به گزارش پایگاه 598،نیکبخت در گفت و گو با "ورزش سه" گفت: بهترین خاطره ام از در داربی گل 30 ثانیه علی سامره بود.
رکورد پروین
خیلی ها به من می گویند در دوران حضورم در پرسپولیس شرایط بهتری را پشت سر
گذاشتم. اما خودم اینطور فکر نمی کنم. کلا من تا جایی که یادم می آید در
استقلال هم همیشه بهترین بازیهایم را کردم، فقط گل نزدم. من در هر تیمی که
بودم آن تیم باخت نداشت و اینکه من سابقه 20 حضور در داربی را داشتم. اگر
پارسال بازی به من می رسید، می توانستم رکورد علی آقای پروین را بزنم. من 7
سال در استقلال بودم و 3 سال در پرسپولیس که تقریبا همش بازی به من رسید و
از این بابت رکورد دار هستم.
محو استادیوم آزادی
عجیب ترین خاطره ای که از داربی ها دارم. اولین حضورم در سال 78 در داربی
با پیراهن استقلال بود. در زمان آقای سکوموروخوف. وارد ورزشگاه شدیم بیشتر
ازصد هزار تماشاگر در استادیوم بود. من یک ربع محو تماشاچی ها شده بودم.
مغزم هنگ کرده بود. که این همه آدم چطوری آمدند اینجا؟! مثل الان نبود که
داربی باشد 50، 60 هزار تماشاگر به زور بیایند ورزشگاه و برایشان این بازی
جذابیت نداشته باشد.
گل 30 ثانیه سامره، بهترین خاطره داربی
اولین دیداری که برای استقلال به میدان رفتم یادم نیست. اما بهترین خاطره
ای که دارم. گل 30 ثانیه علی سامره در داربی بود. همه بازیکنان شوکه شده
بودیم. سریعترین گل داربی بود، خیلی به دل نشست. فرقش با گل من در پرسپولیس
این است که زمانی که من گل زدم بازیکن پرسپولیس بودم و پستم هم فووروارد
بود، پس با وجود اینکه گل زدن همیشه شیرین است. من وظیفه ام را انجام دادم.
اما گل سامره در ثانیه 30 بازی خیلی با حال بود.
عرق پیراهن
عرق پیراهن از لحاظ بازیکن با تماشاگر فرق می کند. اما شرایط برای بازیکن
فرق می کند. کسی که می خواهد پول حلال ببرد خانه، فرقی ندارد در کدام تیم
بازی کند باید برای تیمش تلاش کند. اما تماشاچی می آید بازی را تجزیه تحلیل
کند و از آن بازیکن خاطره دارد. زمان هاشمب نسب ببینید چقدر تعصبها
ناعادلانه بود. دیگر آنها در جریان نیستند که این بازیکن چه مشکلی داشته
که مجبور شده تیمش را تغییر دهد. حرفه ای گری در ورزش ما فقط حرف است. شما
در فوتبال دنیا می بینید فیگو از بارسلونا به رئال می رود. یا همین مربی
بارسلونا او هم بازیکن رئال بود. اتفاقی هم نمی افتد. اما ما فقط ادای حرفه
ای گری را در می آوریم. نه باشگاههایمان حرفه ای هستند، نه طرفدارها!
غرور
نیکبخت واحدی کسی بود که در فوتبالش نمی توانست حرف زور را تحمل کند. من
برای انتقال در پرسپولیس دنبال منفعت نبودم . دنبال غرورم بودم. دوست
نداشتم غرورم خدشه دار بشود. بعد هم که آدم قرارداد می بندد خوب باید پول
حلال به خانه ببرد. من در 3 سالی که در پرسپولیس بودم به اندازه کل 7 سال
استقلال گل زدم. در سالی که من به پرسپولیس رفتم، انصاریان به استقلال آمد.
اما برخورد هوادارهای آبی با من متفاوت بود. من این را می گذارم به حساب
محبوبیتی که در استقلال داشتم. شاید محبوبیت او به اندازه من نبود.
حمایت سکوها
در آن سالها که من در پرسپولیس بودم. نمی خواهم از کسی اسم ببرم، اما خیلی
از بازیکنها پول می دادند تا سکوها را بخرند. اما من با تلاش و گلزنی کاری
کردم که در میان پرسپولیسی ها هم محبوب بودم. خیلی ها وقتی از این دو تیم
رفتند، محو شدند. اما من بهترین بازیهایم را برای پرسپولیس کردم سکوها از
من حمایت کردند. این هم فکر آقای دنیزلی بود که من پستم را از هافبک به
فووروارد تغییردهم.
فحاشی در استادیوم
یکسال بعد از داربی پرسپولیس و استقلال گریه کردم. آن توهین ها را می گذارم
به حساب تعصبات بی منطق. از کسی هم الان گله ای ندارم. چون نصف بیشتر
آدمها می آیند به استادیوم که خودشان را خالی کنند. متاسفانه ما هیچ
فرهنگسازی درستی نداریم. دیگه از دایی و کریمی و فرهاد مجیدی ها که بزرگتر
ندادیم. در استادیوم به آنها هم توهین شد. اگر شما به زندانها سری بزنید می
بینید که بیشتر زندانی های قتل و دعوا بخاطر یک فحاشی و توهین در عصبانیت
بوده که فرد روبرو نتوانسته خودش را کنترل کند. حالا ببینید که ما
فوتبالیستها چقدر آستانه تحملمان زیاد است که عکس العمل نشان نمی دهیم.