با این حال اما هیچکس تمایل به عیان شدن این اختلافات نداشت تا اینکه پست اینستاگرامی مریم ایراندوست علیه زارع، خیلی از این ناراحتیها را آشکار کرد تا حتی آنهایی هم که از این روابط تیره خبر نداشتند، بدانند که بین سرمربی سابق ملوان و کاپیتان تیم چه میگذشته است.
نصرت ایراندوست که از مصاحبه مازیار بعد از بازی ملوان با استقلال دل خوشی نداشت، با مصاحبهای که او علیه دخترش انجام داد، کینهاش را از کاپیتان ملوان تکمیل کرد تا بهانه کافی برای علنی کردن جنگ با مازیار را به دست آورد! جرقهای که بالاخره در باشگاه ملوان و در حضور مازیار زده شد تا همه شاهد یک کتککاری اساسی بین مدیرفنی باشگاه و کاپیتان تیم باشند.
داستان از این قرار است که در تمام طول حضور نصرت ایراندوست در تیم ملوان و بعد از آن، هم نصرت ایراندوست حرف و حدیثهایی علیه خودش را از قول مازیار در محافل مختلف میشنید و به روی خودش نمیآورد و هم مازیار. با این حال اما حرفی که این اواخر نصرت ایراندوست پشت سر او زده بود، مازیار را حسابی ناراحت کرد تا وقتی در کنار نصرت قرار میگیرد، حکم دو انبار باروتی را داشته باشند که برای انفجار فقط منتظر جرقه هستند.
این جرقه را مازیار زد. آن هم با پاسخی که به حرفهای نصرت داد. این بار نه پشت سرش که دقیقاً در روی نصرت ایراندوست نگاه کرد و درباره توهینهایی که در غیابش به او کرده بود، صحبت میکرد.
نصرت ایراندوست که حرفهای مازیار را تاب نمیآورد و علاوه بر این خودش هم منتظر فرصتی بوده تا خشمش علیه مازیار را نشان دهد، از جا بلند میشود و با پا سعی میکند تا ضربهای به مازیار بزند و همین حرکت سرآغاز نوع دیگری از درگیری میشود.
کار به جایی میکشد که مازیار حتی به میز هم رحم نمیکند و میزی که در اتاق بوده را هم به سمت دیگری پرت میکند و خلاصه دعوا و کتککاری اساسی بین مازیار و نصرت ایراندوست، مثل آتشفشانی فوران میکند.
حالا دیگر آنقدر اختلاف بین این دو نفر علنی شده که دیگر نیازی به ظاهرسازی و پنهانکاری در این رابطه نیست و حتی خودشان هم اگر در ظاهر سعی میکردند اختلافات را انکار کنند، دیگر نیازی به این مساله نمیبینند.
نکته جالب اینجاست که وقتی این موضوع را با سیروس محجوب مالک باشگاه مطرح میکنیم، با اظهار بیاطلاعی از این درگیری، تنها به بیان این جمله اکتفا میکند که: «من اطلاعی از این موضوع ندارم. شاید این موضوع شخصی بوده و ارتباطی به باشگاه نداشته است!»
این در حالی است که پیشکسوتان ملوان آنقدرها هم ساده به این موضوع نگاه نمیکنند. محمد احمدزاده در این رابطه میگوید: «واقعاً جای تأسف دارد. این دو نفر بهتر است به فکر تیم باشند تا این درگیریها. ملوان واقعاً شرایط بدی دارد و اگر زودتر به خودمان نیاییم، مردم انزلی میمانند و یک تیم دسته یکی.»
او این مسائل را بیشتر ناشی از مدیریت نامناسب سیروس محجوب میداند و در این رابطه تأکید میکند: «آقای محجوب اصلاً مناسب کار نکردند. از انتخاب آقای ایراندوست تا آوردن این سرمربی خارجی و تمام حاشیههایی که در ملوان شنیده میشود متوجه میشویم که در ملوان مدیریت نیست.»
این مدیریت نامناسب است که باعث شده هرکسی بتواند در این باشگاه حکمرانی کند و امروز مشکلات شخصی بر مصلحتهای تیم اولویت داشته باشند. حالا واقعاً این سوال به وجود میآید که آیا واقعاً کسی هنوز به فکر ملوان هست؟!