روزنامه ایران نوشت:
جمهوری اسلامی این روزها، شرایط خاصی را پشت سر
میگذارد. از سویی در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی برخی دائماًبر
طبل شکافها و اختلافات میکوبند و این و آن را انحرافی مینامند و بر
اساس همین غفلتهای داخلی دشمن نیز چنگ و دندان تیزمیکند و تهدید
مینماید.
اما برخی فرزندان رزمنده این مرز و بوم در وانفسای
کشمکشهای سیاسی فقط و فقط به وظیفه میاندیشند و برای حفظ اقتدار دفاعی
انقلاب در کشاکش تهدیدهای بیرونی مظلومانه و در اوج گمنامی به شهادت
میرسند.
حادثه اخیر در یکی از پادگانهای سپاه که به شهادت جمعی
از بهترین پاسداران انقلاب انجامید هرچند مورد تحلیل ناصواب بسیاری از
دشمنان خارجی و داخلی قرار گرفت، اما تنها و تنها حاصل تلاش آنها حفظ
اقتدار نظام الهی جمهوری اسلامی بود. هرچند حاج حسن مقدم از بهترین نیروهای
سپاه نیز در این حادثه جان عزیز خود را تقدیم انقلاب کرد اما خون او و
یارانش قطعاً به ثمرات انقلاب خواهد افزود.
درباره شخصیت، منش و
همچنین تلاشهای حاج حسن با سردار دکترمحمد تهرانیمقدم، برادر وی و رئیس
مرکز فرهنگی «صبح قریب» و در فضایی صمیمی، در حالی که او عزادار برادر
شهیدش بود به گفت وگو پرداختیم.
شهادت
سرلشکر حسن تهرانیمقدم، برادر شما و جمعی از همرزمانش را مجدداً تسلیت
میگوییم. در ابتدا یک بیوگرافی از شهید و خانواده او بفرمایید.
ما از یک خانواده متوسط در جنوب تهران هستیم که چهار برادر بودیم. دو برادر من تا به امروز به توفیق شهادت نایل شدند.
اخوی
کوچک ما به نام علی تهرانیمقدم، ظهر عاشورای سال 59 ، اوایل جنگ و در
محاصره سوسنگرد به شهادت رسید و با شهادت خودش، محاصره سوسنگرد را شکست و
موفق شد که صدامیان را از آن خطه پاک بیرون کند.
اخوی دوم شهید حسن
تهرانیمقدم، نخستین فرمانده توپخانه سپاه و بنیانگذار آن بود. جنگ که شروع
شد، سپاه فاقد توپخانه بود. ایشان وقتی به این مسئولیت منصوب شد، در سپاه
توپ و توپخانهای وجود نداشت.
برخی دوستان زمانی که شنیدند یک جوان
متعهد به عنوان فرمانده توپخانه انتخاب شده، خندیدند و برخی هم به تمسخر
گرفتند و گفتند که نه توپی وجود دارد و نه توپخانهای اما برای توپخانه
فرمانده گذاشتهاند! اخوی ما همان موقع گفت توپهای ما آن طرف است و اشاره
کرد به نیروهای صدامی. چند روز بعد عملیاتی شکل گرفت که با انجام
موفقیتآمیز آن، موفق شدند یک گردان توپخانه ارتش رژیم صدام را به غنیمت
بگیرند و با همین توپهای غنیمتی توپخانه سپاه شکل گرفت. ایشان در همان
زمان موفق شد سازمان توپخانه را پایهریزی کند.
دقیقاً چه سالی بود؟
سال
1360. شهید حاج حسن در این سال توپخانه سپاه را راهاندازی کرد و طی سال
61 و در عملیاتهای بعدی، همین توپخانه بیشترین حجم آتش را بر سر عراقیها
ریخت. یک سال بعد یعنی در سال 62 ایشان مسئولیت یگان موشکی سپاه را برعهده
گرفت و این در حالی بود که فاقد موشک بودیم. یکی از ویژگیهای شهید این بود
که با آموزش جوانان، این مجموعهها را حرکت میداد و همزمان نیز
مجموعههای دیگری را راهاندازی میکرد.
در واقع دوستان دیگرش
مسئولیت توپخانه را به عهده گرفتند و خود او به یگان موشکی سپاه رفت. او
موفق شد از موشکهایی که در یکی از عملیاتهای ارتش بعثی عراق علیه ما
استفاده شده و عمل نکرده بود استفاده کند.
همچنین از بعضی از
کشورهای دوست نیز در این مسیر کمک گرفت. در آن زمان ارتش صدام فکر میکرد
که در پاسخ به موشکهایی که علیه مردم و شهرهای ما استفاده میکند، کشور ما
چیزی ندارد.
اما حاج حسنآقا موفق شد پاسخ دندانشکنی به ارتش
بعثی عراق بدهد. آن زمان در حالی که آنها تصورش را هم نمیکردند، ایران
موفق شد موشکهای اسکاد را راهاندازی کند. این پاسخ مؤثر، عامل بسیار
بازدارندهای برای ارتش عراق شد. ما حتی نوآوریهایی داشتیم که توانستیم
سوخت جامد را در عرصه موشکی تولید کنیم. ایشان نه تنها این سوخت را در کشور
تولید کرد بلکه به برخی کشورهای دوست نیز در این مسیر کمک کرد. حاج حسن
حتی به لبنان هم آمد و یگان موشکی حزبالله را در آنجا ایجاد کرد.
راهاندازی این یگان در چه سالی و چگونه شکل گرفت؟
تقریباً
در سال 66-65 بود. بچههای حزبالله لبنان بسیار دوستدار حاج حسنآقا
بودند. با کارهایی که ایشان انجام داد، حزبالله موفق به تجهیز سلاحهایی
شد که هرگاه صهیونیستها شرارتی میکردند، با پاسخ دندانشکن مواجه
میشدند. الآن هم قاطعانه بگویم، رژیم صهیونیستی اگر هرگونه عملیات یا
تهدیدی را علیه جمهوری اسلامی داشته باشد، از ناحیه موشکهای حزبالله
لبنان مشت محکمی را دریافت خواهد کرد که قلب تلآویو را زیر و رو میکند.
این
مهم یکی از یادگارهای سردار شهید حسن تهرانیمقدم است. این نکته را نیز
بگویم طی این روزها تلفنهای بسیاری از سوی رزمندگان و دوستان حزبالله
لبنان داشتم که ابراز احساسات زیادی کردند. میان بچهها و حاج حسنآقا
علاقه بسیاری حاکم بود.
طی سالهای اخیر جهاد خودکفایی سپاه به فرماندهی سردار شهید تهرانیمقدم به پیشرفتهای زیادی نایل شده بود. از این سالها بگویید.
بله،
ایشان کارهای بسیاری انجام داد. یکی از کارها این بود که یک
«هایتکنولوژی» با ابداع و فکر خودش و به عنوان یک تکنولوژی بومی ایجاد
کرد. روش معتبر و امروز جهان «هایتک» است. او موفق شد سازمان جهاد خودکفایی
سپاه را راهاندازی کند و با ابداعات، کشور ما را به موشک بالستیک برساند.
ما امروز در میان چند کشور انگشتشمار جهان موفق به کسب این تکنولوژی
شدهایم. رهبر معظم انقلاب در سخنرانی اخیرشان فرمودند که جواب تهدید،
تهدید است.
یکی از اقدامات سردار شهید حاج حسنآقا نیز همین موشک
بالستیک بود که جمهوری اسلامی این کار را به مسئولیت و فرماندهی وی انجام
داد و حاج حسنآقا جانش را در این مسیر گذاشت.
ایشان در هنگام آخرین
تست همین موشک جان خود را از دست داد. سپاه قصد داشت این ابداع جدید را به
رخ مبتکران جهانی بکشاند اما این حادثه روی داد. البته ایشان با خون خود
موفق شد این تکنولوژی را بومی کند و ما صاحب این ابزار مهم تاریخی و نظامی
در کشورمان شدهایم که انشاءالله بزودی ثمر خواهد داد.
شهید حاج
حسنآقا موفقیتهای بسیاری داشت که من مجاز هستم فقط برخی از آنها را برای
شما توضیح دهم. وی فردی بود کاملاً گمنام و به دور از تریبون و مصاحبه و
سخنرانی. شخصیت او طوری بود که با اخلاص تمام کارها را تعقیب میکرد.
از ویژگیهای فردی، اجتماعی و اخلاقی شهید بگویید.
حاج
حسن آقا فوقالعاده فرد متعبد و متقی و بسیار ملتزم به رعایت تقوا بود. از
همان دوران نوجوانی در مسجد زینب کبری در جنوب تهران در سرچشمه مسئولیت
کارهای فرهنگی را با شهید علی، اخوی دیگر من به عهده داشتند. در فعالیتهای
فرهنگی و رساندن پیام امام به مردم نقش مهمی داشت. در فعالیتهای فرهنگی
قبل از انقلاب علیرغم سن کم، بسیار فعال و بانشاط بود. بعد از انقلاب از
ابتدای تشکیل سپاه، ایشان وارد این نهاد انقلابی شدند و در فعالیتهای
نظامی به شکلی که عرض کردم، حضور داشت.
در برخورد با جبهه ضدانقلاب
نیز فعالیت خیلی پرثمری داشت. در آن زمانی که بنده معاونت اطلاعات سپاه را
به عهده داشتم، ایشان و شهید علی مقدم، هر دو برادر در کنار ما بودند و در
جبهه مبارزه با ضدانقلاب نقش فعالی ایفا کردند. آن موقع که ضدانقلاب واقعه
آمل را رقم زدند و با استفاده از استتار جنگلهای شمال، به مردم بیگناه
حمله میکردند، این دو برادر در کنار ما بودند و علیه منافقین و ضدانقلاب
فعالیت زیادی انجام دادند.
این موضوع را هم بگویم که ایشان چند بار
از جانب منافقین تهدید شد به دلیل آنکه موشکی به مقر منافقین در داخل خاک
عراق زد. همان شب رادیو منافقین اعلام کرد این مقدم مزدور خمینی را ما
میزنیم. زمانی که ترور شهید صیاد شیرازی را طراحی کردند، همزمان طرح ترور
حاج حسن آقای مقدم را نیز در دستور کار داشتند و میخواستند هر دوی آنها را
ترور کنند که یک گروه از آنها دستگیر شدند. منافقین، شهید صیاد شیرازی که
با حاج حسن آقای ما یک رفاقت خیلی نزدیک و صمیمی داشت را ترور کردند اما
موفق نشدندحاج حسن آقا را ترور کنند. یکی دیگر از ابعاد ناشناختهاش این
بود که بسیار مظلوم بود، جای ثابت و خانه ثابتی هم نداشت و همیشه در معرض
تهدید و خطر بود. گروهک منافقین و دنبالهروهایش از داخل و استکبار جهانی
از بیرون، همیشه دنبال این بودند که به نوعی بتوانند این نیروی انقلابی را
از صحنه خارج کنند. در ابعاد اخلاقی نیز یک فرد بسیار خیّر و کمکحال
مستضعفین بود و هیچکس نبود که به ایشان مراجعه کند و ناامید برگردد.
یک
مجموعه صندوق قرضالحسنهای داشت که هر کس مراجعه میکرد، کارش را راه
میانداخت. من خودم شاهد بودم تعدادی خانه برای مستضعفین ساخت که دست
خیلیها را گرفت و همچنین در تهیه جهیزیه برای افراد بیبضاعت خیلی کمک
کرد. مادر ما خیریه کوچکی دارد که سازوکار و بودجهاش را بیشتر حاج حسن
آقا تأمین میکرد و در واقع از این طریق به بسیاری از محرومین و مستضعفین
کمک میشود.
بسیار متواضع بود و با اخلاق و خلق و خوی محمدی واقعاً
در دل همه مسئولین جا داشت. همه مسئولین دوستش داشتند، از شخص مقام معظم
رهبری، ریاست محترم جمهور و مسئولین دیگر. در واقع اسمش حسن بود، خلقش حسن
بود. عملش حسن بود. ولی حسینی رفت.
یکی از نقاط قوت جمهوری اسلامی همین روحیه بسیجی و جهادی است. روحیه بسیجیوار حاج حسن آقا را نشأت گرفته از چه میدانید؟
روحیه
حاج حسن آقا نشأت گرفته از نفس امام خمینی(ره) بود. حاج حسن آقا علیرغم
سن کمش چند بار خدمت حضرت امام رسیده بود. همچنین بودن در کنار رزمندگان و
دوستان شهیدش در
8 سال دفاع مقدس با توجه به ویژگیهایی که این دوستان و
همرزمان شهید داشتند به شعلهور شدن این روحیه کمک کرد. همچنین سازمان وی
زیر نظر مستقیم و ارشادات مقام معظم رهبری قرار گرفت و حضرت آیتالله
خامنهای چند بار از این مجموعه بازدید کردند. رهنمودها و ارشادات ایشان
روحیه حاج حسن آقا را تعالی میبخشید.
او به آقا امیرالمؤمنین و اهل
بیت علیهم السلام ارادت خاصی داشت. هر زمانی که امکانش را داشت، در منزل
خودش یا در مسجد و یا جاهای دیگر مراسمهای مختلف را اداره میکرد. چه
مراسم شادی اهل بیت و چه در مراسم عزا بالاخص در مراسم شهادت آقا امام حسن
مجتبی علیه السلام سنگ تمام میگذاشت.
من در همین جا دو خاطره از
ایشان نقل میکنم. یکی در مورد یک حادثهای شبیه این حادثهای که اخیراً
اتفاق افتاد. در حدود 5-4 سال پیش در ارتباط با سوخت موشک و همچنین تست
موتور موشک، نخستینباری که ایشان موفق شد به این نقطه برسد، یک انفجاری در
این پروژه رخ داد، طوری که بدنه این موشک چندین متر پرت شد و به یک کوهی
در اطراف برخورد کرد. دودهای غلیظ از این انفجار بدنه موشک را گرفته بود.
اما انگار فردی آمده بود و بر بدنه موشک کلمه شریف حیدر را حک کرده بود.
یعنی کلمه حیدر خود به خود بر بدنه موشک نقش بسته بود. همه تعجب کرده بودند
که این چی بود. حاج حسن آقا شب خواب میبیند که یک فرد نورانی به او
میگوید که چرا ناراحتی و حاج حسن اتفاق رویداده را تعریف میکند. آن فرد
نورانی در پاسخ میگوید که هیچ نگران نباش در فلان نقطه این موتور، این
اشکال وجود دارد که اگر آن را برطرف کنی، مشکل حل میشود و شما باید این
پروژه را تمام کنی. حاج حسن آقا با تعجب سؤال میکند که شما کی هستید؟ آن
فرد نورانی پاسخ میدهد که من حیدرم. حاج حسن به من گفت فردایش رفتم و دیدم
اشکال در همان نقطه بوده و آن را برطرف کرده و موفق شدیم.
خاطره
دیگر این که او برای بنده نقل میکرد یک بار خواب دیده است که از دنیا
رفته. میگفت من را گذاشتند در یک قبر تاریک، خیلی وحشتناک بود. دو ملک و
یک فرد غضبناک هم ایستاده بودند. یک پروندهای را ورق زدند و بستند و
پرسیدند که چی داری؟ حاج حسن میگفت در پاسخ گفتم که برای آقا اباعبدالله
خیلی عزاداری و گریه کردم. گفت این جمله را که گفتم همهجا فراخ شد، فرشته
ها همه از حالت غضبآلودگی درآمدند و به من نشان دادند که اسباب اخلاصت
این موضوع است. من که روز دوشنبه گذشته مراسم تدفین اخوی شهیدم را انجام
دادم، یکباره یاد این خواب افتادم و یک لحظه احساس کردم در بهشت قرار
دارم.
اشاره کردید به دیدارهای ایشان با رهبر معظم انقلاب، آیا خاطرهای از این دیدارها به یاد دارید؟
من
چند سال افتخار حفاظت از مقام معظم رهبری را داشتم و سالها در خدمت
معظمله بودم. میدانم که مقام معظم رهبری جمعهها جایی تشریف نمیبرند و
به کارهای شخصی و عبادات میپردازند. خیلی به ندرت اتفاق میافتد که
جمعهها ملاقات داشته باشند. ایشان یک روز جمعه برخلاف همیشه از مجموعه
حاج حسن آقا بازدید کردند و در آن مجلس مقام معظم رهبری حاج حسن را مورد
تفقد قرار دادند. تشویقشان کردند و دستور دادند که بودجه خوبی برای مجموعه
سازمان جهاد خودکفایی سپاه اختصاص داده شود.
رهبر معظم انقلاب در
این بازدید از کارهای حاج حسن اظهار رضایت کردند و فرمودند خدا از شما راضی
باشد و این رضایت مقام معظم رهبری و در پی آن رضایت خداوند و اهل بیت یک
انگیزه قوی برای او شد تا برنامهها و کارها را خیلی با جدیت و تصمیم بیشتر
و مصممتر ادامه بدهد و موفق شود که این پیروزی را بهدست بیاورند.
رابطه
حاج حسن با دولت چطور بود؟ این سؤال را از این جهت عرض میکنم که وجود
روحیه یکسان جهادی و بسیجی در این دو مجموعه یعنی دولت و سازمان خودکفایی
سپاه مشهود است.
من با کمال خوشبختی باید عرض کنم که دولت
دکتر احمدینژاد یکی از حامیان اصلی این پروژه بود. در همین جایی که الآن
شما تشریف آوردید، یکی از مسئولین دولت تشریف آوردند که حاج حسن آقا هم
حضور داشتند و یک همکاری در باب هوا فضا را با هم شروع کردند. دولت
خدمتگزار در این رابطه بسیار کمک کرد و همراه و همگام بود و زمانی که
مسئولین فضایی کشور میخواستند بازدیدی از مجموعه سپاه به عمل آورند، حاج
حسن آقا با خوشحالی به من گفت که فرماندهی محترم کل سپاه و مسئولین بالاتر
خیلی خوشحال شدهاند و مجوز این بازدید را هم صادر کردهاند. دوستان هم
بازدید کردند و بنای یک همکاری را در هوافضا با هم گذاشتند، به طوری که
تعامل بسیار مثبت و سازندهای میان سازمان هوا فضا و سازمان خودکفایی سپاه
شکل گرفت. ما در شرایطی که میرفتیم که در فضا به یک تکنولوژی برتر دست
پیدا کنیم، متأسفانه با این ضایعه روبرو شدیم. امیدوارم دوستان بعدی که
میآیند راه این شهید را ادامه دهند تا بتوانند این پروژه را هم به سرمنزل
مقصود برسانند.
گفتید پروژه به سرمنزل مقصود برسد، یعنی اینکه پروژه هنوز ادامه دارد؟
بله،
ادامه دارد. من واضحتر بگویم که ماهواره زمانی که میخواهد در فضا قرار
بگیرد باید یک کشانندهای داشته باشد و در واقع همان موشکی که این را به
فضا میبرد، ماهواره را در فضا وارد میکند. در این زمینه با روسیه
قراردادی داشتیم و علیرغم اینکه کلی با آنها صحبت کردیم و ماهواره خودمان
را به اینها داده بودیم که با سیستم موشکی خودشان به فضا ببرند، متأسفانه
نهایتاً این کار را نکردند و ماهواره ما را برگرداندند. اما جمهوری اسلامی
موفق شد که ماهواره را با امکانات خودمان به فضا بفرستد. در فرستادن
ماهواره پروژهای بین دو سازمان بسته شده بود که حاج حسن آقا در مجموعه
سازمان جهاد خودکفایی به کمک دولت بیاید تا ماهواره در فضا قرار بگیرد. کار
این پروژه شروع شد و امیدوارم که انشاءالله پرچمداران بعدی بتوانند راه
این شهید را ادامه دهند و ما بتوانیم در هوافضا هم خودکفا باشیم.
طی
این روزهــــا صهیونیستها و رسانههای آنها سعی کردند شهادت حاج حسن و
یارانش را خرابکاری سازمانهای متبوع خود جلوه دهند. هر روز هم در این
رابطه شایعاتی را طرح کردند. نظر شما چیست؟
من فقط میتوانم
یک جمله عرض کنم که این پروژه در حال تست نهایی بود. پروژه هم مربوط به
موشک بالستیک قارهپیما بود و در مراحل نهایی قرار داشت. این پروسه کاملاً
هایتک و محرمانه بود. یکی از دلایلی که آنها حرفهای مختلف میزنند، این
است که از ماهیت این کار مطلع نبودند. ملت عزیز ما مطمئن باشند که ایران در
این زمینه به یک تکنولوژی بومی دست یافته که بتواند در مقابل تهدیدها و
توطئههای استکبار جهانی بایستد. پرچمدار این پروژه نیز سرلشکر شهید حاج
حسن تهرانی مقدم بود که خون خودش را در این مسیر تقدیم کرد و بنده مطمئنم
که این خونها انشاءا... بارور خواهد شد و این پروژه نهایی میشود.