به گزارش پایگاه 598 به نقل از الف، ماجرا از آنجایی شروع شد که تلویزیون در اقدامی تحسین برانگیز یکی از
سخنرانی های «حسن رحیم پورازغدی» در جمع مداحان قبل از محرم امسال را پخش
کرد. این اقدام تلویزیون از آنجایی جالب توجه بود که رحیم پور با همان
صراحت لهجه همیشگی خود و در قالب سخنانی که در آن آسیب های مراسمات عزاداری
را بررسی می کرد انگشت اتهام به سمت برخی از هیئت های منحرف گرفت و از
بدعت ها و انحرافات آنان گفت. پس از آن بود که با استناد به کلیپ های گلچین
شده از سخنان وی در فضای مجازی، موج عظیمی از اعتراضات در قالب دو دسته
شکل گرفت. عده ای دیندار که از تقطیع کنندگان سخنان رحیم پور فریب خورده
بودند، معترض شدند که بلافاصله هم متوجه اشتباه خود شدند. اما دسته دوم
همان کسانی بودند که انگشت اتهام رحیم پور به سمت آنان بودند. بدعت گذاران
در دین که با فرقه ها و عناوین مختلف از هیچ کوششی برای انحراف شیعه دریغ
ندارند. اما این «تشیع انگلیسی» که رحیم پور آنان را نابودکننده اسلام و
انقلاب و خطرناک تر از وهابیت می داند، چگونه رشد یافتند و فعالیت می کنند؟
دهه سازی های نوظهوریکی
از مناقشات سخنان رحیم پور مطرح کردن بحث دهه های جدید عزاداری بود. رحیم
پور در آن سخنان به دهه جعلی محسنیه اشاره می کند و می گوید: «سالی که شش
ماهش عزاداری است دیگر عزاداری اش ارزشی ندارد. مدام ایام خلق می کنند.
ایام محسنیه هم جدیدا خلق شده است. اینطور باید کل سال عزاداری کنیم و مردم
به کارشان نمی رسند و بعد جایگاه عزاداری شکسته می شود و در نزد بسیاری
عزاداری طبیعی میشود و رغبتی به عزاداری نمی کنند. به آن مقدار که برای اهل
بیت عزاداری می کردند، عزاداری کنید»
این سخنان وی از سوی کسانی که
منبع اصلی این دهه سازی های برای دور کردن شیعه از عزاداری اصلی و معمول و
مرسوم اهل بیت(ع) و بزرگان هستند، تحریف شد و به اسم زیرسوال بردن وجود
حضرت محسن(ع)، بدعت در دین و توهین به هیئت های عزاداری اززبان رحیم پور در
فضای مجازی منتشر شد.
اما رحیم پور چندی بعد از طریق تریبون
نمازجمعه ماهیت این افراد را فاش می کند و درباره آنان می گوید: « بنده
حرفهایی را زدم که عدهای جاهل و عدهای که اسلامشان اسلام آمریکایی و
تشیع لندنی است درباره آن جنجال به راه انداختند. به جای آن که حرفها را
به طور کامل از صداوسیما پیگیری کنند تکههای گزینش شدهای از آن حرف ها را
در شبکههای ماهواره ای پخش کردند. ۹۰ درصد هیأتهای ما برای خدا و به عشق
اباعبدالله کار می کنند ... اما مجالسی هست که آبروی شیعه را می برد که ان
شاالله ریشه این هیأت ها خشک شود»
شیعه گری در پناه دشمن شیعهامام
خمینی سال ها قبل از پیدایش واژه «تشیع انگلیسی»، این افراد را آخوند فاسد
که نزد امام، ساواکی از ایشان محترم تر است، خوانده بودند و حضرت آقا نیز
تشیع تبلیغی آنان را نامناسب برای شیعه. با این اوصاف رحیم پور به عنوان
یکی از نظریه پردازان انقلاب اسلامی از وجود این افراد و مراکزشان در
شهرهایی مثل مشهد، قم، اصفهان و نجف خبر می دهد، که با شبکه های ماهواره ای
فراوان خود مثل، مرجعیت، المهدی، امام حسین(ع) و... درلباس تشیع، موجودیت
شیعه را نشانه گرفته اند. شاید قبل از اینکه ماهیت این فرقه ها را بررسی
کنیم همین که بدانیم سرچشمه ی تامین منابع مالی این شبکه ها به لندن برمی
گردد، قدم بزرگی در شناخت ماهیتشان برداشته باشیم.
وقتی هزینه راه
اندازی و پخش روزانه ی شبکه های ماهواره ای ماهیانه به طور متوسط نزدیک
به۹۰ هزار دلار هزینه دارد، شبکه ماهواره ای «سلام» که عمده هدفش فعالیت
علیه نظام جمهوری اسلامی به اسم شیعه گری است، این مبالغ را بدون حتی پخش
یک آگهی بارزگانی در برنامه های خود از کجا تامین می کند؟ سایر شبکه های
ماهواره ای این جریان نیز هکذا.
تفرقه انداز و حکومت کن!پایه
و اساس عملکرد این گروه ها روی شعار معروف انگلیسی که می گوید «تفرقه
انداز و حکومت کن» قرار گرفته است. توهین به مقدسات اهل سنت و سب و فحاشی
نزد آنان از ضروریات تشیع لندنی است. درحالی که حضرت آقا در یک فتوای
تاریخی، پس از اقدام موهن یاسرالحبیب در توهین به همسر پیامبر و در پاسخ به
استفتاء جمعی ازعلما و فرهیختگان جهان اسلام، فرمودند: «اهانت به نمادهای
برادران اهل سنت از جمله اتهام زنی به همسر پیامبر اسلام حرام است. این
موضوع شامل زنان همه پیامبران و به ویژه سید الانبیاء پیامبر اعظم -حضرت
محمد(صلی الله علیه واله) -می شود»
یاسر الحبیب، روحانی جوان کویتی
پس از آنکه به جرم توهین به عایشه چندماهی را در زندان های کویت سپری کرد
با فشاور وزارت امورخارجه آمریکا و نهادهای حقوق بشری غربی آزاد شد و پس از
سکونت در لندن حیطه فعالیت های خود را به روزنامه نگاری و تاسیس حوزه
علمیه و راه اندازی شبکه ماهواره ای «فدک» رسانید.
سلفیه مکتبی است
که طرز فکر و عمل پارهای از صحابه و تابعان آنها را حجتی شرعی برای زندگی
در عصر حاضر قلمداد میکند و تکفیری عنوانی است که غالباً برخاسته از
قرائتهای مختلف سلفی وهابی، مسلمانان را بهصرف آنکه با آنان همعقیده
نیستند،متهم به کفر و خروج از دین میکنند.
قرفه شیرازی ها نیز از
جریان های تکفیری است که در حاشیه بیوت یکی از مراجع تقلید به نام پیروی از
مرجعیت خودخواسته بسترهای رشدش را از طریق هیات های مذهبی و نفوذ گسترده
رسانه ای پیگیری می کند. آنان با ارتباط گیری با هیات ها و هیئتی های که
نیاز مالی دارند روند راه اندازی محافل مدنظر خود را با گرایش های افراطی
احساسی هموار می کنند. پس چندان هم جای تعجب نیست که وقتی شخصی چون حسن
رحیم پور ازغذی از اعمال موهن آنان درعزاداری هاشان پرده برمی دارد اینچنین
آشفته شوند و دست به توطئه گری بزنند.
این طیف، عزاداری شیعه را در
مراسمات مجعول و شنیعی چون قمه زنی و راه رفتن روی خار و... تعریف می کنند
و با وجود ادعای حمایت و دستگیری از مسلمانان در ماجرای سوریه و حتی پیش
تر در جریان مبارزات شیعیان لبنان علیه اسراییل سکوت اختیار کرده و سید حسن
نصرالله و مقاوت لبنان را تکفیر می کنند.
این جریان اگرچه در ظاهر
مقابل سلفی گری و وهابیت قرار دارد و تبلیغ شیعه می کند اما در لباس دلسوزی
و شیعه گری با اشاعه بدعت تمام تلاشش را جهت اختلاف بین شیعه وسنی به کار
می گیرد و حتی نام «هفته وحدت» را به «هفته برائت» تغییر می دهد و همه ی
کینه و عداوتی را که باید علیه دشمنان اسلام عیان شود، سهم مسلمانان
غیرشیعه می کند تا جایی که با درنظر گرفتن استقرار گردانندگان فرقه و شبکه
هایشان در لندن روز به روز ماهیت انگلیسی آنان کمتر قابل کتمان کردن می
شود.
دین منهای سیاست انحراف این فرقه
تکفیری تنها به این موارد خلاصه نمی شود. آنان با اصل ولایت فقیه و نظام
جمهوری اسلامی نیز سر ستیز دارند و در تحریفی آشکار از ماهیت شیعه که در
پیوند دین و سیاست معنا می شود، اسلام را منهای سیاست و مساوی سکولاریسم
تبلیغ می کنند. البته که نفع این کار برایشان کوتاه کردن دست فقها از حکومت
است. همانها که هر روز در رسانه هایشان مورد هتاکی و بی حرمتی قرار می
گیرند چون مانع ازاین هستند نقش روحانیت شیعه فقط روی منبر تعریف شود.
دراین
فرقه ، ترویج اسلام خنثی، با توصیه علنی مداحان و هیأتهای مذهبی به
جمعآوری عکس شهدا و مسکوت گذاشتن مفاهیم جهاد و شهادت و اسم نیاوردن از
شهیدان، دنبال می شود. گفته می شود که یکی از شروط این جریان در کمکهایشان
به هیأتهای مذهبی سخن نگفتن از شهید و شهادت میباشد. همچنین اعضاء
وابسته به این جریان در سخنرانیهای خود هیچ نامی از امام و رهبری نبرده و
سکوت نسبت به سرنوشت انقلاب اسلامی، جنایات گروه های تکفیری، اشغالگران
غربی و جنایات رژیم صهیونیستی را به موضعی فعال و تاثیرگذار ترجیح میدهند.
البته در هیات هایی که از کمک مالی این جریان بهره مند شوند، دفاع از قمه
زنی و تبلیغ برای آن مرجع تقلیدشان هم جزء شروط است.
حالا باید
دریافت که امثال رحیم پور در کجای خط مبارزه ای هستند که حضرت آقا درباره
اش معتقد به ایجاد یک نهضت علمی، منطقی و فراگیر برای ریشهکن کردن جریان
تکفیری هستند و آن را ازمهمترین و اولویتدارترین وظایف علمای جهان اسلام
در شرایط کنونی می دانند.