ایشان افزودند: شأن نزول پیغمبر (صل الله علیه و آله) از دفن دومین فرزند خود، عبدالله بازمی گشتند، این مرد هم در حالی که دست عمروعاص در دستش بود، پیامبر را یا ابتر خطاب کرد، یعنی کسی که دنباله نسلش قطع شده و خدواند پس از این اتفاق این آیه را نازل کرد. روایاتی در این مورد داریم که امیرمؤمنان در حدیثی، مصداق ابتر را عمروعاص می دانستند.
آیت الله علم الهدی بیان داشتند: فخر رازی در تفسیر خود چند مصداق معین می کند، می گوید در ابن عباس نقل شده مقصود از شانه، کعب بن اشرف است؛ خاخام یهودی ها بود، یهودی در مدینه بود،این ها برای این که یک فرد باسواد را در مقابل پیامبر (صل الله علیه و آله) علم کنند، دور کعب بن اشرف را گرفتند و گفتند تو قضاوت کن؛ ما بهتریم یا فردی که نسلی از او باقی نمانده و ادعای پیغمبری می کند و او گفت شما بهتر از این هستید، اینجا شأن نزول آیه را به این فرد منتسب می کنند.
ایشان تصریح کردند: قول دیگری است که مقصود از ابتر ابوجهل است، می گویند وقتی پسر دوم پیغمبر (صل الله علیه و آله) از دنیا رفت، ابوجهل به پیغمبر (صل الله علیه و آله) برخورد کرد و به پیامبر (صل الله علیه و آله) گفت من نسبت به این ابتر که مقطوع النسل است بغض و کینه دارم. روایتی از امام مجتبی (علیه السلام) که وقتی حضرت با معاویه به ظاهر صلح کردند و قدرت را واگزار کردند، یک عده آدم تند جلوتر از امام، بر حسب تندی که در اعتقادات خود داشتند، خطر انحراف همیشه برای دشمانان ولایت نیست،برای دوستان ولایت هم خطر انحراف است که آدم از رهبر و از ولی جلوتر بیفتد.یکی از این افراد تندرو جلوی امام را گرفت و گفت تو مؤمنین را رو سیاه کردی که حکومت را به معاویه واگزار کردی؛ امام آگاه بودند که او بر اثر دشمنی این سخن را نمی گوید، امام فرمودند خدا تو را رحمت کند، مرا اذیت نکن.
آیت الله علم الهدی افزودند: پیغمبر (صل الله علیه و آله) در خواب دیدند بنی امیه یکی پس از دیگری از منبر رسول الله (صل الله علیه و آله) بالا می روند و پیغمبر (صل الله علیه و آله) از این مسئله ناراحت شدند، خدا دو سوره را برای پیغمبر در مقابل این خواب نازل کرد، سوره قدر و سوره کوثر؛ حکومت بنی امیه این چنین است که منقطع می شوند و شکست می خورند و حکومتی مبتور است.
ایشان بیان داشتند: اهل سنت برای معاویه اهمیت قائل است و فخر رازی فردی است که نسبت به اهل بیت فرد با احساسی نیست اما این روایت را نقل می کند؛ حرفی می زند و می گوید بعید نیست که همه این افراد کافر که یکی از آنان بنی امیه است، همه آنان مصداق ان شانئک هو الابتر باشد؛ او معتقد است این آیه یک حکم کلی و یک بیان قطعی است در برابر هرکسی که در جریان دشمنی پیامبر (صل الله علیه و آله) قرار بگیرد.
آیت الله علم الهدی افزودند: این حکم قطعی است در برابر هرکسی که در هر زمانی که دربرابر پیامبر (صل الله علیه و آله) بیاستد، الان هم مظهر پیغمبر(ص) وجود امام زمان(عج) است و امام زمان(عج) برای خود حجتی را که قرار داده اند، کسی که در برابر حجت امام زمان (عج) قرار بگیرد مصداق قرار گرفتن حجت خدا و حجت پیامبر (صل الله علیه و آله) است. مقابل حجت خدا ایستادن، مقابله با شخص پیامبر است؛ امام جمله ای دارند ولایت فقیه، همان ولایت رسول الله (صل الله علیه و آله) است و لذا مقابله با ولیه فقیه، مقابله با شخص رسول الله (صل الله علیه و آله) است.
آیتالله علمالهدی در ضمن جلسه تفسیر خود در مهدیه مشهد مقدس در خصوص ابهامات اخیر مطرحشده در دفاع از سران فتنه و اعتراض به حصر سران فتنه که توسط یکی از حضار جلسه پرسیده شد، بابیان اینکه برخورد با ولیفقیه، رویارویی با پیغمبر است، گفتند: ما امروز گرفتار دو مسئله هستیم، دشمنان ما به این نتیجه رسیدهاند که نمیتوانند به این انقلاب ضربه بزنند، تا این ستون خیمه روی پا ایستاده نمیتوانند به نظام آسیبی وارد کنند.
ایشان ادامه دادند: دشمن میداند اگر بخواهد با ولایت برخورد و رویارویی داشته باشد بیشتر قوی میشود پس راه ضربه زدن به این ستون را در جریانهای داخلی دیدهاند و جریانهای داخلی باید از داخل معارضه را شروع کنند.
متأسفانه در برخی جریانهای فرصتطلبی در داخل هستند که بستر لائیک را دیدند و برای رسیدن به قدرت از این راه استفاده میکند، آنان با این انگیزه وارد میشوند و درصدد برخورد و رویارویی با ولایت برمیآیند تا جریان لائیک را به استخدام خود دربیاورند؛ دشمن نیز درصدد این هست که رویارویی را در داخل قرار دهد.
عدهای فرصتطلب ضامن اجرای طرحهای دشمن در داخل نظام هستند
اینکه در هر مقطع و مناسبتی در مقابل جریان ولایت قرار بگیرند به امیدی که آنان به دنبال اینها راه بیفتند و به این منظور که دنبالهرویی در جامعه داشته باشد، خود را در مقابل ولایت قرار میدهند؛ جریان دشمنی که میخواهد ستون خیمه نظام را هدف قرار دهد و این جریان فرصتطلب، ضامن اجرای طرحهایی شدند که دشمن میخواست اجرا کنند.
امامجمعه مشهد مقدس اضافه کردند: شاهد زنده این موضوع، فتنه 88 بود که آمدند رویارویی با ولایت پیدا کردند، بلافاصله رگه آنان به خارج وصل شد، آنان را حمایت کرد و بعد فتنه 88 به وجود آمد.
ایشان به لزوم بازخوانی این واقعه اشاره کردند و گفتند: دشمن در تلاش است از هر موقعیتی برای به عرصه آوردن جریان لائیک استفاده کند درحالیکه در میان حرکتهای میلیونی حضور هزار یا هزار و پانصدنفری آنان بسیار ناچیز است.
عضو خبرگان رهبری با تأکید بر اینکه قصد نداریم شخص را مطرح کنیم زیرا برخی میخواهند با مطرح کردن این حرفها خود را مطرح کنند، عنوان داشتند: در خصوص فتنه 88 اسناد و مدارکی موجود دارد که دستگاهها قضایی و اجرایی ما در دست دارند اما ما بازخوانی جریان 88 را بهصورت اجمال داریم که ببینیم چه رخداده است.
آقای موسوی پیش از انتخابات استراتژی خود را روشن کرد
آقای موسوی پیش از کاندید شدن استراتژی خود را مطرح کرد که با اردوکشی خیابانی، برخورد با رهبری است؛ ایشان مصاحبهای با روزنامه لوموند انجام داد و در مورد کارهایی که رئیسجمهور باید انجام دهد مسائلی را مطرح کرد، او گفت رهبر قدرتش در اصل 110 قانون اساسی محدود است و اگر رئیسجمهور، رئیسجمهور مقتدری باشد، مردم را به خیابان میکشاند و رهبر را در موقعیت خود محدود میکنند.
پس از انتخابات و موضوع تقلبی که مطرح شد، اینها راهکار حقوقی را قبول نکردند و برای ابطال انتخابات راهپیمایی راه انداختند، خود این آقا بالای وانت رفت و راهپیمایی را هدایت میکرد، در این راهپیمایی که مجوز قانونی نداشتند با یک درگیری مواجه شد، از میان مردم بهطرف یک پایگاه بسیج تیراندازی شد و تعدادی بسیجی کشته شد، تعدادی هم از بالای پشتبام برای دفاع از خود تیراندازی کردند و تعدادی نیز در این جریان کشته شدند؛ اینها مقتولاند و باید به قاتل رسیدگی شود.
مدرک از این بالاتر که هرگاه این آقایان اعلامیهای را صادر میکردند و این شبکهها بهسرعت منتقل میکردند؛ در روز قدس که این آقایان نه غزه و نه لبنان سر دادند، آقای موسوی در 17 اعلامیه خود همه این حرکتها را تأیید کرد و از مردم در ماجرای عاشورا، از مردم خداجوی نام برد؛ نگفت کسی که نه غزه و نه لبنان گفته و عکس امام را پاره کرده با من نیست.
کسی حق ندارد نظر مخالف خود را در مقابل نظر رهبری قرار دهد
آیتالله علمالهدی بابیان اینکه متأسفانه هر سیاستمداری که دچار انحراف میشود تلاش میکند بستر لائیک جامعه را به دنبال خود راه بیندازد، ابراز داشتند: ما قائل نیستیم که ولیفقیه معصوم است اما حق هم ندارم هرچه به نظر من درست نیامد بگویم اشتباه کرده، اگر معصوم نباشد، حکیم است، وقتی میخواهد در موضوعی حکم کند و نظر دهد، مشورتهای لازم را انجام میدهد و اینطور نیست که در نظر شخصی خود موضوع را بیان کنند.
من که نظرم مخالف است، با چند نفر مشورت کردهام و اطمینان دارم که تحقیق و پژوهش من ازنظر ولیفقیه صحیحتر است؟ تمام خصوصیات ولیفقیه به کنار، ما امام زمان را قبول داریم، امام زمان زنده است، امام زمان گفتهاند جامعه عظیم امت اسلام و این نظام را تحویل اینان میدهند که بعد هر بنی بشری بیاید و بگوید اشتباه کرده است؟ امام زمان امت اسلام را به دست کسی سپرده که دائم اشتباه میکند؟ او را در امت اسلام رها کرده در اشتباهاتش؟
کسی که این حرف را زده یا دیوانه است و یا ابزار دشمن است تا ستون خیمه این نظام را هدف قرار دهد.
آیت الله علم الهدی بیان داشتند: اینجور نیست که در چند نفر ملاک با سواد یک نفر رهبری پیدا می کند و بر اثر تصادف به وجود آمده است، در زمان حیات امام (ره)، در فروردین سال 68 احتمال می دادند رهبر آینده نظام، مقام معظم رهبری باشد؟ یک دست غیبی پست قضیه است، اوست که پرچم را به دست هرکه بخواهد می دهد؛ شهید مطهری در جایی گفتند شب شنبه بود، شورای انقلاب داشتیم و نتیجه این شد که امام (ره)به ایران نیاید؛ من مسؤول شدم که امام فعلا ایران نیاید؛ گفت من با امام(ره) تماس گرفتم و گفتم فرودگاه ها را بسته اند و می خواهند هواپیما را بزنند.امام فرمود امروز صبح جمعه بود، من متوسل به امام زمان شدم و بهد از توسل تصمیم گرفتن بیایم و یکشنبه می آیم؛ امام زمان تصرف می کند در مغز انسان
ایشان افزودند: همه عقاید و دین خود را کنار بگذاریم، رهبری بک عنصر نخبه سیاسی اجتماعی و فکری است، وقتی ایشان می خواد یک تصمیم بگیرد برای امت، بر مبنای علاقه شخصی تصمیم می گیرد یا ده ها اسناد و مدارک را زیر رو رو می کند و این که من تحقیق نکردم و نظرم خلاف حرف رهبری است، بیایم و بگویم رهبری که معصوم نیست
آیت الله علم الهدی بیان داشتند: کسی که این حرف را زده یم دیوانه است و یا ابزار دشمن است تا ستون خیمه این نظام را هدف قرار داده است.از هر کسی شنیدید که رهبری که معصوم نیست بدانید دنباله دشمنی با پیغمبر است؛ در قانون اساسی یک اثل برای خبرگان داریم، می گوید خبرگان که تشکیل شد، قوانین و مقررا...
ایشان تصریح کردند: یک مسئله به تمام معنا شرعی رد نظام است، دندانه وصلی که نظام ما را دینی می کند خبرگان رهبری است؛ ما وظیفه داریم در مسائلی که در غیبت داریم باید به حجت امام زمان(عج) مراجعه کنید. در فقها بحث است که اکثر فقها معتقدند ابصر بودن مقدم است بر اعلم بودن؛ اولویت آن خصوصیتی است که با جان و اموال مسلمین مرتبط است این امر مسئله بصیرت اوست. این آقایان وظیفه دارند این را بشناسند و مردم وظیفه دارند بعد از این شناخت با او بیعت کنند.
آیت الله علم الهدی بیان داشتند: خبرگان ناظر به عملکرد رهبری نیستند، خبرگان هم ولو مجتهدند، ولایتی که رهبر بر تمام جامعه دارد، بر فرد خبره هم ولایت دارد.اینجا بحث نظارت بر عملکرد رهبری نیست، نظارت بر بقای شرایط است، یعنی اگر در این رهبر شرایط سقوط کرد، بنابراین من بیعتنم را از این رهبر برداشتم؛ خبرگان ناظر بر عمل و کارکرد رهبری نیستند بلکه مولا علیه هستند.
ایشان بیان داشتند: افرادی که این مسائل را مطرح می کنند فقه بلد نیستند و مبانی فقهی نمی دانند؛ مبانی لیبرال دموکراسی یک چیز است و مبانی اسلامی یک چیز است، ما دین داریم و بر اساس لیبرال دموکراسی نمی تواند دین ما را تحت تأثیر قرار دهد.خبرگان در کجای وظایف خود کوتاهی کرده اند؟ سرسخت ترین دشمنان مقام معظم رهبری بیاید بگوید شرایط در رهبری سقوط کرده یا رهبر از این رهبر بهتر داریم.
آیت الله علم الهدی افزودند: در آن روزی که برای رهبری مقام معظم رهبری رأی دادند، 68 درصد رأی دادند اما در آخرین ارزیابی، صد درصد خبرگان رهبری بر این موضوع تأکید داشتند که رهبری امت اسلام بر روی کره زمین منحصر در مقام معظم رهبری است
آدم بایسند یک آدم هرچه به دهنش بیاید بگوید، این کفر نعمت است، آزادی بیان در کشور اصولی دارد و باید رعایت شود ولی شما به عنوان یک متدین و معتقد به امام زمان نمی توانید کنار بایستید و آنان حرف های خود را بزنن و بروند. با حفظ شرایط آزادی بیان، حفظ عدم تحکم و برخوردهای نامنساب باید موضع ما پای رهبری سینه چاک ایستادن باشد.
ایجاد و پیدایش این فضاها به هر نحوی باید در دفاع از رهبری صورت بگیرد.