدیمی پرچم‌های دست دوز دارند در حالی که پرچم‌های جدید اکثرا چاپی است.
محمدی ادامه داد: در پایان فیلم هم «یک صدایی» داریم که برگرفته از سینه‌زنی واحد و نوع سینه زنی جنوبی است که البته زیاد روشن بیان نکردیم.
تهیه‌کننده فیلم کوتاه «شب اول» منوچهر محمدی است و از حسین محمدی درباره علت اینکه پدرش تهیه‌کنندگی فیلم او را پذیرفته پرسیدم و او گفت: پیش از این آقای محمدی شاید از فیلم کوتاهی حمایت کرده‌اند، اما در این کار چون کار امام حسین(ع) بود، دوست داشت که بحث تهیه را داشته باشد البته ما با حوزه هنری هم صحبت کرده بودیم اما با آقای محمدی درباره فیلم خیلی صحبت کردیم و گفتند این فیلم چون که کار مذهبی به نظرشان ارزش دارد لذا در بحث تهیه آن وارد شدند.

* فیلم‌های مذهبی خیلی غریب و تنها هستند

در پایان این گفت‌وگو درباره فیلم دینی و مذهبی از حسین محمدی پرسیدم و او گفت: فیلم‌های مذهبی خیلی غریب و تنها هستند و متاسفانه تعریفی که از فیلم دینی کردند همه فیلم‌ها را در برمی‌گیرد.
وی افزود: اگر مسئولان، فیلم با موضوع مذهبی را دوست دارند باید تکلیف مخاطب و فیلمساز را معلوم کنند که فیلمی که می‌خواهیم در جشنواره‌های هنر دینی مثل رویش به نمایش بگذاریم با فیلم‌های دیگر خیلی فرق دارد و متفاوت است.
محمدی ادامه داد: کارگردانانی که فیلم مذهبی می‌سازند با هزار مشقت این کار را می‌کنند اما بعد هر فیلمی که ساخته می‌شود به یک نوعی دینی تلقی می‌شود و در جشنواره‌ای مثل رویش پذیرفته می‌شود که این امر درستی نیست.
وی با بیان این که این امر را باید از پایه حل کرد، تاکید کرد: مسئولان به‌ویژه در حوزه هنری اگر بنا دارند به موضوع دین و مذهب نگاه ویژه بکنند باید تعریف شفافی برای همه ارائه دهند و یک تعریف جامع و مانع درباره بحث فیلم دینی بدهند و همه جا آن را مطرح کنند.
محمدی افزود: این درست نیست که چون فیلم نداریم مثلا یک فیلم فمنیستی را بیاوریم و توجیه دینی برای آن بسازیم و در جشنواره‌ای مثل رویش بگذاریم؛ من چون دغدغه فیلم مذهبی دارم می‌گویم ما باید دنبال فیلم مذهبی باشیم و در این مسیر سخت‌گیری کنیم و روی حرف خودمان و با تعریف مشخص خودمان بایستیم و بگوییم این هم مشخصات آن و به تولید آن کمک کنیم.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها