به گزارش پایگاه 598 ، در
گوشههايي از تاريخ 35 ساله پرفراز و نشيب انقلاب اسلامي، دستان معاندين
داخل چه از روي سادهلوحي و چه از عمد در دستان اپوزيسيون خارجي قرار گرفت و
تلاش كردند نفسهاي انقلاب را به شماره بيندازند اما تاريخ به خوبي گواهي
ميدهد كه انقلاب اسلامي هيچگاه زمين خوردن را تجربه نكرده است نه در جنگ
تحميلي كه انقلاب ما نوپا بود، نه در تحريمها و فتنهها.
تلخترين
اقدام عليه نظام اسلامي را بايد فتنه سال 88 دانست، بزنگاهي از تاريخ
انقلاب كه امتحان مهمي براي خواص مدعي انقلاب هم بود، خواصي كه خود را از
ريشه نظام ميدانستند. ولي در پايان، آنها نيز از قطار انقلاب پياده شدند و
در پهنه تاريخ انقلاب همچون بنيصدرهاي خائن، جايگاهي را به خود اختصاص
دادند.
5 سال تلاش براي خود تطهير
بيش از پنج سال از
مهمترين اقدام ضدحكومتي جريان تجديدنظرطلب ميگذرد و در اين مدت مهمترين
خط رفتاري رهبران اين جريان نخست بر «تطهير جريان متبوع خود» و پس از آن
«مظلومنمايي حصرشدگان فتنه و تلاش براي آزادي آنها» متمركز بوده است و در
مرتبهاي بالاتر «بازگشت زيرپوستي به حاكميت» را مورد توجه قرار دادهاند.
با توجه به آنكه در آستانه پنجمين سالروز حماسه 9دي هستيم. آنچه در اين
ميان بايد مورد توجه اساسي قرار بگيرد، بازخواني دگرباره اقدامات
هنجارشكنانه و قلدرمآبانه جريان تجديدنظرطلب در مدت هشت ماه فتنه سال 88
است.
9 دي 88 اصالت و هويت نظام اسلامي را بار ديگر پس از 33 سال به
رأي گذاشت و لبيكگويان موج عظيم جمعيت بود كه نظام جمهوري اسلامي را
افتخار خود ميدانست و افكار عمومي دنيا را در حيرتي وصفناشدني فرو برد.
در اين ميان نظام در آن سال توانست خود را در پوشش بصيرت مردم، مستحكم كرده
و امنيت داخلي و بينالمللي را براي كشور به ارمغان بياورد.
به هر روي
ميتوان دهها اقدام و رفتار ضدامنيتي از سوي وابستگان به جريان
تجديدنظرطلبان را در آن ايام ذكر كرد كه هر كدام خود گوياي رفتار منافقانه و
براندازانه اين جماعت است.
انتخابات ۸۸ فرصتي براي كودتاي نرم
گام
ابتدايي و البته رسمي كودتاي نرم با نقشآفريني محتشميپور و استفاده از
كليدواژه «كميته صيانت از آرا» برداشته شد كه بلافاصله توسط سران فتنه با
هدف ايجاد شبهه در صحت انتخابات، زيرسؤال بردن قانون و عدالت نظام و
آمادهسازي اذهان عمومي براي اردوكشي خياباني عليه حاكميت پيريزي شد.
دروغ بزرگ براي آغاز ظلم بزرگ
در
شامگاه ۲۲ خرداد ۸۸ در حالي كه هنوز رأيگيري در برخي شعب ادامه داشت،
نامزد مغلوب كنفرانس خبري راهاندازي كرد و ادعاي پيروزي در انتخابات را
مطرح ساخت. اين نامزد با صدور بيانيهاي از مردم خواست تا خود را براي جشن
پيروزي آماده كنند. نتيجه بهتآور، بازي بزرگ، خيانت به آراي مردم و مبارزه
با شورش دروغ كليدواژههاي اين بيانيه بود.
از پروسه ۷۲ كشتهسازي تا ادعاي تجاوز در كهريزك
ستادهاي
موسوي و كروبي و در رأس آنها عليرضا بهشتي با ارائه ليستي مدعي ميشوند در
اغتشاشات پس از انتخابات مأموران نظامي و امنيتي نظام ۷۲نفر از حاميان
ميرحسين را كشتهاند. اين ليست مجعول اولين بار در سايت حزب مشاركت منتشر و
از آنها به عنوان «۷۲شهيد جنبش سبز» نام برده ميشود كه بعد از گذشت مدتي،
جعلي بودن آن براي افكار عموم مبرهن ميشود. هفتم مرداد ماه، مهدي كروبي
هم با ارسال نامهاي براي هاشمي رفسنجاني ادعاهاي عجيب و غريبي را مطرح
ميكند. نويسنده در نامه خود از شنيدههايي مبني بر شكنجههاي وحشتناك و
تجاوز به معترضين دستگير شده خبر ميدهد.
در حالي كه آتش تند
افراطيگري فتنهگران رو به سردي داشت، در نمازجمعه ۲۶تيرماه تهران كه به
امامت هاشمي رفسنجاني برگزار شد، عدهاي بار ديگر با شعارهاي هنجارشكنانه
خود در اين آتش دميدند و باعث شعلهوري مجدد آن شدند. فعاليت اتاق فكر اين
جريان تا هشت ماه به همين شكل فضاي كشور را بحراني به پيش ميبردند تا قيام
مردم در ۹دي مهر پاياني بر همه اين فعاليتها زد.
اقداماتي كه سوءتفاهم نبود
موضوع
ديگري كه از سوي جريان رسانهاي وابسته به طيف دگرانديش طي اين مدت دنبال
شده اين بوده كه آنها تلاش كردند تا وقايع تلخ آن سال را سوءتفاهم بنامند
در صورتي كه مرور اجمالي آن سال اهداف بالادستي ديگري را نشان ميدهد.
انتخابات
22 خرداد 88 هنوز تمام نشده بود كه موسوي خود را رئيسجمهور ناميد و اين
سوءتفاهم نبود، كميته صيانت از آرا از ماهها قبل از انتخابات، صداقت و
راستي جمهوري اسلامي در برگزاري انتخابات را هدف گرفت و اين سوءتفاهم
نبود، امنيت پايتخت جمهوري اسلامي زير قدمهاي اردوكشيهاي خشونتآميز
خياباني سبزها زير سؤال رفت، به انبار مهمات بسيج براي به دست آوردن اسلحه
حمله شد، خون مردم بر زمين ريخته شد و مرگ هيچ وقت نميتواند سوءتفاهم
باشد! مسجد و بانك و اتوبوس و مغازه مردم آتش زده شد و اينها هيچكدام
سوءتفاهم نبود! وسط خيابانهاي جمهوري اسلامي فرياد «مرگ بر اصل ولايت
فقيه» سر داده شد، شعار نه غزه، نه لبنان... سردادند و حالا همهاش
سوءتفاهمي شد كه بايد چشم ببنديم و بگذريم؟ ضربهزدن به آبروي جمهوري
اسلامي و مردمي كه براي تأسيس و بقاي اين نظام خون داده بودند، سوءتفاهم
نبود. رقص و سوت ظهر عاشورا و حمله به عزاداران امام حسين عليهالسلام و
آتش زدن پرچم محرم در بزرگترين پايتخت شيعه جهان سوءتفاهم بود؟ حمله به
صداوسيما كه البته در نطفه خفه شد، سوءتفاهم بود؟ پروژه تقلب و تهمت به
نظام، كشتهسازي عليه نظام و پروژه نامهنگاري عليه وليفقيه سوءتفاهم
نبود! براندازي نظام هيچ وقت نميتواند سوءتفاهم باشد، حتي اگر سر كه هيچ،
كل وجودمان را مثل كبك در برف بريم! هشت ماه كشور را به آشوب كشيدند، تا
مرز براندازي نظام پيش رفتند، وسط خيابان شعار مرگ سر دادند و جمهوري
ايراني گفتند و اينگونه دو ركن اصلي انديشه امام(ره) را به آتش كشيدند، خون
ريختند، حرمت عاشورا را شكستند، مال و جان و ناموس مردم را بر باد دادند و
حالا اينها شد سوءتفاهم و كدورت؟!
پيچ تاريخي كه از آن در گذريم
امروز
پس از گذشت پنج سال از شهر آشوب هشت ماهه 88 در پيچ بزرگ تاريخي قرار
داريم نه از آن سو كه دشمني در خارج از مرزها ما را بيشمار تهديد ميكند
بلكه از آن جهت كه آخرين گامهاي خود را براي رسيدن به آرمان بزرگ انقلاب و
امام راحل(ره) كه همان ترويج و توسعه تفكر ناب انقلاب اسلامي در سراسر
جهان ميباشد، برميداريم. هر چند كه لازمه به سلامت گذشتن از اين پيچ
تاريخي به عوامل متعددي از جمله فائق آمدن به مشكلات اقتصادي داخلي و
پيادهسازي اقتصاد مقاومتي نيازمند است، به عبارت ديگر اگر قدرت درونزايي
در وراي اين تفكر عبور نباشد، تأخير در رسيدن چنين آرزويي براي مهيا كردن
زمينه براي تشكيل حكومت جهاني، بسيار هويدا خواهد بود.
غائلههايي از
نوع سال 88 اگرچه در ظاهر توانست ضربههايي به پيكره نظام وارد آورد ولي
تجربياتي بس عظيم را نصيب نظام نمود و از آن بالاتر جماعت چشمگيري از ملت
را بيش از پيش، با نظام اسلامي همراه و همدل كرد و سطح معرفت و شعور ملت را
از وقايع پيچيده احتمالي آينده بهصورت خيرهكنندهاي افزايش داد. اين را
هم بايد در پايان گفت: نظام سلطه به اين باور رسيده كه با توطئههاي ديگري
از اين دست ديگر به مقصود نخواهد رسيد و با وجود ملتي بصير، به پاسازي
فتنههاي ديگر از اين نوع، هزينه هنگفتي براي غرب و رسوايي عظيم دستگاههاي
جاسوسي آنهاست، بنابراين بايد به فكر حربهاي ديگر براي ضربه به نظام
باشد، ولي اين نكته نبايد سطوح هوشياري را پايين آورد.