به گزارش پایگاه 598، يكي
از مهمترين و تأثيرگذارترين تشكل سياسي كه در غائله سال 88 نقشآفريني
كرد، مجمع روحانيون مبارز است كه تحت مديريت افرادي نظير محمد خاتمي،
سيدمحمد موسويخوئينيها، موسوي لاري، موسوي بجنوردي و مجيد انصاري همچنان
ادامه حيات ميدهد.
هر چند كه نبايد از نقش پررنگ احزاب دوقلوي جماعت
تجديدنظرطلب به نامهاي حزب مشاركت و مجاهدين هم چشمپوشي كرد اما رهبران
اصلي طرح براندازي نظام را بايد به نام كهنسالان روحانيون اين طيف سند زد.
روحانيوني
كه تلاش كردند از سال 76 به بعد خود را به عنوان «رهروان اصلي خط
امام(ره)» معرفي كرده و با نزديكشدن به بيت ايشان اين را به افكار عمومي
القا كنند كه تنها گروهي كه بدون خدشه در مسير اهداف حضرت امام(ره) قدم
برميدارد، جريان اصلاحات و در رأس آنها مجمع روحانيون مبارز است.
با
جستوجوي ساده در سخنراني، بيانيهها و رسانههاي منسوبان به اين دسته،
دهها و صدها بار از اسم بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران و رويههاي رفتاري و
گفتاري ايشان سخن به ميان آمده آن هم در صورتي كه بررسي عملكرد جريان مدعي
اصلاحات – به سركردگي مجمع روحانيون- چيزي خلاف اين ادعا را نشان ميدهد.
آنچنان كه پدرخواندههاي اين طيف طرح استحاله و براندازي نظام را از كتب
متفكران سازمان سيا وارد فاز عملياتي كرده و كشور را ماهها درگير بحراني
چند لايه كردند. به هر روي بازخواني پدرخواندهها در دو فتنه 18 تير 78 و
انتخابات 88 ميتواند تصويري واقعي از مباني اعتقادي و سياسي عناصر اين حزب
را نشان دهد.
در تير ماه 1378 در كوي دانشگاه تهران واقعهاي رخ داد
كه به غائله كوي دانشگاه معروف شد. روزنامه «سلام» به مدير مسئولي
موسويخوئينيها حدود 24 ساعت پيش از بررسي طرح تغيير و اصلاح قانون
مطبوعات، نامهاي منسوب به سعيد امامي خطاب به وزير اطلاعات وقت را به چاپ
رساند و با تيتر درشت در صفحه اول خود چنين القا كرد كه سعيد امامي پيشنهاد
طرح اصلاح مطبوعات را داده است. به دنبال اين مطلب، نمايندگان طرحدهنده
قانون مطبوعات به شكايت از اين روزنامه پرداختند.
وزارت اطلاعات نيز به
دليل چاپ نامه محرمانه از روزنامه سلام شكايت كرد و روزنامه ياد شده با
حكم دادگاه ويژه روحانيت توقيف شد. هر چند وزارت اطلاعات شكايت خود را پس
گرفت، اما تعطيلي روزنامه بهانهاي براي سوءاستفاده مخالفان و سپس
ضدانقلاب و نظام شد كه به حادثه 18 تير يا كوي دانشگاه معروف شد.
در
اعتراض به توقيف روزنامه «سلام» و نيز در اعتراض به تصويب لايحه اصلاح
قانون مطبوعات در مجلس پنجم ـ كه رئيس و اكثر نمايندگان آن در مقابل جناح
دوم خرداد بودند ـ در شامگاه 17 تير 1378 تعدادي از دانشجويان ساختمان 22
خوابگاه كوي دانشگاه تهران به تظاهرات پرداختند كه با سوءاستفاده مخالفان
نظام و حمله عدهاي به خوابگاه دانشجويان حوادث تلخي به بار آمد. در اين
شرايط تظاهركنندگان نه تنها هيچگونه توجهي به تقاضاي نيروي انتظامي براي
خاتمه دادن به راهپيمايي غيرقانوني نكردند، بلكه به دليل سخنرانيهاي
تحريكآميز برخي ديگر همانند عبدالله نوري و پخش شايعه كشته شدن تعدادي از
دانشجويان، راهپيمايي تا ظهر 20 تير 1378 ادامه يافت. يادآور ميشويم كه
رهبر معظم انقلاب اسلامي به شدت حمله به كوي دانشگاه تهران را محكوم كردند.
گفتني است كه توقيف روزنامه سلام صرفاً به دليل درج نامه محرمانه
وزارت اطلاعات نبوده و بر اساس اطلاعيه دادستاني ويژه روحانيت، بنا بر
شكايتهاي متعدد مطبوعاتي از اين روزنامه صورت گرفته است.
مجمع
روحانيون مبارز در واكنش به تعطيلي روزنامه سلام و بدون توجه به تخلف آن
روزنامه در انتشار اخبار طبقهبندي شده كه سبب بهرهبرداري دشمنان انقلاب
ميشد، با صدور بيانيهاي اعلام كرد:«با بستن روزنامه سلام و ساير
روزنامههاي مستقل هرگز نميتوان جامعه را به فضاي قبل از دوم خرداد
برگرداند و با تبليغات يكسويه تصميمات يك جناح سياسي را بر مردم حاكم
كرد... دخالت غيرقانوني دادگاه ويژه روحانيت در امر مطبوعات زمينه را براي
اعمال غير قانوني ديگران و گسترش هرج و مرج در جامعه فراهم ميكند.»
دبير مجمع روحانيون مبارز نيز طي مصاحبهاي، بروز فاجعه در كوي دانشگاه تهران را ناشي از تصميم عجولانه دادگاه دانست.
آنچه در اين مرحله بايد مورد توجه قرار گيرد، عملكرد تحريكآميز برخي شخصيتهاي مجمع روحانيون از طريق مصاحبهها و سخنرانيها است.
نقش پدرخوانده اصلاحات درشهرآشوب88اگرچه
نشانههاي فراواني همچون « تشكيل كميته صيانت از آرا» ماهها قبل از
برگزاري انتخابات، «استفاده از نماد سبز در تبليغات انتخاباتي»، «متهم
كردن رقيب به دروغگويي و فريب»، «تشكيك در سلامت انتخابات و القاي تقلب
مناظره»، «نامهنگاري به رهبري» و مهمتر از همه اينها نامهنگاري
تهديدآميز هاشمي رفسنجاني به مقام معظم رهبري يك روز مانده به انتخابات
مبني بر «آتشفشانهايي كه از درون سينههاي سوزان تغذيه ميشوند، در جامعه
شكل خواهد گرفت» عوامل مهمي براي وقوع حوادث پس از انتخابات آن سال بودند
اما عملكرد برخي شخصيتهاي مجمع روحانيون مبارز در اين ميان شاخصتر به نظر
ميرسد.
چند روز قبل از برگزاري انتخابات، محمد موسويخوئينيها هم به
مانند هاشميرفسنجاني در جهت القاي تقلب در انتخابات نامه تهديدآميزي را
منتشر ميسازد و محمد خاتمي نيز در هنگام انداختن رأي خود در حسينيه جماران
در جملات كوتاهي به توهم بزرگ ايجاد شده در موسوي كمك فراواني كرده و با
بيان اينكه انشاءالله حضور مردم در انتخابات خوب خواهد بود، تصريح
ميكند: «همه شواهد امر حاكي است كه مهندس موسوي انتخابات را برده است،
امّا من پيشگو نيستم.»
خاتمي عصر همان روز در پيام تبريكي به موسوي
پيروزياش را تبريك ميگويد! علياكبر محتشميپور (عضو ديگر مجمع روحانيون
مبارز و رئيس كميته صيانت از آرا) در ساعت 21 روز برگزاري انتخابات در نشست
خبري در محل ستاد موسوي ابراز ميكند: «ميزان آراي موسوي به گونهاي است
كه با رأي ديگر رقباي او قابل قياس نيست». تحريك و تحريض ميرحسين موسوي
توسط اعضاي مجمع روحانيون تنها به اينجا ختم نميشود و در روزهاي پس از
انتخابات شكل فراگيرتري به خود ميگيرد.
در ادامه اين تحركات
قلدرمآبانه، 23 خرداد يعني تنها يك روز پس از برگزاري انتخابات كه هنوز
نتيجه رسمي از سوي مراجع قانوني اعلام نشده بود و شوراي نگهبان هم نظري در
آن باره نداده بود، مجمع متبوع موسويخوئينيها با صدور بيانيهاي خواستار
ابطال نتايج انتخابات رياستجمهوري ميشود.
مجمع روحانيون مبارز در
بيانيهاي اعلام ميدارد: «در اين انتخابات صرفنظر از نتيجهاي كه معلوم
شد، آنچه موجب تأسف و نگراني بيشتر است اعمال نوعي مهندسي آرا گسترده در
اين دوره است... ما و هواداران پرشور و با شعور جناب ميرحسين موسوي ضمن حفظ
هوشياري و پرهيز از هر عملي كه به تشنج بينجامد و به سركوبگران بهانه دهد،
مهندس موسوي عزيز را تنها نخواهيم گذاشت.»
درخواست مجمع روحانيون براي شورش خياباني!مجمع
روحانيون در ادامه تلاشهاي خود براي براندازي نظام، روز سهشنبه 26 خرداد
88 درخواست راهپيمايي براي روز شنبه 30 خرداد (مصادف با سالروز آغاز حركت
تروريستي در سال 1360) را به فرمانداري تهران ارسال مينمايد و خبر آن را
رسانهاي ميكند و اين در حالي بود كه روز قبل از آن خبرگزاريها از
برگزاري نماز جمعه تهران به امامت حضرت آيتالله العظمي خامنهاي خبر داده
بودند.
در حالي كه انتظار ميرفت جريانهاي سياسي همسو با مردم منتظر
راهنمايي و چارهسازي رهبري براي اتمام غائله دستسازان جريان تجديدنظرطلب
باشند اما مجمع روحانيون مبارز در اقدامي مشكوك و پرابهام، پيشاپيش براي
فرداي برگزاري نماز جمعه درخواست راهپيمايي كرد. پنجشنبه (28 خرداد) مجمع
روحانيون ضمن تأكيد به درخواست پيشين، با گسترش سطح آن، براي برگزاري
راهپيمايي و تجمع در شهرها و ميادين سراسر كشور درخواست مجوز نمود. اين
اقدام كه توسط كارشناسان سياسي اقدامي فتنهانگيزانه ارزيابي ميشد،
متأسفانه در كارنامه مجمع مدعي خط امام و ولايت فقيه، ثبت گرديد.
اين
مجمع تا ساعات پاياني منتهي به روز شنبه نيز تلاشي براي لغو تجمع غيرقانوني
اعلام شده نميكند. برخلاف اعتقاد برخي از اعضاي مجمع، تعلل سؤالبرانگيز
دبير اين تشكل همچنان ادامه يافت تا اينكه بنا بر برخي گزارشها آشوبگران
آرايش نهايي خود را براي پيادهسازي اهداف خود صورت داده بودند. نزديك ظهر
همان روز برخي از سايتها و خبرگزاريها اين خبر را بر خروجي خود قرار
دادند؛ «راهپيمايي امروز مجمع روحانيون لغو شد»!
اين اقدام كه بسياري از
كارشناسان از آن به عنوان «اقدامي صرفاً ظاهر» ياد كردند، نتوانست از
خسارتهاي جبران ناپذير آن روز جلوگيري نمايد. رفتارهاي هنجارشكنانهاي كه
يكي پس از ديگري روي رسانههاي مجازي قرار ميگرفت؛ خسارتهاي ميلياردي به
اماكن خصوصي و عمومي و به آتش كشيده شدن مسجد لولاگر در نزديكي خيابان
آزادي، توسط عناصر مسلح منافقين و اشرار، شماري از شهروندان بيگناه به ضرب
گلوله كشته و زخمي شدند و اين در حالي بود كه جانشين نيروي انتظامي اعلام
كرد اين نيرو به هيچ وجه از سلاح گرم استفاده نكرده است.
تعلل چند
ساعته و مشكوك دبير مجمع روحانيون در لغو راهپيمايي روز شنبه بدون وجود
كوچكترين توجيه را هرگز نميتوان در شكلگيري آشوبهاي آن روز ناديده
گرفت؛ تعللي كه موسويخوئينيها و خاتمي را مسئول خون كشتهشدگان و مجروحين
ماجرا كرد.
مجمع روحانيون همچنان اصرار بر براندازي داردبه
زمين ريختن خون چندين نفر در شنبه پس از نماز جمعه رهبري و آتش زدن مسجد و
حمله به پايگاه بسيج نه تنها نتوانست اقدامات گستاخانه اعضاي مجمع
روحانيون را متوقف كند بلكه اين برداشت را براي روحانيون اين طيف به همراه
داشت كه كار نظام را ميشود با استمرار رفتارهاي تند و افراطي تمام كرد بر
همين اساس تا 9 دي آن سال جهت مقابله با نظام و مردم لحظهاي به خود ترديد
راه ندادند.
تحريك دوباره ميرحسينمجمع
روحانيون مبارز در بيانيهاي ديگر خود در يك تيتر اعلام ميكند: «جناب
آقاي مهندس ميرحسين موسوي كه در طول ساليان دفاع مقدس نخستوزير اين كشور
بوده پس از 20 سال رصدكردن اوضاع كشور امروز احساس خطر كرده است و براي
نجات كشور از مديريت غلط چهار سال گذشته به ميدان آمده و در مدت كمتر از سه
ماه ميليونها انسان شيفته امام خميني را با ياد و نام آن عزيز به صحنه
آورده است، ... آيا چنين شخصيتي به جاي آنكه مورد تقدير و تجليل قرار گيرد،
بايد توسط همانهايي كه در آن زمان در برابر امام صفآرايي ميكردند و
نيز خلاف آنان امروز مورد عتاب قرار گيرد و آنچه زيبنده خود آنان است به
مهندس موسوي نسبت دهند؟... ما قوياً از جناب آقاي مهندس ميرحسين موسوي
حمايت ميكنيم و در برابر تهمتهاي ناجوانمردانه و از آن جمله تهمت تسبيب
اغتشاشها به ايشان از وي دفاع ميكنيم و عامل همه اغتشاشها و زخمي شدنها
و ديگر خساراتي را كه به مردم وارد شده است، كساني ميدانيم كه بيجهت شهر
را به صورت پادگان نظامي درآوردهاند و آنها بايد شناسايي و محاكمه شوند.»
اين
تشكل صرفاً سياسي در ادامه، روز 9 تير ماه با صدور بيانيهاي اعلام كرد
همچنان اعتراض به نتايج انتخابات را براي خود محفوظ ميداند و خواستار
آزادي بازداشتشدگان آن ايام ميشود.
29 تير ماه پدرخواندهاي
تجديدنظرطلب همچنين در بيانيهاي اعلام كرد: «امروز اگر خير انقلاب و كشور و
ملت را ميخواهيم، همگي بايد پيشنهادهاي متين آيتالله هاشمي را كه در
واقع حداقلهايي است كه ميتواند هم بخشي از حق مردم را ادا كند و هم جامعه
را به سوي اطمينان و آرامش ببرد و اميد به آينده را افزونسازد، جدي
بگيريم و آن را عملي سازيم.»
مجمع روحانيون مبارز در اقدامي مشابه در
13مرداد با صدور بيانيهاي از برگزاري دادگاه متهمان حوادث پس از انتخابات
گلايه و آن را «صحنه نمايشي» توصيف ميكند.
مجيد انصاري عضو مجمع
روحانيون مبارز هم بار ديگر به ميدان آمده و در گفتوگو با خبرگزاري ايرنا،
درباره درخواست مهدي كروبي از هاشمي رفسنجاني براي بررسي موضوع تجاوز به
زندانيان ميگويد: «اينها صحت دارد و آدم بايد به قول اميرالمومنين آرزوي
مرگ كند كه در جمهوري اسلامي كار به اينجا برسد كه چنين فجايعي رخ دهد...
نه يك مورد بلكه متعدد بوده است.»
حمايت از سخنان كروبي درباره كهريزكمجمع
روحانيون مبارز در بيانيهاي ضمن حمايت از نامه كروبي به هاشمي و ادعاي
تجاوز جنسي در زندانها اعلام كرد: «اخيراً هياهو درباره چهره برجسته
انقلاب و كشور و شخصيت مورد اعتماد و احترام حضرت امام، حضرت حجتالاسلام
والمسلمين جناب آقاي كروبي، دل همه علاقهمندان به امام و سرنوشت كشور را
به درد آورده است. به جاي رسيدگي دقيق و بيطرفانه به آنچه اعلام ميشود و
شواهد و قرائني بر تحقق آن وجود دارد كه اگر خبر آن واقعيت داشته باشد،
بزرگترين جفا به مردم و انقلاب و اسلام شده است، با اهانتهاي بيامان
عليه چهره ارزشي و مورد احترام مردم و كشور، با اهانتهاي وقيح به جناب
آقاي كروبي جنايت ديگري رخ داده است.»
تحريك دانشجويان25
آذر مجمع روحانيون مبارز با صدور بيانيهاي ديگر اعلام ميدارد: «ما به آن
افراد و گروه اندك كه خواستهها و شعارهاي خود را از مردم جدا كردهاند،
توصيه ميكنيم كه شما هم به صفوف اكثريت عظيم دانشجويان بپيونديد كه خواست
آنان خواست اكثريت عظيم مردم ايران است.»
9 دي مهر پاياني بر بيانيههاي بيشمار پدرخواندههاي اصلاحات زدآنچنان
كه اشاره شد تشكل سياسي مجمع روحانيون مبارز طي هشت ماه غائله 88 نه تنها
مديريت اصلي آن را بر عهده داشتند بلكه عامل اصلي بسياري از خونهاي به
زمين ريخته افرادي هستند كه به واسطه آشوبآفريني پدرخواندههاي
تجديدنظرطلب به خيابانها آمدند و لازمه بازگشت آنها به سپهر سياسي كشور و
حضور فعال در عرصه حاكميت هم يقيناً عذرخواهي از ملت و پرداخت هزينه
خونهاي به زمين ريخته شده است. در پايان بايد گفت: شايد اگر 9 دي در سال
88 شكل نميگرفت مجمع روحانيون مبارز تاكنون صدها بيانيه عليه نظام صادر
ميكردند اما خب پدر خواندههاي اين تشكل سياسي ناچار شدند پس از 9 دي آن
سال تاكنون با اتخاذ تدابير و سياستهاي بازگشت به حاكميت را در دستور
كار قرار دهند غافل از آنكه افكار عموم هيچ گاه تحركات ساختارشكنانه و
قلدرمآبانه 17 ساله آنها را فراموش نخواهد كرد.
منبع :
روزنامه جوان