به گزارش سرویس بین الملل پایگاه 598، چهار ماه ديگر سوريه وارد چهارمين سال بحران خود ميشود. طي اين مدت رويدادهاي فراواني رخ داده است كه ميتواند تصويري شفاف از بحران جاري در كشور به دست دهد و سناريوهاي سياسي و نظامي غرب را درقبال تحولات سوريه نشان دهد و در عين حال، چشماندازي دستكم براي يك سال آينده پيشرويمان قرار دهد.
در مقطع كنوني بحران سوريه، از يك سو معاون رئيسجمهور آمريكا با مقامهاي تركيه در آنكارا مشغول مذاكره است. از سوي ديگر، سعود الفيصل وزير خارجه عربستان در سفري تأملانگيز و در اين برهه حساس، عازم روسيه شد و با مقامهاي مسكو وارد گفتوگو شد. از ديگر سوي هم وليد المعلم وزير خارجه سوريه روز چهارشنبه وارد مسكو ميشود تا مذاكراتي را درباب طرح اخير روسيه برگزار كند.
چرخش خاموش تركيه
جو بايدن معاون رئيسجمهور آمريكا اين روزها در آنكارا درباره بحران سوريه و پديده داعش در حال گفتوگو است. بايدن و احمد داوود اوغلو نخستوزير تركيه در اولين روز مذاكرات، اعلام كردند كه اختلافاتشان درباره كيفيت تعامل با داعش چندان عميق نيست. اين اظهارنظر از آنجا ناشي ميشود كه مقامهاي آنكارا و واشنگتن درباره آموزشدهي 2 هزار فرد مسلح موسوم به مخالفان ميانهرو در يك مقر آموزشدهي نظامي تركيه از ابتداي دسامبر آينده، توافق كردهاند. روزنامه حريت نوشته است كه در روزهاي گذشته مقامهايي نظامي از تركيه و آمريكا براي سومين بار متوالي به منظور بررسي روند مجهزسازي و آموزشدهي اين افراد مسلح ديدار كردهاند و توافق كردهاند كه اين افراد به دست نظاميان آمريكايي در مركز آموزش نظامي هيروانلي در استان اسكيشهر در قلب آناتولي آموزش ببينند.
اين ديدارهاي سهباره گوياي چند نكته است؛ نخست اينكه اختلافات آمريكا و تركيه درباره سوريه همچنان عميق است و اگر آمريكا در حال حاضر دشمن اصلي خود را داعش ميبيند كه بايد كار آن را در وهله نخست يكسره كرد، در مقابل تركيه، دشمن اصلي خود را حاكميت سوريه ميبيند كه بايد ابتدا به سراغ آن رفت اما اين توافق نشان از آن دارد كه آمريكا تا حدودي توانسته است موضع تركيه را تغيير دهد و سفر جو بايدن به تركيه هم در سياق نهايي كردن اين توافق و تثبيت تغيير موضع تركيه است. نكته ديگر آنكه آمريكا به خوبي ميداند كه مخالفاني كه آنان را ميانهرو مينامد نه توان رويارويي با حاكميت سوريه را دارند و نه ميتوانند جايگزين خوبي براي سوريه باشند. از اين رو بايد از آنان براي رويارويي با داعش بهره گرفت و اساسا هدف آمريكا در حال حاضر نه حاكميت سوريه بلكه داعش است.
سناريوهاي روسيه و واكنش عربستان
به موازات اين تحرك اما روسيه هم عقب نمانده است. روسيه ميداند كه پيشرويهاي ارتش عراق در برابر داعش، بمبارانهاي مستمر آمريكا و متحدانش عليه آن در شمال سوريه و پيشرويهاي ارتش سوريه در شمال و غرب كشور، نشان از آن دارد كه دير يا زود پديده داعش پايان خواهد يافت و آمريكا مجددا به سمت دولت سوريه گردش خواهد كرد. از اين رو، فرصت را مغتنم شمرده، در تلاش براي دور هم جمع كردن دولت و مخالفان سوريه در مسكوست تا از درون اين نشستها، توافقي را حاصل نمايد كه برونداد آن، بقاي حاكميت سوريه و پيوستن مخالفان زير چتر نظام حاكم در سوريه و در نتيجه پيشگيري از هرگونه تحرك آتي آمريكاست.
در همين سياق هم روسيه درهفتههاي گذشته طرحي را به دست سوريها فرستاد كه براساس آن، بشار اسد تا پايان تشكيل دولت انتقالي و برگزاري انتخابات پارلماني و رياست جمهوري و اصلاح ريشهاي قانون اساسي در سمت خود خواهد ماند. روسها ميدانند كه يكي از كنشگران اصلي كه نبايد آن را از صحنه دور داشت، عربستان است. عربستاني كه خود در ميانه دو قدرت استراتژيك گرفتار مانده است. نه آمريكا در برنامه هستهاي ايران براي آن حسابي باز كرده است و نه روسيه در كنشگريهاي منطقهاياش چندان به آن بهانهاي ميدهد. اكنون كه شرايط منطقهاي دگرگون شده است، عربستان با روي باز از پيشنهاد روسيه براي سفر به مسكو و رايزني درباب سوريه استقبال ميكند، خاصه اينكه اكنون خود نيز به يكي از اهداف داعش دستكم در سطح رسانهاي بدل شده و خود يكي از اركان اصلي ائتلاف هوايي عليه داعش شده است. از اين رو، نميتوان سفر سعود الفيصل را بيارتباط با طرحي دانست كه روسيه آن را درباره سوريه به دست داده است. و برهمين اساس هم ميتوان به انتظار مخالفان سوري مورد حمايت عربستان نشست كه اندك اندك راهي روسيه ميشوند.
واكنش سوريه به روسيه و سازمان ملل
در لايهاي ديگر از اين ديدارها، وليد المعلم وزير خارجه سوريه ايستاده است كه در روزهاي آينده عازم روسيه ميشود تا درباره طرح پايان دادن به بحران وارد مذاكره شود. به نظر ميرسد سوريه چندان استقبالي از اين طرح نخواهد كرد هرچند كه آن را ناديده نخواهد گرفت. سوريها به چند دليل شور و شوق فراواني به اين طرح نشان نميدهند و در مقابل، اين بار از طرح سازمانملل براي توقف جنگ در شمال كشور استقبال ميكنند. مقامهاي دمشق از يك سو شاهد اين مسئلهاند كه نيروهايشان در شمال كشور بيوقفه در حال پيشروياند، پس برقراري آشتيهاي محلي و بازگرداندن مخالفان مسلح به زير چتر حاكميت بدون نقشآفريني بينالمللي به نفع آنان است و نقش محوري دمشق را در حل بحران گوشزد ميكند.
از سوي ديگر، سوريها معتقدند كه احياي مخالفاني از هم پاشيدهاي كه اساسا نه حضوري ميداني و نه تريبوني سياسي و حتي رسانهاي دارند در شرايط حاضر كاري پسنديده نيست و همان به كه همچنان خموده و شكست خورده بمانند. شايد بتوان اظهارات بشار اسد رئيسجمهور سوريه را در همين سياق تعريف كرد كه در آخرين اظهاراتش اعلام كرد كه هرگونه تلاش بينالمللي بايد در راستاي تقويت آشتيهاي محلي و اعمال فشار بر كشورهاي مسلحساز مخالفان حركت كند. اين اظهارنظر، واكنش رسمي سوريه به طرح روسيه است اما اين واكنش به معناي نه گفتن به روسيه هم نيست. زيرا سوريها فراموش نميكنند كه طرح روسيه شكلي جرح و تعديل شده از نسخه ژنو يك است، نسخهاي كه آمريكا و مخالفان خارجنشين بر آن اصرار ميورزند، بنابراين اين طرح ميتواند ضمن قرار دادن مخالفان دربرابر كار انجام شده، آنان را به پذيرش حاكميت سوريه و در نتيجه قرار گرفتن در زير چترش سوق دهد.
برهمين اساس هم هست كه سوريه در حال حاضر هرچند با قاطعيت به طرح استفان دي ميتسورا فرستاده سازمان ملل به سوريه آري ميگويد اما در عين حال، به روسها هم نه نميگويد تا همچنان بر نقش تعيين كننده خود در رويدادهاي جاري در درون كشور تأكيد كند و نشان دهد كه كار بر دست اسد ميرود.
در هفتههاي گذشته استفان دي ميتسورا فرستاده سازمان ملل به سوريه از طرحي سخن گفت كه در آن جنگ در مناطق شمالي كشور متوقف مي شود. براساس اين طرح، دو طرف درگير در استان حلب در شمال كشور جنگ را متوقف كرده تا نوعي آرامش در كشور حاصل شود و راه براي ورود به مذاكرات يا هرگونه توافقي داخلي فراهم گردد. اين طرح با موافقت و استقبال سوريه همراه شد و اكنون ديميتسورا ميتواند روي اين مسئله با اطمينان حساب باز كند و اگر برنامهاي براي مرحله بعد از اين طرح دارد، به دست دهد.
پديده داعش و چشم انداز تحولات سوريه
تمام اين رويدادها و موضعگيريها برآيند ظهور داعش است. داعشي كه اگر نگوييم ساخته و پرداخته غربيهاست، دستكم خطاي آنهاست. غربيها و در كنار آنها كشورهاي عربي با تزريق سلاح به گروههاي مسلح و راديكال اميدوار بودند كه به نام دين، حاكميت سوريه را از درون از هم خواهند پاشيد اما اكنون داعش روند امور را به گونهاي تغيير داده كه سوريه در تحركات سياسي و ميداني دست بالا را دارد و حتي آمريكا هم پس از چهار سال مطالبه براي كنار رفتن بشار اسد، به گونهاي غيرمستقيم به كمك آن شتافته است، هرچند كه از بوق و كرناي آمريكا صدايي ديگر شنيده ميشود.
كنار رفتن حاكميت سوريه در دكترين آمريكا اكنون در اولويتهاي چند سال ديگر قرار گرفته است. بحران سوريه تا يك سال ديگر همچنان ادامه خواهد يافت اما نه نام و نشاني از داعش خواهد ماند و نه گروههاي مسلحي به اندازه امروز در آن فعال خواهند ماند. آشتيهاي محلي و داخلي سوريه هم همچنان ادامه خواهد يافت و مخالفان بيشتري از خارج به سوريه بازخواهند گشت و چهبسا كه بايد منتظر ديدارهاي مقامهاي حاشيه خليج فارس با مقامهاي سوريه باشيم. مسئلهاي كه در هفتههاي گذشته وزير خارجه سوريه هم از آن پرده برداشت و اعلام كرد كه قطريها چنين پيشنهادي را مستقيما به دمشق داده اند. تمام اينها البته به پروندهاي ديگر گره خورده است: برنامه هستهاي ايران.
* دكتر عبدالله غبيشي كارشناس ارشد مسائل شرق درياي مديترانه