به گزارش پایگاه 598 به نقل از ایرنا، این روزها باید درس علی اکبر بودن را به فرزندانمان بیاموزیم، امروز امامان
به علی اکبر های رشیدی نیاز دارند که پاسدار دین محمد(ص) و آیین علی(ع)
باشند. جمعه است و میعادگاه جمعه ها سکوی انتظار دیدار و ظهور موعود.
این
هفته جمعه اما با جمعه های دیگر تفاوت دارد، مادران لباس رباب بر تن، ذکر
حسین(ع) بر لب و صبر زینب در سینه، کودکان رادر آغوش گرفته به میعادگاه
شیرخواران حسین(ع) می روند تا بگویند، ما می خواهیم علی اصغرهایمان به علی
اکبر امام زمانمان(عج) تبدیل شود.
لباس رزم علی اصغر این بار رخت
عزای حسینی است که رفت تا دین بماند و برایش علی اکبر و علی اصغر(ع) ارزشی
در پیشگاه ایزد منان نداشت. امروز مادران زنجانی نیز با چنین درسی از سید و
سالار شهدا، چادر عزا بر سر، راه میعادگاه شیرخواران حسینی(ع) در پیش
گرفته اند و خوب می دانند که برای چه باید در این وعده گاه هر ساله حاضر
باشند.
مادران آمده اند تا بگویند اگر دیروز رباب علی اصغرش را به
پدر داد علی به تیر زهراگین دشمن غرق خون شد، امروز نیز باید آنان به میدان
بیایند و کاری رباب گونه انجام دهند و فرزندان دلبندشان را نذر امام
زمان(عج) کنند. جمعه این هفته رنگ گریه و روضه و کربلا دارد، مادران دسته
دسته کودکان در بغل راهی میعادگاه شدند و با آه و زاری می خواهند تا امام
عصر(عج) نذر آنان که عزیزتر از جانشان است را بپذیرد.
بوی انتظار
چنان در لبان مادران خواهشمند میعادگاه شیرخواران حسینی پیچیده است که طعم
تشنگی در صحرا بر لبان رباب، اما کربلا کجا و مصلای زنجان کجا. شیرخواران
بیش از همه از آغوش و گریه امروز مادران آموختند و احساس کردند که باید
برای این مسیری که مادر چنین برایش می گرید، ایستاد، از آن پاسداری کرد و
برای حفاظت از آن جان داد. صدای گریه و شیون مادرانی که گویی فرزند خود را
از دست داده باشند در التماس از بارگاه امام زمان(عج) برای پذیرفتن نذرشان
چنان بلند است که این بار شیرخواران به تماشای گریه مادر نشسته اند.
به
راستی در راه حفاظت از دین، این علی اصغرها چه بهایی دارند؟ دینی که خود
پرورش دهنده علی اکبر ها و علی هاست. مادران خوب می دانند امروز فرزندشان
را در راه امامشان می دهند و فردا مادر علی اکبری می شوند که در کربلا
حماسه آفرید. امروز مادران درس دیگری نیز در سر دارند و برای پس دادن آن به
میعادگاه شیرخواران حسینی آمده اند. می خواهند برای خود یادآوری کنند که
رباب چه توانی داشت و چه بزرگ زنی بود که غم از دست دادن فرزند را چشید و
دم بر نیاورد چرا که به خوبی می دانست فرزندش در راه امامش به شهادت رسیده و
چه شیرینی از این سعادت شیرین تر.
امروز مادران برای همدردی با
مادران کربلا آمده اند، زنانی که شهادت فرزندانشان را به چشم می دیدند و آن
را سعادتی برای خود و فرزندشان می دانستند. زنانی که پسران شیر دل خود را
برای شهادت تربیت کرده بودند و مادران امروزی آمده اند تا چنین درسی را
بیاموزند و از همان زنان برای پرورش علی اکبرهای فردا یاری گیرند.
امروز
بوی کربلا در کوچه پس کوچه ها و خانه های مادران زنجانی پیچیده است،
مادران درس رباب بودن می آموزند و فرزندانشان را به مکتب علی اصغر شدن می
فرستند.