به گزارش
پایگاه 598 به نقل از نسیم؛ محمدرضا سبزعلیپور رئیس مرکز تجارت جهانی ایران/ حساسیت مذاکرات هستهای علی الخصوص دور نهایی مذاکرات در وین باعث شده است تا عام و خاص چشم انتظار نتیجه آن باشند تا شاید دستیابی به یک توافقنامه جامع و نهایی موجب گره گشائی مشکلات اقتصادی گردد.
لکن همچنانکه اطلاع داریم یکسال پیش یعنی در تاریخ ۲۴ نوامبر ۲۰۱۳، وزرای امور خارجه ایران و ۱+۵در ژنو سوئیس درخصوص برنامه هستهای کشورمان به یک توافق کوتاه مدت شش ماهه دست یافته و طی این توافقنامه، ۱+۵ از ایران درخواست نمودند تا در چارچوب زمانبندی تعین شده، گامهای مشخصی را بردارد.
در همین راستا اجرای توافقنامه ژنو از تاریخ دوم بهمن ماه ۱۳۹۲ برابر با ۲۰ ژانویه ۲۰۱۴ آغاز شد و۲۰ جولای (یکشنبه ۲۹ تیرماه ۱۳۹۳) هم بپایان رسید که شش ماه دیگر نیز تمدید شد، لکن پس از گذشت یکسال، نتایجی حاصل شده و ۱+۵ تصمیماتی را اتخاذ خواهند نمود که در حال حاضر بر همگان پوشیده میباشد و باید تا اوایل یکی دو روز آینده صبر کرد تا نتایج مثبت و یا منفی مشخص شود.
به جزئیات توافقنامه کاری ندارم اما این را دقیقاً میدانم که این هفته یعنی در پایان یکساله مذاکرات ژنو، چند اتفاق مهم به شرح زیر در وین رخ خواهد داد.
۱- احتمالاً طرفین مذاکره به نتایج دلخواه و مشترک نایل و در نتیجه به یک توافقنامه جامع و بلند مدت بین ایران و شش قدرت بزرگ جهان دست خواهند یافت.
۲- و یا به هیچ توافقی نخواهند رسید و مذاکرات شکست خواهد خورد.
۳- یا اینکه مذاکرات صورت گرفته طی یکسال گذشته مفید بوده و برای حصول نتیجه، مذاکرات هستهای باید همچنان ادامه داشته باشد به همین خاطر تمدید زمان گفتگوها مد نظر خواهد بود.
درکل هر نتیجهای که حاصل شود بازخوردهایی متفاوتی در ایران و جهان خواهد داشت بطور مثال اگر به یک توافقنامه جامع و بلندمدت برسیم مطمئناً جامعه غرق شادی خواهد شد و امید به آینده و کار نیز افزایش خواهد یافت، ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی ازجمله دلار و یورو بطور بیسابقهای بالا خواهد رفت، شاخص بورس اوراق بهادار رشد چشمگیری خواهد داشت، امید به سرمایه گذاری و مراودات بین المللی نیز بیشتر میشود و... دهها مورد مثبت دیگر. اما چنانچه مورد دوم اتفاق بیافتد برعکس مورد اول، همه بازتابها منفی خواهد بود بطوریکه ارزش دلار نسبت به ریال افزایش خواهد یافت و شاخص بورس سرازیر خواهد شد، مراودات بین المللی محدودتر از امروز نیز خواهد شد، سرمایه گذاری کاهش خواهد یافت و... دهها مورد منفی دیگر. نهایتاً اگر مورد سوم رخ دهد و زمان مذاکرات دوباره تمدید شود حالت برزخ در جامعه روی خواهد داد و دوباره همه بلاتکلیف و منتظر آینده خواهند بود و مجدداً غالب کارهای اقتصادی راکد میشوند.
مشکل اصلی اینجاست که جدای از اینکه چه نتیجهای در پایان مذاکرات ایران و ۱+۵در وین حاصل شود دولت یازدهم با مشکلات عدیدهای مواجه و گرفتاری آن چند برابر خواهد شد، دراصل پایان مذاکرات وین تازه اول راه است و دولت تدبیر و امید را در برابر شمشیر دو دم قرار خواهد داد. زیرا رسیدن به یک توافقنامه جامع و بلندمدت موجب خواهد شد تا مردم سراسر ایران بخاطر پایان مشکلات و موانع بین المللی خوشحال شوند و فکر کنند که همه سختیها تمام شده، از طرفی دیگر دولت هم تبلیغات همه جانبه خود را آغاز خواهد کرد تا عملکرد موفقیت آمیز خودش را به رخ کشیده و خود را ناجی مشکلات ایران معرفی کند اما غافل از اینکه همین عملکرد و تبلیغات رسانهای دولت سطح توقع مردم را بیش از پیش بالا خواهد برد و مردم از همان فردای روز امضاء توافقنامه، خواهان رفع مشکلات و نابسامانیهای اقتصادی یک دهه گذشته در یک شب خواهند شد اما غافل از اینکه هنوز هیچ اتفاق خاصی رخ نداده است، هیچ تحریمی برداشته نشده، هیچ دلاری هم جابجا نگردیده و.... زیرا تحریمها یک شبه برداشته نخواهند شد و سالهای طولانی زمان خواهد برد تا محدودیتهای بین المللی اعمال شده برعلیه کشورمان برچیده شود. تنها ۲۰% تحریمها در اختیار آقای اوباما میباشد لکن بخشی از تحریمها در آمریکا بصورت قانون درآمده و لغو آنها تأییدیه مجلس نمایندگان و کنگره را میخواهد که با توجه به انتخابات جدید مجلس و پیروزی جمهوری خواهان، این تحریمها بسادگی لغو نخواهند شد. درضمن بخشی از تحریمها مربوط به شورای امنیت سازمان ملل و اتحادیه اروپا میباشند که لغو آنها هیچ ربطی به آقای اوباما ندارد. لکن چنانچه صادرات نفت ایران آزاد شود اما تحریمهای بانکی برچیده نشود هیچ دردی دوا نخواهد شد. فلذا همین امر موجب خواهد شد تا خواسته مردم از دولت روحانی نیز برآورده نشود و دلنگرانیهای مردم رفته رفته آغاز گردد. از سوی دیگر جناحهای سیاسی مخالف دولت نیز عدم توانایی دولت در رفع سریع مشکلات را در بوق و کرنا خواهند کرد و از کاه، کوه خواهند ساخت و انتقادات صریح خود برعلیه دولت را در سطح وسیعی آغاز خواهند کرد. این تازه روی خوش سکه است.
اما روی بد سکه این است که مذاکرات هستهای شکست بخورد و هیچ توافقی حاصل نشود که در این صورت دشمنی و جنگ اقتصادی غرب برعلیه ایران تشدید خواهد شد و تحریمهای جدیدتری را اعمال خواهند کرد که خود موجب خواهد شد تا دولت با مشکلات بیشتری مواجه و دست به گریبان شود که نمیخواهم بیشتر از این به عواقب آن بپردازم و فقط قلباً آرزو میکنم که این نتیجه حاصل نشود. زیرا اگر به چنین مرحلهای برسیم اطمینان دارم که نه چین و نه روسیه هیچ کمکی به ما نخواهند کرد زیرا اگر مشکل ما برای آنها خیلی مهم بود حداقل وزرای امورخارجه خودشان را از روز اول به مذاکرات وین میفرستادند و مقامات مذاکره کننده ایرانی را در برابر ۴ وزیر امورخارجه غرب تنها نمیگذاشتند پس به جرأت میتوان گفت که روی آن دو کشور اصلاً نمیتوان حساب باز کرد.
همچنانکه قبلاً توضیح دادم اگر مدت زمان مذاکرات هم دوباره تمدید شود (که البته تمدید مذاکرات به این سادگیها نیست و اما و اگرهای خاص خود را دارد) آنوقت حالت برزخی در جامعه حکم فرما خواهد شد و دوباره همه بلاتکلیف و چشم انتظار آینده خواهند بود که بالاخره چه میشود و همین چشم انتظاری و بلاتکلیفی باعث خواهد شد تا سایه رکود و تورم، سنگینتر از گذشته مشکلات و نابسامانیهای اقتصادی را دو چندان کند. مردم عزیز و فعلان اقتصادی از بلاتکلیفی و انتظار خسته شدهاند و شب را به امید گشوده شدن گرهها صبح میکنند. مع الوصف باتوجه به توضیحاتی که ارائه نمودم به جرأت میتوانم بگویم که دولت یازدهم روزهای خوش خود را سپری میکند و با پایان مذاکرات، حجم مشکلات و کارهای دولت دو چندان خواهد شد.
کارشناسان نتایج و پیشبینیهای متفاوتی برای نتیجه این دور از مذاکرات در نظر گرفتهاند. از شکست مذاکرات گرفته تا توافق جامع و نهایی. اما مسئله مهم این است که هم واشنگتن و هم تهران ترجیح میدهند تا بجای شکست مذاکرات، توافق اولیه تمدید شود. برای آمریکا توافق اولیه باعث شد تا برنامه هستهای ایران تا حدودی متوقف شود بدون اینکه تحریمهای اصلی لغو شوند. لذا موفقیت در مذاکرات برای اوباما هم جنبه حیثیتی پیدا کرده و شکست در مذاکرات وین، نه تنها اوباما بلکه حزب دموکرات را هم در برابر جمهوری خواهان تضعیف و حتی دموکراتها را از رسیدن به کاخ سفید در انتخابات آینده ریاست جمهوری با شکست روبرو خواهد کرد. به همین دلیل وزراء امورخارجه ایران و آمریکا این دور از مذاکرات را فرصتی تاریخی دانستهاند و ابراز کردهاند که هیچکس نباید این فرصت را از دست بدهد. زیرا کنار زدن اختلافات سه دهه گذشته و آغاز رابطه ایران و آمریکا در آینده نزدیک در گرو موفقیت طرفین در مذاکرات هستهای است البته موفقیتی که به قول آقایان، فی الواقع توافقی برد برد باشد نه یک طرف برد. پس مجدداً تأکید میکنم که رسیدن به یک توافق جامع برای اوباما تنها گزینهای است که باقی مانده از سوی دیگر به نظر میرسد که آمریکا در حال حاضر توان حمله نظامی به ایران را نیز ندارد. بنابر این تنها گزینه باقی مانده برای آمریکا رسیدن به توافقی جامع است. گزینهای که اسرائیلیها اصرار دارند به نتیجه نرسد. نهایتاً بهترین گزینه برای دولت ایران نیز این است که از موقعیت بوجود آمده حسن استفاده را کرده و مذاکرات وین را برای مدتی محدود تمدید نماید و در کوتاهترین زمان ممکن به یک توافقنامه نهایی و جامعی که واقعاً برد برد در آن برای همگان قابل مشاهده باشد دست یابند تا با نیل به این موفقیت نه تنها شمشیر دو دم را از مقابل خود بردارد بلکه با رفع مشکلات و نابسامانیهای اقتصادی، اعتماد جامعه و مردم را بیش پیش جلب کنند، البته از نظر بنده مذاکرات این دوره در وین بین ایران و کشورهای غربی برای یک دوره سه ماهه تمدید خواهد شد.