به گزارش پایگاه 598 به نقل از وطن امروز، واقعیت نیز همین است که روحانی اکنون میگوید؛ واقعیت خیانت سعودیهاست، سعودیها شمشیر را از رو کشیدهاند. آنها گستاخ شدهاند!
۱- آقای روحانی بهتر از هر مسؤول دیگری میداند کاهش
قیمت نفت، دولت او را در آستانه چه شرایطی قرار داده است. ارزش نفت ایران
نسبت به ۴ ماه قبل تقریبا نصف شده است. دولت تا همینجای کار ماهانه بیش از
یک میلیارد دلار زیان دیده است.
به عبارتی درآمدهای دولت از محل
فروش نفت نصف شده است! براساس بودجه، صادرات نفت روزانه یک میلیون و ۴۰۰
هزار بشکه در نظر گرفته شده بود اما این عدد محقق نشد. اکنون نهتنها این
عدد محقق نشده بلکه قیمت نفت هم با کاهش ۵۰ درصدی مواجه شده است! مذاکرات
هستهای نیز نتوانسته است انباشت منابع ارزی ایران در خارج از کشور را کاهش
دهد.
کارشناسان از افزایش فشار به پایه پولی کشور میگویند.
استقراض هم نقطه مقابل سیاستهای ضدتورمی دولت است و همه معادلات وزارت
اقتصاد را مختل میکند. با این کسری بودجه، آنچه نگرانکنندهتر از سایر
موضوعات است، هدفمندی یارانهها است. از هماکنون این شائبه مطرح است که
دولت با این شرایط دیگر تحمل واریز یارانه نقدی به حساب خانوارها را ندارد.
شاید برای همین است که سخنگوی دولت از «دوران سخت» برای سال آینده
میگوید.
اینها گوشهای از واقعیت است؛
واقعیتی که حسن روحانی با آن تخصص امنیت ملیاش را وادار میکند علنا
همسایه جنوبی را خائن بداند و از «واکنشها» به این خیانت بگوید. واقعیت
نیز همین است که رئیسجمهور اکنون میگوید. واقعیت خیانت سعودیهاست،
سعودیها شمشیر را از رو کشیدهاند. آنها گستاخ شدهاند!۲-
بیاییم صادق باشیم! ما همه فریادها را بر سر هیلاری کلینتون میکشیم که
همین چند روز قبل در مرکز سابان اذعان کرد کاهش قیمت نفت میتواند در
مذاکرات هستهای به سود آمریکا تمام شود اما این موضوع هم باید تعیین تکلیف
شود که آقایان خوشبین به عربستان ایا پاسخی برای این توطئه نفتی سعودی
دارند؟ و آیا نسبت به اهمال خود در این ماجرا مجازات خواهند شد؟ ارزش نفت
ایران نقریبا نصف شده است؛ بدون آنکه اقدام موثری در برابر آن صورت گیرد.
باید مشخص شود چرا وزیر نفتی که نمایندگان مایل به رای اعتماد به او نبودند
اما بنا به اصرار رئیسجمهور بر مسند وزارت نفت نشست؛ اخیرا و در حالی که
قیمت نفت در حال نزول بود، گفت این ماجرا جنگ نفتی نیست و یک شیوه بازرگانی
است؟! اگر شیوه بازرگانی است پس چرا رئیسجمهور آن را توطئه نامیده و
عواملش را خائن میداند؟ چرا زنگنه به تثبیت تولید نفت رای مثبت داد؟ طی
بیش از یک سال و چند ماه گذشته عربستان سعودی هر آنچه از دستش برمیآید
علیه ایران انجام داده اما دکتر ظریف چه پاسخی در مقابل داده است؟ چرا پس
از حمله سعودیها به سفارت ایران در بیروت، ظریف که باید داغدار خون
هموطنانمان باشد، در بیروت نسبت به ارتقای روابط ایران و عربستان در
بهترین سطوح ابراز امیدواری میکند؟راهبرد ظریف در دیپلماسی
بویژه مذاکرات هستهای چگونه بوده که سعودیها را در گستاخی علیه ایران
جریتر کرده است؟ چرا یک اقدام دلیرانه از سوی وزارت امور خارجه نسبت به
دولت عربستان دیده و شنیده نمیشود؟ حتی اکنون که صدای اعتراض رئیسجمهور و
معاون اول هم درآمده، چرا وزارت امور خارجه قاطعانه وارد میدان نمیشود؟
واقعیت آن است که جنگ نفتی و هزینه سنگین آن میتواند در بعد داخلی، ماحصل
تلاقی دیپلماسی ظریف و دیپلماسی نفتی زنگنه باشد. اولی برآوردی اشتباه از
واقعیت شرایط جمهوری اسلامی به طرف سعودی داده و دیگری به دلایلی که
سادهترین آن، عدم شناخت درست تحولات بازار نفت و انرژی است شرایط را برای
این اقدام خیانتبار سعودی فراهم کردند. در کنار این،
ماجرای پالسهای مکرر هاشمیرفسنجانی به طرف سعودی خود حکایت مفصلی است که در گستاخی عربستان بیتاثیر نبوده است.
۳-
اکنون ماجرای نفت و خیانت سعودیها میتواند یک معیار منطقی برای بهبود
شرایط باشد. به نظر میرسد دولت باید نسبت به سیاستهای کلان خود در
موضوعاتی مثل دیپلماسی هستهای و نفت تجدیدنظر کند.
همین منتقدان
تازه به دوران رسیده بیسواد که به نام تحریم جیب مردم را میزنند،
ماههاست نسبت به رفتارهای اشتباه وزرای نفت و امور خارجه هشدار میدهند
اما هر بار با عتاب مواجه میشوند. بیشترین حجم انتقادات از دولت آقای
روحانی مربوط به حوزه فعالیت همین ۲ وزارتخانه است اما متاسفانه سخن
منتقدان هیچگاه شنیده نشد. آیا وقت آن نرسیده جناب آقای رئیسجمهور نسبت به
منتقدان و سخن آنها تجدیدنظر کنند؟ یا باید اساسا هشدار منتقدان برای
آقایان مانند سقوط قیمت نفت «ملموس» شود تا آنها از واقعیات باخبر شوند؟