کیهان در مطلب طنزی نوشت:
چند وقت پيش، يوكيا آمانو، دبيركل آژانس
شيشه اي... يعني ببخشيد! دبيركل آژانس بين المللي انرژي هسته اي، ادعا كرد
كه فعاليت هاي هسته اي ايران، «احتمالاً نظامي» است. نامبرده يا همان ذليل
مرده، البته براي اين ادعاي خود، حكايت «يا سند من لاسندله» شيخ اصلاحات،
دليلي ارائه نكرد. آنچه در زير مي خوانيد، كمك ماست به آمانوي چشم بادامي
در زمينه ارائه دليل. هر چند كه استفاده بمب آميز از انرژي هسته اي توسط
جمهوري اسلامي، از آن مقولاتي است كه از فرط وضوح، به دليل، نياز ندارد. با
اين همه، مطلب زير به خوبي نشان مي دهد كه فعاليت هاي هسته اي ايران،
احتمالاً نظامي نيست، بلكه صددرصد، نظامي است و بايد جلوي آن گرفته شود.
يك:
همان طور كه مي دانيد؛ جمال الدين ابومحمد الياس بن يوسف بن زكي، متخلص به
«نظامي» (زاده ۵۳۵ در گنجه، در گذشته ۶۱۲-۶۰۷) شاعر و داستان سراي ايراني،
ايراني تبار، و پارسي گوي قرن ششم هجري (دوازدهم ميلادي) بوده كه به عنوان
پيشواي داستان سرايي در ادب فارسي شناخته مي شود. هر چند كه عده اي مانند
«شيخ بهايي»، نظامي را با استناد به اشعار خودش، زاده روستايي نزديكي تفرش
مي دانند، ليكن آنچه مسلم است، عمده زندگاني وي در شهر گنجه گذشته است. در
اين باره به چند نكته مي توان اشاره كرد؛
يك/۱: اسم اصلي نظامي، جمال
الدين ابومحمد الياس بن يوسف زكي است. آيا اين اسم، خودش مشكوك نيست؟! آيا
نظامي، در باطن، چند نفر نبوده؟! آيا مي توان پذيرفت كه فعاليت هاي ادبي
نظامي، با وجود اين همه آدم، نظير جمال و محمد و الياس و يوسف، بشردوستانه
بوده باشد؟! كشوري كه فقط يك شاعرش، اين همه لشكر در پس نام خود دارد، واي
به حال انرژي هسته اي اش!!
يك/۲: كشوري كه در زمينه ادبيات و شعر و گل و
بلبل، «نظامي» دارد، آيا ممكن است فعاليت هاي هسته اي اش، غيرنظامي
باشد؟!! من حالا بسيج و سپاه و ارتش را كاري ندارم؛ اونا رو بعداً مي گم!!
يك/۳:
مي دانيم كه مرحوم نظامي، اهل شهر گنجه بوده. طرفه حكايت اينجاست كه گنجه
يا همان گنج را از آن طرف بخوانيم، مي شود جنگ، كه خود اين مسئله بيانگر
روحيات نظامي همه ايراني هاست.
دو: گذشته از نظامي، به نظر مي رسد حكيم
ابوالقاسم فردوسي هم نظامي بوده، يا حداقل روحيات نظامي داشته. جان من!
خودت اين شعر را نگاه كن؛ «اگر سر به سر، تن به كشتن دهيم، از آن به كه
كشور به دشمن دهيم». يعني ممكن است دانشمندان هسته اي ايران، به اين بيت،
ايمان داشته باشند، اما اورانيوم را براي اهداف صلح دوستانه، غني سازي
كنند؟!! آن نظامي كه سر به سر تن به كشتن دهد را تجويز مي كند، آيا انرژي
هسته اي را براي مصارف علمي مي خواهد؟!! برو عمو! ما رو فيلم نكن!
سه: نماينده دائم ايران در آژانس بين المللي انرژي هسته اي، آقاي سلطانيه است. در اين باره بايد گفت:
سه/۱:
سلطانيه از سلطان مي آيد. سلطان هم لقب شير است. شير هم كه خودتان مي
دانيد؛ شير است ديگر! شوخي موخي حاليش نيست؛ سگ زرد و شغال را يك لقمه مي
كند. آيا صرفاً خود نام خانوادگي جناب سلطانيه، به تنهايي براي نظامي بودن
فعاليت هاي هسته اي ايران، دليل محكمي نيست؟!
سه/۲: گذشته از علي اصغر
سلطانيه، يك سلطانيه ديگر، نرسيده به شهر زنجان، وجود دارد كه بزرگ ترين
گنبد خشتي جهان است كه فقط در يك قلم، قطر دهانه گنبد آن بالغ بر ۲۶متر مي
باشد. بي شك اين گنبد يك اثر منحصر به فرد و شاهكار هنر معماري است و در
مقايسه با آثار مشابه، نقطه اوج موفقيت معماري را نشان مي دهد. به گفته
آندره گدار:«اينك برمي گرديم به يك مرحله مهم از تاريخ هنر ايران، يعني
موقعي كه بزرگ ترين گنبد در اين كشور به آسمان برخاست و براي مدتي، پيروزي
هنر ساختمان را بهر هنر تزئيني، تامين نمود.» اين بنا كه به دستور اولجايتو
يا همان سلطان محمد خدابنده ساخته شده، گنبدش بي شباهت به كلاهك هسته اي
نيست و نشان دهنده ديرينه بودن روحيات نظامي گري ايراني ها، و حاكي از اين
است كه علاوه بر انرژي هسته اي، حتي در زمينه انرژي اسب بخار هم، ايراني ها
دنبال بمب هسته اي و كلاهك اتمي بوده اند!!
سه/۳: آن طور كه در تاريخ
آمده، جناب اولجايتو، بعد از سفري به عتبات عاليات، به مذهب شيعه درمي آيد و
دستور ساخت اين گنبد را مي دهد. البته شيعه شدن ايشان، حكما به خاطر
آمپولي است كه جمهوري اسلامي، توسط دانشمندان خود اختراع كرده، تا با تزريق
در بدن مخالفان، آنان را مجبور به توبه نمايد!! اينكه حالا در زمان
اولجايتو، هنوز نظام مقدس جمهوري اسلامي نبوده، به يوكيا آمانو ربطي
ندارد!!
چهار: بعد از يوم الله ۹ دي، معلوم شد كه جمهوري اسلامي، حتي در
زمينه توليد و ساخت سانديس هم، در پي اهداف نظامي بوده، به طوري كه جوانان
ايراني، خود سانديس را نوش جان، اما ني سانديس را وارد چشم آمريكا و
اسرائيل كردند. نظامي كه به سانديس هم رحم نمي كند، آيا قادر است به انرژي
هسته اي، فقط و فقط نگاه پزشكي و اقتصادي و دارويي داشته باشد؟!
پنج:
رژيم جعلي اسرائيل، بيش از ۲۰۰ كلاهك هسته اي در اختيار دارد، اما همان طور
كه كله گنده هاي سگ صفتي نظير نتانياهو اعتراف كرده اند، خاورميانه دارد
روي انگشت سپاه قدس مي چرخد. اونكه خاورميانه روي انگشتش نمي چرخه، بيشتر
از ۲۰۰ كلاهك هسته اي داره، واي به حال اينكه خاورميانه داره روي انگشتش مي
چرخه! ببين اين ديگه چقدر سلاح اتمي داره!!