به گزارش پایگاه 598، مؤسسه تحقیقات سرطان محل قرار ما با محمد هاشمیرفسنجانی، مسئول دفتر رئیس
مجمع تشخیص مصلحت نظام بود تا ساعت ۱۶ شود و در مقابل وی جواب سؤالاتمان را
بگیریم ولی برخی از سؤالات ما بیپاسخ ماند و برخی هم قرار شد در فرصت
دیگری پاسخ داده شود. قبل از گفتوگو هم قرار گذاشت در مورد استعفایش در
حزب کارگزاران سازندگی سؤالی نپرسیم و بارها تأکید کرد: همه حرفهایم در
مورد استعفا را گفتهام و دیگر بنا ندارم در این مورد حرف بزنم.
با
توجه به اینکه گفتوگوی ما روز گذشته (شنبه) صورت گرفت و مقام معظم رهبری
حکم ریاست سرافراز را بر صدا و سیما صادر کردند و همچنین بهدلیل اینکه
محمد هاشمی رفسنجانی سابقه ۱۳ ــ ۱۴ ساله در تصدی سازمان صدا و سیما داشت و
سرافراز نیز در دوران مدیریتی وی در سازمان مشغول به خدمت بود، گفتوگو را
از اینجا شروع کردیم که آقای هاشمی هم ناگفتههایی از امام(ره) و مقام
معظم رهبری در خصوص صدا و سیما گفت.
محمدهاشمیرفسنجانی که تمایلی
برای پاسخگویی به سؤالات حزبی را نداشت در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه
برخی از شخصیتهای اصلاحات میگویند "شما بعد از اینکه از حزب کارگزاران
استعفا دادید، میخواهید حزب جدیدی را بزنید، این موضوع صحت دارد؟" گفت:
هرکسی گفته متأسفانه باید بگویم بیاطلاع بود و صحت ندارد و من نه بنایی بر
انجام این کار داشتم و نه دارم.
وی همچنین در مورد بحثهایی که در
مورد طرح رسیدگی به اموال مسئولان که در دستور کار جلسات مجمع تشخیص مصلحت
نظام است، گفت: الآن بحث عمدهای که برای رسیدگی وجود دارد میخواهند به
بحث مالیاتها وصل کنند، یعنی قوانینی که برای مالیات در کشور وجود دارد و
بیشتر از آن قوانین الهام میگیرند، البته من خودم در کمیسیونها شرکت
نمیکنم و فقط در جلسات شرکت میکنم، بنابراین اطلاعی از جزئیاتی که در
کمیسیونها بحث میشود، ندارم.
مسئول دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت
نظام اضافه کرد: یکی از مواردی که شنیدم روی آن کار میکنند، همان مکانیزمی
است که برای مالیات وجود دارد، مثلاً پرسشنامهای باشد که شخص دارایی و
درآمد خود را بگوید و با همان مکانیزم هم بررسی شود. مساوئل متفاوتی وجود
دارد. در ابتدا لایحه رسیدگی به اموال مسئولین در حد رسیدگی به اموال
رهبری، رؤسای قوا و وزرا بود ولی الآن وسعت پیدا کرده و کسان دیگری را در
برگرفته و اضافه شدند که وقتی تصویب شود، آنوقت معلوم میشود که این طرح
مشمول چند نفر است و با چه مکانیزمی باید به این مسئله رسیدگی شود ولی
بهدلیل اینکه هنوز نهایی نشده است من نمیتوانم اظهار نظر کنم.
هاشمیرفسنجانی
همچنین در مورد نامهای که آیتالله هاشمی خطاب به پادشاه عربستان نوشته
است، میگوید: تاکنون پادشاه عربستان جوابی نداده و فعلاً بازخوردی از آن
نامه نداریم.
وی در مورد سفر آیتالله هاشمی رفسنجانی به عربستان
نیز گفت: چندین بار است که پادشاه عربستان آقای هاشمی را دعوت کرده و ایشان
هنوز نپذیرفتند که بخواهند تاریخی برای سفر تعیین کنند. هر از گاهی این
بحث در رسانهها زنده میشود ولی تاکنون عملی نشده است. بارها از سوی
عربستان دعوت صورت گرفته است و حتی سفیر جدید عربستان در همان دیداری که
داشت، دعوت را تکرار کرد و گفت: "آنجا منتظر شما هستند" ولی اینکه تاریخی
را آقای هاشمی تعیین کنند یا اینکه بنای قطعی داشته باشد، چنین چیزی نیست.
در
بخشهای پایانی گفتوگو در مورد اظهارات اخیر آیتالله هاشمی رفسنجانی
مبنی بر "اگر اشخاص ناصالح کاندیدای ریاست مجلس خبرگان شوند، کاندیدا خواهم
شد" هم گفت: منظور آقای هاشمی "اصلح" بود یا صالح برای ریاست مجلس خبرگان؛
صالح برای این کار همان اصلح است. همان صحبتی است که خودشان داشتند و من
بیشتر از آن چیزی نمیتوانم بگویم و آن عزیزی هم که از آقای هاشمی نقل کرده
بود، حرفش ۵-۶ ابهام داشت، زیرا معلوم نبود: این صحبت را آقای هاشمی چه
زمانی گفتند؟ کجا گفتند؟ پیش چهکسانی گفتند؟ ولی خوب، در نهایت آیتالله
هاشمی حضورشان را مشروط کردند.
مشروح گفتوگوی تسنیم با محمدهاشمی رفسنجانی بهشرح زیر است:
با
توجه به اینکه امروز مقام معظم رهبری طی حکمی آقای سرافراز را به عنوان
رئیس سازمان صدا و سیما منصوب کردند، با اجازه شما با همین موضوع بحث را
شروع کنیم. شما سابقه ریاست سازمان صدا و سیما را در کارنامه خود دارید و
در آن دوره هم آقای سرافراز در سازمان حضور داشتند، در مورد آقای سرافراز
چه نظری دارید؟هاشمیرفسنجانی: بسم الله الرحمن الرحیم.
تفاوت آقای سرافراز با مدیران قبلی از جمله با بنده این است که ماها
هیچکدام در بدو ورود تجربه کار در رسانه ملی و صدا و سیما را نداشتیم،
حالا ممکن است مدیران قبلی تحصیلات مرتبط و شرایطی داشته باشند ولی تجربه
کاری نداشتیم، اما تا آنجایی که من یادم هست آقای سرافراز از دهه ۶۰، زمان
دقیق را در دهه ۶۰ به خاطر ندارم، در صدا و سیما حضور داشتند و در کارهای
صدا و سیما در حوزه رادیو، تلویزیون، برونمرزی و مسائل گوناگون تجربه
دارند، بنابراین این تعبیر در مورد آقای سرافراز که ایشان از نظر کاری
فرزند صدا و سیما است، تعبیر درستی است و این وجه تمایز ایشان با سایر
مدیران تا به حال است، زیرا آقای لاریجانی، ضرغامی و خود حقیر و کسانی که
قبلاً بودند هیچکدام تجربه کاری در صدا و سیما نداشتند.
من سال ۶۰
برای ریاست سازمان صدا و سیما منصوب شدم و اولین روز کاری خودم را شرفیاب
حضور امام شدم و از ایشان درخواست کردم که راهنمایی بفرمایند و مسائلی را
که در مورد سازمان صدا و سیما دارند یا داشتند، بفرمایند و به ما رهنمود
بدهند که اداره صدا و سیما چگونه باشد و چه مسائلی باشد.
*** ۵ توصیه امام خمینی(ره) به محمد هاشمی برای ریاست صدا و سیمابا
توضیح اینکه من هشتمین مدیرعامل بعد از انقلاب بودم. من در سال ۶۰ به
سازمان صدا و سیما رفتم که حدود ۳۰ ماه از پیروزی انقلاب میگذشت؛ ۹ ماه
اول قطبزاده مسئولیت سازمان صدا و سیما را بهعهده داشت و در ۲۱ ماه بقیه
نیز ۷ مدیر دیگر عوض شد، یعنی در واقعیت وضعیت صدا و سیما بهگونهای بود
که هیچ مدیری نمیتوانست بیشتر از ۲-۳ ماه تحمل کند و بعد شرایط سیاسی خاص و
مسائل گوناگون بود که مدیر عوض میشد.
سپس من به سازمان صدا و سیما
رفتم و در حدود ۱۳-۱۴ سال مدیریتم ادامه پیدا کرد؛ ۸ سال از مدیریت من در
دوران امام(ره) و ۵ سال در دوران مقام معظم رهبری بود که مجموعاً در حدود
۱۳-۱۴ سال در سازمان صدا و سیما خدمت کردم. در زمان من ثبات به صدا و سیما
برگشت و ثبات مدیریت ایجاد شد و بعد از من نیز آقای لاریجانی به صدا و سیما
رفت؛ البته آقای لاریجانی بهعنوان آخرین مدیر قبل از من بهمدت ۲ ماه در
سازمان صدا و سیما بود ولی بعد از من باز دوباره آقای لاریجانی آمدند و
بهمدت ۱۰ سال در سازمان صدا و سیما بودند.
حالا این را میخواستم
خدمت شما بگویم؛ زمانی که بهعنوان اولین ملاقات خدمت امام(ره) شرفیاب
شدم، حضرت امام(ره) چند توصیه و رهنمود دادند، اول اینکه صدا و سیما متعلق
به عموم مردم است و متعلق به جناح یا فرد خاصی نیست، بنابراین باید هم مردم
در این رسانه حضور داشته باشند و هم صدا و سیما به مشکلات مردم بپردازد.
نکته دومی که فرمودند این بود که رسانه ملی صدای اسلام است و آنچه از این
رسانه پخش میشود تبیین کننده ارزشهای اسلامی باشد و وقتی مردم مخاطب این
رسانه هستند اسلام را یاد بگیرند و ارزشها و آموزههای اسلامی را یاد
بگیرند.
سوم اینکه فرمودند صدا و سیما دانشگاه عمومی و سراسری است،
بنابراین نباید بدآموزی داشته باشد و باید آموزنده باشد. امام(ره) در نکته
چهارم نیز بحث توسعهای داشتند، زیرا اوایل انقلاب توسعه رادیو و تلویزیون
محدود بود، بر همین اساس امام(ره) فرمودند صدا و سیما باید بهگونهای باشد
تا به کسانی که به اسلام علاقهمند هستند و برای شناختن ارزشهای اسلامی
اشتیاق دارند، کمک کند و از طریق رسانه پیام اسلام به همه جهان برسد.
امام(ره)
نکتهای هم در مورد جذابیت برنامهها فرمودند. امام فرمودند: شما آن طرف
جعبه هستید ــ با همین تعبیر "جعبه" ــ و باید کاری کنید که مردم جلوی جعبه
بنشینند، بنابراین برنامهها بهگونهای باشد که هم مردم بپسندند و هم
مسائل و مشکلات خود را ببینند. امام خمینی(ره) ۵-۶ نکته اینطوری را
فرمودند که بهعنوان استراتژی من و مدیرانم در دوران مدیریتم صدا و سیما
تبیین شد و برنامهسازی و توسعه رادیو و تلویزیون عمدتاً بر این اساس بود.
اتفاقاً
امروز به حکم مقام معظم رهبری برای آقای سرافراز توجه کردم که دیدم مقام
معظم رهبری تعابیری شبیه همین توصیههای امام(ره) را داشتند، البته ممکن
است همان الفاظ نباشد ولی از لحاظ معنا همین تعابیر در حکم رهبری به آقای
سرافراز بود؛ اینکه رسانه ملی هم دانشگاه عمومی است و هم باید به مسائل
فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و مدیران اجرایی کمک کند. این نشان میدهد که
استراتژیای که امام(ره) ترسیم کردند همچنان نسبت به رسانه ملی و صدا و
سیما پابرجا است و بر همین اساس باید اداره شود.
حالا آقای سرافراز
با تجاربی که دارند باید بتوانند از این لحاظ بهتر از گذشته صدا و سیما را
اداره کنند، یعنی رسانه ملی را به یک رسانه جناحی تبدیل نکنند، زیرا رسانه
ملی متعلق به همه مردم و جناحها است. در رسانه ملی نباید هتک حرمت و حیثیت
بزرگان و مردم باشد، زیرا در تعالیم و فرهنگ اسلامی این است که هتک حرمت و
حیثیت یک مؤمن گناهش از هتک حرمت کعبه هم بیشتر است، بنابراین جنبه اسلامی
این نیست که ما یک شبکه قرآن داریم که قرآن پخش میکند بلکه باید نکات
اخلاقی در اسلام که نسبت به دیگران هست در جایگاهی که رسانه ملی دارد رعایت
شود.
در مورد جذابیت برنامهها، من دیگر اسم جذابیت را نمیگذارم،
زیرا شرایط بهگونهای است که برنامهها باید مقبولیت داشته باشد، یعنی
برنامه برای مردم قابل قبول باشد و بنا بر تعبیر امام راحل مردم در آن طرف
جعبه بنشینند و برنامه را ببینند. با توجه به تکثر و تعدد شبکههای
رادیویی، تلویزیونی، اینترنت و ... اگر برنامهها بهگونهای باشد که برای
مردم مقبولیت نداشته باشد، مردم رسانههای دیگر را میبینند.
بالاخره
امروز انحصاری نیست که بگوییم باید همین را نگاه کنید وگرنه هیچی نداریم.
شما خودتان کاملاً واقف هستید که دهها رسانه امروز وجود دارد که با مردم
در ارتباط است، حالا راست و دروغ و تحریف شده اخبار را میرساند. یکی از
مسائل مهم که وظیفه صدا و سیما است و بهنظرم در فرمایشات رهبری هم بود بحث
تاریخ و عدم تحریف تاریخ است، یعنی تاریخ نباید تحریف شود و آن چیزی که ما
عرضه میکنیم باید از رسانههای دیگر متفاوت باشد و تفاوت جمهوری اسلامی و
تفاوت صدا و سیمای ما را نشان دهد که صدا و سیمای ما مبتنی بر یک مکتب
فکری بهنام اسلام و اهلبیت(ع) هستیم و باید این مکتب در این رسانه ظهور و
بروز داشته باشد و از این رسانه تبیین و تبلیغ شود. نباید بگوییم تلویزیون
فلان کشور همسایه و بیگانه اینگونه است، پس ما هم باید اینگونه باشیم.
ما نمیتوانیم خودمان را با آنها مقایسه کنیم، زیرا زیربنای فکری آن چیز
دیگری است و متفاوت با ما است.
ما ضمن تبریک به آقای سرافراز و خسته
نباشید به ایشان ابراز امیدواری میکنیم که خط امام(ره) و جریان امام و
چیزی را که رهبری تبیین کردند ایشان بتواند در این رسانه پیاده کند. ضمن
اینکه به هر حال رادیو و تلویزیون نسبت به زمان من کارهای خوب و زیادی
انجام داده است؛ هم توسعه فنی، هم توسعه برنامهای و هم تعدد کانالها را
داشتیم. کارهای زیادی انجام شده است ولی کار رسانه متفاوت است.
*** تعبیر مقام معظم رهبری برای مدیریت سازمان صدا و سیمادر
اینجا لازم میدانم تعبیری را که مقام معظم رهبری در دوران مدیریتم به من
گفتند اینجا بگویم. ما در نوروزی برنامههای متعددی داشتیم، من زمان
مدیریتم زیاد خدمت مقام معظم رهبری میرفتم، در یکی از دیدارهایی که من
خدمتشان رسیدم، ایشان نسبت به یکی از برنامههای نوروز گلایه داشتند و
گفتند: این برنامهها مناسب نیست. من خواستم کار خودم را توجیه کنم، گفتم:
ما اینهمه برنامه خوب پخش کردیم، حالا شما به یک برنامهای که فقط ۲-۳
دقیقه بوده به ما گیر میدهید.
در مورد همان برنامهای بود که مجری از مردم میپرسید: الگوی شما چهکسی است؟ بعد یک دختربچهای میگوید: الگوی من اوشین است!هاشمیرفسنجانی:
نه! بحث دیگری بود. مقام معظم رهبری فرمودند: کار صدا و سیما مانند
"بندبازی" است. یک بندبازی وقتی در روی بند یک کیلومتری، ۹۹۹ متر رفت و قدم
آخر پایش را بد گذاشت و پایین افتاد، هیچکسی نمیگوید این شخص بندباز
خوبی بود، بلکه میگویند: تو که بلد نبودی چرا بالا رفتی؟! بنابراین اینکه
شما برنامه خوب داشتید، درست است ولی نباید در برنامههای شما بدآموزی و
مسائل منفی وجود داشته باشد. بنابراین کار رادیو و تلویزیون بهتعبیر رهبری
مثل بندبازی بسیار کار سخت و مشکل است.
اینکه یک شخصی در برنامهای
بیاید و خوشش بیاید به فردی در جامعه توهین کند، ممکن است کاربرد جناحی
داشته باشد اما از نظر اسلامی و اخلاق اسلامی مطرود است و نمیتوانیم این
را بپذیریم و رهبری هم نمیپذیرد و مثل همان قضیه بندبازی میشود.
انشاءالله آقای سرافراز با توجه به تجارب و سابقهای که دارند امیدوار
هستیم بتوانند منویات رهبری را به منصه ظهور برسانند.
آقای
هاشمی، با توجه به اینکه ارتباط نزدیکی با جریانات و احزاب سیاسی
اصلاحطلب دارید، فضای انتخابات مجلس دهم را چطور میبینید؟ البته وارد شدن
به فضای انتخابات خیلی زود است ولی خوب، جریانات مختلف سیاسی فعالیتهای
انتخاباتی را آغاز کردهاند، با این شرایط بهنظر شما جریان اصلاحات چگونه
وارد صحنه انتخابات میشود؟ با توجه به اینکه احزاب مختلف اصلاحات از جمله
حزب اعتماد ملی و مردمسالاری جلساتی را با آیتالله هاشمی رفسنجانی داشتند
فضای انتخابات به چه صورت خواهد بود؟ توصیهای از آیتالله هاشمی رفسنجانی
هست که تاکنون مطرح نشده است و میتواند در فضای انتخابات تأثیرگذار باشد؟هاشمیرفسنجانی:
من واقعاً هیچ ورودی به بحث انتخابات ندارم و مانند شما باور دارم که هنوز
بحث انتخابات زودهنگام است ولی در بعضی جناحها شروع شده است. اصلاحات هم
محدود به همین ۱-۲ حزبی که با آقای هاشمی دیدار داشتند، نیست. بالاخره در
درون جبهه اصلاحات احزاب و تشکلهای مختلف و گوناگونی هستند و شورای
هماهنگی دارند که متشکل از چندین نماینده از احزاب، تشکلها و گروههای
مختلف هستند و برنامههایی دارند و باید این مسائل را باید از خودشان و
سخنگوی آنها بپرسید و من هم اطلاعی ندارم که بخواهم اظهار نظر کنم و چون
اطلاعی ندارم، اظهار نظر من نمیتواند برای مخاطبان مفید باشد و به خودم
نیز اجازه نمیدهم راجع به مسئلهای که اطلاع ندارم اظهار نظر کنم.
اما
نسبت به اصل انتخابات باید بگویم، انتخابات یکی از نشانهها و نمادهای
مردمسالاری است و در جمهوری اسلامی پسوند دینی را به مردمسالاری اضافه
کرده و کشورهای دیگر نیز عناوینی مانند دموکراسی و ... دارند، به هر حال
انتخابات نماد جمهوری در همهجا هست. در کشور ما نماد اسلامی هم هست،
بنابراین وقتی ما از مردمسالاری دینی میگوییم، این کلمه "دین" یک چارچوبی
را برای ما درست میکند، زیرا ما اجازه نداریم برای اینکه در انتخابات
چیزی بگوییم، رقیب را تخریب کنیم. ما باید چهکار کنیم؟ باید خودمان را
معرفی کنیم، باید کالای خودمان را معرفی کنیم؛ حالا چه جناح راست، چه جناح
چپ و چه افراد مستقل باشند، نمیشود بهخاطر پیروزی در انتخابات وارد عرصه
تخریب رقیب شد و آن کاری که متأسفانه در سالهای گذشته انجام میشد؛ حالا
در بعضی از سالها شدت داشته و در بعضی کمتر بود، انجام داد، بنابراین اصل
انتخابات را باید منزه از این نوع رفتارهای تخریبگونه کنیم.
دو نفر
کاندیدا از جناحهای مختلف هستند، خودشان را معرفی کنند و برنامههای خود
را برای مردم بگویند تا مردم با آگاهی انتخاب کنند و روشهای ناسالم را که
ممکن است در جاهای دیگر استفاده شود، به کار نگیرند و هرقدر هم مشارکت و
حضور مردم در هر انتخاباتی بیشتر باشد بهعنوان نقطه قوت این نظام سیاسی
است و نظام ما نیز همیشه به حمایتهای مردمی نیاز دارد. نظام ما یک نظام
مردمی و اسلامی است و هیچوقت بینیاز از مردم نبودیم که بگوییم دیگر از
مردم بینیاز شدیم.
بنابراین در انتخابات باید فرهنگ و اخلاق اسلامی
رعایت شود که اصل انتخابات است و هر مقدار مردم بیشتر شرکت کنند و مشارکت
وسیعتر باشد بهعنوان نقطه قوت نظام و بهعنوان حمایت از نظام مفید است.
حالا چگونه میتوانیم به این دو نقطه برسیم؟ اینکه همه طیفها و کسانی که
در کشور فعال و سیاسی هستند در انتخابات نامزد و نمایندهای داشته باشند که
بهخاطر آن کاندیدا وارد صحنه شوند.
نباید اینگونه باشد که مثلاً
کاندیدا از یک گروه و جناح باشد و جناح دیگر بگوید ما چه شرکت کنیم و چه
شرکت نکنیم فرقی ندارد و آن جناح پیروز میشود. با توجه به شرایطی که بعد
از انقلاب داشتیم، مانند بقیه کشورها، فضای انتخابات رقابتی است. معمولاً
۲-۳ جناح سیاسی و افراد مستقل سیاسی وجود دارند و برای انتخابات مجلس
معمولاً قومیتها در جاهای مختلف و قبایل هم وارد میشوند، بنابراین باید
هر گروهی، جناحی و طیفی نمایندهای در این انتخابات داشته باشند و برای
همین میزان مشارکت در انتخابات بالا میرود که بهعنوان نقطه قوت نظام هم
میشود، هرچقدر مردم بیشتر شرکت کنند باعث تقویت و حمایت از نظام میشود.
*** بهدنبال تأسیس حزب جدید نیستم
برخی
از شخصیتهای اصلاحات میگویند شما بعد از اینکه از حزب کارگزاران استعفا
دادید، میخواهید حزب جدیدی را بزنید، این موضوع صحت دارد؟هاشمیرفسنجانی: هرکسی گفته متأسفانه باید بگویم بیاطلاع بود و صحت ندارد و من نه بنایی بر انجام این کار داشتم و نه دارم.
در
برهههایی بعد از انقلاب میبینیم که جریان اصلاحات انتقادها و برخوردهای
انتقادی نسبت به آیتالله هاشمی رفسنجانی داشتند که شاید مثالی که بهوضوح
میتوان در این مسئله زد همان "عالیجناب سرخپوش" بود، اما الآن شرایط
بهگونهای دیگر است و رسانههای زنجیرهای اصلاحات در هشتاد سالگی
آیتالله رفسنجانی نوشتند: "عالیجنابی که سرخپوش نبود". چه کنش و
واکنشهایی صورت گرفت که الآن قرابت و نزدیکی بین اصلاحطلبان و آیتالله
هاشمی است؟هاشمیرفسنجانی: این نوع مسائل را باید از خود
اشخاص و جریانها بپرسید و من راجع به این مسائل اظهار نظر نمیکنم، زیرا
اگر بخواهم اظهار نظر کنم نمیتوانم فقط راجع به اصلاحات اظهار نظر کنم و
باید شروع کنم جریانها و حوادث بعد از انقلاب، حتی قبل از پیروزی انقلاب
تا به حال را برای شما توضیح بدهم که الآن نه فرصت آن را داریم و نه بنا
دارم صحبت کنم.
آقای هاشمی، این دوره از جلسات مجمع تشخیص
مصلحت نظام را بعد از حضور آقای احمدینژاد بهعنوان عضو حقیقی و آقای
روحانی چطور میبینید، البته سابقاً گفته بودید جلسات بسیار صمیمانه برگزار
میشود؟هاشمیرفسنجانی: جلسات مجمع از سال ۷۵-۷۶ در این
قالب شکل گرفت، البته مجمع از زمان امام(ره) بود ولی در پایان دوران ریاست
جمهوری آقای هاشمی، مقام معظم رهبری مجمع را بهطریق دیگری تشکیل دادند و
تعداد اعضای مجمع اضافه شد و به مسئولیتهای مجمع اضافه شد و آقای هاشمی
مدیریت جلسات را دارند. مجمع ۶ کمیسیون دارد که فعال هستند و سپس کارهای
کمیسیون به جلسه علنی مجمع میآید و آنجا بستگی به مورد دارد و گاهی مواردی
هست که بیش از ۱-۲ جلسه بحث میشود و گاهی مواردی هست که نیازی به بحث
زیاد ندارد.
همان عرفی که برای جلسات هست، موافق و مخالف صحبت
میکنند و سپس رأیگیری میشود و سپس نتیجه اعلام میشود. فضا همین فضای
صمیمی و دوستانه است و اکثر قریب به اتفاق عضو مجمع از شخصیتهای نظام
هستند، یعنی از شخصیتهای مورد اعتماد رهبری و دارای تجاربی ارزشمند در
حوزههای اجرایی، فرهنگی، قانونگذاری و مسائل گوناگون هستند. کلمه "نخبه"
کلمهای است که در افواه افتاده است ولی به اعضای مجمع کلمه "نخبه" اطلاق
میشود.
به هر حال سالیان طولانی در مصادری مسئولیتهایی داشتند و
خدمت کردند و یا الآن هم هنوز در جایی اشتغال دارند و شغل مهم و حساسی
دارند یا اگر ندارند عضو مجمع هستند. در مجموع مجمع یکی از سازمانها یا
ارگانهای مفید نظام است که رهبری در مقطعی تعبیری که در مورد مجمع به کار
بردند، بهعنوان یک نهاد بنبست شکن بود، یعنی هرجا بنبستی برای نظام پیش
میآید مجمع میتواند با ترکیب و مدیریت و اشرافی که آقای هاشمی به مسائل
کشور و جهان دارند بنبست را بشکند.
آقای روحانی تازه عضو مجمع
نشدند و قبلاً در مسئولیتهای دیگری بودند. از سال ۷۵ که من عضو مجمع بودم،
ایشان نیز در مجمع حضور داشتند ولی بهعناوین دیگری بودند. بالاخره جایگاه
اشخاص را از نظر فکری، سیاسی و مسائل گوناگون تغییر نمیدهد، البته ریاست
جمهوری الزاماتی دارد و باید مسائلی را رعایت کند ولی دبیری شورایعالی
امنیت ملی جایگاه حساسی است که در مجمع شرکت میکردند. بنابراین جلسات هم
سازنده و هم مفید و هم دوستانه است و بهندرت مسائلی در آنجا اتفاق میافتد
که ممکن است خوشایند کسی باشد یا نباشد.
طرح رسیدگی به اموال مسئولان که حاشیههایی هم داشت...هاشمیرفسنجانی: بله! هنوز مطرح است و تمام نشده است و مدتی است بین مجلس و شورای نگهبان رفتوآمد داشت...
یعنی الآن کلیات را به مجلس دادهاید؟هاشمیرفسنجانی:
هنوز نه! ابتدا لایحهای دولت به مجلس میدهد و مجلس از تصویب میگذراند و
به شورای نگهبان میدهد، شورای نگهبان یا ایرادی به مصوبه ندارد یا ایراد
دارد که ایرادهای آن ممکن است بهلحاظ قانون اساسی و شرع باشد و به مجلس
برمیگرداند، مجلس یا ایراد را میپذیرد یا نمیپذیرد. اگر ایرادها را
پذیرفت به شورای نگهبان برمیگرداند و شورای نگهبان امضا و ابلاغ میکند،
اگر مجلس نپذیرفت باز به شورای نگهبان برمیگردد و شورای نگهبان لایحه را
با ایراداتی که گرفته به مجمع میفرستد که مجمع نسبت به این مواردی که مورد
ایراد شورای نگهبان است اظهار نظر کند و آن نهایی میشود...
سؤال من این بود که الآن مصوبات مجمع تشخیص مصلحت نظام را دوباره به شورای نگهبان و مجلس ارجاع دادهاید؟هاشمیرفسنجانی:
نه. این لایحه مدتها بین شورای نگهبان و مجلس رفت و برگشت داشت و الآن
مدتی است که به مجمع آمده است و با توجه به فراگیری مسائلی که شورای نگهبان
مطرح کرده، باید مورد رسیدگی قرار بگیرد که گرفت و به صحن علنی مجمع آمده و
بعضی موارد تصویب شده و بعضی موارد جزیی نیز باقی مانده است که در دست
انجام است.
اینکه شمولیت این طرح به چند نفر و چه شخصیتهای حقیقی و حقوقی میرسد، تصویب شد؟هاشمیرفسنجانی: هنوز نهایی نشده است.
برخی میگویند باید سازمان جدایی برای این کار در نظر بگیرند، این مورد به کجا رسید؟
هاشمیرفسنجانی:
اعداد و ارقام متفاوتی گفته شد و من خودم هیچوقت محاسبه نکردم ولی تا ۳۰۰
هزار نفر هم میگفتند که مسئولان با خانوادههایشان را در بر میگیرد؛
مثلاً خانواده مسئولین بهطور متوسط ۳-۴ نفر باشند، عدد بالایی میشود ولی
بعضیها هم عدد کمتری در حدود ۴۷-۴۸ هزار یا حتی ۴۰ هزار گفتند. اعداد بر
حسب بعضی از تبصرهها کم و زیاد میشود و اگر اینگونه تعداد بالایی باشد
در شرایط عادی قوه قضاییه نمیتواند رسیدگی کند و نیاز به سازمان دیگری
دارد که البته آن هم مشکلات دیگری دارد و بحثهایی در این زمینه بوده ولی
هنوز نهایی نشده است.
برخی از اعضای مجمع گفتند یکی از
بحثها این بود که قرار است دادگاه ویژهای برای رسیدگی به اموال مسئولین
در نظر بگیرند، این مسئله به کجا رسید؟هاشمیرفسنجانی:
دادگاه را من نشنیدهام ولی مثلاً مرکز ویژهای باید باشد که اطلاعات داده
شود. الآن بحث عمدهای که برای رسیدگی وجود دارد که میخواهند به بحث
مالیاتها وصل کنند، یعنی قوانینی که برای مالیات در کشور وجود دارد و
بیشتر از آن قوانین الهام میگیرند، البته من خودم در کمیسیونها شرکت
نمیکنم و فقط در جلسات شرکت میکنم، بنابراین اطلاعی از جزئیاتی که در
کمیسیونها بحث میشود، ندارم.
*** بررسی مکانیزم مالیات برای رسیدگی به اموال مسئولین در مجمع تشخیصیکی
از مواردی که شنیدم روی آن کار میکنند، همان مکانیزمی است که برای مالیات
وجود دارد، مثلاً پرسشنامهای باشد که شخص دارایی و درآمد خود را بگوید و
با همان مکانیزم هم بررسی شود. مساوئل متفاوتی وجود دارد، در ابتدا لایحه
رسیدگی به اموال مسئولین در حد رسیدگی به اموال رهبری، رؤسای قوا و وزرا
بود ولی الآن وسعت پیدا کرده و کسان دیگری را در برگرفته و اضافه شدند که
وقتی تصویب شود، آنوقت معلوم میشود که این طرح شامل چند نفر است و با چه
مکانیزمی باید به این مسئله رسیدگی شود ولی بهدلیل اینکه هنوز نهایی نشده
است من نمیتوانم اظهار نظر کنم.
آقای هاشمی، مسئله آتشسوزی دفتر مجمع تشخیص مصلحت نظام به کجا رسید؟ هنوز پیگیر هستید؟
هاشمیرفسنجانی:
فردی که ورود کرده بود حدود یک ساعت و ۲۰ دقیقه در مجمع تشخیص بود و از
بدو ورود تا خروجش را دوربین ضبط کرده است و بعضی جاها نیز چهره وی خیلی
شفاف و روشن است و ما گزارشهای آن را به مقامات ذیصلاح مانند سپاه
پاسداران، اطلاعات، نیروی انتظامی، قوه قضاییه و حتی ستادکل دادهایم ولی
هنوز کسی جواب قانعکنندهای یا جوابی نداده که این قضیه چه بوده و این شخص
از کجا آمده، بنابراین ما هنوز بیاطلاع هستیم.
*** پادشاه عربستان جوابی به نامه آیتالله هاشمی ندادهاند آیتالله هاشمی نامهای در مورد صدور حکم اعدام شیخ نمر خطاب به پادشاه عربستان نوشتند، آیا پادشاه عربستان جوابی به آن نامه دادند؟هاشمیرفسنجانی: هنوز جواب ندادهاند و فعلاً بازخوردی از آن نامه نداریم.
*** دعوت سفیر عربستان از آیتالله هاشمی/ سفیر عربستان: آنجا منتظر شما هستند
ماجرای سفر آیتالله هاشمی به کجا رسید، بالاخره عازم عربستان میشوند؟
هاشمیرفسنجانی:
نه. چندین بار است که پادشاه عربستان آقای هاشمی را دعوت کرده و ایشان
هنوز نپذیرفتند که بخواهند تاریخی برای سفر تعیین کنند. هر از گاهی این بحث
در رسانهها زنده میشود ولی تاکنون عملی نشده است. بارها از سوی عربستان
دعوت صورت گرفته است و حتی سفیر جدید عربستان در همان دیداری که داشت، دعوت
را تکرار کرد و گفت: "آنجا منتظر شما هستند"، ولی اینکه تاریخی را آقای
هاشمی تعیین کنند یا اینکه بنای قطعی داشته باشند، چنین چیزی نیست.
آقای هاشمی، اخیراً رسانههای اصلاحطلب بحثهایی را در مورد ائتلاف آقای هاشمی، ناطقنوری و خاتمی مطرح کردهاند...هاشمیرفسنجانی: آن کسانی که مطرح کردند خودشان تکذیب کردند.
اخیراً
باز هم بحثهایی در مورد محوریت قرار گرفتن آقایان هاشمی، ناطقنوری،
روحانی و خاتمی مطرح شده است؛ آیا ائتلافی با این شرایط شکل گرفته است؟هاشمیرفسنجانی: من اصلاً در جریان این بحثها نیستم، ولی خیر، اینطور نیست و دلیلی هم ندارد.
آیا بحثی در این رابطه وجود دارد که بخواهند در آینده ائتلاف کنند؟هاشمیرفسنجانی:
هیچ صحبتی نشده و به من هم این حرفها را نمیگویند و اگر کسی بخواهد
ائتلاف کند به من و شماها که نمیگوید و من هیچ اطلاعی ندارم.
*** منظور آیتالله هاشمی از "ناصالح"، "اصلح" است
آقای
هاشمی، بعد از درگذشت آیتالله مهدویکنی بحثهایی در رابطه با ریاست مجلس
خبرگان رهبری مطرح است و برخی میگویند که آیتالله هاشمی در جلسات خصوصی
گفتهاند کاندیدای ریاست مجلس خبرگان نمیشوند ولی بعد از این اظهارات
آیتالله هاشمی بحثی را گفتند که اگر افراد ناصالح بیایند من کاندیدا
میشوم، آیا میتوان گفت فقهای مجلس خبرگان رهبری ناصالح هستند؟هاشمیرفسنجانی:
منظور آقای هاشمی "اصلح" بود یا صالح برای ریاست مجلس خبرگان؛ صالح برای
این کار همان اصلح است. همان صحبتی است که خودشان داشتند و من بیشتر از آن
چیزی نمیتوانم بگویم و آن عزیزی هم که از آقای هاشمی نقل کرده بود، حرفش
۵-۶ ابهام داشت، زیرا معلوم نبود: این صحبت را آقای هاشمی چهزمانی گفتند؟
کجا گفتند؟ پیش چهکسانی گفتند؟ ولی خوب، در نهایت آیتالله هاشمی حضورشان
را مشروط کردند.
ارتباط آقای روحانی و آیتالله هاشمی چطور است؟هاشمیرفسنجانی:
آقای روحانی تقریباً در ۳۰ سال گذشته از مدیران آقای هاشمی بودند، یعنی از
اوایل انقلاب در هرجایی که آقای هاشمی بودند؛ در جنگ، شورایعالی امنیت
ملی، مجلس، دولت و جاهای مختلف همراه آقای هاشمی بودند، بنابراین جزو
افرادی هستند که همیشه با آقای هاشمی بودند و از این جهت رابطه بدی نیست و
رابطه خوبی است و به هر حال مشکل رابطه ندارند.
اما اینکه دولت آقای
روحانی را دولت آقای هاشمی بگوییم، چنین چیزی نیست و ایشان فرد مستقلی است
و رئیس جمهور مستقل و دولت مستقلی دارد و ممکن است آقای هاشمی بعضاً
توصیههایی داشته باشند. بالاخره آقای هاشمی یک شخصیتی است که خیلی از
اشخاص از جناحها، گروههای مختلف، فردی و جمعی با ایشان مشورت میکنند و
آقای هاشمی نیز در هر مشورتی که با وی میشود نظری میدهند، مثل من نیست که
وقتی شما میگویید راجع به این صحبت کنید، من میگویم صحبت نمیکنم، ولی
آقای هاشمی صحبت میکند و رهنمود و پیشنهادی میدهند، حالا اینکه دولت آقای
روحانی پیشنهادها و رهنمودهای آقای هاشمی را عمل کند، هیچ الزامی ندارد،
اگر درست تشخیص داد و در راستای سیاستهایش بود عمل میکند و اگر نبود
حداقل در حد مشورت میماند.
اوایل تشکیل دولت آقای روحانی،
آیتالله هاشمی به دیدار رئیس جمهور رفتند و گفتند: "آمدهام تا ببینم
کارها بهخوبی پیش میرود؟". آیا اخیراً آقای هاشمی پیشنهادی به دولت آقای
روحانی ندادهاند؟ البته بعضی پیشنهادهای آقای هاشمی در جلسات عمومی است و
رسانهای میشود ولی اینطور بوده که بهصورت خصوصی یا طی نامهای پیشنهادی
یا توصیهای داشته باشند؟
هاشمیرفسنجانی: اگر پیشنهاد یا
توصیه خصوصی باشد که من اطلاع پیدا نمیکنم (با خنده)، شما میگویید
خصوصی، نه اینکه عمومی باشد که همه بدانند و عمومیها هم که در رسانهها
میبینید.
البته شما ارتباط خیلی نزدیکی با آقای هاشمی
دارید، برای همین اینطور سؤال میپرسم، آقای روحانی و آیتالله هاشمی با
یکدیگر دیدار دارند؟هاشمیرفسنجانی: بله، دیدار دارند و همدیگر را میبینند.
آخرین دیداری که داشتند کی بود؟
هاشمیرفسنجانی: میدانم که در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام بود، البته این جلسه آقای روحانی نبودند و جلسه قبل حضور داشتند.
خارج از مجمع تشخیص دیداری داشتند؟
هاشمیرفسنجانی: این را من نمیدانم که دیداری بوده یا خیر.