برخی سردمداران و متهمان جریان فتنه، به جای توبه و بازگشت به دامان ملت و
انقلاب، متاسفانه بر موضع گیری باطل خود در برابر نظام اسلامی ایستادگی می
کنند و با سوءاستفاده از هر فرصتی می خواهند غرور ملت ایران را پیش پای
استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا، قربانی نمایند و بدین ترتیب روز به روز
بر نفرت جامعه از خویش می افزایند.
اینان به تصور آنکه ملت، خیانت شان را فراموش کرده است و لذا نیازی به توبه و پذیرش خطا نیست، می کوشند با لطایف الحیل، بار دیگر به درون نظام و افکار عمومی نفوذ کنند و جایگاه از دست رفته خود را به منظور پیگیری تفکرات نشأت گرفته از خودباختگی و سرسپردگی خویش بازیابند و از جمله این لطایف الحیل و فرصت طلبی ها برای اعاده حیثیت، حضور در مراسم ختم و یا صدور پیام در این گونه مناسبت هاست که به دلیل شرایط عاطفی حاکم، معمولا مردم مصلحت نمی بینند متعرض آنان شوند.
یکی دیگر از ترفندهای اصحاب فتنه برای خودنمایی، نفوذ در میان اقشار مختلف جامعه نظیر معلمان، دانشجویان، هنرمندان، کارگران و ... و دست گذاشتن بر روی مشکلات این اقشار و ادعای پرچمداری حمایت از نیازهای صنفی آنان می باشد و در این میان جامعه فرهیخته فرهنگیان به دلیل تاثیرگذاری کیفی و گستردگی کمی و اخلاص و صداقت و صمیمیت، همواره مورد طمع ورزی فرصت طلبان سیاسی بوده اند. چنان که اخیرا نیز اصحاب فتنه تصمیم گرفته اند از پنجره آموزش و پرورش به صحنه سیاست کشور بازگردند. از جمله نمونه های نفوذ جریان فتنه به آموزش و پرورش می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
1- نشریه تربیت سیاسی، وابسته به معاونت پرورشی وزارت آموزش و پرورش پس از سال ها توقف اخیرا شماره های جدید خود را انتشار داده است و علی رغم آنکه مقام معظم رهبری در دیدار اردیبهشت ماه سال جاری به مسئولان این وزارتخانه هشدار اکید دادند که فعالیت های حزبی و سیاسی برای آموزش و پرورش «سم» است، در نخستین شماره نشریه تربیت سیاسی، شاهد هستیم که تکیه اصلی بر دامن زدن به اختلاف دیدگاه ها بین قوای سه گانه و نهادها و نمایش آنها به عنوان چالش های سیاسی نظام است و از آن جمله مقالاتی است در ارتباط با اختلاف دیدگاه برخی دولتمردان با صداوسیما یا انتقاد به قوه قضائیه یا نقد عملکرد مجلس شورای اسلامی در زمینه استیضاح وزیر علوم و همچنین مطلبی در معرفی و تبلیغ یکی از تشکل های جدید اصلاح طلب!
البته این نشریه در شماره دوم خود هم به بهانه بزرگداشت یاد و خاطره حضرت آیت الله مهدوی کنی (ره) به پیام سیدمحمد خاتمی اشاره می کند و یا در مقالاتی دیگر نظیر «در سوگ حجت الاسلام دعاگو» یا «تحرک احزاب برای انتخابات» یا «حاشیه های یک سفر» تلاش می کند به نوعی از سردمداران فتنه نام ببرد و از آنان اعاده حیثیت نماید.
2- یکی از موسسات مشهور تجاری آموزشی که در زمینه انتشار کتاب های کمک آموزشی و کنکور فعالیت دارد و مدت هاست با هزینه ای سنگین نشریه ای را در تبلیغ فعالیت های انتفاعی آموزشی خویش چاپ می کند، اخیرا با همکاری یا لااقل عدم ممانعت ارکان مدیریت وزارت آموزش و پرورش، نشریه خویش را در شمارگان ده ها هزار نسخه در مدارس به طور رایگان توزیع می کند و محصول این پیوند مشترک تامین منافع اقتصادی موسسه فوق الذکر و تامین منافع سیاسی اصحاب فتنه است.
این نشریه در آخرین شماره خود و با چاپ عکس رئیس جمهور اصلاحات در روی جلد و به بهانه گفتگو با وی عنوان «نسبت آموزش و پرورش در کلام خاتمی» را برگزیده و تلاش کرده است برای وی در جامعه فرهنگیان تبلیغات کند و روشن است که با این رویکرد نه از ایشان درباره جریان فتنه و موضع وی درباره کسانی که در فتنه 88 به دستگاه باعظمت حضرت سیدالشهدا(ع) اسائه ادب روا داشتند، پرسشی کرده و نه به عملکرد دولت اصلاحات در عرصه آموزش و پرورش اشاره ای شده است به امید آنکه شاید فرهنگیان فراموش کرده باشند دولت اصلاحات در پایان دوران مدیریت خویش، وزارت آموزش و پرورش را با 51 درصد کسر بودجه تحویل دولت نهم داد، چندان که بودجه مصوب سال 1384 برابر 4700 میلیارد تومان و کسر بودجه آن برابر 2500 میلیارد تومان بود.
همچنین در این گفتگو به تضعیف مراکز رفاهی، پزشکی و خدمات بیمه ای معلمان در دولت اصلاحات نیز هیچ اشاره ای نشده است. در زمینه مدیریتی نیز از تضعیف رو به انحلال مراکز تربیت معلم و انحلال معاونت پرورشی نیز یادی نشده است و طبعا به تشدید مشکلات معیشتی معلمان در آن دوران از طرفی و سوءاستفاده از تجمعات فرهنگیان در راستای اهداف گروهی و حزبی نظیر سخنرانی جنجال آفرین همدان یا تحریف تاریخ در کتاب های درسی و حذف نام شهید از برخی شخصیت ها و یا نفوذ عوامل جاسوسی نظیر رامین جهانبگلو در سازمان دانش آموزی و موارد متعدد دیگر نیز هیچ گونه اشارتی نرفته است.
3- خبرگزاری پانا وابسته به وزارت آموزش و پرورش هم که باید رهنمود رهبری را سرلوحه فعالیت های خود قرار دهد و علی القاعده انتظار می رود بودجه آموزش و پرورش را در حوزه گسترش تعلیم و تربیت هزینه نماید، اخیرا رویکردی حزبی و گروهی در پیش گرفته و از جمله در مهرماه خبر دیدار دانشجویان اصلاح طلب با سیدمحمد خاتمی را منعکس ساخته است.
همچنین سخنرانی تشنج آفرین در مراسم بزرگداشت روز معلم در دانشگاه فرهنگیان و دفاع سخنران از سردمداران فتنه و بی مهری به امام خمینی(ره) و برخی شخصیت های انقلاب و اخباری که درباره تحرکات حزبی نظیر تشکیل پارلمان معلمان، پارلمان دانش آموزان و امثال آن شنیده می شود، با توجه به سابقه اصلاح طلبان در آموزش و پرورش، حکایت از آن دارد که عده ای می خواهند همان تجربیات را بار دیگر تکرار کنند تا شاید با استفاده ابزاری از معلم و دانش آموز، احزاب سیاسی از نفس افتاده خویش را رونق ببخشند.
فرصت طلبان از این واقعیت غافلند یا غفلت می ورزند که معلم اگر چه براساس شاکله تربیتی اش، سرشار از روحیه خوش بینی، صداقت و صمیمیت است اما دوبار از یک نقطه گزیده نخواهد شد و خاطرات تلخ دوران مدیریت اصلاح طلبان، موجب شده است که همان معدود فرهنگیان خوش بین هم اعتماد خود را به آقایان از دست بدهند و تجربه 35 سال گذشته و مقاومت معلمان در برابر تحریکات گروه های فرصت طلب و پایمردی فرهنگیان بر دفاع از منافع ملی و انقلابی ثابت کرده است که معلم فرهیخته هرگاه تصمیم به فعالیت و موضع گیری سیاسی داشته باشد با استقلال رای و نه "به فرموده مدیریت" راه خود را انتخاب خواهد کرد و در یک کلام می توان گفت آنان که به جامعه فرهیخته معلمان به عنوان سیاهی لشکر حزب سیاسی خویش می نگرند، نه معلم را شناخته اند و نه سیاست را!