کد خبر: ۲۷۸۴۴۳
زمان انتشار: ۱۹:۵۲     ۲۴ آذر ۱۳۹۳
به گزارش "ورزش سه"، کرانچار که یک مربی خوش صحبت و جنتلمن است ابتدا علاقه ای به بحث در این باره نداشت و مدام تاکید می کرد که موضوع تیم امید از نظر او به اتمام رسیده است، اما با توضیحات ما قانع شد که صحبت کند. مشروح دفاعیات کرانچار را بخوانید:

اتهام تعجب برانگیز و خنده دار

زمانی که رضا چلنگر موضوع را به من اطلاع داد، من فقط خندیدم. این یک اتهام عجیب و مضحک به کسی است که 3 سال در ایران مربیگری کرده و در نهایت به خواست خودش از آخرین باشگاهی که در آن فعالیت می‌ کرده، جدا شده است.

از شاگردانم ممنونم

در این روزها شاگردان سابق من در سپاهان مصاحبه های قدرشناسانه ای درباره من انجام داده اند و من از آنها متشکرم. به نظر من آنها بهترین شاهد و بهترین مرجع برای رجوع شما هستند. برای اینکه از آنها سوال کنید زلاتکو کرانچار چگونه آدمی بوده است.

من جنتلمن هستم

تربیت و رفتار من به عنوان سرمربی همواره یکسان بوده است. من مربی ای هستم که سعی می‌ کنم کاملا مبادی آداب رفتار کنم و مثل یک جنتلمن به نظر بیایم. اگر نظر خودم در مورد خودم را بخواهید باید بگویم که من هرگز از این اصول رفتاری عدول نکرده ام. بنابراین آنچه که در مورد من گفته شده، واقعا جوانمردانه نیست.

باید حرف های من را می‌ شنیدید

وقتی جلسه ای برگزار می‌ شود و آدم ها درباره من صحبت می‌ کنند جوانمردانه این است که خود من هم در آن جلسه حضور داشته باشم. آنها باید حرف های من را می‌ شنیدند و دفاع من را گوش می‌ دادند، شاید چیزهایی که آنها به واسطه آن درباره من تصمیم گرفته اند، درست نباشد. آیا من اشتباه می‌ گویم؟

ماجرای من و ساویچویچ

دژان ساویچویچ بازیکن بزرگی بوده و در زمان حضور من در تیم‌ملی مونته نگرو نتوانستیم با هم خوب کار کنیم. البته تیم ما نتایج بزرگی گرفت و ما توانستیم انگلیس را در ومبلی متوقف کنیم. ساویچویچ در آن زمان اعتقاد داشت که یکی از بازیکنان که در فهرست نفرات من نبود خیلی به کار تیم‌ملی می‌ آید اما من حاضر نبودم که نظرات بیرون را اجرا کنم. بنابراین اختلافاتی بروز کرد و کار من در آنجا به پایان رسید. بعد هم صحبت هایی درباره جدایی من مطرح شد که واقعا حقیقت نداشت.

خاطرات من از ایران خراب نمی‌شود

این حرف ها و دشمنی چند آدم محدود باعث نمی‌ شود که خاطرات من از ایران به هم بریزد. من در دو شهر تهران و اصفهان زندگی خوبی داشتم و ایران سرزمین دوم من است. من خودم را متعلق به کشور شما می‌ دانم و هر وقت که مرا بخواهند حاضرم برگردم. چرا که نه؟

موضوع برای من تمام شده

من آدمی نیستم که بخواهم مساله ای را زیاد کش بدهم. مساله تیم امید و متعلقاتش در ذهن من به اتمام رسیده است. امیدوارم این تیم مربیان خوبی را بالای سر خود ببیند و به المپیک صعود کند. خب من فکر می‌ کردم با توجه به پتانسیل فوتبال ایران این اتفاق کاملا در دسترس است و به همین دلیل پس از تماس آقای کاشانی پذیرفتم که به ایران برگردم. به نظر من ما می‌ توانستیم بعد از 40 سال به المپیک صعودکنیم و آنجا هم نتایج خوبی بگیریم. من برای تیم ایران و مربی بعدی اش آرزوی موفقیت می‌ کنم.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها