به گزارش پایگاه 598، سایت عصر ایران نوشت: صادق خرازی سفیر پیشین ایران در لندن و سازمان ملل در مطلبی که در صفحه فیسبوک منتشر کرده نقل قولی از اوباما و جان کری رئیس جمهور و وزیر خارجه آمریکا درباره قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس آورده است که متن این یادداشت را می خوانید:
بنام خدا
خواستم امروز در مورد وجودی عزیز و دُرِّ یگانه ای بنویسم.
باخود گفتم او را با عنوان "سردار" خطاب کنم ، دیدم سپاهیان "قدرتمند" و باصلابت وشایسته برخوردار از این عنوان کم نیستند. خواستم برایش از پیشوند "آقا" استفاده کنم ،دودل شدم چرا که بازهم هستند فرزانگانی که زیبنده آنند.
عنوان دیگری جستم.با خود گفتم او کسی است که بسیاری از "سیاست پیشگان" و"سیاست سازان"در حوزه پیرامونی مان از او در اندیشه و لرزانند. امروزه او بسیاری از مرزهای عالم اسلام یعنی از یمن گرفته تا دشت قبچاق وسرزمین اویغورها، از مدیترانه و دجله و و فرات هلال خصیب تا رود سند و کشمیر ، وبا عشق به ایران و ایرانیت،اسلام و ائمه اطهار سلیمان وار بر قالیچه باور و شهادت و جهاد سوار، و هفت اقلیم را در می نوردد.
بقول ملک الشعرای بهار:
وز پس اسلام رو وانگه ببینی بی خلاف // "کز حلب تا کاشغر میدان سلطان سنجر است"
این همان ملک است کاندر باستان بینی در او // داریوش از مصرتا پنجاب فرمان گستر است
از خدا غافل مشو یک لحظه در هر کارکرد // چون تو باشی با خدا هرجا خدایت یاور است
او همان کسی است که اوباما ریس جمهور ایالات متحده درباره او به العبادی نخست وزیر جدید عراق گفته است:" او دشمن من است ولی من برای او احترام ویژه ای قایل هستم".یا اینکه جان کری وزیرخارجه امریکا به دکتر جواد ظریف وزیرامورخارجه ایران اسلامی گفته است که اگر برای یکبارهم شده مایل است او را به بیند.
ولی با همه این اوصاف این سرباز وطن اسلامی خود را "سیاستمدار" نمیداند.
او روستا زاده ای نجیب و مهربان و درد کشیده ای از طبقات فرودست خطه کرمان است.با اینکه عنوان رسمی او "سردار سرلشگر قاسم سلیمانی " است و موجب عزت جمهوری اسلامی ایران نیز هست، ولی مردم کوچه و بازار و همرزمانش اورا بنام "حاج قاسم " میشناسند.چرا که او انسان "مخلص "و "مردمی" است.ولی خوب در این دور و زمانه تعداد"حاجیان" هم کم نیستند.
پس چه کنم؟ چه بنامم او را ؟ با چه صفاتی و چگونه خطابش کنم؟... ولی مثل اینکه زیاد هم مشکل لاینحلی نیست. بگذارید صفات او را که بر شمردم ردیف کنم.او "قوی و قدر"است.او "آقا"است. او "سردار" و "سپهسالار" ودر عین حال "سیاستمدار"است.او "مخلص" و "مردمی" است.اگر حروف اول این صفات را که او متصف به آن است سرهم کنم مشکل حل میشود.
آری قاسم قاسم است.به عنوان و لقب و صفت نیاز ندارد.
قاسم محسنات بسیار زیادتری هم دارد. او به هیچ خط و سیاستی وابسته نیست.انسانی مستقل و هوشمند و کامل است.چون او در سایه خانواده دهقانی پرورش یافته بخوبی رمز و راز پیوند و قلمه زدن و تکثیر نهال و درخت را میداند. اکنون او خود را تکثیر کرده است.بدان معنی که هزاران هزار نهال قاسم سربدار در زیر دست او بدرختان تنومندی بدل گشته اند که امروزه در جهان اسلام آماده جانفشانی هستند. سلامتی و عزت و موفقیت او ارزوی همه انسان های فرهیخته و دلسوز عالم است.
نام او در کانون سیاست و قدرت و در جهان اسلام، امیخته با رشادت و ازادیبخشی و رهایی بخشی است. قاسم سرمایه جاودانه جهان اسلام و هدیه بی نظیر خداوند به همه ایرانیان و محرومان جهان اسلام است.
پس سلام بر قاسم. خدا نگهدارت قاسم