تاکتیک داعش برای جذب زنان

 

زینب سلبی، بنیانگذار سازمان بین المللی «زنان برای زنان» و نویسنده کتاب «میان دو جهان: فرار از استبداد» از تاکتیک های داعش در جذب زنان می گوید. در ادامه گفتگویی کوتاه در مورد آنچه زنان را جذب داعش می کند آورده شده است.

 

مسئله زنان غربی یا زنان خاورمیانه نیستند، مسئله چرایی پیوستن آنها به داعش است. 

 

یکی از مسائل مهم جوانی است. داعش به دنبال جوانان است چراکه آنها حس هدفمند بودن را به این گروه می دهند. بسیاری از مسلمانان با این حس بزرگ شده اند که ما روزی در عصر طلایی زندگی می کردیم، دوره ای که علم و هنر شکوفا بود. این تاریخی از چشم انداز اسلام است و آنها در گذشته با شکست هایی روبرو شده اند، به خصوص در صد سال گذشته. حال داعش با استفاده از همین دیدگاه می گوید ببینید «هیچ کس به ما کمک نکرد. آنها ما را بمباران کردند، کشتند، شکنجه کردند، بنابراین حال ما مسئولیت خود را به عهده می گیریم و شما را به این عصر باز می گردانیم.»

 

اما با توجه به سخنان آنها یک بحث جدی در میان مسلمانان شکل گرفته و آن اینکه این عصر با جنگ و کشتار و غارتگری و تجاوز همراه است اما ما در تاریخ خود چنین چیزی نخوانده ایم ولی حال شاهد آن هستیم که داعش تمامی این اقدامات را انجام می دهد.

 

گروهی از مسلمانان از این دیدگاه دچار بیم و هراس شده اند و گروهی دیگر از یافتن هدف و بازگشت به آن دوره استقبال می کنند. مهم است که دلایل روانشناختی داعش را درک کنیم چراکه راه مبارزه با داعش ورای بمباران و جنگ، این است که دیدگاه جایگزینی را ایجاد کنیم؛ اینکه آینده به معنای بازگشت به خلافت گذشته نیست. ما با بحرانی روبرو هستیم که به خانواده ها و بین نسل ها کشیده شده است.

 

دسته دیگر زنان آنهایی هستند که سن بالاتری دارند و ریشه هویتی خود را به طور مستقیم از ارتباط با مردها می گیرند. این نوع زنان، مردان را تامین کننده خود و کودکانشان می دانند. نقش آنها به عنوان یک زن حمایت از تامین کننده است و مرد می تواند هرآنچه می خواهد انجام دهد و وظیفه زن اطاعت مطلق از او است. این گونه زنان هیچ حس استقلالی ندارند. همین زنان هستند که به سربازان مردسالاری هستند و به گونه ای به سربازان داعش تبدیل می شوند. 

 

آنها این مسئله را نادیده نمی گیرند؛ بلکه زنان را سرزنش می کنند. آنها داعش را پلیس اخلاق می بینند. برای مثال زنی که توسط اعضای داعش سنگسار شد، جرمش زنا بود. وی اعتراف به زنا کرد و از همه پدران، از جمله پدر خود خواست که با مجبور کردن دختران به ازدواج، به آنها ظلم نکنند. این بحران هویت است. بسیاری از دختران، این دختر را مقصر می دانند و می گویند او اخلاقیات را زیر پا گذاشته است. آنها آزادی زنان را فاقد بعد اخلاقی و به خصوص آزادی جنسی می دانند. همین مسئله در مورد دخترانی که سرباز داعش می شوند نیز صدق می کند.

 

آنچه آنها نیاز دارند این است که یاد بگیرند اسلام چگونه امکان تحصیل، کار و فراهم آوردن آزادی های مستقل زنان را فراهم کرده است. 

 

داعش دست روی نقطه حساسی گذاشته که تاثیری روانشناختی را به دنبال دارد. اینکه «ما به شما کمک می کنیم که به شکوه و عظمت بازگردید». برای مبارزه با گسترش این دیدگاه باید مسلمانان میانه رو را تقویت کنیم و با حمایت از آنها، صدایشان را بشنویم.