به گزارش 598 به نقل از خبر گزاري فارس، "جورج واکر بوش"، رئیسجمهور پیشین آمریکا از جمله شخصیتهایی است که در زمان او و بعضاً بهواسطه خودش اتفاقات بسیار مهمی در عرصه جهان بهوقوع پیوست. شاید حوادث 11 سپتامبر مهمترین این اتفاقات باشد که خود بعداً منشأ تحولات بسیار مهمی در عرصه بینالمللی از جمله دو جنگ در منطقه خاورمیانه شد.
این تحولات و شخصیت خود بوش که عده بسیار زیادی او را مستحق ریاست جمهوری آمریکا نمیدانستند و بهعلاوه نفرت زیادی که در افکار عمومی جهان در زمان وی از آمریکا بهوجود آمد، سبب شد تا خبرگزاری فارس دست به ترجمه و انتشار خاطرات او بزند.
بههرحال این کتاب، بیان مسائل از نگاه بوش است و طبعاً تمام آن مورد قبول نخواهد بود ولی شخصیت بوش و خاطرات وی میتواند از جمله اسنادی باشد که به محققان و مخاطبان علاقهمند به این حوزه کمک فراوانی کند.
قسمت یکصد و چهل و هشتم از متن کامل خاطرات جورج واکر بوش به خوانندگان محترم تقدیم میشود:
*اوباما در سخنرانی خود تلاش کرد نشان دهد آدم آگاهی است
جلسه را با تاکید بر ضرورت تصویب هر چه سریعتر لایحه [نجات اقتصادی] آغاز کردم. دنیا منتظر بود تا ببیند آیا آمریکا دست به کار خواهد شد و هر دو حزب [دموکرات و جمهوریخواه] در برابر این چالش اقتصادی به پا خواهند خواست یا خیر. هنک پلسون [وزیر خزانهداری] گزارش به روزی از شکنندگی بازار ارایه کرد و درخواست من برای تصویب هر چه سریعتر آن لایحه را تکرار کرد.
بعد از آن از رئیس مجلس نمایندگان [نانسی پلوسی] درخواست حضور کردم. درست همانطور که خودش گفته بود خانم پلوسی تسلیم نظر سناتور باراک اوباما بود. اوباما با رفتار و سلوک آرام خود درباره جنبههای مختلف بسته نجات مالی سخنرانی کرد. من هوش او را وقتی که اوباما به حضار گفت که بطور مرتب با وزیر خزانهداری در تماس است، درک کردم. هدف او این بود که نشان دهد از موضوع آگاه است، دائم پیگیر است و آماده است تا به تصویب این لایحه کمک کند.
* جلسه به جنگ لفظی میان حضار بدل شد
وقتی سخنرانی اوباما تمام شد، از جان مککین [نامزد جمهوریخواهان برای انتخابات ریاست جمهوری 2008] درخواست حضور کردم. او نپذیرفت. تعجب کردم. او بود که خواستار تشکیل این جلسه شده بود. فرض من این بود که او آماده است تا راهی برای تصویب این لایحه پیشنهاد کند.
جلسهای که با نمایشی باشکوه آغاز شده بود ناگهان به یک نمایشی مسخره سقوط کرد. حضار شروع به ابراز خشم خود کردند. صدای اعتراض بلند شدند. برخی جنگهای لفظی درگرفت. من تنها به نظاره این جنگ لفظی پرداختم. اگر موضوع بحث خیلی حاد نبود، آن درگیری لفظی خیلی مضحک و مسخره بود.
نزدیک به پایان جلسه، جان مککین سخنرانی کرد. او با استفاده از عبارات کلی به توضیح این امر پرداخت که رای دادن به این لایحه برای اعضای جمهوریخواه کار دشواری است و ابراز امیدواری کرد بتوانیم به اجماع نظری درباره این لایحه دست پیدا کنیم.
بعد از این که هر کس فرصت طرح حرفهای خود را پیدا کرد، به این نتیجه رسیدم که دیگر کاری باقی نمانده که بتوانیم انجام دهیم. از نامزدهای انتخاباتی خواستم از کاخ سفید برای طرح بیانات سیاسی خود استفاده نکنند. از اعضای کنگره نیز خواستم به خاطر داشته باشند ما به جبههای واحد نیاز داریم که از تشویش در بازارها اجتناب کنیم. بعد از آن از صندلی خود بلند شده و جلسه را ترک کردم.
* یکی از نمایندگان به من گفت که تمایل به نجات وال استریت ندارد
اوایل بعدازظهر روز دوشنبه 29 سپتامبر، مجلس نمایندگان کنگره آمریکا اقدام به رایگیری درباره لایحه نجات مالی کرد. دو روز قبل از آن، ما برای پنجمین هفته متوالی روزهای آخر هفته را صرف رسیدگی به بحران مالی کردیم. آن روزها مذاکرات متعددی برگزار شدند. هنک و کارکنان وزارت خزانهداری، به همراه "دن مییر" رئیس امور قانونگذاری من که فرد خویشتنداری بود و "کیث هنسی" مدیر خستگی ناپذیر شورای اقتصادی ملی، بارها به کاخ کنگره رفت و آمد کردند تا روی حل و فصل موضوعات باقیمانده درباره طرح نجات داراییهای مشکلدار یا همان طرح TARP کار کنند.
اوخر وقت شب شنبه، نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان و "جان بونر" رئیس اقلیت در مجلس نمایندگان کنگره به من گفتند که درباره سرفصلهای یک توافق به نتیجه رسیدهاند. صبح روز شنبه، به محوطه جنوبی رفتم تا به اعضای کنگره تبریک گفته و از آنها بخواهم هرچه سریعتر این توافق را به تصویب برسانند.
در دفتر ریاست جمهوری خود نیز با تماس تلفنی به اعضای جمهوریخواه مجلس نمایندگان از آنها خواستم که روی رایگیری تمرکز کنند.
* سقوط شرکتهایی که مشکل دارند بهتر است اما خطر سقوط اقتصاد آمریکا در میان بود
به یکی از اعضای کنگره گفتم: "نیاز مبرمی به تصویب این بسته [نجات اقتصادی] داریم."
همه آنها دلایلی برای مخالفت با این طرح داشتند. هزینه این کار خیلی بالا بود. مردم حوزه رایگیری آنها با این لایحه مخالف بودند.
یکی از اعضای کنگره به من گفت: "من نمیتوانم برای نجات وال استریت دست به کار شوم اما از طرفی عن نمیخواهم قسمتی از نابودی بازار آزاد باشم."
در پاسخ گفتم: "آیا فکر میکنی خود من نیز این ایده را میپسندم؟ باور کن! از نظر من خیلی بهتر خواهد بود این شرکتها سقوط کنند. اما بحث کل اقتصاد مطرح است. این لعنتی [اقتصاد] اگر ما پا به میان نگذاریم، سقوط خواهد کرد."
* با رای نیاوردن طرح نجات اقتصادی شاخصهای سهام سقوط آزاد داشتند
ساعت 2:07 بعدازظهر، رای آخر درباره لایحه داده شد. لایحه با 228 به 205 رای نتوانست رای بیاورد. دموکراتها با 140 به 95 رای به نفع این لایحه رای داده بودند اما جمهوریخواهان با 133 به 65 رای آن را رد کرده بودند.
میدانستم که رایگیری به یک افتضاح ختم میشود. حزب من نقشی محوری در از بین بردن طرح نجات داراییهای مشکلدار بازی کرده بود. اکنون همه مردم جمهوریخواهان را مسبب پیامدهای این امر میدانستند.
ظرف چند دقیقه ارزش سهام در بازار سقوط آزاد کرد. شاخص داو جونز به میزان 777 واحد سقوط کرد. این بزرگترین سقوط در ارزش سهام در یک روز ظرف 112 سال گذشته بود. شاخص سرمایهای S&P 500 به میزان 8/8 درصد کاهش پیدا کرد. این بزرگترین سقوط شاخص از زمان سقوط سهام در سال 1987 بود. یکی از تحلیلگران اقتصادی به شبکه خبری سیانبیسی گفت: "این یک وحشت مالی است... و این ترس به جنون نزدیک میشود. هماکنون ما در لحظهای موسوم به افول مالی به سر میبریم."
* راهی جز تلاش برای به تصویب رساندن لایحه نجات اقتصادی نبود
مدت اندکی بعد از رایگیری در مجلس نمایندگان، من با هنک پلسون، بن برنانکه [رئیس بانک مرکزی آمریکا] و بقیه اعضای تیم اقتصادی خود در اتاق روزولت تشکیل جلسه دادم تا اقداماتی که باید اتخاذ کنیم را تدوین. ما واقعاً یک راه بیشتر پیش روی خود نداشتیم. این که یک بار دیگر به سراغ به تصویب رساندن این لایحه برویم.
امید من این بود که واکنش شدیدی که بازار از خود نشان داده بود، کنگره را به خود آورده باشد. بسیاری از کسانی که علیه ای لایحه رای داده بودند علت مخالف خود را برچسب قیمت 700 میلیارد دلاری این لایحه عنوان کرده بودند اما آنها اکنون شاهد سقوط یک تریلیارد و 200 میلیارد دلاری طی سه ساعت بودند. هر کسی که دارای حساب فردی بازنشستگی بود یا مستمری دریافت میکرد یا این که دارای حساب تجاری از نوع E بود، به این سقوط اقتصادی واکنش عصبی نشان میداد.
* لایحه کمک 700 میلیاردی بالاخره تصویب شد
ما راهبردی را تحت هدایت "جاش بولتون" تدوین کردیم که این لایحه ابتدا در مجلس سنا و بعد از آن برای بار دوم در مجلس نمایندگان به رای گذاشته شود. "هری رید" رئیس اکثریت دموکرات در سنا و "میچ مککانل" رئیس اقلیت جمهوریخواه در سنا به سرعت دست به کار شدند و مفاد متعدد و جدیدی به این لایحه افزودند تا حمایت بیشتری را جذب کنند. از جمله افزایش موقت بیمه شرکت فدرال بیمه سپردهگذاری FDIC جهت حمایت از سپردهگذاران و حمایت از خانوادههای طبقه متوسط در برابر طرح مالیات بر درآمد. با این حال محور اصلی این لایحه یعنی کمک 700 میلیارد دلاری برای تقویت بانکها و آزاد کردن بازارهای اعتباری تغییری نکرد.
سنا شب چهارشنبه به آن رای داد و این لایحه با 74 رای به 25 رای به تصویب رسید. مجلس نمایندگان نیز دو روز بعد از آن رای گیری کرد یعنی روز جمعه 3 اکتبر 2008. من تماسهای دیگری با نمایندگانی که مردد بودند برقرار کرده بودم. این بار هشدارهای من درباره این امر که احتمال سقوط نظام اقتصادی وجود دارد، اعتبار بیشتری کسب کرد. به مدد رهبری قوی افرادی مانند "ویپ روی بلانت" از حزب جمهوریخواه و "استینی هویر" رهبر اکثریت دموکراتها، این لایحه با 263 رای به 171 رای به تصویب رسید. یکی از نمایندگانی که رای خود را تغییر داده بود، گفت: "دوشنبه من رایی دادم که حامی افراد زحمتکش باشد اما امروز رایی دادم که به درد همه اقشار جامعه میخورد."
* تصمیم به مالکیت دولت بر بخشی از سهام بانکها گرفتیم
روزها بعد از این که من طرح نجات داراییهای مشکلدار TARP را امضاء کردم، هنک پلسون تغییراتی را در روش استفاده از این لایحه 700 میلیارد دلاری پیشنهاد کرد. ما به عوض خریداری داراییهای که همچون سم در اقتصاد عمل میکردند، به وزارت خزانهداری دستور دهیم این سرمایه را بطور مستقیم و از طریق خرید سهام ترجیحی به بانکهایی تزریق کند که در تقلاء برای نجات خود هستند.
من با این ایده که دولت بخشهایی از سهام بانکها را تحت مالکیت خود داشته باشد، مخالف بودم. من نگران بودم که کنگره به این کار به عنوان تغییر در هزینه پول اختصاص یافته به چیزی غیر از داراییهای مسموم بنگرد. اما این خطری بود که ما میبایست به جان میخریدیم. طرح نجات داراییهای مشکلدار میبایست تغییر میکرد زیرا وضعیت اقتصادی به سرعت رو به وخامت گذاشته بود. طراحی سیستمی برای خریداری اوراق بهادار رهن ملکی کاری زمانبر بود و ما نیز نمیخواستیم وقت هدر برود. خرید سهام در بانکها کاری سریعتر و کارآمدتر بود. خرید حق مالکیت موجب تزریق سرمایه – که مانند خون حیات بخش اقتصاد است – بطور مستقیم در نظام بانکیای میشود که از کمبود سرمایه رنج میبرد. این کار خطر ورشکستگی ناگهانی را کاهش داده و پول بیشتری به بانکها برای وام دادن در اختیار میگذارد.
تزریق سرمایه همچنین برای مالیات دهندگان آمریکایی مطلوبتر خواهد بود. بانکها در پنج سال اول سودی 5 درصدی پرداخت خواهند کرد و این سود سهام به مرور زمان به 9 درصد میرسد و مشوقی برای نهادها و مؤسسات مالی برای کسب سرمایه خصوصی به صورت ارزانتر و خرید سهامهای ترجیحی فراهم میسازد. دولت همچنین ضمانت سهام دریافت خواهد کرد و این امر حق خرید سهام با قیمتهای پایین را در آینده به دولت میدهد. همه این موارد موقعی محتملتر میشوند که مالیات دهندگان مطمئن باشند پولشان به دستشان برمیگردد.