به گزارش سرويس بين الملل 598 به نقل از خبرگزاري فارس به دمشق، بسیاری از تحلیلگران محلی و بین المللی پیش بینی میکردند که قطار خیزش های مردمی از قاهره و تونس به سمت دمشق حرکت کند و در بالاترین سطوح پیش بینی ها مطرح بود که بعد از گذار از چند کشور دیگر این قطار به دمشق برسد.
حتی آمریکایی ها عنوان می کردند که سوریه به دلایل زیادی پذیرای چنین خیزش ها ، اعتراض ها و تحولات نخواهد بود. علت این مسأله به مجموعه ای از عوامل سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و مولفه های جامعه سوریه و شرایط محیط پیرامونی دولت این کشور بر می گردد.
در واقع شرایط ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک سوریه مانع از رسیدن چنین قطاری به این کشور بود اما باید توجه کرد که چرا نقطه آغاز بحران سوریه 15 مارس بعد از 2 ماه از پیروزی ملت مصر و تونس بوده است؟ در حدوث چنین حادثه ای عوامل زیادی دخالت داشت که یکسری عوامل داخلی و یکسری عوامل نیز خارجی هستند.
عوامل داخلی بحران سوریه
1- کشور سوریه مانند دیگر کشورهای جهان سوم با فساد مالی و اداری مواجه است.
2- سوریه کشوری توسعه نیافته است.
3- برخی از تبعات بحران بین المللی اقتصادی در داخل سوریه که بطور ویژه در بخش اجتماعی و اقتصادی مردم سوریه تاثیرگذار بوده است.
4- نارسایی های قانونی و بی عدالتی در این کشور زیاد است.
5- عدم توجه به مطالبات نسل جوان که به ارتباطات اجتماعی مانند فیس بوک تسلط یافته بود.
6- ناکارآمدی برخی دستگاهها و کهنگی ابزار برای پرداختن صحیح به مشکلات سوریه.
7- سوء مدیریت حادثه درعا که جرقه اولیه بحران سوریه بود و حادثه مارس را برهم زد.
عوامل خارجی بحران سوریه
1- به نظر کارشناسان داخلی و خارجی، عامل خارجی از عوامل داخلی و برخی از مشکلات سیاسی و اقتصادی در داخل جامعه سوریه استفاده کرده و سعی نموده اند که اعتراض داخلی که محدود بوده را در راستای اهداف خودشان بکار گیرند و اینقدر به این جرقه بدمند تا تبدیل به یک حریق شود.
2- کندی پرداخت و ضعف مدیرت بحران آغاز شده عامل مهمی بود در گسترش این بحران و در ابعاد گوناگون. بنابراین همانگونه که بیان شد، عامل خارجی نقش مهمی در گسترش ابعاد بحران سیاسی امنیتی سوریه دارد.
3- آمریکا و جبهه اعتدال عربی دریافتند که نتایج مصر و تونس به نفع فلسطین و حمایت از مقاومت اسلامی در منطقه و به ضرر اسرائیل و جبهه اعتدال عربی بود. از همین رو تلاش کردند که شکلی ایجاد کنند تا بتوانند جبهه مقاومت و معارض استکبار جهانی را مشغول کنند و اینگونه در تحولات جاری منطقه توازن برقرار نمایند. بنابراین روی حادثه درعا بسیار خوب مانور دادند.
اگر مشکل در سوریه ایجاد نمی شد نتایج کل خیزش ها به سود اعتلای جایگاه جبهه مقاومت و مسئله فلسطین بود. حتی گفته بودند که برندگان خیزش های مردمی ایران و سوریه هستند و اولین بازنده این تحولات رژیم صهیونیستی و رژیم های مرتجع و استبدادی عرب در منطقه هستند.
بنابراین تلاش زیادی شد که ایران و سوریه از نتایج این خیزش ها بهره مند شوند دلیل قاطع این مسئله شروع بحران سوریه همزمان با شدت گرفتن بحران لیبی ، بحرین و یمن بوده است.
مخالفت سوریه و ایران با مداخله خارجی نظامی ناتو در مسئله لیبی، هزینه کلانی در بر داشت و می توان گفت که بحران کنونی سوریه یکی از هزینه های این مخالفت ها بوده است. سوریه تنها کشور اتحادیه عرب بود که با حضور ناتو در لیبی مخالفت کرد.
بعد دیگر این حادثه، شکست دولت حریری و روی کار آمدن دولت میقاتی بود که باعث برهم خوردن مناسبات دمشق با فرانسه و اتحادیه اروپا و نیز برخی از کشورهای خلیج فاس شد که این امر سبب تشدید بحران ذی مدخل شد. این کلیاتی از نحوه شکل گیری بحران در سوریه و اینکه چرا کشور سوریه برای این اتفاق انتخاب شد و عوامل داخلی و خارجی دخیل در این ماجرا بود.
کلیات ماجرا نشان می دهد که هدف اصلی عامل خارجی شکستن محور مقاومت ایران، سوریه ، حزب الله و گروههای مقاومت بوده و تحرکات جاری در سوریه ادامه برنامه های سلسله وار عامل خارجی و بویژه آمریکا در منطقه است. در یک کلام فتنه سوریه فتنه ای خارجی است که دفع شده و می شود.
در مطلب بعدی سعی خواهد شد تا مسئله "طیف بندی بازیگران داخلی بحران سوریه" مورد بررسی قرار گیرد.