مرد جوان در خصوص درخواست به قاضی گفت: من و همسرم عاشق هم هستیم. ما در یک مهمانی با یکدیگر آشنا شدیم و بعد از آن این آشنایی به ازدواج ختم شد. هردویمان هم هیچ مشکلی با یکدیگر نداریم. ولی بچه هایمان نمی گذارند ما زندگی خوبی داشته باشیم. آنها مرتب با هم دعوا می کنند و زندگی را به کام ما تلخ کرده اند.
مرد ادامه می دهد: زمانیکه من و ثریا با هم ازدواج کردیم او یک دختر 10 ساله داشت و من هم یک پسر 10 ساله داشتم. ثریا به تازگی از همسرش جدا شده بود و من هم 10 سال بود از همسرم جدا شده بودم. وقتی شنیدم که ثریا هم یک دختر 10 ساله دارد با خودم گفتم چقدر خوب می شود چون پسرم یک همبازی برای خودش پیدا می کند و دیگر در خانه تنها نیست. اما درست از زمانیکه ازدواج کردیم پسرم و دختر ثریا دعوا و درگیری هایشان شروع شد. اوایل فکر می کردیم که یک دعوای بچگانه است و خیلی زود به هم عادت می کنند. اما این دعواها هر روز بیشتر و بیشتر شد.
وی بیان داشت: الان یکسال است که زندگی ما جهنم شده است. برای همین هردویمان با وجود اینکه عاشق هم هستیم تصمیم گرفتیم به دادگاه خانواده بیاییم و به صورت توافقی از هم جدا شویم.
بعد از صحبتهای مرد همسر او نیز موضوع را تایید کرد و قاضی نیز حکم طلاق توافقی آنها را صادر کرد.