کد خبر: ۲۷۱۱۲۷
زمان انتشار: ۱۱:۱۶     ۲۷ آبان ۱۳۹۳

به گزارش پایگاه 598 به نقل از جوان: محمود دولت آبادي درست در همان روزي كه پشت تريبون «بنياد شعر و ادبيات داستاني ايرانيان» قرار گرفت و تمام قد از همه چيز گله كرد و منت ايراني‌بودن و نويسنده بودنش را بر سر هموطنانش گذاشت، از سوي فرانسوي‌ها به نشان شواليه نائل شد تا يكي از 200 نفري باشد كه امسال از سوي دولت فرانسه لقب شواليه گرفته است. 

مهدي قزلي، مديرعامل بنياد ادبيات داستاني مي‌گويد، دولت آبادي هيچ وقت نويسنده پرفروشي نبوده است. پرفروش نبودن يك نويسنده يعني اينكه كتاب‌هاي وي مخاطب زيادي ندارد. با آنكه دولت آبادي با اين تعبير زياد موافق نيست كه نويسنده بايد مخاطب داشته باشد اما از آمار و ارقام نمي‌شود فرار كرد. 
 
طي همه اين سال‌هايي كه دولت آبادي كتابي ننوشته است، نويسندگان ديگري نوشته‌اند و كتاب‌هايشان پر فروش بوده‌اند. محمود دولت‌آبادي نويسنده كم كاري است، كسي كه مهم‌ترين رمانش «كليدر» آنقدر طولاني است كه در بين دوستداران ادبيات كمتر كسي را مي‌توان پيدا كرد كه آن را تا انتها خوانده باشد. دولت آبادي از سال 63 كه آخرين جلد از مجموعه 10 جلدي كليدر منتشر شد، تا زماني كه رمان «زوال كلنل» را نوشت، نزديك به سه دهه هيچ اقدام قابل توجهي در حوزه نگارش نداشته است. 
 
نويسنده‌اي كه دوران زوال طولاني را پشت سر مي‌گذارد. اگر نام اين نويسنده در محافل روشنفكري همراه با ذكر اسامي چون هدايت، شاملو، گلشيري و مشيري به عنوان نمادهاي روشنفكري ادبيات فارسي برده نمي‌شد حتي كتاب‌هاي فارسي دبيرستان‌ها هم يادشان مي‌رفت كه نويسنده‌اي هست كه 30 سال هيچ رماني ننوشته است. 
 
دولت آبادي از آن جنس نويسنده‌ها است كه فكر مي‌كند نوشته‌هايش شاهكار است و شايد يكي از دلايل كم‌كاري‌اش اين است كه مي‌خواهد خواننده‌هاي آثارش را در تب و تاب و انتظار شاهكار‌هايش نگه دارد. 
 
پير مرد به چه چيز معترض است؟!
 
روز يك شنبه (25 آبان) نشست 17 دقيقه حرف حساب با موضوع «باشگاه پرفروش‌ها» در بنياد ادبيات داستاني ايرانيان برپا مي‌شود. بنياد براي آنكه برنامه پر‌رونق باشد از نويسنده‌هاي متعددي نيز دعوت مي‌كند، از آنجايي كه خيلي از نويسنده‌هاي مدعو بنا به دلايل شخصي در اين برنامه حاضر نمي‌شوند، بنياد سعي مي‌كند با دعوت چهره‌هاي جايگزين برنامه را با همان آب‌وتاب اوليه برگزار نمايد. يكي از كساني كه از طرف بنياد براي حضور در اين برنامه دعوت مي‌شود، محمود دولت‌آبادي است. دولت آبادي كه مدتي است به خاطر چاپ نشدن «زوال كلنل» با ارشاد درگيري دارد، ابتدا از آمدن به اين برنامه سر باز مي‌زند اما وقتي مي‌فهمد عباس صالحي، معاون فرهنگي وزارت ارشاد در آن مراسم حضور خواهد داشت، خود را به محل برگزاري نشست مي‌رساند و سخنراني مي‌كند. 
 
صحبت‌هاي دولت آبادي در پشت تريبون برنامه«باشگاه پرفروش‌ها» قابل تأمل و تأثر است. تأمل به خاطر اينكه چرا بايد يك ايراني از ميهن خود طلبكار باشد با اينكه در زماني كه جوانان اين كشور در جبهه‌هاي جنگ در حال نبرد بودند، تنها به خاطر اينكه از ايران خارج نشده و مانند بقيه هموطنانش زير بمباران عراقي‌ها بوده است سر سايرين منت بگذارد. با اين وصف همه كساني كه پيش از قبول قطعنامه در سال 67 به دنيا آمده‌اند مي‌توانند در اين حس و حال و طلبكاري با محمود دولت آبادي شريك باشند. 
 
عمر جمهوري اسلامي به 50 سال نمي‌كشد!
دولت آبادي در مدت زماني كه پشت تريبون بنياد ادبيات داستاني حضور داشت از مسائلي گفت كه مشاعر ضعيف شده دارد. وي مدعي است كه طي سه سال به صورت بيگانه‌ها در كشور زندگي كرده است، آيا دولت آبادي مانند مهاجران افغان بوده كه به صورت غير قانوني در كشور حضور داشته‌اند؟ كدام يك از خدمات دولتي از وي سلب شده است؟ وي مي‌تواند در صورت اثبات اينكه خدمات عمومي كه طبق قانون اساسي براي شهروندان ايراني در نظر گرفته شده است، از وي دريغ شده از كساني كه مانع ارائه خدمات به وي شده‌اند، شكايت كند. 
 
دولت‌آبادي در بخش ديگري از سخنراني‌اش دست به پيشگويي زده و به طعنه عمر حكومت جمهوري اسلامي را نهايتاً 50 سال عنوان مي‌نمايد. اين پيشگويي حتي در كتاب نوستراداموس نيز نيامده است و احتمالاً اگر «زوال كلنل» مجوز چاپ نگرفت، دولت آبادي مي‌تواند ادامه پيشگويي‌هاي خود را در قالب يك كتاب جمع‌آوري كند و حتماً اين بار مي‌تواند در باشگاه پر‌فروش‌ها حضور داشته باشد. 
 
فرانسه و كارخانه شواليه سازي
 
در چند هفته اخير به صورت متناوب نام‌هاي مختلفي از هنرمندان ايراني كه از سوي دولت فرانسه نشان شواليه گرفته‌اند، منتشر شد؛ به نحوي كه شواليه شدن اين افراد به مسئله‌اي عادي يا حتي مضحكه تبديل شده است. اين مسئله را مي‌توان از تيتر‌هاي انتخابي رسانه‌ها نيز مشاهده كرد كه با تيتر‌هايي مانند «. . . هم شواليه شد» خبر اعطاي اين نشان فرانسوي را پوشش مي‌دادند. شواليه پايين‌ترين درجه از بين سه گانه درجه‌هاي دولتي فرانسه است. به همين دليل سالانه 200 نشان از اين گروه به افرادي كه به فرانسه خدمت كرده‌اند، اعطا مي‌شود. 
 
توجه سفارت‌هاي اروپايي به شهروندان ايراني به دوران قاجار باز مي‌گردد كه سفارتخانه‌هاي دول اروپايي رقابت سختي در نمك‌گير كردن و جذب افراد نخبه جامعه ايراني داشتند. نخبه در آن زمان دايره بزرگي از افراد باسواد خارج رفته، تجار متمول، افراد ذي نفوذ و همچنين عمال دولتي را در بر مي‌گرفت. 
 
داستان ديگ پلو سفارت انگليس يكي از بزرگ‌ترين نمونه از اين نوع نمك‌گير كردن‌ها است كه باعث شد خط سير انقلاب مشروطه از يك حركت انقلابي تغيير مسير داده و به ناكجا‌آبادي مانند ديكتاتوري پهلوي برسد. دولت‌هاي غربي در چند سال اخير روند دوران قجري خود را از سر گرفته‌اند.نمونه اين رفتار را مي‌توان در كارخانه شواليه‌سازي كه سفارت فرانسه در تهران داير كرده است، مشاهده نمود. 
 
سال‌ها پيش زماني كه صحبت از افتخارات علمي پروفسور حسابي مي‌شد، به اين نكته اشاره مي‌شد كه نشان لژيون دونور بالاترين نشان دولتي فرانسه را گرفته است. البته اين نشان چند رتبه بالاتر از آن چيزي است كه دولت آبادي و چند نفر ديگر در اين روز‌ها گرفته‌اند. 
 
زماني كه پروفسور حسابي اين نشان را گرفت همه مي‌دانستند كه دليل اهداي آن جايگاه بالاي علمي و نقش بارز آن دانشمند ايراني در علم فيزيك بوده است، اما اكنون باور اينكه چرا بايد نويسنده‌اي كه حتي آثارش به فرانسه ترجمه نشده است هم از فرانسوي‌ها نشان دريافت كند سخت است. 
 
ليست ايرانياني كه در سال‌هاي اخير از دست سفراي فرانسه نشان شواليه گرفته‌اند نشان‌دهنده علاقه فرانسوي‌ها در حمايت از افرادي است كه كارنامه‌شان همسو با اهداف فرهنگي كشور نيست.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها