از سوی دیگر مخالفین بشار اسد در سوریه توانسته اند به اعتراضات خود تداوم ببخشند و در برخی از شهرهای سوریه مثل حما و حمص این تظاهراتها گسترش پیدا کرده است. آنها همچنین تلاش کرده اند که با تشکیل شورای ملی مخالفین به رهبری برهان غلیون و گروههای دیگر انسجام و همگرایی خود را بیشتر کنند. همچنین در روز چهارشنبه گذشته گروهی از جداشدگان از ارتش سوریه که خود را «ارتش آزاد سوریه» نامیده اند یک مجتمع اطلاعاتی وابسته به نیروی هوایی ارتش این کشور را هدف قرار دادند. این نخستین یورش علیه یک سازمان نظامیبزرگ از زمان آغاز اعتراضها در سوریه به شمار می آید.
تداوم این بحران در سوریه و ناتوانی بشار اسد در کنترل تظاهراتها منجر شده است برخی کشورهای تاثیر گذار در مسائل خاورمیانه در این رابطه فعال شوند و بتوانند برای آینده سوریه برنامه ریزی کنند. آمریکا، عربستان، ترکیه و قطر از فعالان صحنه بین المللی و منظقه ای در مسائل مربوط به سوریه بوده اند و در ماهها و هفتههای اخیر تلاش کرده اند که برای آینده بدون بشار اسد برنامه ریزی کنند. بر این اساس می بینیم که قطر و عربستان از طریق اتحادیه عرب فشار را بر بشار اسد گسترش میدهند و در این راستا شنبه گذشته عضویت سوریه در اتحادیه عرب را تعلیق کردند. همچنین ترکیه که بیشترین تلاش را برای منسجم کردن مخالفین سوریه انجام میدهد، روز چهارشنبه گذشته در نشست مشترک وزیران خارجه اتحادیه عرب و ترکیه در مراکش خواستار اتخاذ تدابیری برای حفظ جان غیرنظامیان شد. رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه نیز طی اظهاراتی گفته بود که بشار اسد نمیتواند با کشتار مردم به حکومت خود ادامه دهد و وی را با سرنوشت معمر قذافی رهبر معدوم لیبی تهدید کرده بود.
آمریکا هم تلاش میکند از طریق شورای امنیت فشارها را بر دولت بشار اسد افزایش دهد و با همراهی متحدان خود،تحریمهای گسترده ای را علیه بشار اسد اعمال کرده است. از جمله مهم ترین این تحریمها حذف 400 هزار بشکه نفت صادراتی از بازهاری جهانی نفت بوده است.
بنابراین همزمان با بالا گرفتن تنشها در سوریه،تلاشهای بین المللی گسترده ای از سوی برخی کشورها شکل گرفته است تا حکومت آینده در سوریه به گونه ای رقم بخورد که با منافع این کشورها در تعارض نباشد.
از طرف دیگر بشار اسد سیاست یکجانبه ای برای کنترل اوضاع در سوریه اتخاذ کرده است. او تلاش کرده است که مخالفین مدیریت شده ای را در صحنه داخلی سوریه سازمان دهد و به دنبال این بوده که با طرح مسئله گفتگو با آنها بتواند مدیریت مخالفین را به گونه ای به دست بگیرد که شورای مخالفین خارجی که ترکیه و آمریکا به دنبال ایجاد و تقویت آن بوده اند، نتواند رهبری معترضین را در دست بگیرد.
از طرف دیگر بشار اسد تلاش کرده با استفاده از ارتش و نیروهای امنیتی و سرکوب معترضین اوضاع داخلی را به گونه ای تحت کنترل قرار دهد که نشان دهد صحنه داخلی سوریه در مدیریت دولت قرار دارد. او همچنین تلاش کرده است که هواداران خود را به خیابان بکشد و راهپیماییهایی در حمایت از خود در خیابانها به ویژه در دمشق به راه بیندازد. او با این سیاست تلاش کرده است که اوضاع داخلی در سوریه را تحت کنترل خود قرار دهد.
اما تجربه لیبی نشان داده است که وقتی کشورهای عربی در مسائل کشورعربی دیگر فعال می شوند، این موضوع بیانگر و علامت این است که برنامه گسترده ای از سوی جامعه بین الملی برای آن کشور در حال انجام است. در موضوع لیبی هم به این صورت عمل شد و در ابتدا بعضی از کشورهای عربی ازجمله قطر وارد صحنه همراهی با مخالفین دولت در لیبی علیه قذافی شدند. چنین رویکردی از سوی غرب موجب میشود که احساسات ضد غربی در منطقه ایجاد نشود،چرا که کشورهای عربی وارد کار شوند و به این ترتیب به نوعی جاده صاف کن غرب میشوند.
به نظر می رسد طرحی که در مورد سوریه مطرح است، شباهتهایی با اتفاقی که در لیبی افتاد، دارد. در این راستا فعال کردن اتحادیه عرب برای ایجاد بستر مداخله در دستور کار جامعه بین المللی قرار دارد. کشورهایی مانند قطر و عربستان با تاثیر گذاری بر اتحادیه عرب تلاش می کنند با هرچه بیشتر محدود کردن سوریه در حوزه سیاسی، محاصره سوریه را در در دنیای عرب به نمایش بگذارند.
بدین ترتیب به نظر می رسد مسیری که در حال طی شدن است آینده سیاسی بشار اسد را با ابهام جدی مواجه کرده است؛ چرا که از یک سو بشار اسد نتوانسته است اوضاع داخلی را تحت کنترل قرار دهد و از سوی دیگر بشار اسد در جهان عرب در حال منزوی شدن است. این دو موضوع فضا را به نفع کشورهای غربی به ویژه آمریکا و فرانسه جلو خواهد برد و امکان این که بتوانند درفضای داخلی سوریه کانونها و مناطق انقلابی به وجود بیاورد، ایجاد خواهد کرد.
در لیبی از زمانی که مردم توانستند شهر بن غازی را از کنترل نیروهای قذافی خارج کنند این منطقه سرپلی برای سرنگونی قذافی تلقی و در راستای تصرف بقیه مناطق برنامه ریزی شد و مورد استقاده قرار گرفت. در سوریه هم اگر چنین اتفاقی به وقوع بپیوندد و مخالفین بشار اسد بتوانند به خصوص در شهرهای مرزی سوریه به ویژه در مرز ترکیه، مناطقی را از دست دولت سوریه خارج کنند، سناریوی لیبی در سوریه هم تکرار شود. در چنین شرایطی کشورهای اروپایی و آمریکا و ترکیه میتوانند از این فرصت استفاده کنند و امکان بازگشت کنترل دولت به آن شهر را از دست بشار اسد خارج کنند. حمله به پایگاههای نظامی و از کنترل خارج کردن شهرها به مفهوم این است که در سوریه امکان برقراری منطقه پرواز ممنوع وجود دارد.
در کنار این باید به سخنان اردوغان هم توجه کنیم که از دو ماه پیش تا کنون حرفهایی را بر زبان جاری می کند که به مفهوم ایجاد سوریه ای بدون بشار اسد است. ترکیه که عضو ناتو است بدون توجه به سیاستهای آمریکا چنین سخنانی را بیان نمیکند.
به هر حال اوضاع سوریه در حال خارج شدن از کنترل بشار اسد و تاثیر یافتن بیشتر کشورهای عضو اتحادیه عرب و ترکیه و کشورهای غربی خواهد بود. باید توجه کرد که کشورهای عضو اتحادیه عرب در حالی علیه بشار اسد و کشتار مخالفان توسط او وارد گود شده اند که بسیاری از این کشورها خودشان با نظام پادشاهی اداره می شوند و در آنجا رای و نظر مردم ارزش چندانی ندارد. به عنوان مثال قطرکه سردمدار مخالفت با بشار اسد در اتحادیه عرب شده است، کشوری امیر نشین است که هیچ گاه در آن انتخاباتی برگزار نشده است و امیر آن با کودتا قدرت را در دست گرفته است. همچنین عربستان که به شدت علیه بشار اسد اقدام میکند یک پادشاهی موروثی است که حداقل حقوق دموکراتیک مردم در آن رعایت نمیشود.
آنچه به نظر می رسد این است که قیام و خیزش مردم در کشورهای عربی که فرصتی را برای مردم این کشورها ایجاد کرده بود که از شر دیکتاتوریهای مادام العمر راحت شوند و به حقوق خود دست یابند، به عنوان یک فرصت مناسب برای کشورهای غربی و همچنین بعضی از کشورهای عربی برای شکل دادن به آینده سیاسی خاورمیانه دیده میشود. آنها به دنبال این هستند که دولتهای آینده در کشورهای در حال تحول به گونه ای شکل گیرند که با منافع غربی و عربی ناسازگاری ناداشته باشد.
البته انتخابات تونس نشان داد
که جریان سیاسی در کشورهای عربی آنگونه که غربیها انتظار دارند پیش نخواهد
رفت. نباید فراموش کرد که بخش عمده ای ازمخالفین بشار اسد در سوریه نیز از
مذهبیون افراطی هستند که به شدت با اسرائیل مخالفت میکنند.