به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، زمانی که در 28 آذر 1389 با فرمان رئیس جمهور اجرای قانون هدفمندی یارانهها -به عنوان یک مطالبه کارشناسی مطرح شده از 20 سال قبل- شروع شد، انتظار میرفت، براساس قانون ظرف حداکثر 5 سال یعنی تا 28 آذر 94 قیمت حاملهای انرژی به حداقل 95 درصد معیار فوب خلیج فارس (قیمت حامل انرژی روی عرشه کشتی) برسد.
دلیل اینکه اتفاق کارشناسی بر لزوم اجرای قانون هدفمندی یارانهها ایجاد شده بود، این بود که گفته میشد، دولت سالانه حدود 140 هزار میلیارد تومان در آن زمان یارانه پنهان و آشکار در اقتصاد میپرداخت و رشد مصرف انرژی در ایران، بدون اینکه رشد قابل توجهی در تولید و صنعت باشد، سالانه 10 درصد افزایش مییابد و اگر به همان روال ادامه پیدا میکرد، در سالهای نه چندان دور باید کل بودجه دولت صرف پرداخت یارانه پنهان و آشکار میشد.
همچنین دولت احمدی نژاد اعلام می کرد، 70درصد یارانهها توسط 30درصد مردم مصرف میشد و هر کس بیشتر مصرف داشت، یارانه بیشتری هم گیرش میآمد و لازم بود یارانهها به نفع 6 دهک متوسط جامعه تعدیل شود.
بر این اساس گفته میشود مصرف روزانه بنزین کشور حتی به 90 میلیون لیتر رسیده بود، اما با اجرای هدفمندی یارانهها و آزاد شدن نسبی قیمت بنزین جلوی رشد سالی 10 درصد مصرف بنزین گرفته شد و مصرف بنزین حتی به 60 میلیون لیتر در روز کاهش یافت و اکنون به حدود 64 میلیون لیتر در روز رسیده است.
با واقعی شده قیمت بنزین، قاچاق بنزین به خارج از کشور به شدت کاسته شده بود و به جای آن قاچاق پوشاک از خارج به داخل کشور جایگزین شده بود، اما بعد از اینکه آزادشدن نسبی قیمت حاملهای انرژی در سالهای بعد متوقف شد، در دومین سال اجرای هدفمندی یارانهها بنا به گزارش رسمی نیروی انتظامی میزان قاچاق بنزین و گازوئیل به خارج کشور دوباره روند صعودی گرفته و افزایش یافته بود.
هم اکنون اکثر کامیونهایی که به خارج تردد دارند، مخزن مخفی برای قاچاق گازوئیل دارند، بر این اساس گمرک ایران و ترکیه تصمیم به پلمب برخی مخازن گرفت که منجر به صف 28 کیلومتری کامیونها در مرزهای مشترک شد.
هماکنون تفاوت قیمت بنزین و گازوئیل در داخل ایران و کشورهای همسایه به قدری شدید شده که انگار به نقطه سر خط رسیدهاست و احتمالاً باعث افزایش قاچاق سوخت به خارج کشور میشود.
گرچه عمده مردم از هدفمندی یارانهها و از کلمه «یارانه» فقط پرداخت نقدی را تلقی میکنند و مراد دیگری در ذهن مبنی بر مصرف بهینه انرژی نداردند، اما مراد اقتصادی از هدفمندی یارنه یعنی حمایت مشروط ، هدفمند و مدت دار از تولید کننده برای رسیدن به هدفی مانند افزایش بهره وری یا راه اندازی خط تولید کالای جدید یا سرمایه گذاری در یک منطقه محروم است.
در زمانی فقط دانشجویان رشته اقتصاد در سالهای آخر دوره کارشناسی با کلمه یارانه آشنا میشدند، امروز به مدد یارانه نقدی ماهانه تقریباً 75 میلیون ایرانی با این کلمه به راحتی آشنا هستند و ذهن افراد از هدفمندی یارانه فقط به پرداخت یارانه نقدی در روزهای 22 هرماه متبادر میشود.
حال آنکه هدف از هدفمند شدن یارانه این است که علاوه بر رعایت عدالت در پرداخت یارانه، باید بهرهوری مصرف انرژی در تولید، صنعت، خدمات و کشاورزی نیز رعایت شود.
بنابر گفته وزیر اسبق کار، تولیدکننده ایرانی در مقایسه با تولیدکننده مشابه کشور همسایه مانند ترکیه از یک رانت بزرگ به نام انرژی ارزان برخوردار است که نیازی به بهرهوری و شیوه کاستن هزینه تولید ندارد و چون گازوئیل، بنزین و یا برق و گاز ارزان دریافت میکند، در واقع مراد از تولید کالا یعنی، انرژی فروشی میکند و هیچ نیازی به ابتکار عمل و یافتن راههای کاهش هزینه تولید ندارد.
یا کشاورز ایرانی، آب که طلای با ارزش بی رنگ در کشاورزی است، را به مدد گازوئیل ارزان از عمق 200 متری دل زمین میکشد، ولی در مصرف آب هیچ صرفهجویی ندارد و بهرهوری آب کشاورزی 37درصد است، در حالی که باید این رقم حد اقل 70 درصد باشد، چون هم آب و هم گازوئیل موتور پمپ آب ارزان است و او دل نمی سوزاند، اما اگر برای آب زیر زمینی و گازوئیل پول واقعی بپردازد، برای هر قطره آب برنامه ریزی میکند که چه محصول ارزشمندی تولید کند و به چه روشی صرفهجویی آب و انرژی داشته باشد.
مثلاً اگر یک تولید کننده لیوان در ایران با تولید کننده مشابه همان کالا در ترکیه مقایسه شوند، هزینه تمام شده یک لیوان در ایران با توجه به گاز ارزان برای ذوب کردن مواد اولیه بسیار پایینتر از هزینه همان تولید کننده در ترکیه است و این رقابت در واقع منصفانه نیست.
*بهره وری صنایع باید ظرف 5 سال افزایش پیدا کند
قرار بود با هدفمند شدن یارانهها و واقعی شدن قیمت نسبی حاملهای انرژی از جمله گاز، شرایط رقابت منصفانه و واقعی بین دو تولید کننده داخلی و خارجی برقرار شود و همچنین دولت با حمایت هدفمند و مدتدار حداکثر ظرف 5 سال صنایع را به سمت صرفهجویی مصرف انرژی هم در خط تولید کارخانه و هم در محصول نهایی کارخانه هدایت کند.
کارخانههای خودروسازی هم در خط تولید خود و هم در خودروی تولید شده باید صرفهجویی انرژی به خرج دهند، به گونهای طراحی کنند، یعنی یک خودرو اگر فرضا با 100 واحد انرژی تولید میشود، با هدفمندی همان خودرو با 70 واحد انرژی تولید شود.
*افزایش قیمت خودرو بدون کاهش مصرف سوخت
همچنین هدفمندی یارانه در صنعت، یعنی اگر خودروی ایرانی با مصرف 12 تا 13 لیتر در 100 کیلومتر تولید شده، این رقم بعد از هدفمندی یارانه به معیار 6 تا 7 لیتر در 100 کیلومتر برسد و این یعنی هدفمند شدن واقعی یارانه است، نه اینکه خودروسازان فقط به فکر این باشند که با اعمال نفوذ در شورای مختلف مانند رقابت و یا سایر نهادها فقط به فکر افزایش قیمت خودرو باشند، بدون اینکه کوچکترین صرفه جویی در مصرف انرژی و یا کیفیت خودرو ایجاد شده باشد.
مثال اخیر افزایش 30درصدی قیمت نان با هدف افزایش کیفیت بود که نه کیفیت آن و نه روش پخت نان هیچ کدام بهتر نشد، ولی قیمت نان گران شد، نانوائیها از مشتریان پر مصرف گاز شهری هستند، ولی آیا مصرف گاز نانوایی با افزایش قیمت نان کمتر و بهینه تر شد؟
آیا مصرف انرژی در تولید مصالح ساختمان بهتر شد، آیا ساختمانها در مقابل هدر رفت انرژی خوب عایق بندی شدند یا این که قیمت هر متر مربع ساختمان 3 یا 4 برابر شد، ولی مصرف گاز در ساختمان کم نشد و هدفمندی اجرا نشد، هنوز خیلی از مردم بخاری گازی را تا درجه آخر بلند می کنند و برای تازگی هوا ، پنجره را هم باز میکنند که نشان میدهد، هنوز نرخ حامل انرژی هدفمند نشده که مردم را ملزم به رعایت صرفهجویی کند.اگر در خانوارها به جای افزایش درجه بخاری یا پکیج یا شوفاژ تصمیم گرفتند، لباس گرمتری بپوشند، آنگاه می توان گفت یارانه گاز هدفمند شده است.
*روشهای متنوع تولید انرژی فراموش شده است
یکی از موارد هدفمندشدن یارانه، تنوع در روش تولید انرژی از جمله برق است، به جای اینکه فقط به فکر نیروگاههای گازی و یا نیروگاههای سیکل ترکیبی باشند که مرتب از آب محدود با توجه به کمبود بارندگی و گاز ارزان قیمت استفاده شود، تا برق تولید و مصرف شود، باید روشهای نوین تولید برق مانند برق خورشیدی، برق بادی و برق انرژی زمین گرمایی در سبد مصرف خانوارها و صنایع قرار گیرد.
در حال حاضر کدام نیروگاه در اطراف تهران به فکر اصلاح شیوه تولید برق افتاده است، یا کدام کارخانه اتکا 100 درصدی خود به گاز طبیعی را کاهش داده است و فقط ناله میکنند که چرا شرکت گاز با سرد شدن هوا، گاز کارخانههای سیمان و فولاد را قطع میکند و به گاز خانوار اضافه مینماید، اما هیچ وقت نمیگویند که یک مدیر کارآفرین که در راس کارخانه قرار میگیرد، باید از این شرایط بهترین استفاده کرده و از انرژی خورشید که در بیابانهای قم و یا ورامین به حد وفور وجود دارد، برای تامین انرژی کارخانه و یا نیروگاه استفاده کند یا روش صرفه جویی انرژی یا ذخیره انرژی برای زمستان در کارخانه را به کار گیرد، تا خط تولید حتی در سرما قطع نشود و یا از انرژی بادی که مفت و مجانی در اطراف شهریار و یا جاهای دیگر وجود دارد، استفاده شود.
هدفمند شدن یارانه یعنی اینکه شیوه تولید انرژی متنوع شود و تولید انرژی با حداقل هزینه و با رعایت محیط زیست انجام شود، آنگاه میتوان ادعا کرد که یارانه هدفمند شده است، نه اینکه ماهانه از بودجه بیتالمال که باید صرف زیرساختها و آموزش و یا حمل و نقل و بهداشت عمومی شود، یارانه 45500 تومانی به همه 75 میلیون ایرانی اعم از فقیر و غنی داده شود.
* قدرت خرید یارانه نقدی به یک چهارم رسیده است
بنابر آمارهای رسمی تورم که از سوی بانک مرکزی اعلام میشود، ظرف 4 سال گذشته میانگین نرخ تورم 20 درصد بوده است، یعنی ظرف این 4 سال قدرت خرید 45500 تومان حداقل 80 درصد کاهش یافته و به حدود 10 هزار تومان رسیده است. یعنی اگر فرد میتوانست با 45500 تومان اول اجرای قانون مثلاً 2.5 کیلو گوشت بخرد اکنون با آن رقم فقط میتوان در حد یک کیلو و نیم گوشت خریداری کرد.
از طرفی قرار بود طبق قانون، دولت افراد پولدار را شناسایی کرده و علاوه بر قطع یارانه نقدی، مالیات واقعی را از آنها بگیرد و برعکس به افراد نیازمند مانند زنان سرپرست خانوار، کودکان بیسرپرست، افراد معلول و سالمندان یارانه بیشتر و موثرتری پرداخت کند.
براساس محاسبات دولت، هر ماه حدود 3500 میلیارد تومان یارانه نقدی به همه ایرانیان پرداخت میکند که اگر بخواهیم قدرت خرید این رقم را حساب کنیم، میتوان هر ماه با این رقم 3 پالایشگاه بزرگ و یا 3 کارخانه بزرگ پتروشیمی ایجاد کرد، اما این پول به دارا و ندار به صورت مساوی پرداخت میشود، بدون اینکه اثر مثبتی در زندگی افراد داشته باشد.
از ابتدای پرداخت یارانه نقدی تا کنون در مجموع حدود 155 هزار میلیارد تومان یارانه نقدی به مردم پرداخت شده است.
البته ناگفته پیداست، عده زیادی مردم از جمله مشمولان کمیته امداد امام خمینی (ره)، سازمان بهزیستی و نهادهای حمایتی و حتی افراد پشت نوبت برای تحت پوشش قرار گرفتن واقعاً به این پول نیاز دارند که حساب آنها جداست و وظیفه حکومت است که از آنها حمایت کند.
اما عامه مردم مانند مشاغل اصناف، کارمندان و سرمایهگذاران در بورس و بانک از این رقم واقعاً بی نیاز هستند و دولت باید آنها را شناسایی کرده و یارانه آنها را قطع کند.
* تفاوت نرخ سوخت در ایران و کشورهای همسایه نرخ یک چهارم فوب
در حال حاضر بنابر اطلاعات سایت قیمت نفت و گاز، قیمت نفت خام بشکهای 56.52دلار،گاز طبیعی هر بی تی یو (ارزش حرارتی حامل انرژی بر اساس معیار انگلستان) 3.46دلار، بنزین لیتری 1.56دلار (بر اساس دلار آزاد 3200 تومانی حدود 4992 تومان)، نفت کوره 1.96 دلار است که با مقایسه قیمت حاملهای انرژی در ایران هر لیتر بنزین آزاد 1000 تومان یعنی 25 درصد نرخ جهانی و هر لیتر گازوئیل 500 تومان است که آنهم حدود 25درصد نرخ جهانی است و این ارقام مقایسهای نشان میدهد اگر در هر 1000 متر مرز هم یک سرباز بگذاریم، چون تفاوت قیمت سوخت در ایران و کشور همسایه شدید است، بازهم سوخت از کشور قاچاق میشود، به عبارت بهتر یارانه سوخت هدفمند نشده است.
*تورم مالیات پنهانی دولت از مردم
در حالی که کارشناسان اقتصاد از تورم به عنوان مالیات پنهانی دولت تلقی میشود، تورم انباشته در این سالهای هدفمندی یارانه هم ارزش واقعی یارانه نقدی 45500 تومان را کاهش داده است و هم بنگاههای تولید را به جای سوق دادن برای بهرهوری در تولید، به سمت مصرف بی رویه انرژی و استفاده بیشتر از یارانه پنهان حامل انرژی (گاز و نفت کوره و نفت) سوق داده است و این یعنی گام عملی بر خلاف هدفمندی یارانهها برداشته شده است.
*فراموش شدن سهم تولید از هدفمندی یارانه
دولت قرار بود از درآمد حاصل از یارانهها که از افزایش نرخ حاملهای انرژی به دست میآید 50 درصد را به خانوار، 30 درصد به تولید و 20 درصد برای جبران هزینه شرکتهای دولتی قرار دهد که سهم تولید پرداخت نشده است، قرار بود پرداخت سهم تولید براساس داشتن برنامه بهرهوری و صرفهجویی در خط تولید پرداخت شود، نه اینکه هر کارخانهای بیشتر مصرف انرژی داشت، یارانه بیشتری بگیرد، بلکه هر کارخانهای که برنامه صرفهجویی در حاملهای انرژی اجرا کرد، برای تغییر شیوه تولید و یا خط تولید خود تسهیلاتی دریافت کند که منجر به کاهش مصرف انرژی شود که انتظار میرفت ظرفت 5 سال خط تولید کارخانهها نوسازی شده و محصولات آنها با حداقل انرژی مصرفی و حداکثر بهرهوری روانه بازار شود که همه اینها در حد آرزو باقی مانده چون یارانهها هدفمند نشد و فقط به صورت غیر هدفمند پول نقد بین افراد جامعه تقسیم شد.
*یارانهای که به جای سهم فقرا، هدیه همگانی شد
پرداخت یارانه نقدی به همه ایرانیان از ابتدا اشتباه بود، یارانه باید هدفدار به افراد ناتوان داده شود، حتی بیکاران با هدف جذب کار شدن و خود اشتغالی یارانه دریافت کنند، در این زمینه داستانهای جالبی وجود دارد که مثلاً کسی که 3 کارخانه دارد، وقتی به او گفته بودند، یارانهات قطع میشود، گفته بود، من نیازی به 45500 تومان ندارم، اما چون حق من است حاضرم برای گرفتن آن از جیب خرج کرده و حق خود را از طریق دیوان عدالت اداری از دولت بگیرم و این دیدگاه اصلاً درست نیست.
با این تفکر ایجاد شده، در فروردین امسال که ثبت نام برای تقاضای دریافت یارانه بود، با وجود توصیه هنرمندان و ورزشکاران و حتی رئیس جمهور مبنی بر انصراف داوطلبانه از دریافت یارانه و حتی تهدید به جریمه افراد غیر نیازمند در صورت اثبات، باز هم کسی آنچنان استقبال نکرد و تقریبا همه مردم از ثبت نام و تقاضای یارانه استقبال کردند و خود را نیازمند و متقاضی یارانه قلمداد کردند.
به هر حال دولت باید بداند تا ابد نمی تواند یارانه نقدی به همه مردم بدهد، قانون هدفمندی حداکثر 5 سال است و بعد از 5 سال یارانه نقدی حذف خواهد شد، یارانه بالاخره باید هدفدار شود.
بهبود سعیدی کیا